۲-۲-۷-۸- حلقه کلامی

ارائه مکرر افکار ضبط صوت با تکرار کلامی افکار سبب کاهش برجستگی توجه به آن ها و تقابل بار معنایی آن افکار می شود ، زیرا در این حالت آن ها بیشتر به صورت صداهای خنثی تلقی می‌شوند تا مانع درونی اطلاعات . این تکنیک همراه با منطق فراشناختی آن در زیر آمده است :

” در این مرحله از شما می‌خواهیم که به افکار مزاحم ضبط شده تان گوش کنید ( یا افکارتان را آهسته برای خودتان تکرار کنید…). همان طور که این کار را انجام می دهید ، باید به صورت خاصی با آن ها برخورد کنید . با افکارتان به عنوان مجموعه ای از صداها برخورد کنید و به هیچ طریقی با آن ها درگیر نشوید . آن ها فقط اصواتی در ذهن شما هستند . به خاطر داشته باشید که شما به عنوان یک شنونده ، از این مطلب آگاهی دارید که این افکار واقعیت نیستند و فقط وقایعی در ذهن شما هستند .”

۲-۲-۷-۹- انفصال مشاهده کردن خویشتن

انفصال شامل رهایی از کنترل ، پردازش های فکری و تجربه کردن افکار یا باورها به عنوان یک مشاهده گر بدون قضوات گری می‌باشد . این احسای منحصر به فرد از خویشتن است . در این حالت افراد نظاره گر افکارشان هستند و خوشان را از آن جدا می‌کنند .

برای تجربه توجه آگاهی انفصالی از بیمار سوالاتی پرسیده می شود که در حین نظارت افکارش ، به روش خاصی توجه اش را هدایت کند . درخواست می شود که تمرکز خود را بر روی افکارش متمرکز کنند . این سوال ها به همراه تکنیک های تجربی بالا به بیمار کمک می‌کند تا بعد از آگاهی و رهایی از فرایندهای فکری ، توجه آگاهی انفصالی را بهتر تجربه کند . به ویژه در طول این تمرین از بیمار سوال می شود :

” آیا شما همان افکارتان هستید یا شخصی که آن ها را مشاهده می‌کند ؟ سعی کنید که از وضعیت خودتان آگاه شوید و ببینید تجربه یک نظاره گر بودن چگونه تجربه ای است . وجود شما کاملاً مستقل از افکارتان می‌باشد.”

یا ” آیا شما همان باورها هستید یا فردی که باورها را مشاهده می کنید ؟ سعی کنید از این وضعیت یعنی نظاره گر بودن باورهای تان (که این دو از هم جدا هستند) آگاه باشید .”

۲-۲-۷-۱۰-تکنیک خیال پردازی

معمولاً خیال پردازی های ما با حالتی عینی تجربه می شود . ما در آن ها کاملاً غرق می‌شویم و با آن ها همچون واقعیت های لحظه ای رفتار می‌کنیم . تمرین انفصال در حین خیال پردازی از طریق جدا کردن مشاهده گر از آن ها سبب می شود یک تجربه ذهنی قوی تری از توجه آگاهی انفصالی حاصل شود .

در این تکنیک درمانگر از بیمار می‌خواهد که توجه خود را بر روی یک خیال پردازی لذت بخش ، برای مثال سوار شدن بر یک ماشین عجیب و غریب یا نوشیدن یک لیوان آب گوارا در کرانه دریای خزر ، متمرکز کند . سپس درمانگر از بیمار می‌خواهد شروع به خیال پردازی کند ولی خودش را به عنوان نظاره گر این خیال پردازی از بالا مشاهده کند . (ولز،۲۰۰۹)

۲-۳- اضطراب

اغلب دو اصطلاح ترس [۶۰]و اضطراب[۶۱] به صورت مترادف به کارمی روند . تمایزی که می توانید بین این دو اصطلاح قائل شد ،‌آن است که ترس ، اغلب ارزیابی اولیه از یک خطر واقعی مربوط می شود . درحالی که اضطراب ،‌بیشتر به حالت هیجانی نگرانی و دلواپسی به علت خطری نامعلوم اطلاق می شود. اصطلاح فوبیا( هراس ) ،‌ترس اغراق آمیز و غالباً فلج کننده از یک شیء‌یا رویدادی خاص است . هراس با میل به اجتناب از محرک های ترس انگیز مشخص می شود، مانند ترس از مکان ها بسته ،‌آسانسور یا هواپیما . وحشتزدگی [۶۲] ، ترس شدید و ناگهانی همراه با تماشای عجولانه و دیوانه وار برای یافتن امنیت است ( محمدی ،۱۳۸۵) . برخی از علایم وحشتزدگی عبارتند از : نفس نفس زدن ،‌تپش فلب ، تعرق ، لرزش ،‌تنگی نفس ،‌درد در قفسه سینه، ‌تهوع،‌ سرگیجه ، ‌احساس خفگی ( انجمن روانپزشکی آمریکا ، ۱۹۹۴) .

۲-۳-۱-تعاریف ارائه شده از اضطراب

اساساً اضطراب را نمی‌توان در قلمرو آن چه تحت عنوان آزردگی مشخص می‌شود محدود کرد، چرا که احساس اضطراب نه تنها در بیماران افسرده، وسواسی و روان گسسته وجود دارد، بلکه در افراد بهنجار نیز به صورت‌های مختلف، پدیدار می‌گردد. شاید به همین دلیل است که ‌در مورد اضطراب نمی‌توان تعریف مشخص و روشنی را ارائه داد، چرا که اضطراب در افراد مختلف به گونه‌های متفاوت بیان می‌شود. با توجه به موارد ذکر شده می‌توان در زیر به تعاریفی در زمینه اضطراب پرداخت:

لافون اضطراب را این چنین تعریف می‌کند: اضطراب یک انتظار به ستوه آورنده است و ممکن است در تنشی گسترده، موحش و اغلب بی‌نام اتفاق می‌افتد، این حالت که به شکل احساس و تجربه کنونی است مانند هر اغتشاش هیجانی در سطح همبسته روانی و بدنی در فرد پدید می‌آید و ممکن است یک تهدید عینی و اضطراب‌آور داشته باشد. در واقع اضطراب به عنوان احساسی رنج‌آور است که با یک موقعیت ضربه‌آمیز کنونی یا به انتظار خطری که به شئی نامعینی وابسته است تعریف می‌شود(دادستان، ۱۳۷۵، ص ۶۱).

– اضطراب یک حالت احساسی و هیجانی است که از خصوصیات برجسته آن تولید حالت بی‌قراری و دلواپسی است که با اتفاقات زمان و شرایط تناسب ندارد (معانی، ۱۳۷۰، ص۲۱).

– اضطراب حالت هیجانی ناخوشایند و مبهم و وضعیت تحریک تشدید شده هیجانی است که اساسا نگرانی یا ترس را هم دربر دارد( آرتور، ۱۹۹۹؛ فرانکو، ۱۳۷۰).

– اضطراب را در واقع همه انسان‌ها تجربه می‌کنند، اضطراب احساس ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسی است که با یک یا چند تا از احسا‌س‌های جسمی همراه می‌گردد(آلن و همکاران، ۱۳۷۲).

اما تعریف D.S.M.I.V – از اضطراب این گونه است :

نگرانی پیشاپیش نسبت به خطرها، بدبختی‌های آینده، توأم با احساس بی‌لذتی، با نشانه های بدنی تنش، منبع پیش‌بینی نشده می‌تواند درونی‌ یا بیرونی باشد( ترجمه پورافکاری، ۱۳۷۹).

و نهایتاًً این که با اضطراب عبارت است از احساس مبهم و توأم با ناراحتی که اغلب منشاء و علت مشخصی ندارد، و برای فرد شناخته شده نیست( آرلن، ۱۹۹۸).

۲-۳-۲-فیزیولوژی اضطراب

دستگاه عصبی خودمختار[۶۳] (ANS) و غدد درون‌ریز[۶۴] Eg نقش مهمی در اضطراب دارند. می‌‌توان گفت دستگاه عصبی خود مختار واسطه دستگاه عصبی مرکزی[۶۵] و غدد درون ریز است. دستگاه عصبی خودمختار در اکثر موارد موجب فعالیت غدد درون ریز می‌شود و غدد درون‌ریز با پسخوراند[۶۶]، فیزیولوژیک فعالیت عصبی را تعدیل می‌کند کنش دستگاه عصبی خود مختار این است که بدن را در محیط متغیر، ثابت نگه می‌دارد(دابسون، ۱۹۸۳، ترجمه پناهی شهری، ۱۳۷۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...