امنیت انرژی از جمله مواردی است که مستقیما با دولت‌ها در واحدهای سیاسی سروکار دارد. گرچه بنگاه های بزرگ بین‌المللی نفت و گاز نیز در این زمینه نگرانیهای خاص خود را دارند، اما انرژی و تامین آن از جمله دغدغه های همیشگی حکومت ها و دولت هاست. پایداری سیستم های مربوط به حامل های انرژی از جمله شبکه برق هر کشور از نگرانی های اصلی هر جکومتی است. برخی کشورها مانند فرانسه بر رهایی از دام انرژی های پایان پذیر به تولید برق هسته ای روی آورده اند. انرژی از جمله مواردیست که برونی ها[۲۶] و تبعات آن سروکار دارد. به همین دلیل توجیه مداخله دولت در این بازار بسادگی امکان پذیر است[۲۷].

دیگر اینکه مانند هر کالای اقتصادی دیگر منابع انرژی کمیابند و همچنین در حال کمیاب تر شدن در طول زمان. بخصوص منابع انرژی پایان پذیر همچون نفت و گاز و ذغال سنگ که به نظر می‌رسد ذخائر آن بدون هیچگونه تردیدی رو به افول است. این خود باعث رقابت در بازار و بالا رفتن قیمت های این گونه انرژیها می‌گردد.

و نهایتاً آنکه موضوع ژئوپلتیک در منابع نفت و گاز دارای اهمیت فراوانی است. در حالی که مراکز عمده مصرف این دو ماده در گذشته عمدتاً غرب صنعتی و د رحال حاضر کشورهای اروپایی، آمریکای شمالی و شرق آسیا هستند، ذخائر عمده نفت خام جهانی در خاورمیانه و بخصوص در عربستان سعودی، ایران، عراق و کویت متمرکز است. دو قطی بودن موضوع تولید و مصرف گاز روشن تر است. دو کشور روسیه و ایران به تنهایی ۴۰ درصد ذخائر ثابت شده گاز جهانی را در اختیار دارند. در حالی که جمع کثیری از کشورهای جهان برای استفاده از انرژی با پیامدها یکمتر زیست محیطی به گاز طبیعی روی آورده اند[۲۸].

۱-امنیت انرژی

هر تصمیم گیری ‌در مورد امنیت انرژی چهار مفهوم را باید در نظر داشته باشد:

-قابلیت دستیابی داشتن[۲۹]، تمام انرژی های عمده فسیلی پایان پذیر هستند. خاصیت پایان پذیری منابع به معنای آن است که بازیابی آن ها آنچنان آهسته و کند صورت می‌گیرد که می‌توان تصور کرد که طبیعت تنها یکبار آن ها را عرضه کرده و بشریت تنها یکبار از آن ها می‌تواند استفاده نماید. ذخائر انرژی‌های پایان پذیر در صورت مصرف کاهش پیدا می‌نمایند. هر چه مصرف بیشتر باشد، سرعت کاهش آن ها نیزافزایش می‌یابد. تاکنون برای افزایش ذخائر در زمانی که از آن ها استفاده می‌شود، پروسه ای کشف نشده است، اما می‌توان تعداد ذخائر را با کشف ذخائری که تاکنون برای بشر نامکشوف بوده است افزایش داد[۳۰]. زمانی که یک حوزه و یا منبع به صفر می‌رسد، دیگر امکان بهره برداری از آن وجود ندارد. ممکن است که حتی ذخائر منبع به صفر نرسد، اما استفاده از آن منبع دیگر اقتصادی نباشد.

عناصری که با وضعیت فناوری انرژی در ازتباط هستند، قابلیت دستیابی داشتن حوزه های نفت و گاز را تعیین می‌کنند. این عناصر هم در بخش های بالادستی و هم در پائین دستی نفت و گاز دخالت می نمایند. زمین شناسی، لرزه نگاری، اکتشاف، مهندسی مخزن، استخراج، انتقال، پالایش و توزیع با توجه به پیشرفت های تکنولوژیک در هر بخش اهمیت می‌یابند.

-در دسترس بودن[۳۱]، با توجه به فاصله بسیار مابین تولید و مصرف ذخائر هیدروکربوری، در دسترس بودن جریان مداوم انرژی حائز اهمیت است[۳۲]. اکثر کشورهای عرضه کننده نفت و گاز در آینده ای نه چندان دور، از بازار عرضه بیرون خواهند رفت، زیرا گرچه همه ساله مقادیر جدیدی به ذخائر ثابت شده نفت و گاز جهان اضافه می شود، اما مصرف مجموع انرژی های پایان پذیر بیشتر از ذخائر کشف شده جدید است. ذخائر جهانی در انتهای ۲۰۰۸ چیزی حدود ۱۲۵۸ میلیارد بشکه بوده است. مصرف جهانی نفت خام حدود ۵/۸۴ میلیون بشکه در روز به صورت متوسط در ۲۰۰۸ بود و ‌بنابرین‏ با چنین مصرفی می باید تا ۴۲ سال دیگر ذخائر نفت خام جهان به پایان برسد[۳۳]. اگر به تکنولوژی های جدید امیدوار باشیم، ذخائری از نفت های غیر متعارف مانند نفت بسیار سنگین، شن های نفتی و سنگ های آغشته به نفت و همچنین تقویت چاه های با فشار کم و ارتقاء کارایی در مصرف انرژی ممکن است باعث شود تا هشتاد سال دیگر نفت در اختیار بشریت قرار داشته باشد. برای این کار باید منابع عرضه برای ۶۵ میلیون بشکه در روز که به دلیل اضافه شدن مصرف و یا تضعیف برخی از حوزه ها با آن روبرو هستیم اضافه شود تا به عرضه ای برابر ۱۱۰ میلیون بشکه در روز برسیم. شکل (۱) علاوه بر پیش‌بینی تقاضا در ۲۰۳۰، وضعیت کاهنده چاه هایی که در حال حاضر تولید می‌کنند در آینده را نشان می‌دهد.

شکل (۱): تولید نفت در مقیاس جهانی تا [۳۴]۲۰۳۰

عنصر دردسترس بودن با موقعیت ژئوپلتیکی انرژی نیز در ارتباط است. منابع پایان پذیر در سراسر جهان به صورت یکنواخت توزیع نشده اند، مصرف نیز در نقاط مختلف با یکدیگر تفاوت دارد. خاورمیانه با داشتن ۶۰ درصد ذخائر ثابت شده نفت جهان و ۴۱ درصد از ذخائر ثابت شده گاز طبیعی جهان، متراکم ترین منطقه جهان از لحاظ ذخائر سوخت های فسیلی است. آمریکای شمالی با ۳۰ درصد از مصرف نفت خام جهان، آسیای شرقی با ۲۹ درصد، و اروپا با ۲۴ درصد مهمترین نقاط مصرف نفت خام هستند. تفاوت در نقاط تولید و مصرف انرژی نقش ژئوپلتیکی آن را افزایش داده است. تنوع سازی[۳۵] یکی از سیاست های مهم کشورهای مصرف کننده نفت است که از پس از شوک نفتی ۱۹۷۳ درصدد کاهش وابستگی خود به نقاط خاص تولید از جمله خاورمیانه درآمدند. بدین جهت نفت و گاز نقاطی از جهان مانند دریای خزر ولو که بیشتر از ۳ درصد ذخائر ثابت شده جهانی نیست، برای کشورهای مصرف کنننده اهمیت فوق العاده می‌یابد.

-قابل تحمل بودن[۳۶]: انرژی های پایان پذیر همگی کالاهایی هستند که در بازارهای رقابتی، انحصاری و رقابت ناکامل عرضه می‌گردند و متقاضیان ‌بر اساس حرکت بر روی منحنی تقاضا برای بالابردن مطلوبیت خود به دنبال خرید آن هستند. ‌بنابرین‏ به انرژی می توان نگاهی اقتصادی داشت. از طرف دیگر، ذخائر نفت و گاز جهان واقعا روزی تمام خواهند شد. این واقعیت منجر به به کار گرفتن روش‌ها و مقررات خاص در عمل و نظریه جهت تعیین میزان بهره گیری و استفاده از این منابع گشته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...