لذایکی ازلوازم معوض بودن بیع ، معلق بودن دوتملیک به یکدیگراست ولازمه دیگرمعوض بودن عقدبیع نیزاین است که بین ارزش دومالی که موردمبادله قرارمی گیرد تعادل عرفی وجود داشته باشد ولذا اگرعقدی با ظاهربیع واقع شود اماارزش دومال بایکدیگرتعادل عرفی نداشته باشد (‌مانند این‌که شخصی خانه اش ‌را در مقابل یک سیرنبات به دیگری بفروشد) این عقددرحقیقت ، بیع نیست بلکه می‌تواند صلح یاهبه معوض باشد.

آثارمعوض بودن عقدبیع نیزبه شرح زیراست:

    1. اگرتملیک یکی ازدوعوض به علتی ، باطل باشد ، تعهدبه عوض متقابل نیزخودبه خودازبین می رود.

    1. هریک ‌از طرفین می توانداجرای تعهدخودراموکول به اجرای تعهدطرف مقابل نماید که ازآن به «حق حبس» تعبیرشده است.

  1. اگرمبیع قبل ازتسلیم به خریدارتلف شود ، عقدمنحل می شودوتعهدخریدارهم منتفی می‌گردد.

گفتار سوم : بیع زمانی

معمولا این نوع عقد دراملاکی منعقد می شودکه برای مالکان آن استفاده دائم ندارند ، مانند املاک واقع در کنار دریا ‌و اماکن استراحت ‌و تفریح یااماکن تجاری فصلی به ‌عنوان مثال ممکن است اشخاص چندروز معدودرادرطول سال تصمیم به استراحت درییلاق یااستفاده ازساحل دریا داشته باشند ، در این شرایط ممکن است عاقلانه ندانندکه خانه یا آپارتمانی رابخرندکه فقط سالی چندروز ازآن استفاده کنند وبقیه مدت سال بلااستفاده باشد. ‌یا این که تاجری راتصورکنیدکه برای ترخیص کالای تجاری خودازگمرگ ، لازم است سالی یک هفته مثلا به قشم یاکیش برود وازنظراقتصادی عاقلانه نداند آپارتمانی رابخرد که سالی یک هفته ازآن استفاده کند وبقیه سال بلا استفاده بماند.‌بنابرین‏ ممکن است ترجیح دهدبرای اقامت خوددراین مدت ، آپارتمانی رابرای سالی یک هفته به صورت مالکیت زمانی بخرد ، این نوع خریدرابیع زمانی ومالکیتی راکه ‌به این صورت حاصل می شود ، مالکیت زمانی می‌گویند.

بند نخست : مفهوم بیع زمانی

اصطلاح بیع زمانی که اصطلاح مالکیت زمانی هم از تبعات آن است ، درحقوق ایران جدید است و اگرچه ماهیت غیرعادی ندارد وباضوابط حقوقی ایران نیز قابل توجیه است ، لیکن درگذشته راجع به آن بحث نشده است.خاستگاه اولیه مالکیت زمانی که درحقوق غربی به آن (Time Share) می‌گویند کشورفرانسه است ، لیکن درباره سال دقیق پایه گذاری آن اختلاف نظر وجود دارد ، اماازسال۱۹۸۶ میلادی فرانسه نهاد تایم شررادرقانون حقوق شرکت‌های خود(قانون ۱۶ ژانویه ۱۹۸۶ میلادی) واردکرد.

بحث تایم شردرایران باشروع فعالیت شرکت‌های صاحب امکانات و هتلهای تفریحی مطرح گردید ، شرکت‌های مذکورجهت جلب مشتری ازواژه « تایم شرینگ» درتبلیغات خوداستفاده می‌کردند ومسئولین برخی ازآنان معادل واژه یادشده را «بیع زمانی» می‌دانستند.

برخی ازحقوقدانان مالکیت زمانی رابا «مالکیت موقت» و «سهیم شدن زمانی» نیز مترادف دانسته اند[۱۲۲]. مالکیت زمانی درحقیقت شبیه مالکیت مشترک ‌بر مال غیرمنقول ، به اضافه چگونگی استفاده مالکان ازآن مال ‌بر اساس زمان است و اغلب دربیع آپارتمان رواج دارد.

درقرارداد تایم شر ، مالک عین ؛ مالکیت آنرابه چندنفرانتقال می‌دهد به گونه ای که دریک دوره مشخص ، مثلا یکساله ، هرکدام ازاین افراددرمدت زمان معین ومحدودی مالک عین مزبورباشند که براین اساس ویژگی‌های چنین قراردادی ‌را می‌توان به شرح زیر عنوان کرد:

    1. مشخصه اصلی این قراردادانتقال مالکیت ازمالک به دیگری است.

    1. در این قرارداد ، عین به دیگری تملیک می شودومنافع به تبع عین انتقال می‌یابد ‌بنابرین‏ گرچه ازجهت زمان بندی ومدت داربودن به اجاره شباهت دارد ، اماتفاوت درتملیک باعث تمایزآن ازاجاره شده است.

    1. اگرچه درنهایت ، عین به چندنفرمنتقل می شود ‌اما این به ان معنانیست که همه آنهابطورموازی وهمزمان مالک عین باشند ، بلکه درهرزمانی فقط یک نفرمالک آن است وهمین مشخصه باعث تفاوت آن بابیع مشاع می‌گردد.

  1. مالکیت هرشخص ، درحقیقت یک مالکیت موقت ومحدود است ، چراکه عین هیچگاه به طوردائمی ‌در مالکیت یک مالک باقی نمی ماند وبه طورمرتب ازیک مالک به دیگری انتقال می‌یابد وبعبارت بهتر ، مالکیت ‌هر نفر محدود به دو حدزمانی است که پیش ازآن شخص دیگری مالک عین بوده وپس ازآن هم عین به مالکیت دیگری واردخواهدشد.

بند دوم : تفاوت بیع زمانی با مهایات

در ابتدا و درجهت آشنایی و شناخت مهایات باید گفت ، مهایات درلغت به معنی همراهی وهمدلی کردن ، به نوبت کاری راانجام دادن ، توافق و موافقت[۱۲۳] ‌و برابری دوهیأت یادوموضوع یا قراردادن دووضع متساوی دربرابریکدیگر می‌باشد.[۱۲۴]

اصطلاحا مهایات به تقسیم منافع مشترک به حسب اجزاء اطلاق می شود مانندتقسیم منافع یک خانه دو طبقه ای که مشترک بین دونفراست ، بدین ترتیب که یکی از شرکای ‌از طبقه بالا ودیگری ‌از طبقه پایین استفاده نماید ویااینکه برحسب زمان ، ‌به این ترتیب توافق کنندکه منافع خانه مشترک ، یکسال متعلق به یک شریک وسال دیگرازآن دیگری باشد ونیزگفته اند ، مهایات که نام ‌دیگران افرازمنفعت است ، مبادله منفعت می‌باشد به جنس همان منفعت. هریک ازدوشریک ، درنوبت خودازملک شریک ، درعوض انتفاع شریک ازحصه وی درنوبت دیگر بهره مند می شود.[۱۲۵]

به هر حال مهایات عبارت ازتوافق دونفرشریک یابیشتراست براینکه منافع حاصل ازعین رابه نسبت سهامی که ازعین دارند ، بین خودتوزیع کنند.[۱۲۶]

با توجه به اینکه بیش ازچنددهه ازپیدایش تایم شرنمی گذرد ، لذا هنوزماهیت ‌و احکام آن تاحدودزیادی ناشناخته مانده است ولذا برخی براین باورند که تایم شردرحقیقت عبارت دیگری ازمهایات درفقه است ، ‌به این ‌معنا که چندمالک که به صورت مشاع درملکی شراکت دارند، به دلیل آنکه نمی توانندبه طورهمزمان ازآن ملک استفاده کنند منافع ملک ‌را بصورت زمان بندی شده بین خودتقسیم می‌کنند وبنابراین دراینصورت ، مالکیت مالکین ، به صورت مشاع بوده وتنهاحق انتفاع ازملک ، به صورت زمان بندی شده تقسیم شده است.

مهایات ازنظر فقه وحقوق ایران امری پذیرفته شده است ولذااگرماهیت تایم شر ، همان مهایات وتقسیم منافع ‌بر اساس زمان باشد ، بحث قابل توجهی وجودندارد. اماباتوجه به برخی منابع موجود وبه ویژه باعنایت به نظریه مشورتی شماره ۵۰۴۲/۷ – ۱۰/۸/۱۳۷۵ اداره حقوقی قوه قضائیه[۱۲۷] که در این رابطه ابرازشده است ، بنظر می ‌رسد که تایم شر ، نوع خاصی ازمالکیت می‌باشد وماهیت آن بابیع مشاع ومهایات تفاوت اساسی دارد.به بیان دیگر ، تایم شرعبارت است ازمالکیت زمان بندی شده مال ، ‌به این صورت که مالکیت یک ملک مانند ویلا یا آپارتمان ومانند آن به صورت زمان بندی شده به چندنفرانتقال می‌یابد ، به گونه ای که هرکدام ازآنها درمدت مشخصی ازسال ، مالک آن ملک می‌باشند وازآن استفاده می‌کنند وبه این ترتیب هرساله تکرارمی شود.

بند سوم : تفاوت بیع زمانی با عقدبیع

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...