۲-۱۲-۵-نظریه پردازش دوگانه

رویکرد نسبتاً متفاوت در تبیین PTSD، رویکرد پردازش دوگانه[۷۶] است که اعتقاد دارد، PTSD نوعی اختلال هیبرید(hybrid) است که در آن دو نظام حافظه جداگانه نقش دارند. نظام «حافظه قابل دسترسی شفاهی» VAM [۷۷] خاطرات مربوط به آسیب را، که در زمان وقوع آن به طور ناخودآگاه پردازش می­شوند. ثبت می­ کند، خاطراتی که فرد می ­تواند آن ها را به صورت شفاهی یا کتبی بیان کند. این خاطرات ماهیت داستانی دارند و محتوای آن ها، در واقع، اطلاعات درباره رویداد، محیط و ارزیابی­های شخصی از تجربه فرد است. این اطلاعات با سایر خاطرات اتوبیوگرافیک ادغام می­شوند و به آسانی می ­توان آن ها را بازیابی کرد. نظام «حافظه قابل دسترس موقعیتی» (SAM)[78]، درباره آسیب اطلاعاتی را ضبط می­ کند که بیش از حد کوتاه بوده و به همین دلیل فرد نتوانسته است آن ها را متوجه شود یا آگاهانه آن ها را پردازش کند. این اطلاعات بیشتر راجع به صداها، تصاویر، و واکنش­های بسیار شدید بدنی در رابطه با آسیب است. نظام SAM از کد شفاهی استفاده نمی­کند و به همین دلیل بازگویی خاطرات آن به دیگران بسیار مشکل است و الزاماًً با دانش اتوبیوگرافیک ادغام نشده­اند. یادآوری خاطرات SAM در اث محرک های مشابه در محیط آغاز می­ شود، یعنی خاطرات SAM از طریق موقعیت­های خاص قابل دسترس است. خاطرات SAM چون بسیار دقیق و انباشته از هیجان است و الزاماًً با دانش اتوبیوگرافیک ادغام نشده، بازیابی آن ها می ­تواند به فرد این احساس را بدهد که ناگهان رویدادی را دوباره تجربه می­ کند. به همین دلیل، گفته می­ شود که پس نگری­ها و کابوس­های مربوط به آسیب، محصول نظام SAM است. در بعضی تجربه ­های دیگر، فرد، بدون آنکه بخواهد، آسیب را به یاد ‌می‌آورد و در عین حال آگاه است و می­داند چیزی را به یاد می آورد که در گذشته روی داده است. این نوع تجربه­ها احتمالاً از آن دسته خاطرات SAM نشأت می­ گیرند که تا حدی با دانش اتوبیوگرافیک ادغام ‌شده‌اند. لازم به توضیح است که منظور از حافظه اتوبیوگرافیک توانایی یاد آوردن دانش خود از گذشته و ایجاد خاطراتی دقیق و مشخص از یک رویداد است. (حافظه اتوبیوگرافیک یا حافظه رویدادی یعنی یادآوری رویدادهایی که شخصاً ناظر آن بوده­ایم).

شواهد نوروپسیکولوژیک زیادی وجود دارند که وجود دو نظام جداگانه از حافظه، و ارتباط آن ها با مرکزی در مغز و در رابطه با ترس (بادامه)، را تأیید ‌می‌کنند. همچنین، شواهدی وجود دارند که با پیشگویی­های نظری پردازش دوگانه همسانی دارند. برای مثال، نشان داده شده است که افراد مبتلا به PTSD، به هنگام توصیف خاطرات خود، دوره ­های پس نگری را با استفاده زیاد از جزئیات، مخصوصاً جزئیات ادراکی، با ذکر بیشتر «مرگ» استفاده زیاد از زمان حال، و ذکر بیشتر ترس، درماندگی و وحشت، توضیح می‌دهند. در مقابل، این افراد خاطرات عادی را با ذکر بیشتر هیجانات ثانویه، مثل احساس گناه، و خشم بر زبان می ­آورند. یافته­ ها این نگرش­ را تأیید ‌می‌کنند که پس‌نگری‌ها، نتیجه اطلاعات حسی، واکنشی و ذخیره شده در نظام SAM است(گنجی،۱۳۸۹).

۲-۱۳-حساسیت اضطرابی

عامل آسیب‌ پذیری ‌در مورد اضطراب و اختلال‌های اضطرابی که امروزه توجه علمی بسیاری به سوی آن معطوف شده است. حساسیت اضطرابی است، این سازه در دو دهه قبل ‌در مورد روش‌شناسی، ارزیابی و درمان اختلالات اضطرابی توجه گسترده ای به دست آورده است (تیلور[۷۹]، ۱۹۹۹).

به نظر می‌رسد حساسیت اضطرابی از جمله متغیرهای واسطه‌ای مهم میان استرس و بیماری باشد. فرض بر این است که حساسیت اضطرابی یک متغیر گرایشی با ثبات است که نشان دهنده میل به تفسیر پیامدهای جسمانی، روانشناختی و اجتماعی تجارب اضطرابی به عنوان اموری آزارنده و خطرناک است (ریس و مک نالی[۸۰]، ۱۹۸۵). مطالعات نشان داده است که حساسیت اضطرابی احتمال توسعه اضطراب مرضی را افزایش می‌دهد و به عنوان یک عامل خطر در این زمینه عمل می‌کند. مدل‌های نظری اخیر تأکید بیشتری بر اهمیت نحوه برخورد افراد با تجربه های اضطراب‌آور دارند (مک نالی، ۲۰۰۲). افراد دارای حساسیت اضطرابی بالا اغلب اوقات به نشانه های اضطراب‌آور به طور منفی واکنش نشان می‌دهند. در حالی که افراد دارای حساسیت اضطرابی پایین اگر چه ممکن است این نشانه ها را به عنوان اموری ناخوشایند تجربه کنند، اما آن‌ ها را تهدید‌آمیز تلقی نمی‌کنند (مک نالی، ۱۹۹۹). شخص دارای حساسیت اضطرابی بالا نه فقط رویدادهای استرس‌زا، بلکه رویدادهای نسبتاً عادی را نیز فاجعه‌آمیز تلقی می‌کند، در حالی که فرد دارای حساسیت اضطراب پایین این وقایع را ناخوشایند تلقی کرده اما ‌در مورد آن فاجعه‌سازی نمی‌کند. ‌بنابرین‏، می‌توان نتیجه گرفت که ارزیابی فرد از یک رویداد استرس‌آمیز در نتایج بعدی آن نقشی تعیین کننده دارد. یک رویداد خاص را هر فرد به اشکال متفاوتی ادراک می‌کنند و این امر بسته به ارزیابی آن‌ ها از موقعیت مورد نظر است و به نظر می‌رسد که حساسیت اضطرابی این ارزیابی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. بر همین اساس، بررسی‌های متعددی نشان می‌دهد که حساسیت اضطرابی یک عامل آسیب‌پذیری مهم در ایجاد و تداوم اختلالات روانی باشد (مک کابی[۸۱]، ۱۹۹۹؛ تیلور و همکاران، ۱۹۹۶؛ کاکس[۸۲] و همکاران، ۲۰۰۱).

همچنین تحقیقات موجود نشان می‌دهد که حساسیت اضطرابی ممکن است به عنوان یک عامل خطر برای اختلالات اضطرابی مطرح باشد (زولنسکی، اشمیت و کیاف[۸۳]، ۲۰۰۶).

از جمله تعاریفی که از حساسیت اضطرابی بیان شده است می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

    • حساسیت اضطرابی به ترس از احساسات مرتبط با اضطراب یا نشانه های اضطرابی اشاره دارد و از این عقیده ناشی می‌شود که این نشانه ها پیامدهای بالقوه آسیب‌زای اجتماعی، روانشناختی و جسمانی دارند (ریس و مک نالی، ۱۹۸۵).

    • حساسیت اضطرابی یک متغیر شناختی تفاوت‌های فردی است که به وسیله ترس از احساسات اضطرابی (ترس از ترس) مشخص می‌شود و نشان دهنده گرایش به فاجعه‌سازی در رابطه با پیامدهای چنین احساساتی است (استوارت، تیلور و باکر[۸۴]، ۱۹۹۸).
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...