محله سرشور: (بازار سرشور، بازار زنجیر):
وجه تسمیه این محله درست معلوم نیست. احتمال می رود چون در ابتدای کوچه شور (کوچه ای که وصف آن در محله نوقان آمد) واقع بوده است و مشهدی ها« سر» را به معنی ابتدا و آغاز هم به کار می برند، به آن سرشور گفته اند. در مطلع الشمس اسمی از سرشور در ضمن محله های مشهد برده نشده ولی در کتاب زین العابدین بعد از محله سرآب، و به عنوان یکی از محلات قدیمی مشهد نام آن آورده شده است.
سرشور دروازه ای داشته که یکی از ۶ دروازه شهر مشهد به حساب می آمده است. در ابتدای این محله، بازار و بازارچه سرشور و حمام شاه و مسجد شاه واقع شده است که در وضع کنونی قسمتی از فضای مسجد شاه به علت خیابان کشی از بین رفته است. در کنار مسجد، غسالخانه و وضوخانه ای نیز وجود داشته که اثری از آنها باقی نمانده است. ساخت مسجد شاه را به حدود سالهای ۸۰۹ تا ۸۱۲ قمری و در زمان حکومت شاهرخ نسبت داده اند.
بازاری به نام سرشور در بافت این محله وجود داشته که اکنون نیز بخش عمدۀ آن باقی مانده است.
یکی از راسته های اصلی بازار سرشور به نام «بازار زنجیر» بوده است که برای مشخص کردن محدوده «بست» و مکان امن برای پناهندگان به حضرت، نشانه‌گذاری شده بود. از این رو در یک فضای مدور و میدانچه درون بازار به نام «هشتی» در مقابل «سرای شال‌فروشان» قدیم، زنجیری بلند ار روزنه گنبدی سقف بازار آویخته بودند. این زنجیر از نیمه به دو شاخه تقسیم می‌شد که هر شاخه آن را به پایه‌ای از دیوار طرفین بازار بسته بودند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در محله سرشور، قبرستان بزرگی وجود داشته است که به آن قبرستان «میرهوا» می گفته اند. در مجاورت یا جزئی از این قبرستان، گنبدی موسوم به «گنبد سبز» واقع بوده است. این گنبد بعدها با باغچه هایی محصور شده و هم اکنون در میان فلکه ای با همین نام قرار گرفته است. گنبد سبز مدفن یکی از دراویش و مقر اجتماع یا به نوعی خانقاه درویش های خاکسار مشهد بوده است.
محله عیدگاه، قتلگاه:
عیدگاه یکی از محله های قدیمی است که در جنوب مشهد و در غرب پایین خیابان و شرق محله سرشور واقع است. مرحوم «حاج ملا هاشم» در «منتخب التواریخ»، نوشته است که چون ازبک ها در قتل و عام مشهد، ساکنان این محله را نکشتند و مردم به شکرانه این موهبت در آنجا جشن گرفتند، آن محله را «عیدگاه» نامیدند ولی تصور می رود چون در آغاز در آنجا اعیاد مذهبی نظیر عید فطر برگزار می شده است به عیدگاه مشهور شده باشد.[۶۸]
قسمتی ازعیدگاه به یهودی های مقیم مشهد اختصاص داشت و به آن محله جهودها یا جدیدها گفته می شود.[۶۹]
کار اصلی یهودیان مقیم مشهد تجارت بود و مخصوصاً در خرید و فروش اشیاء عتیقه مثل فرش و زری و شال و کتب خطی تخصصی داشتند و در هر جا از این قبیل سراغ می گرفتند و با سماجت می خریدند و به خارج از ایران می فرستادند.
با توجه به کتاب آمار زین العابدین، در محله عیدگاه مدرسه به ندرت یافت می شده و برعکس، تعداد کارخانه های شال بافی و نساجی را در آن زیاد ذکر شده است. یهودیان عیدگاه علیرغم شرایط مطلوب اقتصادی، بسیار مقتصد بودند و ساده لباس می پوشیدند و در میان مردم مشهد به خساست و پولکی (بدپول) بودن شهرت داشتند.
موقعیت جغرافیایی عیدگاه، این حدس را نیرو می بخشد که شاید بر اثر وسعت روزافزون مشهد، این محله از نوقان جدا شده و یا اینکه قطعه زمینی در مجاورت نوقان بوده که در ابتدا، مراسم مذهبی اعیاد در آنجا برگزار می شده و بعد استقلال یافته و محله جداگانه ای شده است. در این که محله عیدگاه قدیمی است تردیدی وجود ندارد، زیرا در سال ۸۶۰ هجری که بابر میرزا[۷۰] به مشهد آمد و زمستان را در مشهد ماند، هنگام مراجعت از عیدگاه عبور کرد. از این بابت، عیدگاه را می بایست در قرن نهم دائر دانست. (سیدی،۱۳۷۸)
خیابان ارگ: زادگاه مشهد نوین
قلعه ی ارگ مشهد که قدمت آن به دوران شاه سلطان حسین صفوی (قرن دوازدهم هجری قمری/نیمه نخست قرن هجدهم میلادی)) می رسد اکنون از آن برج و بارویی باقی نیست! این ارگ در جنوب غربی مشهد در سمت شرقی یکی از دروازه های ورودی مشهد به نام دروازه ی سراب گویا توسط ملک محمود سیستانی حاکم تون(فردوس امروزی) ساخته شده بود. اگر کسی از جنوب شرقی  می خواست وارد مشهد شود باید از ارگ حکومتی می گذشت به همین جهت این ورودی شهر را ، دروازه ی ارگ می گفتند.
نمایی از خیابان ارگ روبروی خیابان خسروی (چهار طبقه قدیم)
البته تا زمان نادر قلی افشار حاکم نشین مشهد همان محله ی چهار باغ بود. اما پس از نادر مقر حاکم در ارگ فعلی قرار گرفت. بنای این ارگ ـ اکنون چیزی از آن باقی نیست!ـ برای آخرین بار توسط عباس میرزا مرمت شد و عنوان باغ و جایگاه اصلی والی خراسان گردید.
در حد فاصل تاج گذاری رضاشاه در سال ۱۳۰۵ تا سال ۱۳۱۲ خورشیدی زمان برگزاری کنگره ی بین المللی حکیم توس فردوسی ، شهر مشهد وارد دوران نوسازی و تجدد گردید. احداث خیابان پهلوی (امام خمینی امروزی) در اراضی ارگ حکومتی در سال ۱۳۱۰ خورشیدی ، علی رغم نام پهلوی به ارگ مشهور شد و هنوز هم در مشهد به نام ارگ شهرت دارد! این خیابان تا سال ۱۳۵۰ خورشیدی با داشتن زیباترین مغازه ها ، کافه ها ، کلوپ ها ، رستوران ها و سینماها و باشگاه افسران و… از بهترین مناطق مشهد بود.  اماکن مدرن این خیابان در چشم تندروان مذهبی نشانه های کفر و بی دینی بود! به طوری که در غائله ی مسجد گوهرشاد بسیاری به این خیابان ریختند و شیشه ی کلوپ ها و سینماها را شکستند!
خانه ی مرحوم حاج حسین ملک
خانه ی مرحوم حاج حسین ملک (۱۲۸۸ ه.ق ـ ۱۳۵۱ ه.ش)دیگر بنایی است که سخت بیننده را به افق های دور دست تاریخ و فرهنگ ایران می برد. این خانه شاخص ترین بنای تاریخی خیابان ارگ بود. معماری این بنا متعلق به اواخر دوره قاجار و اوایل دوره ی پهلوی است. اما اکنون زیر سایه ی یک برج پر از پول نفس می کشد!
گفتنی است شادروان ملک از شاگردان حکیم الهی میرزا ابوالحسن خان جلوه بود و شیفته ی کتاب و دانش. بی سبب نیست که ایشان به گردآوری نسخ خطی علاقه مند بود.روانش به مینو اندر شاد باد!
باغ ملی یا نخستین پارک شهر مشهد نیز از موقوفات شادروان ملک بود و به شهرداری اهدا گردید. البته ابتکار ایجاد پارک از مسیو لولو بلژیکی است که در آن زمان متصدی گمرک خراسان(۱۲۹۱ ه.ش) بود. این باغ اهدائی مظفرالدین شاه به پدر شادروان ملک بوده است.
باغ ملی قدیم
اداره ی دارایی مشهد نیز روبروی خانه ی شادروان ملک واقع است نبش خیابان جم. این بنا هم به نظر می رسد به دوره ی پهلوی متعلق باشد.
اداره ی ثبت احوال مشهد نیز به سال ۱۳۰۸ ه.ش در محدوده ی اراضی ارگ حکومتی بنا گردید که اکنون به کوچه ی ثبت مشهور است. این بنا بازسازی شده است. این بنا در برابر برجی که در ابتدای این کوچه ساخته می شود هنوز از جلوه و نما نیفتاده است.
این خیابان تا اواخر دهه ی ۴۰ محل زندگی بسیاری از اعیان و اشراف و حتی رفت و آمد اروپاییان بود. اما خیابان احمد آباد مشهد کم کم کارکرد های مدرن ارگ را ایفا کرد و نمودهای جامعه ی نوین مشهد را اکنون هم می توان در این خیابان زیبا و در عین حال به قولی با کلاس مشاهده کرد!
هتل پارس که بی شک در زمان خود بسیار شیک و مدرن بوده در خیابان روبه روی اتاق بازرگانی خراسان قرار دارد.
شتاب تغییرات خیابان ارگ هنوز مانند دیگر جاهای مشهد نیست و همین نوید می دهد شاید بتوان ساختار این خیابان را با ابنیه ی آن که جزئی از هویت و تاریخ مشهد است تا دیر نشده حفظ کرد! دوران تجدد چه خوب و چه بد به مشهد هویتی مستقل از ریشه ی تاریخی آن داده است و گویی کم کم چو طفلی نو پا بر پا های خود می ایستد و از اقتصاد سنتی خود فاصله می گیرد! خیابان ارگ زادگاه مشهد نوین است. جالب این که این هویت جدید با کنگره ی بین المللی حکیم توس پیوند خورده است!
۴-۳-مردم مشهد:
مشهد محل زندگی مردمی با ریشه های قومی، زبانی و محلی مختلف است، به عنوان شهر بزرگ خراسان در طول تاریخ همواره میدان میدان کشمکش و لشکرکش های اقوام و طوائف گوناگون بوده است.
خیابان ارگ مشهد سال های ۱۳۴۴، پنجم فروردین ماه
ماخذ: الهی، ۱۳۴۴
۴-۳-۱-فرهنگ و معیشت ساکنان مشهد:
معتبرترین منبع پیرامون این بخش به گزارش آماری “زین العابدین میرزا قاجار” در سال ۱۲۹۵ قمری مربوط می شود. وی به دستور رکن الدوله، والی خراسان در دوره ناصری، مامور آمارگیری از شهر مشهد شده و مجموعه کاملی از رقم نفوس شهر را گردآوری کرده است. در آمارگیری یاد شده، جمعیت، مشاغل و امکانات شهر مشهد شامل مدارس، مساجد، تکایا، کاروانسراها، حمامها، آب انبارها، کارخانه ها و …، به تفکیک محلات آن دوره (سراب، سرشور، عیدگاه، پایین خیابان، نوغان و بالا خیابان) نوشته شده است. مجموعه فوق با نام “نفوس ارض اقدس” به همت آقای “مهدی سیدی"، مورخ معاصر، تصحیح و تدوین شده است. این مجموعه خصوصیات کالبدی، عملکردی، اجتماعی و فرهنگی دوره ناصری شهر مشهد را بیان می کند.
آنچه که از اطلاعات ارائه شده در این قسمت بر می آید، این است که اقشار متوسط اجتماعی در همه محلات شهر، بالاترین درصدها را به خود اختصاص می دادند. محله عیدگاه که در این دوران عمدتاً مسکن یهودیان مشهد به حساب می آید، دارای بیشترین و محله بالاخیابان دارای کم ترین تعداد اغنیاء بوده است. همچنین بالاترین درصد فقرا مربوط به محله پایین خیابان و کم ترین تعداد فقرا در محله بالاخیابان ساکن بوده اند. درواقع قشر متوسط با ۳/۸۴ درصد، اکثریت ساکنان این محله را تشکیل می داده است. (سیدی،۱۳۷۸)
با وجود همزیستی اقشار اجتماعی در محلات مختلف شهر، در سال ۱۲۹۵ قمری، توزیع فضایی عناصر مهم شهری و پراکنش مکانی خدمات شهری در سطح محلات ناهمگون و نامتوازن بوده است. تفاوتهای اجتماعی در محلات شهر بیشتر ناشی از تفاوتهای فرهنگی بوده تا ساختار اقتصادی. بدین معنی که اقشار متوسط اما تحصیلکرده تمایل به جدایی از محلات قدیمی داشته اند. به طوریکه بالاترین تعداد کارکنان دولتی یا آستانه، در محله سراب می زیستند و به رعایت مسائل زیست محیطی و بهداشت اهمیت زیادی می دادند. وضعیت سکونت اقشار آسیب پذیر جامعه در سال ۱۲۸۹ شمسی چنین تعریف شده است:
«در محلات فقیرنشین، ممکن است چندین خانوار در یک واحد مسکونی یا فقط در زیرزمین و یا در یک طبقه سکونت داشته باشند. در چنین مواردی هم ممکن است که سطح خانه ها خیلی پائین تر از سطح خیابان باشد که تنها یک درب ورودی دارد و هیچ پنجره ای در سطح دیوارها برای خروج دود آتش و یا زغال در آن وجود ندارد، در منازل مردم بی بضاعت برای زمانی طولانی چاه های فاضلاب خالی نمی شود. بنابراین چاه ها پر شده و فضولات اضافی در اطراف محل پخش و به این ترتیب شدیدا محیط را آلوده می کند.» (رضوانی،۱۳۸۴)
بنابراین افزایش تراکم خالص مسکونی، یکی از نخستین پیامدهای نابرابری اجتماعی- اقتصادی در آن زمان بوده است. همچنین، آلودگیهای زیست محیطی نیز اقشار آسیب پذیر را بیشتر تهدید می کرده و پیامد آن افزایش بیماری، ضعف و ناتوانی ساکنان چنین محلاتی بوده است. (رضوانی،۱۳۸۴)
در وضعیت سیاسی- اقتصادی شهر مشهد، به علت وجود مرقد مطهر امام رضا (ع) و وجود نوعی سرمایه داری عقیدتی، علاوه بر ارکان حکومت رسمی، یک نوع حکومت غیررسمی نیز در فضای حرم مطهر و اراضی و مستغلات شهر و پیرامون آن وجود داشته که در ایجاد تفاوتهای فضایی میان محلات و مناطق شهر مشهد نقش بسیار مهمی ایفا می کرده است. به طوریکه ساخت و سازهای درون شهری و مکان یابی تاسیسات دولتی و برخی مشاغل ویژه مانند تئاترها و مانند آنها در آن دوره، نیازمند کسب مجوز از “آستان قدس رضوی” بوده است. (رضوانی،۱۳۸۴)
از دوره پهلوی اول (۱۳۰۰ه.ش)، با استقرار امنیت و شروع نوسازی، جمعیت مشهد رو به فزونی گذاشت. (رضوانی،۱۳۸۴)
یکی از اصلی ترین عوامل تمایز انسانهای جوامع مختلف از یکدیگر و مهمترین عامل هویت ساز جوامع و اقوام گوناگون، فرهنگ می باشد. در مجموع اکثر صاحبنظران این حوزه، فرهنگ را مجموعه ای به هم پیوسته از شیوه های تفکر، احساس و عمل مشترک بین افراد متعدد می دانند که شامل باورها، دانشها، آداب و رسوم و ارزشهای آنهاست.
پس از ورود اسلام به ایران و خراسان در قرون ابتدایی هجری، خراسان به دلیل استقرار جاده ابریشم و مجاورت با ملل و اقوام گوناگون، محل ارتباط، اختلاط و رقابت فرهنگها و اقوام مختلف بوده است تا آنجا که تنوع نژادی و قومی را در این منطقه به همراه داشته است. شکل گیری “مشهدالرضا” در سال ۲۰۳ قمری، مجموعه زیستی شامل دو آبادی نوغان و سناباد را تحت تاثیر قرار داد. پذیرش گروه های مختلف جمعیتی، که مشهد را موطن خود اختیار نمودند سبب پیدایش مشهد کنونی در طول بیش از ۱۲۰۰ سال شده است. در حالیکه تجارت و کشاورزی تنها انگیزه شان نبود، بلکه بر عقاید مذهبی خویش و قداست جوار آن حضرت نیز تکیه داشتند. (سیدی،۱۳۷۸). بدین ترتیب می بایست دو شیوه غالب معیشت و در نتیجه دو نوع خرده فرهنگ اجتماعی را برای ساکنین مشهد قائل شد. یکی کشاورزی و دیگری تجارت. شیوه فرعی دیگری که با گذشت زمان بیشتر به منصه ظهور رسید، نوعی معیشت خاص بود که در غالب مشاغل خدماتی پدید آمده بود. این گروه اغلب کسانی بودند که حرفه خود را بیشتر بر روی زوار بارگاه امام رضا متمرکز کرده بودند و با ارائه خدمات اقامتی و … به معیشت می پرداختند. با توجه به شروع دوره رونق شهر مشهد در اواخر قاجار، این روش معیشتی و مشاغل وابسته به آن روز به روز از درآمد و اقتصاد بهتری بهره مند می شد.
با این وصف تکثر جمعیتی مشهد که دربرگیرنده نژادهای مختلفی است را می توان به سه گروه تقسیم کرد.
گروه اول، مردم بومی مشهد بودند که بیشتر در محلات قدیم شهر سکونت داشتند و اکثر آنها شغل تجارت و زراعت داشتند.
گروه دوم، را “مجاورین” تشکیل می دادند. مردمانی که شوق زیارت و مجاورت آستان مقدس رضوی آنان را به ماندن در این دیار واداشته بود.
گروه سوم، طوائف مختلف تشکیل شده بود که در گذشته برای پاسداری و نگهداری مرزهای خراسان از نواحی غرب کشور به این منطقه کوچ داده شدند و به زبانهای فارسی و ترکی صحبت می کردند و با حفظ آداب و رسوم ایلی خود، به شغل زراعت و بخصوص دامپروری مشغول شدند. در این جا باید اشاره کرد که اصولاً دامپروری، حرفه ایست که با سکنای دائم و بخصوص اقامت در شهر در تضاد است. درنتیجه باید پذیرفت که از میان مهاجرین طوائف که به خراسان و محدوده مشهد کوچ کرده بودند، غالباً این خانها و خانزاده های طوائف بودند که در شهر مقیم شدند و درواقع طائفه به مفهوم زندگی عشایری و ایلیاتی در شهر ساکن نبودند، بلکه با هدف بهره گیری از مرتع و آب و هوای مناسب، به انتخاب محل اقامت موقت خود می پرداختند.
موضوع قابل توجه در بررسی قومیتها و نژادهای مختلف در شهر مشهد حضور اقوام “ارامنه” و مخصوصاً “یهودی” در این شهر است که اغلب در دوره نادرشاه و در پی سیاست اسکان اجباری این گروه(۸-۱۱۴۶ ه.ق) به منظور شکستن جو مذهبی مشهد و رفع برخی نیازهای خاص سپاهیان نادر به مشهد کوچانده شده بودند. این گروه از اقلیتهای مذهبی که حدود هزار خانوار نقل شده اند در ابتدا در بیرون باروی شهر و اغلب در بیرون دروازه “پایین خیابان” اسکان یافتند. (سیدی،۱۳۷۸)
در دوره قاجار در پی جدایی شهرهای هرات، مرو، میهنه و …، مشهد پذیرای کوچ گروهی از مردم ایرانی تبار و شیعه مذهب شهرهای مزبور گردید که به تدریج بر تنوع قومی- فرهنگی این شهر افزودند. هر یک از این گروه های مهاجر در محله ای ویژه ساکن شدند. گروهی کشمیری نیز از قرون قبل در یکی از محلات شرقی مشهد ساکن بودند. حتی بخارائیها، قندهاریها و سمرقندیها نیز در مشهد صاحب ریز محله ها و کوچه هایی شدند. (سیدی،۱۳۷۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...