سایر اهداف آموزش مهارت­ های زندگی عبارتند از:

    • تسهیل و تقویت مهارت­ های روانی اجتماعی به شیوه متناسب با فرهنگ و سطح رشدی افراد

    • افزایش ظرفیت روان­شناختی افراد

    • ارتقاء رشد شخصی و اجتماعی

    • ترویج حقوق بشر

    • ارتقاء رفتار مسئولانه

    • افزایش اعتماد به نفس

    • ترویج برابری انسان­ها

    • پیشگیری از تبعیض و بهره­ کشی

    • ایجاد روابط بین ­فردی مناسب و مؤثر

    • پذیرش مسئولیت­های اجتماعی

  • پیشگیری از مشکلات اجتماعی و بهداشتی(باقری یزدی، ۱۳۸۴: ۳۹).

۲-۱-۲ –۳- ابعاد مهارت­ های زندگی

سازمان بهداشت جهانی(۲۰۰۴)، ده مهارت زندگی را به سه طبقه یا گروه اصلی تقسیم می­ کند.

الف) مهارت­ های مرتبط با تفکر نقاد یا تصمیم گیری

این مهارت ­ها شامل همه آن چیزهایی است که با توانایی‌های جمع ­آوری اطلاعات، ارزیابی آن­ها و توانایی بررسی نتایج هر یک از این اطلاعات بر اعمال خود فرد و دیگران مرتبط ‌می‌باشد. در این گروه از مهارت ­ها فرد می­آموزد که چگونه تأثیر ارزش­های خودش و دیگران را بر راه ­حل­های انتخابی خویش تحلیل کند(فلاح زاده، ۱۳۸۸).

ب) مهارت­ های بین فردی و ارتباطی

گروه دوم مهارت ­ها، آن­هایی هستند که با ارتباط کلامی و غیرکلامی، گوش دادن فعال، و توانایی ابراز احساسات و بازخورد دادن مرتبط هستند. در این طبقه مهارت­ های مذاکره، امتناع و رد کردن درخواست دیگران، و مهارت رفتار جرئت­مندانه نیز جای می­ گیرند. مهارت­ هایی که به فرد کمک می­ کند تا تعارضات بین فردی را حل کند نیز در دسته مهارت­ های بین فردی است. همدلی، توانایی گوش دادن و درک نیازهای دیگران نیز بخشی از این دسته مهارت ­ها هستند. کار گروهی، توانایی همکاری با دیگران و توانایی احترام گذاشتن به دیگران هم در این دسته جای می­ گیرند. ‌به این ترتیب این گروه از مهارت ­ها به مقبولیت اجتماعی کمک کرده و پایه­ های رفتار و روابط اجتماعی سالم را بنا می­گذارند(همان منبع: ۴۶).

ج) مهارت­ های مقابله­ای و مدیریت فردی

این مهارت ­ها هسته­ی کنترل درونی را غنی می­سازد و ‌به این ترتیب فرد می­آموزد که می ­تواند بر اطراف خویش اثر بگذارد و تغییری ایجاد کند. عزت نفس، خودآگاهی، مهارت­ های ارزشیابی خویشتن و توانایی تعیین اهداف نیز بخشی از مجموعه مهارت­ های مدیریت خویشتن هستند. خشم، سوگ و اضطراب همگی باید مدیریت شده و فرد باید یاد بگیرد که چگونه با سوگ، فقدان یا ضربه­های روحی مقابله نماید. مدیریت استرس، مدیریت زمان، روش­های تفکر مثبت و آرام سازی بخشی از این گروه مهارت­ های زندگی هستند(فتی و موتابی. ب، ۱۳۸۵: ۱۱).

یونیسف(۲۰۰۴)، همچنین مهارت­ های زندگی را در چندین سطح دسته بندی می­ کند.

سطح اول: مهارت­ های پایه­ای و اساسی روان­شناختی و اجتماعی هستند. این مهارت ­ها به شدت متأثر از فرهنگ و ارزش­های اجتماعی می­باشند نظیر خودآگاهی و همدلی.

سطح دوم: مهارت­ هایی هستند که تنها در شرایط خاص مورد استفاده قرار می­ گیرند نظیر مذاکره، رفتارجرأت­مندانه و حل تعارض.

سطح سوم: مهارت­ های زندگی کاربردی هستند نظیر مبارزه با نقش­های جنسیتی سنتی یا امتناع از سوء مصرف مواد.

سازمان بهداشت جهانی در برنامه ­های مهارت­ های زندگی که در سال ۱۹۹۳ معرفی نمود ده مهارت را به عنوان مهارت­ های زندگی اصلی معرفی نمود. این مهارت ­ها عبارتند از:

مهارت تصمیم ­گیری[۲۲]

مهارت حل مسأله[۲۳]

مهارت تفکر خلاق[۲۴]

مهارت تفکر نقادانه[۲۵]

مهارت توانایی برقراری ارتباط مؤثر[۲۶]

مهارت ایجاد و حفظ روابط بین فردی[۲۷]

مهارت خود آگاهی[۲۸]

مهارت همدلی[۲۹]

مهارت مقابله با هیجان[۳۰]

مهارت مقابله با استرس[۳۱]( فلاح زاده، ۱۳۸۸).

مهارت تصمیم ­گیری

همه انسان­ها تجربه رویارویی با مشکلات و تصمیم ­گیری­ها را داشته اند. تصمیم ­گیری بخشی از زندگی هر روزه ما ‌می‌باشد. برخی تصمیم ­گیری­ها در زندگی روزمره به قدری تکرار ‌شده‌اند که زمان اندکی برای فکر کردن به آن ها صرف می­ شود، برخی نیز شاید یکبار اتفاق می­افتند اما تأثیرات عمیقی در زندگی ما دارند مانند انتخاب رشته تحصیلی، شغل و همسر. در واقع حل مشکل و تصمیم ­گیری نوعی مهارت است، مهارتی که ‌می‌توان آموخت و تمرین کرد. مهارتی که با روندی مرحله به مرحله سایر مهارت­ های اساسی فکر کردن مانند تفکر خلاق و انتقادی را به کار ‌می‌گیرد(باقری یزدی، ۱۳۸۳: ۴۵). مهارت تصمیم ­گیری به ما کمک می­ کند تا با اطلاعات و آگاهی کافی با توجه به اهداف واقع بینانه خود، از بین راه ­حل­های مختلف بهترین گزینه را انتخاب کرده، به کار بگیریم و پذیرای پیامدهای آن نیز باشیم.

عوامل مؤثر در تصمیم ­گیری:

    • شخصیت فرد

    • عوامل محیطی

    • میزان اطلاعات

    • روش و میزان پاداش یا تنبیه

    • اهمیت موضوع

  • شفافیت موضوع(همان منبع).

مهارت حل مسئله

مهارت حل­مسئله یکی از مهارت­ های زندگی است که به ما در حل مسائل فردی و اجتماعی کمک می­ کند. «حل­مسئله» عبارت است از فرایند شناختی – رفتاری که توسط خود فرد هدایت می­ شود و فرد سعی می­ کند با کمک آن، راه ­حل­های مؤثر برای مسائل زندگی روزمره خویش پیدا کند. ‌به این ترتیب حل مسئله یک فرایند آگاهانه، منطقی، تلاش­بر و هدفمند است. حل مسئله­ ماهرانه مستلزم مقابله­ی مسئله­مدار به جای مقابله­ی هیجان­مدار با مسائل است. اگر چه برخی از مقابله­های هیجان­مدار سازگارانه هستند ولی حتی در بهترین شرایط نیز منجر به حل­مسئله نمی­شوند. برای این که مسئله­ای را حل کنیم قبل از هر چیز باید بیاموزیم واکنش هیجانی خویش را کنترل کرده و رویکردی مسئله مدار به موضوع داشته باشیم.

مراحل حل مسئله:

    • تعریف و فرمول بندی مسئله

    • تولید و خلق راه ­حل­های متعدد

    • ارزیابی سود، زیان، معایب و محاسن راه ­حل­ها و انتخاب از بین راه ­حل­ها

  • به کار گیری راه ­حل­ و ارزیابی و بازنگری(فتی و عطوفی. الف، ۱۳۸۵: ۱۲).

مهارت تفکر خلاق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...