اختلالات اضطرابی می‌تواند کودک را از شرکت در بسیاری از تجربه های آموزنده و همچنین از ارتباط با افراد متفاوت بازدارد و این خود زمینه‌ای می‌شود برای تعاملات اجتماعی ضعیف و به‌تدریج انزوا و گوشه‌نشینی که این مسئله اگر درمان نشود هم برای کودک و هم برای والدین او مشکلات متعددی را چه در حال و چه در آینده به وجود می‌آورد (گرینسپن،۲۰۰۶).

پیشینه پژوهشی در داخل کشور نشان می‌دهد که تاکنون به بررسی دقیق مداخلات اثربخش بر اختلالات اضطرابی کودکان اهمیت مناسب داده نشده ‌است و عوامل مؤثر بر این مشکلات شایع کمتر موردتوجه قرار گرفته است. از سوی دیگر نحوه کاهش ‏اختلالات اضطرابی کودکان و عواقب مخرب آن‌ ها از اولویت‏های‏ پژوهشی بسیاری از مراکز تحقیقاتی به شمار می ‏آید. بیشترین تمرکز پژوهشگران این مراکز معطوف به طراحی و تکمیل روش‏ها و رویکردهایی است که امکان بررسی دقیق‏ و قابل‌اطمینان عوامل مؤثر بر این اختلالات را فراهم‏ می‏ سازد. بر اساس مقالات مطرح‌شده و شماری از تحقیقات، در ایران با ‌آسیب‌های عمده و در حال گسترشی در حوزه اضطراب کودکان روبه‌رو هستیم (مصطفوی و همکاران،۱۳۹۱).

اختلال‌های اضطرابی و افسردگی کودکان مشکلات فردی و اجتماعی فراوانی را به وجود می‌آورند. کودکان مبتلا ‌به این اختلال‌ها، خانواده، آموزشگاه و اجتماع را با مسائل و دشواری‌های گوناگونی مواجه می‌کنند. اختلالات اضطرابی و افسردگی، کودکان را در برابر آشفتگی‌های روانی- اجتماعی دوران نوجوانی و حتی بزرگ‌سالی آسیب‌پذیر می‌سازند. همچنین مطالعاتی نشان می‌دهد که انواع اختلالات اضطرابی و اختلال افسردگی در میان کودکان جامعه ایرانی روبه افزایش است(عباسی و همکاران،۱۳۸۹). لذا تحقیق و بررسی ‌در مورد مداخلات مؤثر بر اختلالات اضطرابی و افسردگی کودکان از اهمیت بسزایی برخوردار است. لذا پژوهشگر در تحقیق حاضر بر آن شد تا تأثیر درمان تعامل والد- کودک و بازی‌درمانی کودک محور را بر کاهش علائم اختلالات اضطرابی و افسردگی کودکان دبستانی و خودکارآمدی والدین آن‌ ها مورد مطالعه قرار دهد.

۱-۴٫ اهداف پژوهش

    1. مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک و بازی‌درمانی کودک محور در کاهش علائم اختلالات اضطرابی کودکان دبستانی

    1. مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک و بازی‌درمانی کودک محور در کاهش افسردگی کودکان دبستانی

  1. مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک و بازی‌درمانی کودک محور در بهبود خودکارآمدی والدین کودکان دبستانی

۱-۵٫ پرسش‌های پژوهش

    1. اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک و بازی‌درمانی کودک محور در علائم اختلالات اضطرابی کودکان دبستانی چگونه است؟

    1. اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک و بازی‌درمانی کودک محور در افسردگی کودکان دبستانی چگونه است؟

  1. اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک و بازی‌درمانی کودک محور در خودکارآمدی والدین کودکان دبستانی چگونه است؟

۱-۶٫ فرضیه‌‌های پژوهش

    1. اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک و بازی‌درمانی کودک محور در کاهش علائم اختلالات اضطرابی کودکان متفاوت است.

    1. اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک و بازی‌درمانی کودک محور در کاهش افسردگی کودکان متفاوت است.

  1. اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک و بازی‌درمانی کودک محور در بهبود خودکارآمدی والدین کودکان مشکل دار متفاوت است.

۱-۷٫ تعاریف عملیاتی متغیرها

علائم اختلالات اضطرابی: در تحقیق حاضر منظور از علائم اختلالات اضطرابی نمره‌ای است که آزمودنی در آزمون غربالگری اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب دوره کودکی (بریمایر و همکاران،۱۹۹۹) به دست می‌آورد.

افسردگی: در تحقیق حاضر منظور از علائم افسردگی نمره‌ای است که آزمودنی در مقیاس افسردگی کودکان (کواکس،۱۹۸۱) به دست می‌آورد.

خودکارآمدی والدینی: در تحقیق حاضر منظور از خودکارآمدی والدینی نمره‌ای است که آزمودنی در مقیاس خودکارآمدی والدینی (جانستون و ماش،۱۹۸۹) به دست می‌آورد.

بازی‌درمانی کودک‌محور: در تحقیق حاضر منظور از بازی‌درمانی کودک‌محور، درمان مبتنی بر فعالیت‌های بازی‌محور کودک است که شامل جلسات بازی‌درمانی تعاملی بین مربی/درمانگر و کودک است. هدف تغییر فرایندهای رشدی شامل تمرکز، توجه و جذب و علاقه‌مند شدن، ارتباط هدفمند با دیگران با بهره گرفتن از ژست‌ها (اشارات بدنی)، سمبل‌ها و ایده ها برای شکل دادن به حسی از خود به عنوان فردی هدفمند و تعاملی است. در این پژوهش برای بازی‌درمانی ۸ جلسه ۴۵ دقیقه‌ای در نظر گرفته‌شده است.

۲-۱٫ موضع‌گیری‌های نظری پیرامون اضطراب کودکان

فصل دوم

ادبیات و پیشینه تحقیق

اصطلاح اضطراب نحستین بار در قرن هجدهم توسط پزشک اسکاتلندی، ویلیام کولن به کار برده شده بود و یک اختلال عصب شناختی را که به انواع متعددی از اختلال های رفتاری منجر می شد، مشخص می‌کرد (ساراسون،۱۳۹۰). در خلال قرن نوزدهم کسانی را که به رغم سلامت ظاهری جسمانی، دارای رفتارهای انعطاف ناپذیر و خود تخریب‌گر بودند، با عنوان “روان آزرده” متمایز می‌کردند و اینگونه تصور می شد که این اشخاص از اختلال ناشناخته ای رنج می بردند (هلر،۱۳۸۹).

سپس در جریان سال های پایانی قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم، دیدگاه مبتنی بر پدیدآیی زیست شناختی روان آزردگی، جای خود را به دیدگاه فرویدی مبتنی بر پدیدآیی روانشناختی داد. فروید اصطلاح روان‌آزردگی را به معنای دیگری به کار برد و بر این نکته تأکید کرد که این اختلال از علل جسمانی ناشی نمی‌شود، بلکه ریشه در اضطراب دارد (اگل،۲۰۰۹).

در دهه های اخیر نظریه‌پردازان مختلف و بخصوص نظریه پردازان رفتاری نگر، به مخالفت با این دیدگاه پرداخته‌اند. انتقاد اصلی آن‌ ها متوجه این نکته است که روان آزردگی به گستره ای وسیع‌تر از آنچه در وضع کنونی، تحت عنوان اختلال های اضطرابی مشخص می شود، پوشش می‌دهد و ‌بنابرین‏ اضطراب را نمی‌توان در قلمرو آنچه تحت عنوان روان آزردگی مشخص می‌شود، محدود کرد (سادوک و سادوک،۱۳۹۱).

۲-۱-۱٫ ماهیت و تعریف اضطراب

اضطراب شامل احساس عدم اطمینان، درماندگى و برانگیختگى فیزیولوژیکى است. به طور کلى اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسى است که با یک یا چند حس جسمى مانند احساس خالى شدن سر دل، تنگى قفسه سینه، طپش قلب، تعریق، سردرد و غیره همراه است. اضطراب‌ عبارت‌ است‌ از یک‌ احساس‌ ناراحت‌کننده‌ و مبهم‌ ترس، وحشت‌، یا خطر با منشاء‌ ناشناخته‌ که‌ بر فرد مستولی‌ می‌گردد. برای‌ بعضی‌ از افراد این‌ حالت‌ ممکن‌ است‌ ناگهانی‌ روی‌ دهد و بر طرف‌ شود، اما برای‌ بعضی‌ دیگر این‌ حالت‌ به‌ صورت‌ مزمن‌ در می‌آید. بر اساس نظریه تحلیل روانی مهمترین عاملی که علت تمام بیماری‌های روانی محسوب می شود، اضطراب است (سادوک و سادوک،۱۳۹۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...