خلق:[۷۸]حالت هیجانی پایدار را گویند که بر تجربه کلی شخص تأثیر میگذارد. اما هیجان به حالتهای ناپایدار و واکنشهای کوتاه مدت گفته می شود.
منش:[۷۹] در کشور های اروپایی منش را مترادف شخصیت به کار میبرند اما در میان اختلالات از واژۀ شخصیت استفاده میکنند و آن را اختلالات شخصیتی مینامند. در تعریف منش گفته می شود: «هر نوع علامت، کیفیت، خاصیت و صفتی که چیزی یا شخصی یا جریانی را از چیزها و اشخاص و حوادث دیگر جدا میکند»(پورافکاری، ۱۳۷۳).
اصولاً در باره هر علمی می توان از خود، سه سؤال کرد، با آنکه ممکن است هریک از این سؤالهای دیگر از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.
۱- میتوان به ابزار ها یا مکانیزم هایی که در یک عمل به کار می افتد دست یافت.
۲- میتوان نسبت به طرز گسترش آن عمل، جنبۀ نیرودهی آن، پویایی صوری آن، سرعت، نظم و شدت آن توجه داشت.
۳- بالاخره میتوان در بارۀ معنای آن عمل از جهت مبنایی که دارد یا هدفی که دنبال میکند از خود سوال کرد.
پس با این نحو می توان در بارۀ سؤال اول با اصطلاح یا لفظ«استعداد» دربارۀ سؤال دوم با اصطلاح یا لفظ«مزاج» و در بارۀ سؤال سوم«انگیزش» پاسخ داد(مای لی، ۱۳۸۷).
پیش از آنکه اصطلاح انگیزش رواج یابد، هر چیزی را که در شخصیت به استعداد مربوط نبود و به مزاج تعلق نداشت، با لفظ خوی یا منش مشخص میکردند. افزون براین، همه با این نکته نسبتاً موافقند که قسمت مزاج، بنابر تعریفی که دربارۀ آن بیان شد، در حکم مطمئنترین و ریشهدارترین زمینه های فطری است. در حالی که در مورد استعدادهای و بیشتر از آن در مورد انگیزشها، باید جایی برای تأثیر نفوذ رویدادها یا به عبارت دیگر یادگیری قائل شد(مای لی، ۱۳۸۷).
ماهیت شخصیت
به نظر میرسد چندین خصیصه متناقض در، برداشت ما از شخصیت وجود داشته باشد که یکی از آن ها این اندیشه است که هیچ دو نفری دقیقاً شخصیت یکسانی ندارند. به عبارت دیگر، افراد منحصر به فرد هستند؛ ولی در عین حال، اشخاص را به عنوان کسانی که از برخی جهات شخصیت دارای وجوه مشترکی هستند، در نظر می گیرند. دیگر تناقض آشکار این است که شخصیت یک فرد میتواند هم ثابت و هم انعطاف پذیر باشد. به نظر میرسد، سومین تناقض با ناهمخوانی، در این عبارت پردازی است که شخصیت توسط هر دو عامل وراثت و تأثیرات محیطی شکل میگیرد. اما این امر کاملاً ممکن و عملی است که شخصیت یک فرد هم منحصر به فرد و در عین حال دارای خصوصیات مشترک باشد و نیز این خصوصیات در طی زمان میتوانند، هم ثابت و هم دستخوش تغییر باشد؛ و نیز این که وارثت و محیط هر دو شکل گیری شخصیت نقش دارند(آلن اُ. رأس، ۱۳۷۳).
یکتایی[۸۰] و وجوه اشترک[۸۱]
یکتایی، درک این حقیقت که شخصیت به عنوان ترکیبی از اعمال، افکار، هیجانات و انگیزشهای یک فرد، دارای چندین معنایی تلوحی است. نخست این که هر یک از این مؤلفه های سازنده شخصیت ممکن است در افراد مختلف متفاوت باشند. دیگر این که در افراد مختلف این مؤلفه ها احتمال دارد، به طرق مختلفی ترکیب شده باشد؛ به طوری که الگوهای شخصیتی گوناگونی را به وجود بیاورند. در واقع در چگونگی رفتار، چگونگی و چرایی تفکر، چگونگی احساس واکنش و نیازها و خواسته ها با هم متفاوت هستند. علاوه بر این، رفتار بعضی از مردم اغلب توسط افکارشان کنترل می شود. در حالی که برخی دیگر اصولاً بر اساس عواطف عمل میکنند(آلن اُ. رأس، ۱۳۷۳).
وجوه اشتراک: با چه روشهایی می توان دریافت که انسان ها از لحاظ شخصیت به هم شبیه هستند؟ البته واقعیت این است که هر یک ما دارای شخصیت هستیم و نیز هر یک از ما اعمال، افکار، عواطف و نیازهایی داریم که در مجموع، شخصیت ما را تشکیل میدهند. به علاوه، همه ما در گذشته تجربه-های زیادی کسب کردهایم که هم اکنون بر شیوه عمل، تفکر، احساس برانگیختگی ما تأثیر میگذارد. علاوه بر این، به نظر میرسد که شیوه رفتار، تفکر، احساس و برانگیختگی ما قابل طبقه بندی است. بدین ترتیب، برخی از اعمال ما را می توان به عنوان اعمال اجتماعی، تهاجمی یا سودمند طبقه بندی کرد. افکار را می توان به عنوان خلاق، معمولی یا متعصب طبقه بندی کرد. احساسات ممکن است شادیبخش، غمانگیز یا ملالانگیز و نیازمند به تأیید از سوی دیگران باشد، نیاز به قدرت و پیشرفت میتواند باعث برانگیختگی ما شود(آلن اُ. رأس، ۱۳۷۳).
ثبات[۸۲] و انعطاف پذیری[۸۳]
ثبات: غیر منطقی است اگر بخواهیم از شخصیت کسی صحبت کنیم که رفتار، آگاهیها، هیجانات و انگیزههایش برای مدت طولانی و یا از مکانی به مکان دیگر تغییر کند و یا ثابت باقی نماند. در واقع همان طوری که همه شاهد هستیم، شخصیت مردم عموماً از زمانی به زمانی دیگر ثابت باقی می ماند. ثبات خصوصیات شخصیتی نه تنها در زمانهای مختلف قابل مشاهده میباشد، در موقعیتهای مختلف هم قابل مشاهده است(آلن اُ. رأس، ۱۳۷۳).
انعطاف پذیری: مردم هم در اثر گذشت زمان و هم از موقعیتی به موقعیت دیگر تغییر میکنند. تغییرات در اثر گذشت زمان را ما اکثراً به رشد نسبت میدهیم. تغییرات در موقعیتهای مختلف را عموماً سازگاری می نامیم. تغییرات در موقعیتهای مختلف نشان دهنده این حقیقت است که شخصیت افراد به اندازهای انعطاف پذیر است که نسبت به مقتضیات و در شرایط مختلف واکنش متفاوت نشان دهند. مردم اغلب دارای برخی انتظارات درباره رفتار مناسب در موقعیتهای مشخص هستند؛ مثلاً یک فرد باید در سر کلاس درس ساکت بشیند، اما در بازی فوتبال باید با صدای بلند ابراز احساسات کند. در مراسم عروسی باید لبخند بزند، ولی در مراسم تشییع جنازه باید موقر بود. رفتاری که با هر کدام از این موقعیت های متناسب نباشد، اگر به صورت غیر طبیعی و نا بهنجار نمامیم، حداقل به نظربه دور از ادب و نزاکت خواهد رسید(آلن اُ. رأس، ۱۳۷۳).
عوامل مؤثر در شکل گیری شخصیت
وراثت یا محیط، وقتی می پرسیم کدم یک از این ها در تکوین شخصیت مهم هستند؟ جواب دوباره این است که بگوییم«هر دو» هیچ کدام از جنبههای شخصیت، مطلقاً ناشی از تأثیرات ژنهای ما و یا متأثر از عوامل محیطی نیستند. تعامل اثرات ژنتیکی و محیطی شالوده و اساس همه اعمال، افکار، احساس ها و نیاز های ما هستند.
وراثت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 04:10:00 ب.ظ ]
|