دانلود فایل های دانشگاهی | مکتب انسان گرایی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
مکتب روانکاوی
مکتب روانکاوی معتقد است که بهداشت روانی، یعنی کنش متقابل موزون بین سه عنصر مختلف شخصیت: نهاد، من و من برتر، بدین صورت که من باید بتواند بین تعارضهای نهاد و من برتر تعادل به وجود آورد (گنجی، ۱۳۸۸).
مکتب رفتارگرایی، در تعریف بهداشت روانی، بر سازگاری فرد با محیط تأکید دارد. این مکتب معتقد است که رفتار ناسالم نیز، مثل سایر رفتارها، در اثر تقویت آموخته می شود. بنابرین بهداشت روانی نیز رفتاری است که آموخته می شود (گنجی، ۱۳۸۸) .
مکتب انسان گرایی
بوم شناسی یعنی، مطالعه محیط های زندگی موجود زنده و مطالعه روابط این موجودات با یکدیگر و با محیط. این دیدگاه معتقد است که عوامل موجود در محیط فیزیکی، مثل سرو صدا، آلودگی هوا، زیادی جمعیت، کوچکی محل سکونت و به خطر افتادن حریم، میتوانند بهداشت روانی فرد را به خطر اندازند (گنجی، ۱۳۸۸).
سه سطح پیشگیری به منظور بهداشت روانی
پیشگیری اولیه
اشاره دارد به کاربرد روشها و ابزاری که در جلوگیری از ظهور بیماری مؤثر هستند و رفتارهایی مثبت را تقویت میکنند. هدف مداخله در مرحله پیشگیری اولیه جلوگیری از شروع بیماری یا اختلال است، به نحوی که احتمال وقوع آن را در مقطع زمانی خاصی کاهش دهد. این هدف زمانی به دست میآید که عوامل سبب را از بین ببریم، از انتقال و شیوع بیماری جلوگیری کنیم، عوامل خطرزا را کاهش دهیم، مقاومت را بالا بریم و سلامتی را از طریق ایجاد شرایط محیطی مناسب افزایش دهیم (شاملو، ۱۳۸۶).
پیشگیری ثانویه
عبارت است از مداخله زود هنگام در شناخت و درمان سریع نشانگان بیماری یا اختلال با این هدف که از شیوع و گسترش آن ( از نظر تعداد مواد) توسط کوتاه کردن مدت آن کاسته شود. بنابرین هدف شامل مراحل زیر میگردد: ۱) کاستن علائم اختلال (کم کردن درد و رنج) ۲) محدود کردن ادامه اختلال و رساندن آن به کمترین میزان شیوع. بر اساس نظر یکی از محققان پیشگیری به نام کاون، دو روش اساسی در پیشگیری ثانویه وجود دارد.
۱- شناسایی زود هنگام و سریع هر گونه علائم اختلال به منظور مداخله و درمان تخصصی و جلوگیری از عواقب تداوم اختلال ۲) شناسایی نشانه های اختلال در تاریخچه رشد و تکامل فرد به منظور یافتن کوتاهترین و موثرترین روش درمان و پیشگیری (شاملو، ۱۳۸۶).
پیشگیری ثالثیه:
عبارت است از کاستن از گسترش عوارض جنبی که در حاشیه یک بیماری یا اختلال اصلی وجود دارد ( که اغلب ماهیت مزمن دارد). این بخش اشاره دارد به فعالتیهای توانبخشی که افرادی را که مبتلا به بیماریهای مزمن روانی طولانی مدت هستند، قادر میسازد که با حداکثر تواناییهای جسمانی و روانی و اجتماعی خود فعالیت کنند. در این راستا آموزش مهارتهای شغلی و اجتماعی بسیار مفید واقع می شود (شاملو، ۱۳۸۶).
اصول بهداشت روانی
این اصول عبارتند از:
۱) احترام فرد به شخصیت خود و دیگران.
۲) شناختن محدودیتها در خود و افراد دیگر.
۳) دانستن این حقیقت که رفتار انسان معلول عواملی است.
۴) آشنایی به اینکه رفتار هر فرد تابع تمامیت وجود اوست.
۵) شناسایی نیازها و محرکهایی که سبب ایجاد رفتار و اعمال انسان می شود (شاملو، ۱۳۸۶).
پرورش دادن رفتارهای سالم تر و تأثیر آن بر بهداشت روانی
رفتار ما بر سلامت ما، از جمله تغذیه، برازندگی، خواب و استفاده و سوء استفاده از مواد روان گردان تأثیر دارد. ما بحث خود را با الگوهای تغذیه آغاز میکنیم و خواهیم دید که به چند طریق میتوانیم بجای اینکه به خود صدمه بزنیم، به حال خود مفید واقع شویم.
دانشمندان بین سلامتی و تغذیه سالم و اجتناب از بیماری های مزمن جدی مثال بیماری قلبی عروقی و برخی انواع سرطان رابطه نیرومندی پیدا کردهاند. یکی از هر سه مرگ ناشی از سرطان، دیابت ، سکته مغزی یا قلبی با تغذیه نامناسب، مخصوصا مصرف غذای پر چربی و پرکالری ارتباط دارند. اما بسیاری از ما مراقب غذایی که می خوریم نیستیم (نوید و راتوس ترجمه، محمدی، ۱۳۸۸).
چاقی، مشکل سلامتی پیچیده ای است که به عوامل زیستی، مانند وراثت، مقدار بافت چربی، و میزان سوخت و ساز و همین طور عوامل روانشناختی مانند استرس و استفاده از غذا برای برطرف کردن هیجان های منفی را شامل می شود (محمدی، ۱۳۸۸).
اختلالهای خوردن عمده، بی اشتهای عصبی و پرخوری عصبی هستند. بی اشتهایی عصبی با امتناع از خوردن و حفظ کردن وزن بسیار کم بدن مشخص می شود. پرخوری عصبی با چرخه های پرخوری و پاکسازی مشخص می شود. زنان بیشتر از مردان دچار این اختلال ها میشوند (نوید و راتوس ترجمه، محمدی، ۱۳۸۸).
انواع ورزش و تأثیر آن برسلامت جسمی و بهداشت روانی
ورزش هوازی فعالیتهای را در بردارد که در آن ها افزایش مصرف اکسیژن وجود دارند، مانند استفاده از دو آهسته یا تردمیل. ورزش ناهوازی در مقابل، فعالیت عضلانی کوتاه مدت، مانند وزنه برداری را شامل می شود. هر دو نوع ورزش برای سلامتی مفید هستند. ورزش منظم با سوزاندن مستقیم کالری ها و ساختن عضله، به حفظ سلامتی ما کمک میکند. ورزش منظم خطر بیماری قلبی – عروقی و پوکی استخوان را نیز کاهش میدهد. شواهد حکایت دارند که ورزش میتواند به تسکین افسردگی کمک کند، اضطراب و خصومت را کاهش دهد و عزت نفس را تقویت کند (نوید و راتوس ترجمه، محمدی، ۱۳۸۸).
خواب و بهداشت روانی
خواب ظاهراًً وظیفه تجدید نیرو، تحکیم حافظه و بقا را بر عهده دارد.
بی خوابی با استرس، اختلالهای جسمانی و روانشناختی، و حالتهای تنش جسمانی ارتباط دارد (نوید و راتوس ترجمه، محمدی، ۱۳۸۸).
سوء مصرف و وابستگی به مواد و تأثیر آن بر بهداشت روانی
سوء مصرف مواد عبارت است از مصرف مواد به رغم اینکه عملکرد اجتماعی یا شغلی یا سلامتی کلی را مختل میکند. وابستگی به مواد، جنبههای رفتاری ونیز فیزیولوژیکی دارد. وابستگی به مواد با نداشتن کنترل بر مصرف مواد و ایجاد تحمل، نشانه های ترک یا هر دو مشخص می شود (نوید و راتوس ترجمه، محمدی، ۱۳۸۸).
افراد معمولاً در اثر کنجکاوی یا به خاطر فشار دوستان داروهای مخدر را امتحان میکنند، اما مصرف این داروها مستقیماً به وسیله کاهش اضطراب یا احساس سرخوشی یا تأثیرات مطلوب دیگر تقویت می شود. بعد از اینکه افراد از لحاظ فیزیولوژیکی به دارویی وابسته شدند، برای دفع کردن نشانه های ترک ناخوشایند ، مصرف آن را ادامه میدهند. امکان دارد که افراد برای وابسته شدن فیزیولوژیکی به برخی مواد، آمادگی ژنتیکی داشته باشند (نوید و راتوس ترجمه، محمدی، ۱۳۸۸).
الکل، نوعی داروی کند ساز است که با کند کردن فعالیت سیستم عصبی مرکزی حالتهای آرمیدگی را ایجاد میکند. الکل میتواند به وابستگی فیزیولوژیکی منجر شده و در صورت اضافه مصرف موجب مرگ شود. الکل باز داری را کاهش میدارد، ارزیابی کردن پیامدهای اعمال را دشوار میسازد، و بهانه ای را برای شکست و یا رفتار ناخوشایند فراهم می آورد.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 04:24:00 ب.ظ ]
|