کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



 



گفتار سوم : عدم احتیاج به سپردن خسارات احتمالی

تأمین خواسته دعاوی مبتنی بر سند رسمی بدون نیاز به سپردن خسارت احتمالی است، لذا خـواهـان مـی‌تواند قـبل از صـدور رأی بر محـکومیت خوانده به پرداخت «‌محکوم به» یا الزام به اجرای تعهد، از دادگاه توقیف اموال خوانده را درخواست نماید. در این صورت دادگاه با یک «دادرسی فوری» دستور توقیف خواهد داد. دادرسی فوری نوعی رسیدگی است که به صورت اجمالی و بدون تشریفات لازم برای رسیدگی انجام می‌شود و نتیجه آن در ماهیت دعوی مؤثر نیست؛ یعنی دادگاه می‌تواند ضمن رسیدگی بعدی در ماهیت دعوی، به خلاف آن رأی‌ صادر نماید. مطابق ماده ۳۱۹ قانون آیین‌دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹، دادگاه باید، برای جبران خسارت احتمالی که از رسیدگی فوری و دستور موقت حاصل می‌شود، از خواهان تأمین مناسبی اخذ نماید. اخذ چنین خسارتی در دعاوی که مستند به سند رسمی است، لازم نیست. لذا زوجه‌ای که نکاح وی مستند به سند رسمی بوده؛ اگر برای توقیف اموال زوج، درخواست صدور قرار تأمین نماید، ملزم به تودیع خسارت احتمالی در صندوق دادگستری نیست.

گفتار چهارم : عدم شمول مرور زمان

مرور زمان در اصطلاح حقوقی عبارت است از گذشتن مدتی که به موجب قانون پس از انقضای آن مدت، دعوی شنیده نمی‌شود. (ماده ۷۳۱ قانون آیین دادرسی مدنی سابق). یکی دیگر از آثار اسناد مالکی ثبت شده عدم شمول بودن مرور زمان است.

استفاده نکردن از حق، اگر مدتی ادامه پیدا کند، مهمترین امتیاز آن یعنی رجوع به دادگاه و اجبار مدیون را از بین می‌برد. حق بدون ضمانت اجراء می‌ماند و مدیون در ایفای آن آزاد است. این مدت را که معمولاً ده سال است، در اصطلاح حقوق ما مرور زمان می‌نامند. مرور زمان اصل حق را زایل نمی‌کند، بلکه امتیاز مطالبه آن را از بین می‌برد. چنان که در اثر ایراد مدعی علیه یا مدیون دعوی، مطالبه حق رد می‌شود، ولی اگر مدیون آن را بپردازد، دین خود را ادا ‌کرده‌است و نمی‌تواند پولی را که داده پس بگیرد. (ماده ۷۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی سابق.) حقی را که امتیاز مطالبه آن از بین رفته حق طبیعی می‌نامند. چون مقررات راجع به مرور زمان علی الاصول مخالف قواعد موجد حق است و جنبه استثنایی بر آن قواعد را دارد، در صورت شک در سعه و ضیق مقررات مرور زمان باید از این مقررات تفسیر مضیق کرد. لذا همان طوری که از قوانین به دست می‌آید در حقوق خانوادگی و غیر مالی مرور زمان اثر ندارد. ‌بنابرین‏ می‌توان گفت مرور زمان مخصوص مقررات مالی است. هم چنین ماده ۷۵۷ قانون آیین دادرسی مدنی سابق بیان می‌کرد که نسبت به املاکی که در دفتر املاک به ثبت رسیده است، مرور زمان جاری نمی‌شود. (کاتوزیان، ۱۳۸۲: ۳۱۰)

در فقه نیز از قدیم به مسأله مرور زمان توجه می شد و قدماء از فقهاء که عنایت زیاد به متون اخبار داشتند، به طور مسلم مسأله مرور زمان را مورد قبول قرار داده‌اند. چنان چه که شیخ مفید در مقنعه می‌گوید: کسی که خانه یا مال غیر منقول و یا زمینی در تصرف کسی بگذارد و ده سال بگذرد که سخنی از آن نگوید و آن را نخواهد و دعوائی به مناسبت آن نکند حق او از مال خود ساقط می‌شود. پس از او فقهاء عموماً این نظر را رد کرده و از علت ذکر این مسأله سخنی نگفته‌اند. (جعفری لنگرودی، ۱۳۸۷: ۶۳۸)

البته نظر مشهور در فقه، مرور زمان دعوی را ساقط نمی‌کند. پس از انقلاب اسلامی فقهای شورای نگهبان در نظریه شماره ۷۲۵۷ مورخ ۲۷/۱۱/۱۳۶۱ چنین اظهار نظر نمود که: مواد ۷۳۱ قانون آیین دادرسی مدنی به بعد ‌در مورد مرور زمان که مقرر می‌دارد. پس از گذشتن مدتی ( ده سال، بیست سال، سه سال، یک سال و غیره ) دعوی در دادگاه شنیده نمی‌شود، مخالف با موازین شرع است. (اسکینی، ۱۳۸۳: ۱۳۷)

لذا بعضی از دادگاه‌ها نیز ایراد مرور زمان را نمی‌‌پذیرند، ولی قانونی که مرور زمان را مقرر داشته است و از سوی قانون‌گذار نسخ نشده است و به اعتبار خود باقی است. (کاتوزیان ، ۱۳۸۲: ۳۱۰)

گفتار پنجم : معتبر بودن آن نسبت به اشخاص ثالث

طبق مواد ۷۱ و ۷۲ ق.ث. کلیه اسناد رسمی نسبت به طرفین یا طرفی که تعهد کرده و قائم‌مقام آنان معتبر است و اگر مفاد آن راجع به معامله نسبت به مال غیر‌منقول ثبت‌شده باشد نسبت به اشخاص ثالث هم اعتبار و رسمیت دارد. ماده ۱۲۹۰ ق.م. نیز همین اعتبار را برای اسناد رسمی قائل است. طبق ماده مذکور«‌اسناد رسمی درباره طرفین و وراث و قائم‌مقام آنان معتبر است و اعتبار آن ها نسبت به اشخاص ثالث در صورتی است که قانون تصریح کرده باشد» مانند ماده ۷۲ ق.ث. که ‌در مورد اسناد رسمی مربوط به معاملات املاک ثبت‌شده تصریح به اعتبار آن در برابر اشخاص ثالث نموده است و به موجب ماده ۷۳ قانون مذکور تمامی قضات و مأمورین دولتی که از اعتبار دادن به اسناد ثبت‌شده استنکاف نمایند و این تقصیر بدون جهت قانونی باشد و در نتیجه آن ضرر مسلمی به صاحبان سند رسمی وارد شود علاوه بر مجازات اداری یا انتظامی، همان محکمه آن ها را به جبران خسارات وارده نیز محکوم می‌کند.

ماده۷۱ق.ث. : «اسناد ثبت‌شده در قسمت راجعه به معاملات و تعهدات مندرجه در آن ها نسبت به طرفین یا طرفی که تعهد کرده و کلیه اشخاصی که قائم‌مقام قانونی آنان محسوب می‌شوند رسمیت و اعتبار خواهند داشت. »

ماده ۷۲ ق.ث. : «کلیه معاملات راجعه به اموال غیرمنقوله که بر طبق مقررات راجعه به ثبت املاک ثبت شده است نسبت به طرفین معامله و قائم‌مقام قانونی آن ها و اشخاص ثالث دارای اعتبار کامل و رسمیت خواهد بود».

ماده ۷۳ ق.ث. : «قضات و مأمورین دیگر دولتی که از اعتبار دادن به اسناد ثبت‌شده استنکاف نمایند در محکمه انتظامی یا اداری تعقیب می‌شوند و در صورتی که این تقصیر قضات یا مأمورین بدون جهت قانونی باشد و به همین جهت ضرر مسلم نسبت به صاحبان اسناد رسمی متوجه شود محکمه انتظامی یا اداری علاوه بر مجازات اداری، آن ها را به جبران خسارات وارده نیز محکوم خواهد نمود».

گفتار ششم : قابل اثبات نبودن دعوی مخالف مندرجات سند رسمی به وسیله امارات قضائی (اصل تسلیط=ماده ۳۰ قانون مدنی)(اصل لاضرر=ماده ۱۳۲قانون مدنی)

مطابق ماده ۱۳۰۹ق.م. در مقابل سند رسمی یا سندی که اعتبار آن در محکمه محرز شده است، دعوایی که مخالف با مفاد یا مندرجات آن باشد، به شهادت پذیرفته نیست. امارات قضایی اوضاع و احوال مربوط به یک مورد است و در صورتی قابل استناد می‌‌باشند که دعوی به شهادت شهود قابل اثبات باشد. درباره عدم امکان اثبات خلاف مندرجات سند رسمی با شهادت شهود، در نظریه ش۲۶۵۵- ۸/۸/۱۳۶۷ فقهای شورای نگهبان، آمده: «ماده ۱۳۰۹ ق.م. از این نظر که شهادت بینه شرعیه را در برابر اسناد معتبر، فاقد ارزش دانسته، خلاف موازین شرع و بدین وسیله ابطال می‌گردد». (مجموعه نظریات شورای نگهبان، ۱۳۶۸: ۲ /۱۲۷۷). مطابق این نظریه ماده ۱۳۰۹ ق. م. از این نظر که شهادت شرعی را در برابر اسناد معتبر فاقد ارزش می‌داند، خلاف موازین شرع و باطل شناخته شد. ‌بنابرین‏ امارات و شهادت فاقد شرایط شرعی، خلاف مندرجات سند رسمی را اثبات نمی‌کند و زوج نمی‌تواند با کمک امارات به رابطه زوجیت ثبت شده در سند رسمی، خدشه وارد نماید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 04:38:00 ب.ظ ]




راهبردهای ملامت خود، ملامت دیگران، نشخوارگری، فاجعه انگاری راهبردهای منفی تنظیم هیجان را تشکیل می‌دهند و راهبردهای پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ‌بازاریابیمثبت، دیدگاه گیری بر روی هم راهبردهای مثبت تنظیم هیجان را نشان می‌دهند (همان).

۲-۱۷-۳ راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و اختلالات هیجانی در پرتو پژوهش‌ها

در راستای بررسی روابط بین راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و اختلالات هیجانی، دیدگاه های شناختی از اهمیت ویژه ای برخوردار است در این خصوص فیلدز[۹۰] و پرینز[۹۱] (۱۹۹۷) بیان می‌کنند کسانی که در مقابل حوادث فشارزای زندگی از راهبرد ملامت خود استفاده می‌کنند و یا دیگران را مقصر می شمارند، بیشتر از دیگران در معرض علایم افسردگی قرار می گیرند. در این راستا پویلر و جانسون[۹۲] (۱۹۸۶) بیان داشته اند کسانی که در مقابله با فشارها و رویدادهای منفی، خود را سرزنش می‌کنند، در نهایت خود را عاجز و ناتوان احساس می‌کنند و ‌به این نتیجه گیری منفی از خود می پردازند که «من نمی توانم کاری انجام دهم» در نتیجه ی چنین تفکری، اعتماد به نفس آن ها کاهش یافته و اطمینان به خود را از دست می‌دهند. روشن است که هرچه گرایش فرایند تفکر به سوی منفی نگری بیشتر باشد، شدت استرس تجربه شده در فرد بیشتر می شود و این موضوع خود به تفکر منفی و افسردگی دامن می زند (به نقل از پیوسته گر و حیدری، ۱۳۸۷).

در این راستا صالحی و همکاران(۱۳۹۰) نشان دادند که راهبرد نشخوار فکری یا تمرکز بر تفکر با مشکلات هیجانی(افسردگی، اضطراب، خصومت و حساسیت بین فردی) مرتبط است. ایشان توضیح می‌دهند که نشخوار فکری به معنای تمرکز توجه روی افکار است و بسته ‌به این که افکار چه محتوایی داشته باشند(مثبت و یا منفی بوده و یا به گذشته و یا آینده مربوط باشند) می‌توانند حالات هیجانی متفاوتی (استرس، اضطراب، افسردگی و خشم) در فرد ایجاد کنند یا این حالات را تشدید نمایند. در رابطه با راهبرد پذیرش و اختلال افسردگی مشهدی و همکاران (۱۳۹۰) نشان دادند که پذیرش اتفاقی که رخ داده موجب می شود که افراد سعی کنند با آن اتفاق کنار آمده و برای جبران آن اتفاق تنیدگی زا و بهتر شدن اوضاع زندگی شان تلاش کنند، چون آن ها به بهتر شدن آینده امید دارند در صورتی که در افراد افسرده این اتفاق به ندرت رخ می‌دهد. ویلسون و پریچارد[۹۳](۲۰۰۵) عنوان می‌کنند که پذیرش دو حالت دارد : پذیرش به صورت فرآیندی که شامل تأیید خود به هنگام مقابله با تجارب منفی می شود و پذیرش به صورت منفعل که شامل تسلیم شدن در برابر تجارب منفی و عدم تلاش برای مقابله می شود و این نوع پذیرش در افراد افسرده به وفور اتفاق می افتد.

همچنین راهبرد شناختی تنظیم هیجان تمرکز مجدد مثبت و تمرکز مجدد بر برنامه ریزی به صورت مستقیم با خوش بینی و عزت نفس و به صورت منفی با اضطراب رابطه دارد (گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۱). توضیح اینکه افرادی که در مواجهه با رویدادهای تنیدگی زا، از راهبردهای سازگارانه تمرکز مجدد مثبت و تمرکز مجدد بر برنامه ریزی استفاده می‌کنند افسردگی کمتری گزارش می‌کنند. در واقع رابطه منفی راهبردهای سازگارانه با افسردگی ‌به این دلیل است که استفاده از این راهبردها موجب می شود که فرد با نگاهی متفاوت به ارزیابی رویدادهای منفی بپردازد و به جنبه‌های مثبت و فواید احتمالی که آن رویداد در درازمدت برای وی به دنبال دارد، توجه کند، در نتیجه ناراحتی و تنیدگی کمتری را تجربه کرده و راحت تر با آن رویداد کنار می‌آید (مشهدی و همکاران، ۱۳۹۰).

در ارتباط با دیدگاه گیری هم می توان بیان داشت که دیدگاه گیری موضوع مهمی در ارتباط با بهزیستی است ( آلان و گیلبرت، ۱۹۹۵، جانوف بولمن، ۱۹۹۲؛ به نقل از گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۲). به نحوی که عبدی و همکاران (۱۳۸۹) طی پژوهشی نشان دادند که تأکید بر نسبیت اتفاق در مقایسه با سایر وقایع با کارکرد بهتر و کاهش افسردگی وخیم همراه است.

صالحی و همکاران (۱۳۹۰) در مطالعه ای بر روی دانشجویان دانشگاه اصفهان دریافتند که دو راهبرد شناختی تنظیم هیجان یعنی فاجعه انگاری و نشخوارگری می‌توانند پیش‌بینی کننده مشکلات هیجانی باشند.

در مطالعه ای دیگر که توسط یوسفی (۱۳۸۵) روی دانش آموزان مراکز راهنمایی استعدادهای درخشان شیراز انجام گرفت، نتایج حاکی از این بود که راهبردهای شناختی ملامت خود، نشخوارگری، ارزیابی مجدد مثبت، فاجعه انگاری و ملامت دیگران پیش‌بینی کننده های مهم افسردگی و اضطراب هستند.

از سویی پور فرج عمران ( ۲۰۱۱) در مطالعه ای که روی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و رابطه آن با اضطراب و افسردگی انجام داد نشان داد که فاجعه انگاری، ملامت خود و نشخوارگری با سطوح بالای اضطراب و افسردگی رابطه دارد و ارزیابی مجدد مثبت و تمرکز مجدد بر برنامه ریزی با سطوح پایین اضطراب و افسردگی مرتبط است.

از طرفی مشهدی و همکاران (۱۳۹۰) در پژوهشی بر روی دانش آموزان پایه سوم، چهارم و پنجم ابتدائی دریافتند که راهبردهای ملامت خود، نشخوارگری، فاجعه انگاری و ملامت دیگران با اضطراب و افسردگی رابطه مثبت و راهبردهای پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و ارزیابی مجدد مثبت با این اختلالات رابطه منفی دارد و همچنین راهبرد دیدگاه گیری تنها با اضطراب رابطه منفی دارد. راهبردهای نشخوارگری، فاجعه انگاری، ملامت خود و تمرکز مجدد بر برنامه ریزی تغییرات اضطراب را پیش‌بینی می کند و راهبردهای فاجعه انگاری، ملامت دیگران، تمرکز مجدد مثبت، پذیرش، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و نشخوارگری تغییرات افسردگی را پیش‌بینی می‌کنند.

از طرفی گارنفسکی، کراج و اسپینهاون (۲۰۰۰) در مطالعه ای دیگر بر روی ویژگی های روانسنجی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و ارتباط با میزان اضطراب و افسردگی نشان دادند که نشانه های افسردگی و اضطراب تنها با یک راهبرد مقابله ای ایجاد نمی شود بلکه چندین راهبرد مختلف با هم در ایجاد این نشانه ها نقش دارد. افرادی که از راهبردهای سازگارانه تر مثل تمرکز مجدد مثبت و ارزیابی مجدد مثبت استفاده می‌کنند نشانه های اضطراب و افسردگی را گزارش نمی کنند ولی افرادی که از راهبردهای ناسازگارانه مثل نشخوارگری، ملامت خود و فاجعه انگاری استفاده می‌کنند نشانه های افسردگی و اضطراب بیشتری را گزارش می‌کنند.

در پژوهشی که توسط قاسم زاده و همکاران (۱۳۸۹)، با هدف بررسی اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری بر پاسخهای مقابله ای و راهبردهای تنظیم شناختی هیجانات در زنان صورت گرفته است . یافته ها بیانگر این است که: مداخله شناختی- رفتاری، تفاوت معنی­داری در مقیاس­های پاسخ مقابله­ای و راهبردهای تنظیم شناختی هیجانات داشته است؛ واجرای مداخله شناختی- رفتاری موجب افزایش استفاده ازپاسخهای مقابله ای مسئله مدار، راهبردهای شناختی متمرکز بر برنامه ریزی،بازنگری و ارزیابی مجدد به صورت مثبت در تنظیم هیجانات و نیز کاهش استفاده از پاسخهای مقابله ای هیجان مدار و راهبردهای شناختی خودسرزنشگر، نشخوار ذهنی، فاجعه آمیزکردن در تنظیم شناختی هیجانات داشته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:38:00 ب.ظ ]




دیدگاه­ های نظری درباره اضطراب

دیدگاه روان پویایی

نظریه پردازان روان پویشی معتقدند تعیین‌کننده های عمده اختلالات اضطراب، حوادث درون فردی و انگیزه های ناخودآگاه هستند. آن ها بر این باورند که وقتی «خود» در معرض خواسته‌های محیطی افراطی قرار می‌گیرد یا وقتی در نظام نهاد- خود- فراخود تنش وجود دارد، اضطراب تجربه می شود. آن ها این تفسیر را بر مشاهدات و استنباطهای بالینی پایه می‌گذارند. در این دیدگاه، اضطراب به عنوان واکنش هشداردهنده‌یی تعبیر می‌شود که وقتی بروز می‌کند که شخص مورد تهدید قرار می‌گیرد.

اینکه فرد چطور با هشدار اضطراب انطباق حاصل می‌کند، به شدت آن و جریانی که آن را ایجاد می‌کند و شخصیت فردی که به هشدارها پاسخ می‌دهد بستگی دارد. تجربه بعضی اضطرابهای آشکار طبیعی است اما میزان اضطراب و ماهیت تهدید، طبیعی بودن یا غیرطبیعی بودن حالت اضطراب را تعیین می‌کند. ویژگی متمایز کننده اضطراب بالینی آن است که در غیاب منبع خطر شناخته شده آگاهانه، هشداری به طور مرتب به صدا در می‌آید که خطری وجود دارد، اما اساس آن مبهم یا کلاً پنهان از نظر است (ساراسون، به نقل از نجاریان، ۱۳۸۱).

در واقع مهمترین عاملی که در این دیدگاه علت تمام بیماری‌های روانی محسوب می شود، اضطراب است. مفهوم اضطراب در مکتب تحلیل روانی نقش برجسته‌ای دارد. فروید[۵۶] اضطراب را درد روانی نامیده است یعنی به همان صورت که اگر بدن دچار زخم، التهاب و بیماری گردد، اولین نشانه آن به صورت اضطراب جلوه گر می­ شود. اضطراب هم علت محسوب می شود هم معلول. همچنین هرگاه شخص با یک مسئله و مشکل روانی مواجه گردد که موجب بهم خوردن تعادل روانی وی گردد، احساس اضطراب می‌کند (آزاد، ۱۳۷۶). فروید اضطراب را به سه نوع تقسیم ‌کرده‌است: الف- اضطراب واقعی، هنگامی تجربه می­ شود که شخص با خطرات یا تهدیدهای بیرونی مواجه باشد. ب- اضطراب نوروتیک، زمانی بروز می‌کند که تکانه های نهاد موجب تهدید فرد در برابر قطع کنترل های من و ظهور رفتارهایی که منجر به تنبیه وی خواهند گردید، می‌شوند.

ج- اضطراب اخلاقی، وقتی ظاهر می شود که فرد عملی برخلاف وجدان اخلاقی یا ارزش‌های اخلاقی خویش انجام داده، یا حتی در نظر دارد و انجام بدهد و ‌به این دلیل احساس گناه بکند (کلمن، به نقل از آزاد، ۱۳۷۶). فروید معتقد است، اضطراب بهایی است که بشر کنونی برای تمدن می ­پردازد (آزاد، ۱۳۷۶).

دیدگاه رفتارگرایی

روانشناسان یادگیری بجای صحبت از علائم ایجاد شده به وسیله رویدادهای زیربنایی، از پاسخ‌های کسب شده و گرایش پاسخ صحبت به میان می‌آورند. آن ها معتقدند که اصول کلی یادگیری می‌توانند برای فهم کلیه رفتارها از جمله اختلالات اضطرابی به کار گرفته شوند. طبق نظریه‌پردازان یادگیری، اضطرابی که به حد بالینی می‌رسد پاسخی آموخته شده یا اکتسابی است، یا علامتی است که به وسیله شرایط محیطی و اغلب در خانه شکل می‌گیرد (ساراسون، به نقل از نجاریان، ۱۳۸۱).

درمانگران و نظریه پردازان رفتارگرا، اختلالات اضطرابی را نتیجه یادگیری های غلط و شرطی شدن می‌دانند. یک موقعیت استرس‌زا که با موقعیتهای استرس‌زای قبلی شبیه است ممکن است موجب برانگیختن اضطراب در فرد بشود. توقعات و مدل‌های نادرست والدین به عنوان علت اضطراب در دیدگاه یادگیری مورد تأکید واقع شده است. والدینی که انتظارات خارق العاده یا بیش از اندازه از کودکان خود دارند، موجب ایجاد اضطراب در آنان می‌شوند. به همین ترتیب اگر والدین دارای واکنش‌های اضطرابی در برابر موقعیتهای بی‌اهمیت باشند، کودکانشان می آموزند که در برابر مسائل جزئی و بی اهمیت واکنش های اضطرابی شبیه به واکنش های والدین خود ظاهر سازند (آزاد ، ۱۳۷۶). قصور در آموختن شایستگی‌های لازم نیز می‌تواند علت اضطراب محسوب شود. زیرا شخصی که شایستگی های لازم را آموخته است در سازگاری و حل مسائل زندگی، موقعیتهای کمی را تهدیدکننده می بیند، ولی شخص مبتلا به اضطراب به دلیل نبود شایستگی های لازم، بسیاری از موارد معمول زندگی را اضطراب زا و تهدید کننده احساس می‌کند (آزاد، ۱۳۷۶). در اضطراب ممکن است رابطه ای بین حوادث ناخوشایند و موقعیتهای خاص وجود داشته باشد. این حوادث از طریق جریان شرطی شدن کلاسیک یا با سایر انواع شرطی شدن ها می‌توانند به وجود آیند. تقویت نیز می‌تواند عامل مهمی محسوب شود بدین صورت که اجتناب فرد از موضوع های ترس آور، موجب تسکین و کاهش اضطراب در وی شود (آزاد، ۱۳۷۶).

دیدگاه شناختی

بر اساس دیدگاه شناختی، اختلالات اضطرابی نتیجه افکار و باورهای نادرست غیر واقعی، و غیرمنطقی هستند، به ویژه باورهای غیرمنطقی اغراق آمیز نسبت به مخاطرات محیطی (آزاد، ۱۳۷۶).

دیدگاه شناختی مانند دیدگاه روان پویایی به جریان های درونی به عنوان علل اختلالات اضطرابی توجه دارد؛ اما به جای تأکید بر تمایلات، نیازها و انگیزه ها معتقد است که افراد اطلاعات کسب کرده را مورد تعبیر و تفسیر قرار می‌دهند و از آن ها در حل مسائل زندگی استفاده می‌کنند. این دیدگاه برخلاف دیدگاه تحلیل روانی، که انگیزه ها، احساسات و تعارضهای پنهان را مورد تأکید قرار می­دهد، بر جریان‌های ذهنی که به سادگی به آگاهی شخص می‌آیند؛ تأکید می ورزد. در دیدگاه شناختی کوشش می شود که از طریق راه هایی که فرد به اطلاعات موجود توجه می‌کند و آن ها را مورد تعبیر و تفسیر قرار می‌دهد و به کار می بندد، علت اختلالات اضطرابی جستجو گردد. دیدگاه شناختی به طورکلی به افکار و راه های حل مسئله فعلی شخص بیش از تاریخچه فردی توجه دارد. بدین معنی که تاریخچه شناختی فرد، نگرش‌ها و حال و اکنون به عنوان علل اختلالات اضطرابی مورد توجه واقع می شود (آزاد، ۱۳۷۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:38:00 ب.ظ ]




آبیدین (۱۹۹۲)استرس والد گری را ،حاصل اثر تعاملی کنش وری خصوصیات اصلی و آشکار والدین (مانند افسردگی ،احساس صلاحیت ،سلامت ،روابط توام با دلبستگی با کودک ،،روابط با همسر،محدودیت ناشی از نقش پذیرندگی یا مادری کردن )با خصوصیات کودک (مانند سازش پذیری،پذیرندگی ،فزون طلبی ،خلق ،فزون کنشی و تقویت گری ) می‌داند .او همچنین معتقد است که ویژگی های والد و کودک ،همراه با متغیر های موقعیتی بیرونی و عوامل تنیدگی زای زندگی (مانند طلاق ،مشکلات شغلی و….)دلیل افزایش احتمالی نارسا کنش وری و استرس والد گری است .

۲-۲-۲نظریه های استرس والدگری:

اگرچه علت و مسبب استرس والدگری در مفاهیم گوناگونی بیان شده است(آبیدین ،۱۹۹۲؛بلسکی[۶۳] ،۱۹۸۴؛تسرنیک و همکاران ،۲۰۰۲).اما دو مکتب برجسته در ارزیابی و بررسی این علت و تاثیر ها وجود دارند،این دو مکتب شامل محتویاتی است که به خاطر آن به آن ها نظریه های روابط- کودک – والدین [۶۴] و نظریه ی مشاجرات روزمره[۶۵] می‌گویند ،این دو نظریه ،دو نظریه ی مقابل هم و رقیب هم نیستند اما در عوض چشم اندازی تناوبی و کامل کننده ‌در مورد استرس والدگری ،علل و عواقب آن ارائه می‌دهند(دیتر –دیکارد ،۲۰۰۸).

۲-۲-۲-۱ نظریه ی استرس والدین –کودک – روابط کودک و والدین :

مهمترین نظریه استرس والدگری که توسط محققان مورد امتحان قرار گرفته است ، سه قسمت جداگانه را در ایجاد این استرس فرض می‌گیرد. P:حیطه و حوزه والدینی،آن جنبه هایی از استرس والدگری که از والدین بر می خیزد،C:حیطه یا حوزه کودک،آن جنبه از استرس والدگری که از رفتارکودک برمی خیزد،R:حیطه و حوزه روابط والد – کودک ،آن جنبه هایی از استرس والدگری که از روابط کودک-والدین برمی خیزد.طبق این نظریه در خانواده هایی که استرس والدینی بالایی دارند و در رشد کودک و رفتار والدین مشکل وجود دارد ، بالا بودن استرس حوزه ی روابط کودک-والدینی بیشتردیده می شود(آبیدین ،۱۹۹۲،۱۹۹۵).

استرس حوزه ی والدینی ارتباط قوی با مسائل و مشکلات حوزه ی عملکردی خود والدین دارد(مثل افسردگی ،نگرانی وموارد دیگر)استرس حوزه ی کودک ارتباط قوی و مهم با نگرش ‌در مورد کودک دارد(از قبیل مشکلات رفتاری وموارد دیگر)و بدکاری حوزه ی روابط والدینی –کودک ارتباط قوی با میزان درجه ی مسئولیت در روابط کودک- والدینی دارد(بندل ،استون ،فیلد و گولدستون[۶۶] ۱۹۸۹؛آیبرگ ،بوگس و رادریگوس[۶۷] ،۱۹۹۳).

این سه حوزه ی استرس والدگری به نوبه ی خود اکثر جنبه‌های کیفی و مؤثر رفتار والدینی را تحت تاثیر قرار داده و موجب بدتر و خراب تر شدن آن ها می‌شوند. که می‌تواند موجب کاهش در مهرو محبت والدینی ،افزایش روش های خشونت بار انضباطی و ابراز خصومت نسبت به کودک ، ثبات کم در رفتار والدین ،یا انزوای کامل از نقش والدینی شود . که این افت در کیفیت فرزند پروری در بیشتر نمونه ها به عنوان سوءاستفاده و آزارگری با کودک تعریف می‌شوند. که در نهایت م نجر به افزایش مشکلات رفتاری و عاطفی در کودک می شود که می توان از آن ها به خشونت ،نافرمانی،نگرانی و اندوه مزمن کودک نام برد.

نظریه کودک-والدین-روابط،از وجود یک الگوی تاثیرگذار دوسویه والدین بر کودک و کودک بر والدین صحبت می‌کند با این فرض که با افزایش مشکلات رفتاری و عاطفی کودک در طول زمان ،استرس والدگری هم محتملا زیادتر می شود در نتیجه مشکلات در حوزه ی سلامت کودک و والدین ترویج می‌یابد.

به همین منوال ،مشکلات خود والدین در حوزه ی بهداشت روان و عملکردی (افسردگی ،نگرانی ،سوء مصرف مواد)می‌تواند منجر به مشکلاتی در فرزند پروری و منجر به افزایش مشکلات رفتاری و عاطفی کودک شوند که به نوبه ی خود می‌تواند سطح استرس والدگری آن ها را افزایش دهد.اگرچه این مکانیسم استرس والدگری در طول زمان آشکار نمی شود و هر دو والدین و کودک را درگیر می‌سازد اما در اصل این واکنش های والدین به مسئولیت های والدینی است که فاکتور کلیدی در به جلو راندن این فرایند می‌باشد. لذا با توجه به نوع واکنش و نگرش والدین استرس والدگری می‌تواند افزایش یافته ، کیفیت فرزندپروری بدتر شده و در نهایت مسائل رفتاری و عاطفی کودک افزایش پیدا خواهد کرد.و با کاهش استرس والدگری ،فرزندپروری بهبود یافته و در نتیجه سلامت عاطفی و اجتماعی کودک بهتر خواهد شد(دیتر دیکارد ،۱۹۹۸؛۲۰۰۸).

۲-۲-۲-۲ نظریه ی تنش های روزمره :

اکثر تحقیقات در حوزه ی استرس والدگری متمرکز بر مطالعات بر روی خانواده هائی بودند که حوادث یا شرایط استرس زائی مثل بیماری کودک یا وضعیت بد اقتصادی را تجربه کردند(وبستر –استراتون[۶۸] ،۱۹۹۰). به عنوان مثال با وجود اینکه مطالعات استرس والدگری (مقیاس استرس والدگری آبیدین۱۹۹۰) بر روی جامعه ی بزرگی مورد استفاده قرار گرفته است اما قابل توجه است که اکثر قریب مطالعات در رابطه با استرس والدگری بر روی مادرانی که مراجعات کلینیکی مثل افسردگی داشتند،انجام شده است.

امروزه یک بحث در تمایز اصلی بین استرس والدگری به عنوان یک اختلال یا استرس والدگری یک امر عادی و نرمال مطرح است .‌فاکتورهایی که بعضی از والدین را آنقدر متشنج می‌سازند که افسرده یا مضطرب می‌شوند ، همان فاکتور های هستند که در والدین دیگر تاثیری نگذاشته و آنان از هیچ اختلال عاطفی یا رفتاری رنج نمی برند. در واقع این فاکتور ها ،فاکتور های مشترکی هستند که در تنوع گوناگونی از بزرگسالانی که در جامعه گسترده زندگی می‌کنند به طور یکسان پیدا می‌شوند که بعضی والدین آنقدر تحت تاثیر آن ها قرار می گیرند که مبتلا به انواع اختلالات روانی شده و برخی دیگر نسبت به آن فاکتور ها مقاوم بوده و تاثیری بر آن ها نمی گذارد.

درک اینکه چگونه استرس والدگری در طول زمان گسترش پیدا می‌کند،چگونه والدین و رشد کودک را تحت تاثیر قرار می دهدو چگونه جسم و روان والدین را تحت تاثیر قرار می‌دهد مستلزم دقت نظر در استرس معمولی روزمره ای است که اکثر والدین هر روز و هر هفته با آن رو به رو هستند این وجه تمایز نظریه ی تنش روزمره از نظریه ی والد- کودک –روابط است(تسرنیک و گرینبرگ ،۱۹۹۰؛تسرنیک و همکاران ،۲۰۰۲).

این نظریه اظهار می کندکه والدین می بایست یاد بگیرند که چگونه با مولد های استرس زای هر روزه ی پرورش کودک خود کنار بیایند،سازگاری قسمتی از کار است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:38:00 ب.ظ ]




۱-۹-۱-۲ عوامل فردی مرتبط با تعلل­ورزی

چاری و دهقانی (۱۳۸۷) در پژوهشی رابطه­ بین تعلل­ورزی تحصیلی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی را بررسی کردند و ‌به این نتیجه رسیدند که راهبردهای خودتنظیمی به طور منفی و معنادار تعلل­ورزی تحصیلی را پیش ­بینی­ ‌می‌کنند. همچنین مؤلفه­ های راهبردهای انگیزشی یعنی خودکارآمدی، ارزش­گذاری درونی و اضطراب امتحان و راهبردهای شناختی، پیش ­بینی­کننده­ منفی تعلل­ورزی تحصیلی بودند.

نامیان و ‌حسین چاری (۱۳۹۰) در پژوهشی به تبیین تعلل­ورزی تحصیلی دانشجویان ‌بر اساس باورهای مذهبی و هسته­ی کنترل پرداختند، نتایج این پژوهش نشان داد که تعلل­ورزی تحصیلی به وسیله­ بُعد (مؤلفه) اخلاقیات از جهت­گیری مذهبی و هسته­ی کنترل درونی به صورت منفی پیش ­بینی می­ شود. همچنین نتایج نشان داد که هسته­ی کنترل درونی و بُعد اخلاقیات از جهت­گیری مذهبی پیش ­بینی­کننده­ منفی دو بُعد تعلل­ورزی در آماده ­سازی تکالیف و تعلل­ورزی در آماده ­سازی مقاله هستند. همچنین تعلل­ورزی در آمادگی برای امتحان، توسط هیچ ­یک از ابعاد جهت­گیری مذهبی و هسته­ی کنترل درونی پیش ­بینی نشد.

عوضیان، بدری، سرندی و قاسمی (۱۳۹۰) در پژوهشی به بررسی رابطه­ بین تعلل­ورزی و عزت نفس با انگیزش پیشرفت پرداختند، یافته ­های این پژوش نشان داد که بین دو متغیر عزت نفس و انگیزش پیشرفت با تعلل­ورزی ارتباط منفی وجود دارد، همچنین بین عزت نفس و انگیزش پیشرفت رابطه­ مثبت و معناداری وجود داشت.

نتایج پژوهش راثبلوم، بسویک و مان (۱۹۸۸، نقل در شیرزادی، ۱۳۸۹) در خصوص پیش ­بینی­کننده­ های روانشناختی تعلل­ورزی نشان داد تعلل­ورزی با عواملی از قبیل دودل بودن در تصمیم ­گیری، پایین بودن عزت نفس و داشتن عقاید غیرمنطقی درباره خود مرتبط است. تعلل­ورزی در بین افرادی که در تصمیم ­گیری دچار تردید هستند و قادر به یافتن راه ­حل منطقی برای مشکلات خود نیستند، بیشتر است. همچنین افرادی که عقیده دارند که باید توانایی انجام هر کاری را داشته باشند، در هنگام مواجه با شکست احساس ‌خود کم­بینی ‌می‌کنند و در نتیجه انجام امور خود را به تعویق می­اندازند. افرادی که عزت نفس پایینی دارند، تعلل­ورزی بیشتری دارند و از آن به عنوان سپری برای حفظ عزت نفس خود استفاده ‌می‌کنند. آن ها همچنین نشان دادند که اضطراب و افسردگی با تعلل­ورزی مرتبط هستند.

استیل (۲۰۰۷) عواملی را که در پژوهش­های مختلف به عنوان پیشایندها، دلایل و پیامدهای تعلل­ورزی مورد توجه قرار گرفته بودند را مورد بررسی قرار داد و ‌به این نتیجه رسید که عواملی از قبیل خشم و عصبانیت، روان­رنجوری و احساساتی بودن با تعلل­ورزی ارتباط ضعیفی دارند، اما عواملی مانند خودکارآمدی، انگیزش پیشرفت، خودکنترلی، بیزاری از تکلیف، هشیاری و اضطراب و پریشانی از جمله پیش ­بینی­کننده­ های قوی تعلل­ورزی هستند.

رستم اوغلی، موسی­زاده، رضازاده و رستم اوغلی (۱۳۹۲) در پژوهشی به بررسی نقش تعلل­ورزی، خودتنظیم­گری و باورهای فراشناختی در پیش ­بینی ناگویی خلقی دانش ­آموزان دختر مقطع متوسطه ‌به این نتیجه رسیدند که تعلل­ورزی و باورهای فراشناختی به واسطه­ خودتنظیم­گری بر نارسایی هیجانی تأثیر می­ گذارد. دانش ­آموزان با خودتنظیم­گری بالا که از راهبردهای شناختی و فراشناختی بیشتری استفاده می­کردند تعلل­ورزی و ناگویی خلقی پایین­تری داشتند و در نتیجه پیشرفت تحصیلی آن ها بیشتر بود.

نتایج پژوهش اونووگ­بوزی (۲۰۰۷) در خصوص ارتباط بین تعلل­ورزی تحصیلی و اضطراب آمار در دانشجویان نشان داد که حدود ۸۰ درصد از دانشجویان دوره­ لیسانس در حیطه­های انجام پژوهش، مطالعه برای امتحان و مطالعه­ دروس هفتگی خود دچار تعلل­ورزی هستند. همچنین در این پژوهش تعلل­ورزی تحصیلی با اضطراب امتحان و به­ ویژه اضطراب در فهم مطالب، اضطراب ‌در مورد موقعیت امتحان و ترس از درخواست کمک ارتباط داشت.

کراچانک و راجانی (۲۰۰۸) در پژوهشی رابطه­ بین تعلل­ورزی تحصیلی را با عوامل فردی از قبیل خودتنظیمی، خودکارآمدی، خودکارآمدی برای خودتنظیمی و عزت نفس بررسی کردند. نتایج این پژوهش نشان داده است که همه این عوامل با تعلل­ورزی تحصیلی مرتبط­اند، ولی خودکارآمدی برای خودتنظیمی پیش ­بینی­کننده­ قوی تعلل­ورزی ‌می‌باشد. آن ها همچنین نشان دادند که اگرچه خودتنظیمی و خودکارآمدی برای پیش ­بینی تعلل­ورزی مهم هستند، ولی اگر فقط خودتنظیمی را عامل مهم و پیش ­بینی­کننده­ تعلل­ورزی در نظر بگیریم، نقشی را که انگیزش در کاربرد راهبردهای شناختی و فراشناختی بازی می­ کند، نادیده گرفته­ایم. ‌بنابرین‏ فرد باید علاوه بر داشتن مهارت­ های خودتنظیمی، به توانایی‌های خود در کاربرد این راهبردها نیز اعتماد داشته باشد تا بتواند از آن ها استفاده نماید. آن ها همچنین دریافتند که تعلل­ورزی با عزت نفس و نمرات درسی و در نتیجه با پیشرفت تحصیلی رابطه­ منفی دارد؛ افراد دارای سطح بالای تعلل­ورزی، نمرات درسی و معدل کمتری دارند.

دنیس، تراس و آیدوگان[۳۷] (۲۰۰۹) اثر هوش هیجانی را بر تعلل­ورزی تحصیلی و منبع کنترل در گروهی از دانش ­آموزان بررسی کردند و دریافتند که خرده مقیاس­های سازش و انطباق با استرس هوش هیجانی، با تعلل­ورزی مرتبط است. همچنین بین مهارت­ های هوش هیجانی و تعلل­ورزی تحصیلی و منبع کنترل رابطه­ منفی وجود دارد.

نتایج پژوهش رضاپور، پورباغبان و فتحی (۱۳۹۲) در خصوص پیش ­بینی تغییرات تعلل­ورزی تحصیلی ‌بر اساس خودکارآمدی دانشگاهی و رضایت از زندگی نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی و رضایت از زندگی به صورت منفی پیش ­بینی­کننده­ تعلل­ورزی تحصیلی هستند. خودکارآمدی تحصیلی و رضایت از زندگی ۲۰ درصد از واریانس مشترک تعلل­ورزی را پیش ­بینی کرد که ‌به این معنی است که دانشجویانی که از خودکارآمدی تحصیلی و رضایت از زندگی برخوردارند، از تعلل­ورزی تحصیلی کمتری برخوردارند. همچنین نتایج نشان داد که تقویت خودکارآمدی و بهبود رضایت از زندگی تأثیر بسزایی در کاهش تعلل­ورزی دارد.

۲-۹-۱-۲ عوامل محیطی مرتبط با تعلل­ورزی

ریچارد (۱۹۸۶، نقل در شیرزادی، ۱۳۸۹) در پژوهش خود دریافته است که مدارسی که از دانش ­آموزان امتحانات روزانه­ی بیشتری می­ گیرند و به عبارت دیگر یادگیری دانش ­آموزان را گام به گام ارزیابی ‌می‌کنند، دانش ­آموزان­شان تعلل­ورزی کمتری دارند و خود را به یادگیری و انجام فعالیت­های تحصیلی ملزم می­دانند.

پادن و استل (۱۹۹۷) در پژوهشی با عنوان کاهش تعلل­ورزی از طریق طراحی تکلیف و دوره ‌به این نتیجه رسیدند که بین ویژگی­های تکالیف و میزان تعلل­ورزی ارتباط وجود دارد. تکالیف درسی اگر با اهمیت، جالب و از سطح دشواری متوسطی برخوردار باشند، دانش ­آموزان میل و رغبت بیشتری برای انجام این تکالیف دارند. این محققان به معلمان توصیه ‌می‌کنند که تکالیف درسی را به گونه ­ای مرتبط با درس خاص که دارای جذابیت باشد طراحی کنند تا دانش ­آموزان در انجام این تکالیف تعلل نکنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:37:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم