– عملکرد خانواده:

تعریف نظری: پیچیدگی ناشی از نحوه ی تأثیر و تعامل عوامل متعدد در شکل گیری ماهیت و مفهوم خانواده در هر فرهنگ، تعریف عملکرد خانواده یا ناکارآمدی خانواده یا اختلال عملکرد خانواده را مشکل می‎سازد. عملکرد خانواده به نقش افراد خانواده، ساختار قدرت و تصمیم گیری در خانواده و اتحاد والدینی بستگی دارد و کارآمدی کلی خانواده را نشان می‌دهد(والش[۱۰]، ۱۹۹۳).

اختلال در عملکرد خانواده در حقیقت اختلال در ساختار کلی خانواده است(گلدنبرگ[۱۱] و گلدنبرگ،۲۰۰۷؛ به نقل از براوتی، ۱۳۸۶).

تعریف عملیاتی: نمره ای است که ‌بر اساس پرسشنامه مقیاس سنجش خانواده مک مسترFAD)) به دست می‌آید.

-کمرویی:

تعریف نظری: مفهوم کمرویی به احساس ترس به هنگام مواجه با موقعیت های اجتماعی تازه و نگرانی ‌در مورد ارزیابی منفی دیگران اشاره دارد(گودینو و لو،۲۰۱۰).

تعریف عملیاتی: نمره ای است که افراد مورد مطالعه از طریق اجرای پرسش نامه کمرویی که توسط “سموعی” تنظیم شده است به دست می آورند.

-افسردگی:

تعریف نظری:افسردگی به عنوان خلق ملول که شدت آن از ناامیدی های معمولی و هیجان های غم انگیز گاه و بیگاه زندگی روزمره بیشتر است تعریف شده است.این ملالت می‌تواند به صورت دلتنگی شدید یا بی علاقگی زیاد به جنبه‌های قبلا لذت بخش زندگی پدیدار شود(سیدمحمدی،۱۳۸۳).

تعریف عملیاتی: نمره ای است که ‌بر اساس پرسشنامه افسردگی بک (BDI II، بک،استر و براون،۱۹۹۶) به دست می‌آید.

-اضطراب:

تعریف نظری: اضطراب به طور گسترده ای به عنوان،حوادث و شرایط محیطی که به طور عینی سلامت فیزیکی و روانی افراد را تهدید می‌کند تعریف شده است(گرنت،۲۰۰۳).

تعریف عملیاتی: نمره ای است که ‌بر اساس پرسشنامه اضطراب بک به دست می‌آید.

-ویژگی های روانشناختی:

منظور از ویژگی های روانشناختی در این تحقیق بررسی میزان اضطراب و افسردگی در نوجوانان است.

فصل دوم

مرروی بر یافته های نظری

و پژوهشی در قلمرو مسئله مورد بررسی

در این فصل نیز ما مروری بر پیشینه پژوهشی و نظری در قلمرو مسئله مورد بررسی داریم و از ابعاد مختلف این مسئله را مورد بررسی و مطالعه قرار می‌دهیم.

۲-۱-خانواده و تعاملات آن:

خانواده اولین و مهمترین منبع جامعه پذیری کودک است. در سال‌های اولیه تنها روابط در دسترس کودک، والدین او هستند. تعامل و رابطه هیجانی بین کودک و والدین انتظارات و پاسخهای آتی کودک در روابط اجتماعی را شکل می‌دهد. باورها، ارزش‌ها و بازخوردهای یک فرهنگ از طریق فیلترهای خاص خانواده به کودک منتقل می شود (هترینگتون[۱۲] و پارک[۱۳]، ۲۰۰۵).برخی محققان بر این باورند که رفتار والدین تعیین کننده رفتار کودکان است. کودک در سنین اولیه با قرار گرفتن در شبکه روابط پیچیده خانواده، به شناخت خود ‌و دنیای اطراف خود نایل می شود.تمامی متغیرهای مربوط به کودک مثل خودپنداره، عزت نفس، خویشتنداری و قابلیت‌های ارتباطی ماحصل نظامهای آموزشی و تربیتی خانواده است(استافورد[۱۴]و بیر[۱۵]، ۱۹۹۳؛گولدنبرگ، ۲۰۰۷).

خانواده به عنوان مهم ترین واحد جامعه بیشترین تاثیر را بر شکل گیری شخصیت فرزندان دارد.کودک به هنگام تولد هیچ درک و فهمی از موجودیت خود ندارد اما به تدریج گونه ای از آگاهی و دانش ابتدایی را ‌در مورد خود به واسطه تعامل با محیط و به خصوص خانواده شکل می‌دهد. رفتارها و تعاملات والدین باعث می شود که فرزندان انگاره و تصور خاصی را ‌در مورد موجودیت خود شکل دهند.هر خانواده به شیوه مخصوص خود بر فرزند خود تاثیر می‌گذارد، از جمله عوامل مهمی که بر شکل گیری شخصیت نوجوانان مؤثر است عبارتند ازعوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و…(گولدنبرگ، ۲۰۰۱).

خانواده چیزی بیش از مجموعه افرادی است که در یک فضای مادی و روانی خاص به سر می‌برند. خانواده یک نظام اجتماعی و طبیعی است که ویژگی های خاص خود را دارد. نظام اجتماعی مجموعه ای از قواعد و اصول را ابداع و برای اعضای خود نقش های متنوعی تعیین می‌کند. رابطه اعضای خانواده رابطه ای عمیق و چند لایه است که عمدتاً بر اساس تاریخچه مشترک، ادراک ها و فرض های مشترک و درونی شده راجع به جهان، و اهداف مشترک بنا نهاده شده است. در چنین نظامی افراد توسط علایق و دلبستگی های عاطفی نیرومند، دیرپا و متقابل به یکدیگر متصل شده اند. ارزش اصلی خانواده حاصل شبکه روابطی است که توسط اعضای آن به وجود آمده است (گلدنبرگ، ۲۰۰۰؛ ترجمه حسین شاهی، ۱۳۸۶).

از طرفی ارتباط مؤثر، سنگ بنای خانواده سالم و موفق است. به عبارتی وقتی خانواده از الگوهای ارتباطی مؤثر استفاده می‌کند، انتقال و درک واضحی از محتوا و قصد هر پیامی دارد و مسئولیت اجتماعی کردن فرزندان و دستیابی به نیازهای روحی و روانی اعضای خانواده و شرکت در اجتماع را می‌تواند به خوبی انجام دهد. نوع نظام خانواده و الگوهای ارتباطی آن اثر مهمی بر اعضای خانواده دارد زیرا شخصیت، یادگیری، توسعه و ابقا اعتماد به نفس و قدرت انتخاب و تصمیم گیری منطقی افراد خانواده همه به نوع ارتباطات و نحوه انتقال اطلاعات بین اعضای خانواده وابسته است (ابراهیمی، ۱۳۷۲).

بهداشت روان کودکان به میزان کفایت اجتماعی و عاطفی که توسط خانواده در طی رشد تامین می‌گردد، بستگی دارد. در خانواده ای که عشق و علاقه به اندازه کافی مبادله می شود، سلامت عاطفی اعضای تا حد زیادی تامین می‌گردد. خانواده اولین و مهمترین محیطی است که فرد را از کیفیت روابط انسانی آگاه می‌کند. طبق نظر اکثر روانشناسان، تجربیات سال‌های اول زندگی که غالبا در محیط خانواده اتفاق می افتد، زیربنای شخصیت فرد را سازمان می‌دهد. بدون تردید،کودک در محیط خانواده با معیارهای ارتباطی، اخلاقی، تربیتی و ارزش های اجتماعی آشنا می شود. این تجربیات، رفتارها، نگرش ها، آرمان‌های تحصیلی، اعتقادات و باورهای مذهبی، سیاسی و اقتصادی و نوع حرفه فرد را تا حدودی زیادی مشخص می‌کند (احدی و بنی جمالی، ۱۳۷۸).

از نظر پاترسون[۱۶] (۱۹۸۲)، مشکلات رفتاری کودک در ارتباطی تنگاتنگ با بافت تعامل خانواده دارد. دو رویکرد اساسی برای تشخیص وجود دارد: ۱- رویکرد مقوله ای[۱۷] و ۲- رویکرد ابعادی[۱۸]. رویکرد مقوله ای که DSM از آن جمله است بیان می‌دارد که اختلالات تا حدی از هم مستقل است، به طوری که می توان برای هر یک سبب شناسی و تصویر بالینی مجزایی را ترسیم کرد. با این وجود، تحقیقات اخیر، تردیدهایی را به وجود آورده است. رویکرد ابعادی دیدگاهی متفاوت دارد. در این رویکرد تعدادی بعد فرض می‌شوند (همچون افسردگی، پرخاشگری، اضطراب و تکانشگری) که می توان آن ها را از لحاظ تجربی اثبات کرد و در عین حال با یکدیگر همپوشی دارند. نکته مورد بحث در این رویکرد قانون نگر بودن آن است. روش شناسی این رویکرد اساسا بر پایه هنجارهای آماری و گروهی بوده و وضعیت یک کودک را تنها می توان در مقایسه با وضعیت سایر کودکان در ‌گروه‌های بهنجار و مرضی، تعبیر و تفسیر کرد.(پاترسون،۱۹۸۲)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...