مقالات و پایان نامه ها – ۵-۲-۶-۲- فردگرایی، جمع گرایی وعقاید – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
همچنین بستگان نیز دلواپس آبروی خانوادگی هستند و به اصلاح رفتار غلط اعضا کمک می نمایند. در جامعه فردگرا، روابط خانوادگی در محیط کار نامطلوب در نظر گرفته میشوند وممکن است به قوم گرایی وتعارض منافع منجر گردد. برخی از شرکت ها قانونی دارند که اگر ۲ نفر از کارکنان با هم ازدواج نمایند یکی از آن ها بایستی شرکت را ترک نماید.
در عمل طیف وسیعی از انواع روابط میان کارمند- کارفرما در جوامع فرد گرا وجمع گرا وجود دارد. در برخی از جوامع جمع گرا کارفرمایانی وجود دارند که فرم اجتماعی رفتار با کارمندان را به عنوان اعضای یک گروه نمی پذیرند اما در عوض کارکنان نیز به آن ها وفاداری نشان نمی دهند. اتحادیه های کارگری در چنین مواردی ممکن است سازمان کاری را با یک ((درون گروهی)) احساسی جایگزین نمایند وسپس تعارضات شدیدی بین مدیریت و اتحادیه به وجود میآید، همانند آنچه در بخش هایی از هند وجود دارد. کارفرمایانی در برخی از جوامع فرد گرا وجود دارند که انسجام قوی گروهی را با کارکنانشان ایجاد می نمایند. با همان موازنه حمایت- وفاداری که هنجار واستاندارد جوامع جمع گرا میباشد. فرهنگ های سازمانی تا حدودی از نرم افزارهای اکثریت انحراف داشته ویک مزیت رقابتی را از ریشههای آن به دست می آورند.
مدیریت در یک جامعه فردگرا، مدیریت افراد میباشد. زیردستان میتوانند به صورت فردی برانگیخته شوند. اگر مشوق ها وپاداش ها ارائه شوند میتوانند با عملکرد فردی مرتبط گردند. مدیریت در یک جامعه جمع گرا، مدیریت گروه ها میباشد. حدودی که افراد از نظر احساسی واقعاً احساس انسجام با یک گروه کاری را دارند ممکن است از موقعیتی به موقعیت دیگر متفاوت باشد. تفاوت های قومی ودیگر تفاوت های درون گروهی در گروه کاری نقشی در فرایند انسجام بازی میکنند ومدیران یک فرهنگ جمع گرا تا حدود زیادی به این عوامل مقید وپای بند هستند. آن غالباً احساس خوبی برای قرار دادن افرادی از یک زمینه قومی یکسان در یک دسته ایجاد می کند، اگر چه مدیرانی که برنامه ریزی ذهنی آن ها مبتنی بر فردگرایی میباشد این موضوع را خطرناک تلقی می نمایند وسعی میکنند که برعکس آن عمل نمایند. اگر گروه کاری به عنوان یک گروه درونی عمل نماید، پاداش ها ومشوق ها بایستی به گروه داده شوند نه به افراد.
در کشورهای دارای فرهنگ فردگرایی طبقه متوسط و خرده فرهنگ های ناحیه ای روستایی بعضی اوقات عناصر جمع گرایی را قویاً حفظ می نمایند. موارد استعمال مشابهی در خصوص اقلیت های کارگری مهاجری که در برخی از صنایع در میان نیروی کار در برخی از کشورها اکثریتی را شکل میدهند دیده می شود. درچنین مواردی یک تعارض فرهنگی بین مدیران وکارگزاران اقلیت یا ناحیه ای به وجود میآید.
این تعارض خودش را در میان چیزهای دیگر که نهایت تأمل مدیریت برای استفاده از مشوق های گروهی را در این موارد، زمانی که آن ها تنها چیزهایی هستند که واقعاً با فرهنگ گروه کاری تناسب دارند، نشان میدهد(انقلاب)
جدول (۳-۲) تفاوت های کلیدی میان جوامع جمع گرا وفردگرا
الف: هنجارهای عمومی، خانواده، مدرسه، محیط کار
جمع گرایی
فردگرایی
افراد در خانواده های گسترده یا درون دیگر گروه هایی که از آن ها در عوض وفاداری حمایت می نمایند به دنیا میآیند.
هر فردی به شیوه ای بزرگ می شود که صرفاً به دنبال مراقبت از خودش وخانواده بلافصل ش میباشد.
هویت مبتنی بر شبکه ی اجتماعی است که فرد به آن تعلق دارد.
هویت مبتنی بر فرد
بچه ها یاد می گیرند که بر اساس شرایط ((ما)) فکر نمایند.
بچه ها می آموزند که بر اساس شرایط ((من)) فکر کنند.
هارمونی بایستی همیشه حفظ شود واز رویارویی های مستقیم پرهیز شود.
بیان اندیشه وافکار شخصی، ویژگی یک فرد صادق میباشد.
زمینههای ارتباطی بسیار بالا
زمینههای ارتباطی بسیار کم
قانون شکنی منجر به شرمساری واز دست رفتن وجهه فرد و گروه می شود.
قانون شکنی منجر به گناهکار شدن واز دست رفتن احترام فرد می شود.
هدف آموزش یادگیری برای کاربرد میباشد.
هدف آموزش یادگیری برای یادگیری میباشد.
دیپلم ها مدخلی را برای رسیدن به گروه هایی با جایگاه بالاتر فراهم می آورند.
دیپلم ها سبب افزایش ثروت اقتصادی واحترام فردی میشوند.
رابطه کارفرما- کارمند با توجه به شرایط اخلاقی تصور می شود، همانند یک رابطه خانوادگی.
قرارداد مبتنی بر منافع متقابل میباشد.
در اتخاذ تصمیمات مربوط به استخدام وارتقاء کارکنان ((درون گروهی)) مدنظر قرا میگیرد.
تصمیمات مربوط به استخدام وارتقاء صرفاً مبتنی بر مهارت ها وقوانین میباشد.
مدیریت، مدیریت گروه ها میباشد.
مدیریت، مدیریت افراد میباشد.
رابطه مقدم بر وظیفه میباشد.
وظیفه مقدم بر رابطه میباشد.
۵-۲-۶-۲- فردگرایی، جمع گرایی وعقاید
جوامع فردگرا نه تنها فرد گرایی را اعمال می نمایند بلکه آن را برسایر برنامه ریزی های ذهنی ترجیح میدهند. اغلب آمریکایی ها تصور میکنند که فردگرایی خوب میباشد وریشه در عظمت کشورشان دارد. از طرف دیگر، آخرین رهبر چین مائو تسه تانگ[۱۱] فردگرایی را زشت توصیف می کند. او فردگرایی ولیبرالیسم را نوعی خودخواهی ومخالف اصول ونظم میداند. این دو مورد ثابت میکردند افراد منافع شخصی را بر منافع گروهی ترجیح دهند یا به سادگی همه چیز را به چیزهای خاص فرد اختصاص میدهند.
اقتصاد به عنوان یک رشته علمی در قرن هجدهم در انگلیس پدیدار شد: در میان پدران این علم آدام اسمیت[۱۲] (۱۷۹۰- ۱۷۲۳ ) برجسته ومشهور بود. اسمیت فرض نمود که تعقیب منافع شخصی به وسیله افراد از طریق یک ((دست نامرئی))[۱۳] منجر به حداکثر شدن ثروت ملل خواهد شد. این یک عقیده بسیار فردگرا از کشوری که امروزه نیز امتیازش در فردگرایی در حد بسیار بالایی است میباشد. اقتصاد به عنوان یک معلم فردگرا باقی مانده است واغلب نویسندگان پیشرو آن از کشورهای بسیار فردگرای انگلیس و آمریکا میباشند. به هر حال، به خاطر مفروضات فردگرایی که اقتصاد برآنها استوار است، تئوری های اقتصادی که در غرب توسعه وبسط داده میشوند احتمال کاربرد آن ها در جوامعی که درآنها منافع جمع بر منافع فردی ارجحیت دارد بسیار ضعیف میباشد. متأسفانه تعداد اندکی تئوری بدیل برای اعمال در اقتصاد جوامع جمع گرا وجود دارد.
جدول( ۴-۲) تفاوت های کلیدی میان جوامع فردگرا وجمع گرا
ب: سیاست ها وعقاید
جمع گرا
فردگرا
– منافع جمع بر منافع فردی ارجح میباشد.
– منافع فردی بر منافع جمع ارجح است.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 04:10:00 ب.ظ ]
|