فایل های دانشگاهی- صداقت – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
چلبی تعریفی نسبتاکلی را به نقل از اولسن[۳۶] پیشنهاد میکند: ارزش ها را می توان مجموعه ای از پنداشت های اساسی نسبت به آنچه پسندیده است دانست که تجلی عمیق ترین احساسات مشترک نسبت به جهان (ها) در جامعه هستند. طبق تعریف اخیر ارزش ها «مفاهیمی» هستند که در خود «آنچه جامعه در جامعه پسندیده و تمنا پذیر» است خود تجلی احساسات عمیق مشترک اعضای جامعه میباشند(چلبی، ۱۳۸۳: ۲۵).
باستانی به نقل از هلر[۳۷] معتقد است ارزش ها، تصاویر ذهنی هدایتگر کنش اجتماعی است. از این تصاویر ذهنی، ازنظر اجتماعی مطلوب یا به اصطلاح «خوب» و بعضی دیگر به عنوان بد مشخص می شود. بنابرین، ارزشها دربردارنده عنصری از مطلوبیت و یک جزء اخلاقی است که اشکال متفاوت رفتار بشری واهدافی را متمایز میسازد که انسان ها برای آن اهداف و رفتارهای بهتر یا بدتر و پذیرفتنی و نپذیرفتنی تلاش میکنند(باستانی، ۱۳۸۷: ۱۹).
بر اساس نظریه روکیچ[۳۸] ارزش، عقیده یا باور نسبتا پایداری است که فردبا تکیه به آن، یک شیوه رفتاری خاص یا یک حالت غایی را که شخصی یا اجتماعی است، به یک شیوه ی رفتاری خاص یا یک حالت غایی که در نقطه مقابل حالت برگزیده قرار دارد، ترجیح میدهد(فرامرزی، ۱۳۷۸: ۱۱۱).
دانشمندان اجتماعی معتقدند که ارزش ها بسیار مهم هستند و به عنوان اصول راهنما در زندگی افراد به کار میروند. همچنین ارزش ها برای فهم پدیدههای روانی- اجتماعی متنوع اهمیت دارند. ارزشها یک سازه انگیزشی[۳۹] هستند که اهداف گسترده ای را نشان میدهند که در زمینه[۴۰] و زمان به کار میروند(بهادور و دوان، ۲۰۰۸: ۷۵ به نقل از رستمی: ۲۰).
گیدنز نیز ارزش ها را به منزله عقاید تعبیر میکند و در این مورد چنین می نویسد: عقایدی که افراد یا گروههای انسانی درباره آنچه مطلوب، مناسب، خوب یا بد است دارند. ارزش های مختلف نمایانگر جنبههای اساسی تنوعات در فرهنگ انسانی است. آنچه را که افراد ارج می نهند به شدت از فرهنگ ویژه ای که در آن زندگی میکنند تاثیر می پذیرد(گیدنز، ۱۳۷۶: ۷۹۲).
با توجه به تنوع تعاریف از ارزش ها لاوتمن[۴۱] که در مورد واژه ارزش در متون جامعه شناسی به طور عمیق کار کردهاست، پس از بررسی این واژه در بیش از ۱۶۰ اثر دانشمندان مختلف،سه عنصر برای تعریف این واژه استخراج کردهاست:
۱٫ مقیاس، ضابطه، استاندارد.
۲٫ موضوع و مفعول
۳٫ خوب یا بد (رفیع پور، ۱۳۷۸: ۸-۲۶۷)
ارزش بر انتخاب شیوه ها، وسایل و اهداف موجود برای کنش اثر میگذارد. ارزش ها، بر حسب مضمون، معیارهای دانایی (درست/ غلط)، کارایی (مفید/ مضر)، زیبایی (زیبا/ زشت)، و اخلاقی (خوب/ بد)، برای تشخیص و انتخاب فراهم می نمایند. ارزش ها در فرایند جامعه پذیری، ضمن درونی شدن با انگیزه ها (نیازها و سوائق) ترکیب میشوند(چلبی، ۱۳۸۳: ۶-۲۵).
وی ارزش هایی را که به شیوه های رفتاری اشاره دارند، ارزش های ابزاری و آن ارزش هایی را که به حالتهای غایی تأکید دارند، ارزشهای غایی می نامد. وی ارزش های غایی را نیز به دو دسته تقسیم میکند:
الف) ارزش هایی که بر بعد فردی تمرکز دارند، مانند رستگاری[۴۲] هماهنگی یا انسجام درونی[۴۳].
ب) ارزش هایی که بر بعد اجتماعی دلالت دارند (مانند صلح جهانی، دوستی واقعی بین مردم) مشابه همین تقسیم بندی در ارزش های ابزاری نیز اعمال شده است:
الف) ارزش هایی که بر شایستگی ها[۴۴] و ویژگی های خاص فردی (بعد فردی) تمرکز دارند مانند منطقی بودن.
ب) ارزش هایی که بر بعد اخلاقی[۴۵] تأکید میکنند. (بعد اخلاقی) مانند امانت داری(رستمی، ۱۳۸۳: ۲۳).
به نظر روکیچ ارزش های کلی پذیرفته یک فرد در چارچوبی کلی که همان باورهای کلی است، نظم مییابند. چارچوبی که با تعامل و ارتباط میان عناصرش توصیف شده، در رویکردها و ارزش های ابزاری و غایی جلوه مییابد و به کمک آن می توان اهمیت نسبی هر یک از عناصر باورهای کلی و میزان اهمیت سلسله مراتبی آن ها را ترسیم کرد(رستمی، ۱۳۸۳: ۲۳).
تا اینجا تلاش شد تقسیم بندی های مختلفی از ارزشها آورده شود، اما لازم به ذکر است که در کار حاضر محقق با توجه به تقسیم بندی چلبی از ارزش ها، به آن دسته از ارزش هایی پرداخته است که مصرف آن ها در روابط اجتماعی باعث افزایش و تکثیر آن ها در ساختار خانواده و در طی فرایند جامعه پذیری است چرا که همان طور که چلبی میگوید ارزش ها در سطح نظام فرهنگی چیزی جز مجموعه ای از «معیارها» نیستند ولی آنگاه که در سطح نظام شخصیت درونی میشوند و با احساس و انگیزه تلفیق میشوند، تولید الزام و تعهد ارزشی می نمایند(چلبی، ۱۳۸۳: ۲۶).
آلن بیرو نیز در فرهنگ علوم اجتماعی آورده است که ارزش های اجتماعی را مدل های کلی رفتار، احکام جمعی، هنجارهای کرداری، که مورد پذیرش عمومی خواست جامعه قرار گرفته اند، تشکیل میدهند. ارزش های اجتماعی لزوماً از دیگر اقسام ارزش (شخصی، فرهنگی، قضایی) متمایز نیستند. اینان شامل تمامی ارزش ها میشوند که مردم با آن حیات اجتماعی خود را می گذرانند و اعضای یک جامعه در برابر آنان به نوعی وفاق رسیده اند. در معنای محدودتر گاه از ارزشهای اجتماعی تحت عنوان ارزش های اخلاقی، فرهنگی و یا دینی سخن می رود که یکپارچگی را قوام می بخشند و به گسترش پیوندهای مبنی بر همبستگی می انجامند، بدین سان عدالت، انسان دوستی، دگرخواهی و … جزء ارزشهای اجتماعی شمرده می شود (بیرو، ۱۳۸۰: ۳۸۶). بنا به تعریف نیز می توان گفت که در اینجا منظور ما از ارزش های اجتماعی در معنای محدود است(رستمی، ۱۳۹۰: ۲۶).
در مطالعات مربوط به رشد اخلاقی غالبا حوزه هایی برای بررسی توسط صاحب نظران مورد توجه قرار گرفته است. به تعبیر دیگر مطالعات رشد اخلاقی، غالبا بررسی های خود را از شناخت هفت حوزه متمرکز ساخته اند(هافمن، ۱۹۸۴ به نقل از رستمی: ۲۶).
وجه تشابه همه این حوزه ها توجه به مفهوم «در نظر گرفتن دیگران» است یعنی هسته اخلاق اجتماعی:
۱٫ارزشیابی رفتار «خوب و بد»
۲٫ التزام[۴۶] به تجربه اجتماعی و جمعی
۳٫ توجه به رفاه دیگران
۴٫ مسئولیت برای عمل کردن با ملحوظ داشتن دیگران
۵٫ توجه به حقوق دیگران
۶٫ تعهد به صداقت
۷٫ بروز واکنش های قضاوتی و احساسی به هنگامی که قواعد و قوانین مورد تخطی قرار می گیرند.
با توجه به دامنه وجه تشابه همه آن ها، در کار حاضر سعی شده است ارزش هایی انتخاب و مورد بررسی قرار گیرند که اهمیت رشد و شکل گیری آن ها در انسان، بیشتر در ارتباط با دیگران معنا مییابد و عدم الزام به آن ها به آسیب های اجتماعی منجر می شود (رستمی، ۱۳۹۰: ۲۶).
- صداقت
لمبرن و همکاران در تحقیقی که در زمینه درک صداقت و مهربانی در روابط اجتماعی انجام دادهاند،بیان میکنند که فهم این مفاهیم گستره ای از ابعاد را در بر میگیرد. به عنوان مثال پیاژه و همکارانش بیان کردهاند که فهم این مفاهیم متاثر از فهم افراد و توجه به قصد و منظور است.[۴۷] سلمن و همکاران نیز اشاره کردهاند که فهم صداقت و مهربانی تحت تاثیر درجه ای از دوری و نزدیکی افراد است(لمبرن و همکاران، ۱۹۹۴: ۴۹۶).
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 04:27:00 ب.ظ ]
|