پایان نامه ارشد : تحلیل-و-شبیه سازی-تقویت-امواج-عبوری-از-نانولوله های -کربنی-فلزی-با-بایاس-DC- فایل ۱۲ |
شکل (۵‑۵) خطوط میدان الکتریکی (الف) مد زوج (ب) مد فرد [۱].
با توجه بهمباحث خطوط انتقالی مایکروویو، موجبرهای همصفحه عموما برای نمایش امپدانس مشخصه استاندارد بهمنظور تطبیق مناسب با کابل هممحور (زمین-سیگنال-زمین) طراحی میشوند. در نتیجه بخش زیادی از انرژی ورودی از کابل هممحور بهموجبر همصفحه وارد می شود و بازتاب انرژی بهکمینه میرسد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
قطر و طول نانولوله کربنی بهکاررفته بهترتیب ۴/۱ نانومتر و ۵/۱ میکرومتر درنظرگرفته شده است. ضخامت عایق نیز ۱۱ میکرومتر است. برای به کارگیری نانولولههای کربنی در ساختار پیشنهادشده باید بتوانیم نانولولههای کربنی را در محیط CST تعریف کنیم. راههای مختلفی برای معرفی یک ماده در محیط CST وجود دارد. ولی با توجه بهاطلاعات موجود در مورد نانولولههای کربنی، مناسبترین روش برای معرفی نانولوله کربنی استفاده از مقاومت سطحی است.
نانولوله کربنی که در این شبیهسازی مورد استفاده قرار گرفته است از نوع مبلی و با ضریب مشخصه (۱۰،۱۰) است.
مقاومت سطحی نانولوله کربنی را از معادله زیر محاسبه می کنند:
(۵-۱)
که در آن مقادیر حقیقی و موهومی رسانایی دینامیکی مربوط به را با بهره گرفتن از شکل (۵‑۶) بهدستآورده و با جاگذاری قسمت های حقیقی و موهومی رسانایی دینامیکی بهدست آمده در معادله (۵‑۱)، مقاومت سطحی را بهدست میآوریم و با بهره گرفتن از روش تعریف ماده جدید توسط مقاومت سطحی در نرمافزار CST، نانولوله کربنی را تعریف میکنیم.
شکل (۵‑۶) قسمت حقیقی و موهومی رسانایی دینامیکی نانولوله کربنی از نوع مبلی [۱۵].
سیگنال ورودی مطابق شکل (۵‑۸) (منحنی قرمز رنگ) گاوسی سینوسی است و بسامد زاویهای شبیه سازی ۷۰۰ گیگاهرتز گزینش شده است.
همانطور که در بخشهای پیشین گفته شد هدف از به کارگیری این ساختار تطبیق امپدانسی در استفاده از نانولولههای کربنی در دنیای مقیاس بزرگ است. باتوجه بهشکل (۵‑۷) تطبیق امپدانسی بسیار مناسبی را با بهره گرفتن از این ساختار خواهیم داشت. امپدانس درگاه ۳ که خروجی نانولوله کربنی است، در بسامد زاویهای ۷۰۰ گیگاهرتز برابر ۵۵ اهم است. در صورتیکه اگر از نانولوله کربنی در دنیای مقیاس بزرگ بدون این ساختار استفاده کنیم به دلیل امپدانس بسیار بالای حدود ۶ کیلواهم نانولوله کربنی و امپدانس ۵۰ اهم موجبر، عدم تطبیق امپدانسی بالایی رخ خواهد داد که موجب بازتاب بخش زیادی از انرژی ورودی بهنانولوله کربنی می شود.
شکل (۵‑۷) تطبیق امپدانسی ایجادشده با بهره گرفتن از ساختار شبیهسازیشده. امپدانس درگاه خروجی نانولوله کربنیِ، ZRef 3(1)، بهکاررفته در ساختار، در بسامد ۷۰۰ گیگاهرتز به ۵۵ اهم رسیده است. ZRef 2(1) بیانگر امپدانس درگاه خروجی ساختار موجبر همصفحه و ZRef 1(1) بیانگر امپدانس خروجی کابل هممحور است.
ساختاری که در این بخش شبیهسازی شده تنها برای تطبیق امپدانس است و بایاس DC در ساختار اعمال نشده و موج ورودی AC است [۱]. ولی جالب است که بهخروجی این سامانه نیز توجه کنیم، با توجه بهشکل (۵‑۸) ابتدا سیگنال خروجی نانولوله کربنی کمتر از ورودی سامانه است و پس از گذشت زمان سیگنال خروجی اندکی تقویت را نشان میدهد. در شکل (۵‑۹) نمایش بهتری از این ناحیه تقویت را مشاهده میکنیم.
شکل (۵‑۸) سیگنال گاوسی سینوسی، ورودی (قرمز رنگ)، خروجی (نارنجی رنگ).
با بزرگنمایی قسمتی از شکل (۵‑۸) که با کادر مستطیلی مشخص شده است، شکل (۵‑۹) بهدست آمده، که سیگنال خروجی (نارنجی رنگ) دامنه بیشتری را نسبت به سیگنال ورودی (قرمز رنگ) نشان میدهد.
شکل (۵‑۹) نمایش تقویت سیگنالAC عبوری از درون ساختار شبیهسازیشده. با بزرگنمایی کردن بخشی از شکل (۵‑۸).
نتیجه گیری و پیشنهادها
نتیجه گیریها
در این پایان نامه بهبررسی شباهتها و تفاوتهای نانولولههای کربنی[۶۷] با تقویتکننده لولهای موج رونده[۶۸] پرداختیم و دریافتیم در شرایطی که سرعت موج DC و AC برابر نباشند، عامل فیزیکی تقویت در نانولولههای کربنی متفاوت از عامل فیزیکی تقویت در تقویتکننده های لولهای موج رونده است. این عامل فیزیکی به دلیل ساختار کریستالی و متناوب نانولولههای کربنی منجربهحالت بلاخ[۶۹] درنانولولههای کربنی می شود، که اگر نانولوله کربنی مورد اعمال بایاسDC قرارگیرد نوسان بلاخ را خواهیم داشت. با بهره گرفتن از معادله لاندور-بوتیکر[۷۰] نانولوله کربنی از نوع زیگزاگ[۷۱] (۶،۰) با طول مشخص با بایاسDC را شبیهسازی کردیم و نمودار V-I را برای آن بهدست آوردیم و دریافتیم اُفت جریان موجود در نمودار V-I به دلیل نوسانهای بلاخ است.
با بهره گرفتن از تئوری شبهکلاسیک بهبررسی انتقال الکترونها در یک نانولوله کربنی تکدیواره از نوع زیگزاگ با اعمال همزمان بایاس DC وAC پرداختیم. با بهره گرفتن از معادله انتقالی بولتزمن در ساختارِ زمان استراحت ثابت، یک عبارت تحلیلی برای چگالی جریان بهدست آمد، چگالی جریان نرمالیزهشده را برحسب میدان DC نرمالیزهشده اعمالی در طول نانولوله کربنی شبیهسازی کردیم. ابتدا نانولوله کربنی از نوع زیگزاگ (۱۲،۰) با درنظرگرفتن شبیهسازی کردیم. اُفت جریان بهوجودآمده از نوسانهای بلاخ را مشاهده نمودیم. با تکرار شبیهسازی برای و دریافتیم برای اُفت جریان وجود ندارد، در صورتیکه با رسانایی تفاضلی منفی[۷۲] خواهیم داشت وبا توجه بهاینکه τ (زمان استراحت) یک مقدار ثابت است، پس بسامد زاویهای بلاخ بهکار رفته در شبیهسازیها بسیار اهمیت دارد و با کاهش دادن آن، رسانایی تفاضلی منفی وجود نخواهد داشت. بهعبارت دیگر برای داشتن رسانایی تفاضلی منفی، میدان DC باید از میدان بحرانی بیشتر باشد. همچنین تاثیر ضریب مشخصه نانولوله کربنی از نوع زیگزاگ را نیز بر جریان عبوری از نانولوله کربنی بررسی کردیم و دریافتیم که با افزایش ضریب مشخصه افزایش دامنه جریان عبوری از نانولوله کربنی برحسب میدان DC نرمالیزهشده اعمالی را خواهیم داشت.
با توجه بهعدم تطبیق امپدانس که در استفاده از نانولولههای کربنی در دنیای مقیاس بزرگ وجود دارد، ساختار موجبر همصفحهای باریکشده[۷۳] را شبیهسازی کردیم و از کابل هممحور[۷۴] برای تغذیه آن استفاده نمودیم و با به کارگیری نانولوله کربنی در آن و شبیهسازی انجامشده مشاهده کردیم که عدم تطبیق امپدانس بهمیزان قابل توجهی با بهره گرفتن از این ساختار کاهش یافت.
پیشنهادها
بهعنوان پیشنهادی برای کارهای آینده میتوان تاثیر طول و یا انحنای نانولولههای کربنی را در جریان عبوری از نانولولههای کربنی برحسب میدان DC اعمالی و همچنین وجود نوسانهای بلاخ را در چنین ساختارهایی بررسی نمود.
ساختار موجبر همصفحه بهکار رفته برای تطبیق امپدانس صرفا با بایاسAC است و هدف از به کارگیری آن در این پایان نامه بررسی تطبیق امپدانس بوده است. اما میتوان بهعنوان پیشنهادی برای کارهای آینده، ساختاری مشابه را با بایاس همزمانAC و DC در نظر گرفت و بهبررسی تقویت سیگنال AC خروجی در آن پرداخت.
مرجعها
M. Dagher, N. Chamanara, D. Sounas, R. Martel, and C. Caloz, “Theoretical investigation of traveling- wave amplification in metallic carbon nanotubes biased by a dc field,” IEEE Trans. Nanotechnol. Vol. 11, pp. 463-471, 2012.
http://edu.nano.ir/index.php?actn=papers_view&id=161
B.G. Streetman and S. Banerjee, Solid state electronic devices, Prentice Hall, 2009.
C. Kittle, Introduction to solid state physics, Wiley, 1996.
E. Jodar, A.P. Garrido, and F. Rojas, “Bloch oscillations in carbon nanotubes,” J. Phys. Condens. Matter, Vol. 21, pp. 1-5, 2009.
https://www.cst.com/Applications/Article/Ku-Band+Traveling+Wave+Tube.
M. Shahinpoor and S. Hans-Jörg, , Royal Society of Chemistry, 2008.
S.S. Abukari, K.W. Adu, S.Y. Mensah, N.G. Mensah, K.A. Dompreh, A.K. Twum, and M. Rabiu, “Amplification of terahertz radiation in carbon nanotubes,” Eur. Phys. J. B, Vol. 86, pp. 1-5, 2013.
Z. Aksamija, Boltzmann transport equations for nanoscience applications, Report, Electrical and Computer Engineering Dept. University of Wisconsin-Madison, 2008.
L. Esaki and R. Tsu, “Superlattice and negative differential conductivity in semiconductors,” IBM J. Research and Development, Vol. 14, pp. 61–۶۵, ۱۹۷۰.
P.J. Burke, “Luttinger liquid theory as a model of the gigahertz electrical properties of carbon nanotubes,” IEEE Trans. NanoTechnol. Vol. 1, pp. 129-145, 2002.
Q. Liu, G. Luo, R. Qin, H. Li, X. Yan, C. Xu, L. Lai, J. Zhou, S. Hou, E. Wang, Z. Gao, and J. Lu, “Negative differential resistance in parallel single walled conductivity in carbon nanotubes,” Phys. Rev. Lett. Vol. 83, pp. 155442 (1-7), 2011.
-
- A.S. Maksimenko and G.Y. Slepyan, “Negative differential conductivity in carbon nanotubes,” Phys. Rev. Vol. 84, pp. 362-365, 2000.
http://wcalc.sourceforge.net/cgi-bin/coplanar.cgi.
G.W. Hanson, “Fundamental transmitting properties of carbon nanotube antennas,” IEEE Trans. Antennas Propag. Vol. 53, pp. 3426-3435, 2005.
واژهنامه فارسی بهانگلیسی
اتصالگرها |
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1400-09-29] [ 01:11:00 ق.ظ ]
|