معنوی هر چند در دو حوزه محدود به حق سرپرستی و حق احترام به اثر اشاره نموده است. با این وجود حقوق معنوی در صورتی حمایت خواهد شد که به شهرت و اعتبار پدیدآورنده لطمه ای وارد آمده باشد. در نتیجه کنوانسیون برن با در نظر گرفتن حمایت حداقلی در حمایت از آثار ادبی و هنری در سطح بین المللی و هم به لحاظ تعداد کشورهای عضو از اهمیت بسیاری در زمینه حق مولف (کپی رایت) برخوردار است.
سال ۱۹۰۸ میلادی همزمان با بازنگری کنوانسیون در برلین به پیشنهاد فرانسه حمایت از آثار سینمایی مطرح شد ، گرچه این پیشنهاد را سازندگان آثار سینمایی مطرح نکرده ، بلکه در آغاز نویسندگان نمایشنامه بواسطه استفاده از کل اثرشان در فیلم خواستار حق قانونی خویش شدند ، نهایتاً با بررسی های دقیق حمایت از آثار سینمایی و کارهای مرتبط با آن در زمینه مکان حمایت (بند اول ماده ۴) ، زمان و مدت حمایت (بند دوم ماده ۷) ، حقوق مادی (ماده ۱۴، ۱۴ و ۱۱ مکرر) ، حقوق معنوی (ماده ۱۵،۶ مکرر) در کنوانسیون گنجانده شد.[۴۴]واضح است که به حمایت از آثار تلویزیونی در کنار آثار سینمایی اشاره نشده باشد ، به دلیل آنکه تلویزیون تا آن زمان هنوز اختراع نشده بوده که آثار پخش شده از آن بخواهد مورد حمایت قرار بگیرد. با این وجود شباهت هایی که در ساخت اثر سینمایی و تلویزیونی از حیث نحوه تهیه و تولید وجود دارد و نیز به دلیل تمثیلی بودن ماده ۲ کنوانسیون برن در مقام بیان آثار قابل حمایت می توان ، تلویحاً آثار تلویزیونی را نیز قابل حمایت دانست. از طرف دیگر در بازنگری بعدی کنوانسیون در سال ۱۹۲۸ میلادی در رم ، به پیشنهاد فرانسه حمایت از سیستم پخش رادیویی مطرح شد. ناگفته نماند ، کشور انگلستان اولین کشوری است که حمایت از پخش رادیویی را در قالب قانون کپی رایت خود مقرر کرده است.[۴۵] در این زمان پخش بوسیله دستگاه رادیو (پخش صدا) رواج یافته بود ، اما پخش بوسیله دستگاه تلویزیون (پخش همزمان صدا و تصویر ) روزهای آغازین خود را طی می کرد. در نتیجه ابراز نگرانی از تضییع حقوق مولفان بواسطه پخش آثارشان از وسایل ارتباط جمعی ، حق مادی دیگری برای پدیدآورنده به دلیل پخش اولیه[۴۶] و یا پخش مجدد[۴۷] اثرش در قالب آگهی، صدا یا تصویر در ماده ۱۱ کنوانسیون تعبیه شد. بنابراین کنوانسیون برن علاوه بر حمایت از آثار سینمایی و تلویحاً آثار تلویزیونی به عنوان اثر ادبی و هنری ، برای کلیه آثار قابل حمایت حق مادی پخش از رادیو یا تلویزیون را در نظر گرفته است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

علاوه بر کنوانسیون برن ، « کنوانسیون جهانی کپی رایت »[۴۸]نیز در زمینه حقوق مولف در سال ۱۹۵۲ میلادی تحت نظر سازمان آموزش ، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد یونسکو و تشویق ایالت متحده آمریکا در ژنو برگزار شد که در سال ۱۹۵۵ میلادی جنبه اجرایی به خود گرفت. حمایت همه جانبه از پدیدآورنده به موجب کنوانسیون برن و عدم تامین خواسته های کشورهای در حال توسعه که نیازمند ترجمه آثار فکری و پخش برنامه های رادیویی و تلویزیونی کشورهای پیشرفته بودند و در عین حال قادر به پرداخت هزینه های سنگین حقوق مادی آن آثار نبودند از یک سو و پذیرش تشریفات در حمایت از آثار ادبی و هنری در کشورهایی مانند آمریکا برخلاف آنچه در کنوانسیون مقرر بود و مدت حمایت محدودتر از کنوانسیون برن از سوی دیگر زمینه تدوین کنوانسیون ژنو را فراهم کرد. این کنوانسیون از این حیث که در مقام بیان آثار قابل حمایت از عباراتی کلی استفاده نموده ، نسبت به کنوانسیون برن برتری دارد ، اما با قراردادن مدت حمایت ۲۵ سال پس از مرگ پدیدآورنده شرایط استفاده از اثر ادبی و هنری را ساده تر نموده است. کنوانسیون ژنو در سال ۱۹۷۱ میلادی مورد اصلاح قرار گرفته و علاوه بر پذیرش حق پخش رادیو و تلویزیونی استفاده از برنامه های علمی و آموزشی رادیو و تلویزیون دیگر کشورها را با کسب اجازه از مرجع صلاحیت دار داخلی مجاز دانست.
ب)کنوانسیون رم[۴۹]- علی رغم تلاش های صورت گرفته در تدوین کنوانسیون برن و بازنگری های پی در پی آن جهت حمایت از همه نوع اثر ادبی و هنری ، برخی آثار به دلیل ماهیت متفاوت خود از این حمایت برخوردار نشده اند. زیرا ویژگی های خاص آثار حق مولف همچون اصالت و خلاقیت را دارا نبوده ، بلکه تنها تکنولوژی و سیستم های فنی بودند که به ضبط و پخش آثار حق مولف کمک می کردند. از طرف دیگر به دلیل اینکه هدف از خلق آثار ادبی و هنری آن بوده که به منصه ظهور رسیده و در دسترس عموم قرار بگیرند ، قاعدتاً نمی شد ، این فناوری ها را نادیده گرفت و از آن ها حمایت نکرد. به همین دلیل در بازنگری کنوانسیون برن در سال ۱۹۴۸ میلادی در بروکسل بر ضرورت حمایت از اجراکنندگان[۵۰]، تولید کنندگان آثار صوتی[۵۱]، سازمان های پخش[۵۲] تاکید شد ، هر چند نتیجه ای درپی نداشت ، اما بعد از آن حمایت از این سه گروه شکل جدی تری به خود گرفت. تا اینکه پیش نویس کنوانسیون رم توسط یونسکو ، دفتر اتحادیه برن و سازمان بین المللی کار تهیه شده و پس از بررسی های لازم در سال ۱۹۶۱ میلادی تحت عنوان «کنوانسیون حمایت از اجراکنندگان ، تولید کنندگان آثار صوتی و سازمان های پخش» در رم به تصویب رسید. کنوانسیون مذکور ، کنوانسیونی پیشرو محسوب می شود ، زیرا برخلاف سایر کنوانسیون های بین المللی که به جهت هماهنگ سازی قوانین ملی شکل گرفتند، کنوانسیون رم تلاشی بود ، برای تامین مقررات بین المللی درزمینه های جدیدی که تنها چندکشور محدود آن را قبول داشتند و غالب کشورها برای عضویت در کنوانسیون رم اقدام به تدوین قوانین ملی در زمینه حقوق مرتبط نمودند.[۵۳] از ویژگی های کنوانسیون رم در جهت حمایت از سه دسته آثار دارای حقوق مرتبط (مجاور) و همچنین مقایسه آن با کنوانسیون برن می توان به موارد زیر اشاره کرد :
اول آنکه به موجب ماده ۱ کنوانسیون رم[۵۴] که تحت عنوان اصل حفاظتی نیز از آن یاد می شود ؛ اعضای کنوانسیون رم نباید حقوق شناخته شده برای آثار ادبی و هنری تحت عنوان حق مولف را مورد تعرض قرار دهند. زیرا از یک طرف شرط الحاق به کنوانسیون رم ، پیوستن به کنوانسیون برن یا ژنو در زمینه حق مولف می باشد. از طرف دیگر حقوق مرتبط زمانی قابل حمایت می باشند که اثر ادبی و هنری قبلاً شناسایی شده باشد. در نتیجه هیچ یک از مقررات کنوانسیون نباید به گونه ای تفسیر شوند که به حمایت از اثر اولیه آسیبی وارد نماید.
دوم آنکه در ماده ۲ کنوانسیون رم رعایت اصل رفتار ملی همچون کنوانسیون برن پیش بینی شده و حتی در تعریف رفتار ملی آمده ؛ « رفتار پذیرفته شده بوسیله قانون داخلی کشور عضو کنوانسیون رم نسبت به آثار سایر کشورهای عضو»[۵۵]بنابراین اعضاء مکلف هستند علاوه بر حقوق انحصاری اعطاء شده بوسیله این معاهده و حق اجرت منصفانه ، حقوق اعطایی خود را نیز به اتباع کشورهای عضو اعطاء نمایند. همچنین برخلاف کنوانسیون برن ، در کنوانسیون رم رعایت حقوق معنوی همچون رعایت نام و تمامیت اثر مورد اشاره قرار نگرفته و تنها حقوق مادی آثار مورد حمایت قرار گرفته است.
سوم آنکه فارغ از اینکه کنوانسیون رم نسبت به کنوانسیون برن از آثار محدودتری حمایت می کند ، ماده ۳ کنوانسیون تنها سه گروه اجراکنندگان ، تولید کنندگان آثار صوتی ، سازمان های پخش را مورد حمایت حقوق مرتبط قرار می دهد. اگر چه برخی کشورها در قوانین داخلی خود آثار دیگری را نیز در زمره حقوق مرتبط مورد حمایت قرار می دهند ، برای مثال در قانون مالکیت فکری فرانسه تولید کنندگان آثار تصویری (ویدئوگرام) و در قانون مالکیت فکری آلمان پایگاه های داده ، آثار عکاسی علاوه بر سه گروه اصلی مورد حمایت در کنوانسیون مورد حمایت حقوق مرتبط قرار می گیرند. البته در مقابل کشورهای دارای حقوق کامن لا مانند انگلستان این آثار را نیز به موجب حقوق کپی رایت مورد حمایت قرار می دهند ، بدین تعبیر که بین حقوق مولف و حقوق مرتبط تفکیکی قائل نشده و هر دو گروه از حقوق را به موجب کپی رایت مورد بررسی قرار می دهند. در نهایت برخی کشورها مانند ایران حقوق مرتبط را به صراحت مورد حمایت قرار نداده و حمایت از اشخاص موضوع این حقوق منوط به قواعد عام مسولیت مدنی و حقوق قراردادها می باشد.[۵۶]
پنجم آنکه ماده ۱۱ کنوانسیون رم [۵۷]در رابطه با آثار صوتی قائل به رعایت تشریفات شده و حمایت از اثر صوتی منوط به درج علامت p همراه با سال و تاریخ اولین انتشار بر روی اثر شده است.از طرف دیگرمدت حمایت از حقوق مرتبط پیش بینی شده در کنوانسیون رم ۲۰ سال پس از اجرا یا تثبیت (ضبط) یا پخش در نظر گرفته شده است. در حالی که حداقل مدت حمایت از حقوق مولف آثار ادبی و هنری طبق کنوانسیون برن تا ۵۰ سال پس از مرگ پدیدآورنده و نسبت به آثار سینمایی ۵۰ سال از زمان ساخت یا انتشار اثر در نظر گرفته می شود.
حمایت کوتاه کنوانسیون رم از تولید کنندگان آثار صوتی و عدم حمایت از سیستم های پخش بدون سیم از یک سو و پیشرفت تکنولوژی مربوط به ضبط آثار صوتی و سیستم های پخش بدون سیم از سوی دیگر موجبات انعقاد دو کنوانسیون در این زمینه یعنی « کنوانسیون حمایت از تولید کنندگان آثار صوتی در مقابل تکثیر غیر مجاز»[۵۸]در سال ۱۹۷۱ در ژنو و « کنوانسیون مربوط به توزیع سیگنال های حامل برنامه که با ماهواره مخابره می شوند.»[۵۹] در سال ۱۹۷۴ در بروکسل گردید. آخرین مقرره در این زمینه
« معاهده راجع به اجراها و آثار صوتی»[۶۰] بود که در سال ۱۹۹۶ در ژنو تصویب شد و از ویژگی های مهم آن می توان به حمایت از اجراها و آثار صوتی در فضای مجازی و پذیرش حقوق معنوی برای اجراکنندگان و افزایش مدت حمایت آثار صوتی از ۲۰ سال به ۵۰ سال اشاره کرد.
با بیان این مقدمه در باب کنوانسیون های مربوط به حقوق مرتبط ، نمی توان رابطه سه گروه حقوق مرتبط یعنی اجراکنندگان ، تولید کنندگان آثار صوتی و سازمان های پخش را با آثار تلویزیونی نادیده گرفت. زیرا اجراکنندگان از طریق اجرای آثار ادبی و هنری کسب درآمد می کنند و این درآمد خود از طریق تولید کنندگان آثار صوتی و سازمان های پخش حاصل می شود. تولید کنندگان آثار صوتی نیز از یک طرف به اجراکنندگان برای ضبط آثار ادبی و هنری نیازمند هستند و از طرف دیگر به سازمان های پخش برای انتشار و تبلیغات و معرفی اثر خود نیاز دارند. نهایتاً سازمان های پخش برای تنظیم و تهیه برنامه های خود جهت پخش از رادیو و تلویزیون به اجراکنندگان و تولید کنندگان آثار صوتی نیازمند هستند. به بیان واضح تر سازمان پخش به عنوان منشاء پخش اثر تلویزیونی علاوه بر ارتباط مستقیم با دیگر آثار حقوق مرتبط یعنی اجرای اجراکنندگان و اثر صوتی تولید کنندگان ، از همین طریق ارتباطی غیر مستقیم با آثار ادبی و هنری موجد حق مولف خواهد داشت. در این میان نباید سازمان های پخش و حقوق و تکالیف آن در برابر پخش آثار رادیویی و تلویزیونی را نادیده گرفت.
ج) موافقت نامه تریپس[۶۱]- به طور کلی سه تحول عمده موجب شد تا برخی کشورهای عضو پیمان گات (راجع به تجارت بین المللی) ضرورت برپایی دور جدیدی از مذاکرات را احساس کنند : اول ضعف مقررات پیمان گات در دو بخش مهم تجارت یعنی کشاورزی و منسوجات دوم ناظر بودن قواعد و مقررات گات صرفاً بر کالاها نه خدمات و سوم اجرای غیر موثر قواعد ملی در حمایت از حقوق مالکیت فکری از حیث عدم یکپارچگی قواعد آن در کشورها که خود منجر به رشد تجارت کالاهای تقلبی شده بود. این تحولات در نهایت منجر به برگزاری دور اروگوئه شد ، که قرار بود چهار سال به طول انجامد ، اما پس از۷ سال و به طور رسمی به پیمان مراکش منتهی شد. از مهم ترین نتایج این مذاکرات تاسیس سازمان تجارت جهانی ، بهبود تجارت کالا و خدمات و یک موافقتنامه راجع به جنبه های تجاری حقوق مالکیت فکری بود. موافقتنامه تریپس هم به لحاظ فنی و هم به لحاظ سیاسی یکی از بحث انگیزترین موضوعات دستور کار دور اروگوئه بوده است. زیرا به همان اندازه که کشورهای توسعه یافته مانند آمریکا ، خواستار اعمال حمایت حقوق مالکیت فکری در نظام تجارت جهانی بودند ، کشورهای در حال توسعه نگران افزایش قیمت ها و عدم دسترسی به کالاهای موجد مالکیت فکری بودند.[۶۲]هدف از انعقاد موافقت نامه تریپس در مقدمه آن بدین شکل بیان شده است : « به منظور کاهش انحرافات و موانع در تجارت بین الملل و احساس نیاز به افزایش موثر حمایت از حقوق مالکیت فکری و جلوگیری از اینکه تدابیر و تشریفات اعمال این حقوق خود تبدیل به مانعی بر سر راه تجارت مشروع نشود ، باید موضوع حقوق مالکیت فکری در رابطه با جنبه های تجاری مطمح نظر قرار بگیرد. »[۶۳] بدین ترتیب از جمله ویژگی ها و اصول حاکم بر موافقتنامه تریپس به عنوان یکی از جامع ترین اسناد بین المللی در خصوص مالکیت فکری می توان به موارد ذیل اشاره کرد :
اول آنکه موافقتنامه تریپس تمام حوزه های مالکیت فکری اعم از حق مولف ، حقوق مرتبط ، پایگاه های داده ، برنامه های رایانه ای و مالکیت صنعتی و تجاری را مورد حمایت قرار می دهد. لیکن در باب حمایت از حقوق مولف ماده ۹ موافقت نامه تریپس دولت های عضو را مکلف نموده تا به مواد ۱ تا ۲۰ کنوانسیون برن نظر داشته و خود را با آن تطبیق دهند. اما در باب حمایت حقوق مرتبط در ماده ۱۴ به کنوانسیون رم ارجاع نشده بلکه حقوق مندرج در این کنوانسیون به شکل مختصر در موافقت نامه بیان شده است. بدین تعبیر که کنوانسیون رم در موافقت نامه تریپس ادغام نشده و تنها در موارد خاصی به آن ارجاع داده شده است.
دوم آنکه نسبت به حقوق معنوی که جزء لاینفک حقوق مولف بوده و در ماده شش مکرر کنوانسیون برن به آن تاکید شده است ، ماده ۹ موافقتنامه مقرر می دارد ؛ کشورهای عضو ملزم به رعایت ماده ۶ مکرر کنوانسیون برن نیستند ، اگرچه ملزم به تطبیق خود با مواد ۱ تا ۲۱ کنوانسیون برن هستند.در توجیه این قسمت از ماده ۹ می توان گفت : سازمان تجارت جهانی به عنوان یکی از سازمان های وابسته به سازمان ملل متحد با هدف مهم تجارت آزاد بین المللی تشکیل شده و به همین دلیل جنبه اقتصادی و تجاری هر معامله در آن پر رنگ تر بوده ، در این صورت واضح است که توجه به حقوق معنوی این هدف مهم را تحت الشعاع قرار می دهد. در نتیجه حقوق معنوی در موافقت نامه تریپس به رسمیت شناخته نشده است.[۶۴]
سوم آنکه طرح حق مولف در موافقتنامه موجب هماهنگی هر چه بیشتر حقوق مولف و حقوق مرتبط را گشته تا آن جایی که به موجب بند ۵ ماده ۱۴ مدت حمایت یکسانی برای هر دو دسته از حقوق در نظر گرفته شده، اگر چه نسبت به حق مولف همان مدت مورد نظر کنوانسیون برن است. اما مدت حمایت کنوانسیون رم از حقوق مرتبط از ۲۰ سال به ۵۰ سال افزایش یافته است. دیگر آنکه موافقتنامه تریپس در زمینه سازو کارهای اجرای حقوق مالکیت فکری و نظام حل و فصل اختلافات حتی نسبت به کنوانسیون های تخصصی حقوق مالکیت فکری مقررات جامع تر و بهتری وضع نموده است.
چهارم آنکه قاعده رفتار ملی که پیش از این در کنوانسیون برن و رم از آن صحبت شد ، در بند ۴ ماده ۳ موافقتنامه تریپس نیز پذیرفته شده است. اما قاعده ی دیگری نیز در موافقتنامه پیش بینی شده که در مقایسه با سایر مقررات بین المللی در زمینه حقوق مولف ، مبحثی جدید است. آن هم درج شرط یا اصل کشورهای کامله الوداد[۶۵] در ماده ۴ موافقتنامه است ، هر چند نمی توان این اصل را به صورت مطلق مجری دانست و استثنائات زیادی بر آن وارد شده است.[۶۶]
بنابراین نسبت موافقت نامه تریپس با دو کنوانسیون برن و رم را در خصوص کپى رایت و حقوق مرتبط مى توان چنین تحلیل کرد که امضاکنندگان موافقت نامه همچنان به مفاد دو کنوانسیون برن و رم پای بند بوده ، اگر چهشرط قبول این موافقت نامه ، عضویت در کنوانسیون برن نیست; ولى به موجب ماده ۹ آن، امضاکنندگان ملزم به تعهدات کنوانسیون برن هستند ، به جزءآنچه در ماده ۶ مکرر بیان شده یعنی حقوق معنوى مؤلف. از طرف دیگر برخلاف کنوانسیون برن ، کنوانسیون رم در موافقت نامه تریپس ادغام نشده و تنها در موارد خاصى به آن ارجاع داده شده است. بنابریان در این موافقت نامه نیز نسبت به آثار تلویزیونی به صورت واضح سخنی به میان نیامده ، زیرا در رابطه با آثار قابل حمایت به کنوانسیون برن و رم ارجاع شده است.موافقت نامه ترپیس در چند زمینه نسبت به کنوانسیون رم و برن بهتر عمل نموده است از جمله :حقوق ناشى از کپى رایت را افزایش داده وصاحبان آثار یعنى صاحبان برنامه هاى کامپیوترى ، صاحبان آثار سینمایى و صاحبان آثار صوتی یا وارثان آنها مى توانند اصل یا کپى آثار خود را اجاره تجارتى دهند یا از اجاره دادن آن جلوگیرى کنند.
در نتیجه شباهت میان آثار سینمایی و تلویزیونی می توان حق اجاره تجارتی برای این آثار نیز در نظر گرفت. از طرف دیگر مدت حمایت از اجراکنندگان و تولید کنندگان آثار صوتی همانند آثار حقوق مولف به ۵۰ سال از تاریخ اولین اجرا یا ضبط افزایش یافته ، این در حالی است که در مورد سازمان های پخش نسبت به آثار رادیویی و تلویزیونی همان مدت حمایت ۲۰ سال از زمان پخش قابل اعمال می باشد. بنابراین اگر اجرا یا اثر صوتی به سازمان پخش واگذار شود ، تنها برای ۲۰ سال مورد حمایت قرار خواهد گرفت. اصولاً و بر طبق آنچه در کنوانسیون برن آمده مولف تنها می تواند شخص حقیقی باشد ، این در حالی است که با بررسی مواد موافقت نامه تریپس می توان گفت : مولف اعم از شخص حقیقی و حقوقی است. نکته حائز اهمیت دیگر آن است که سازمان های پخش به موجب موافقت نامه حق ممانعت از پخش یا پخش مجدد برنامه های تلویزیونی خویش به عموم از طریق ابزار اعم از بی سیم و با سیم را دارا هستند و این در حالی است که در کنوانسیون رم تنها به ممانعت از پخش بوسیله ابزار با سیم اشاره شده است.[۶۷] بنا بر همین مقررات جدید موافقت نامه تریپس نسبت به آثار تلویزیونی چه از حیث حق مولف و چه از حیث حقوق مرتبط قابل بررسی و توجه است.
بند سوم ) در دکترین و رویه قضایی
قوانین داخلی و بین المللی راجع به حقوق مالکیت فکری نسبت به سایر شاخه های حقوق مبحثی جدید می باشد ، زیرا اگر چه نویسندگان ، شعرا و به معنای اعم کلمه هنرمندان استفاده از آثار ادبی و هنری بدون مجوز پدیدآورنده را مذموم می دانستند ، اما جنبه قانونی و آمرانه این مقررات از عمر طولانی برخوردار نمی باشد. واضح است که رویه قضایی از جهت رسیدگی عملی به مسائل پیش آمده و همچنین پژوهش های تئوریک علمای حقوق در زمینه مالکیت فکری بسیار حائز اهمیت است. بنابراین می توان گفت : رویه قضایی و دکترین در کنار عرف نقش شالوده و مبنا را در تدوین مقررات مالکیت فکری همانند دیگر گرایش های حقوق بر عهده دارند. در همین راستا قوانین مالکیت فکری انگلستان و علی الخصوص فرانسه ( به عنوان اولین تدوین کنندگان قانون مالکیت فکری ) به طرز قابل توجهی پیشرفت قانون گذاری در زمینه حق مولف و حقوق مرتبط را مدیون رویه قضایی و دکترین می باشند. بی شک به همین دلیل در تدوین قوانین بین المللی نیز بسیار اثرگذار بوده اند. نباید این نکته را از یاد برد که حتی پس از تصویب قوانین و مقررات در زمینه مالکیت فکری ، رویه قضایی و دکترین ضمن تحلیل ضوابط کلی و عمومی مالکیت فکری نسبت به کلیه آثار ، باید در زمینه هر یک از موضوعات متنوع این نوع مالکیت مطالعه عمیق و بررسی دقیق فنی و حقوقی به صورت کاملاً جداگانه به عمل آورده و در صورت لزوم زمینه را برای تدوین قوانین جامع تر فراهم سازند ، زیرا قوانین هر چه کامل باشند ، با توجه به توسعه روزافزون تکنو لوژی باز هم نیاز به بازنگری و اصلاح جهت شمول کلیه آثار قابل حمایت خواهد داشت.
در زمینه حمایت ازآثار سمعی و بصری و خاصه آثار تلویزیونی؛ رویه قضایی و دکترین کشور فرانسه سر آمد است ، همان گونه که منشاء بسیاری از قوانین دیگر این کشور را می بایست ، در رویه قضایی پویا و نظرات مفسران حقوقی جست و جو کرد. بنابراین می توان اولین تلاش ها برای حمایت فیلم به عنوان اثری ادبی و هنری و نه اثری صرفاً فنی، مولفان مفروض فیلم و حتی حمایت از بازیگران و لزوم ذکر نام آن ها در آثار و در نهایت مدت حمایت از آثار و بسیاری از تحولات مثبت دیگر در این زمینه را در رویه قضایی و نظریه علمای حقوق فرانسه یافت. البته این تحولات داخلی به سبب پیشنهاد دولت فرانسه دراصلاح کنوانسیون برن نیز موثر بوده است. حقوق کشور انگلستان به عنوان یکی از بارزترین کشورهای نظام کامن لا بیشتر بر رویه قضایی استوار بوده و توجه به آراء قضات در مسائل مشابه یکی از منابع مهم حقوقی این کشور را تشکیل می دهد. این منبع مهم نسبت به آثار تلویزیونی نیز مجری بوده و نویسندگان و حقوق دانان در نگارش و به بیانی دیگر در تبیین حقوق مالکیت فکری بسیاری از این آراء قضایی را در کتب خود به عنوان مثال و در مقام بیان مورد عملی رسیدگی شده در محاکم بدوی یا عالی بیان می دارند.
در ایران اما شناسایی حقوق مالکیت فکری نسبت به کشورهای اروپایی با تاخیر بیشتری صورت گرفت ، به تبع همین تاخیر رویه قضایی و دکترین رشد چندانی را تجربه ننموده ، به همین دلیل اگر چه در زمینه مالکیت صنعتی مجموعه آرای قضایی منتشر شده ، ولی نسبت به مالکیت ادبی وهنری اساساً رویه قضایی منتشر نشده است. ادبیات حقوقی کشور یعنی دکترین نیز همانند عرف و رویه قضایی در این زمینه ناچیز است ، با این وجود در چند سال اخیر با برگزاری سمینار و کنفرانس های بین المللی این ادبیات در حال گسترش است.[۶۸] با توجه به فقدان رویه قضایی مستند در ایران نسبت به آثار ادبی و هنری قاعدتاً نمی توان در رابطه با آثار تلویزیونی رویه قضایی مکتوبی را مشاهده کرد ، زیرا بدون هیچ دلیل منطقی منتشر نمی شوند. به عنوان نمونه ؛ جدیدترین رای صادره نسبت به یک اثر تلویزیونی با توجه به آنچه در جراید و فضای مجازی آن هم به صورت کاملاً خلاصه آمده را می توان بدین شرح بیان کرد: شهاب الدین موسوی طاهری نویسنده کتاب «یوسف صدیق» به طرفیت فرج الله سلحشور نویسنده ، تهیه کننده و کارگردان مجموعه تلویزیونی یوسف پیامبر شکایتی مبنی بر سرقت ادبی فیلمنامه اثر و طرح داستانی آن و همچنین عدم درج نامش به عنوان نویسنده در اثر نهایی ، در دادگاه ویژه رسیدگی به جرائم کارکنان دولت و رسانه ها مطرح نمود. دادگاه مذکو با ارجاع موضوع به به هیات سه نفره کارشناسی به همراه دو مشاور ؛ نهایتاً در رای خویش متهم را به بیست درصد استفاده غیر مجاز از کتاب «یوسف صدیق » از طریق رونویسی فیلمنامه سریال یوسف پیامبر از مجموعه کتاب و فیملنامه دوجلدی «یوسف صدیق»، طرح ساخت صوتی و تصویری و بیانی فیلم یوسف پیامبر و نهایتاً سه سال حبس و پرداخت یک و نیم میلیارد تومان از محل قرارداد ساخت اثر به شاکی محکوم نمود. البته با تجدیدنظرخواهی فرج الله سلحشور و با بررسی مجدد فیلمنامه و سریال یوسف پیامبر و تطبیق آن با کتاب « یوسف صدیق » حکم به برائت وی صادر شد. [۶۹] واضح است که ارائه این آراء در قالب کتاب مجموعه آرای قضایی یا در کتب نویسندگان کتب حقوق مالکیت فکری در شناسایی هر چه بهتر حقوق مالکیت ادبی و هنری موثر و مفید فایده خواهد بود.
مبحث دوم : مفهوم شناسی
در هر پژوهش حقوقی نخستین و منطقی‌ترین وظیفه قبل از ورود به ماهیت و بررسی آن ارائه تعریفی از موضوع مورد بحث است تا به کمک آن بتوان تمامی مصداق های موجود یا جدید را شناسایی کرد ، در این صورت زمینه برای درک هر چه بهتر موضوع فراهم می شود. با این مقدمه در ابتدای امر مفهوم اثرتلویزیونی به عنوان یکی از آثار قابل حمایت در حقوق مالکیت فکری مطرح شده و سپس در ادامه انواع آثار تلویزیونی با توجه به قواعد و مقررات خاص رسانه تلویزیون مورد تحلیل قرار گرفته و نهایتاً دست اندرکاران ساخت چنین آثاری مورد بررسی قرار می گیرند ، زیرا بحث از حقوق مالکیت ادبی و هنری آثار تلویزیونی از حیث ماهوی و شکلی در فصل های آینده نیازمند توضیح انواع آثار تلویزیونی و شناسایی پدیدآورندگان این آثار خواهد بود. پر واضح است که بیان تعاریف و مفاهیم فوق الذکر موجب می شود تا یک شمای کلی از آثار تلویزیونی ارائه شود.
گفتار اول : مفهوم اثر تلویزیونی
اثر[۷۰] در لغت به معنای نشانه ، علامت باقی مانده از هر چیز ، جای پا ، تالیف ، تصنیف ، دیوان شعر ، کتاب نثر ، آنچه از یک شاعر یا نویسنده به جا می ماند ، کیفیت و حالتی که از فاعل در منفعل گذارده می شود ، آمده است.[۷۱]
در اصطلاح فقهی اثر به معنای باقی مانده چیزی است. نَحنُ نُحیِ المَوتی وَ نَکتُبُ ما قَدُّمُوا اَو آثارَهُم- مراد اعمال و کارها و سنت هایی است که از انسان ها باقی می ماند. (یس آیه ۱۲ ) البته باقی مانده هرچیز متناسب با آن است ، برای مثال اثر هریک از عقد ، ایقاع ، زوجیت ، ملکیت ، احکام وضعی یا تکلیفی مترتب بر آن بوده و اثر متکلم کلام اوست. همچنین در علم درایه به حدیث نیز اثر اطلاق شده است.[۷۲]
قانون گذار ایران در ماده ۱ قانون حمایت از حقوق مولفان ، مصنفان و هنرمندان و در مقام بیان موضوع مورد حمایت در تعریف اثر آورده است : « … به آنچه از راه دانش یا هنر و یا ابتکار پدیدآورندگان پدید می آید ، بدون در نظر گرفتن طریقه یا روشی که در بیان و یا ظهور و یا ایجاد آن به کار رفته اثر اطلاق می شود.» علی رغم آن که در این ماده سعی شده تا اثر به صورت ماحصل فکری پدیدآورنده تعریف شود ، اما بنا به تحلیل یکی از حقوق دانان این تعریف دارای اشکال بوده و جامع و مانع نسیت : جامع نیست ، زیرا اوصاف اصلی و دقیق یک اثر فکری یا ذهنی را بیان نمی کند. مانع نیست ، از این حیث که به دلیل کلی گویی تمامی آثار فکری اعم از اختراعات فنی و صنعتی را در برگرفته و از این حیث مجمل و مبهم است.[۷۳] اما در ماده ۱ پیش نویس لایحه جدید این ایراد برطرف شده و آمده است : « اثر عبارت است از هر گونه آفریده ادبی و هنری که در آن افکار و احساسات به شیوه ی اصیل ارائه شده است. » این ماده با بیان آفریده ادبی و هنری در بادی امر اختراعات فنی و صنعتی را از تعریف خارج نموده ، از طرف دیگر با بیان اصطلاح « شیوه ی اصیل ارائه » در انتهای ماده صراحتاً معیار اصالت را برای اثر تلقی شدن آثار ادبی و هنری که خود مقدمه حمایت مادی و معنوی می باشد ، بیان نموده است.
پس از روشن شدن مفهوم اثر نوبت به تبیین مفهوم اثر تلویزیونی می رسد ؛ در رابطه با مفهوم اثر تلویزیونی در قانون حمایت حقوق مولفان ، مصنفان و هنرمندان تعریفی ارائه نشده و تنها در بند ۳ ماده ۲ قانون مذکور و در مقام بیان آثار قابل حمایت به اثر سمعی و بصری اشاره شده و آمده است : « اثر سمعی و بصری به منظور اجراء در صحنه های نمایش یا پرده سینما یا پخش از رادیو یا تلویزیون که به هر ترتیب نوشته یا ضبط یا نشر شده باشد ، قابل حمایت می باشد. » با این وجود در پیش نویس لایحه جدید بعد از تعریف اثر ، ابتدائاً اثر ادبی[۷۴] تعریف شده و اثر دیداری- شنیداری (ترجمه فارسی اثر سمعی و بصری) از مصادیق آن خارج شده است. اما در بند ۶ ماده ۱ لایحه مذکور به تبعیت از معاهده بین المللی ثبت آثار سمعی و بصری ۱۹۸۹ میلادی[۷۵] در تعریف اثر دیداری – شنیداری آمده است : « اثر دیداری- شنیداری عبارت است از : اثری متشکل از مجموعه ای از تصاویر متوالی و مرتبط به گونه ای که مشاهده آن ها احساس متحرک بودن را در ذهن به وجود آورد ، خواه با صوت همراه باشد یا نباشد.» نکته قابل تامل آنکه در کنوانسیون برن و اصلاحیه های بعدی آن نه تنها به تعریف اثر یا اثر سمعی و بصری اشاره نشده ، بلکه تنها به حمایت از آثار سینمایی و فعالیت های مربوط به آن اشاره شده است. حتی در کنوانسیون رم هم علی رغم حمایت از سازمان های پخش به تعریف آثار قابل پخش ( اعم از رادیویی یا تلویزیونی) اشاره ای نشده است.
با توجه به اینکه یکی از حقوق دانان در تعریف اثر تلویزیونی آورده است : « اثر تلویزیونی مجموعه ای از تصاویر است که براساس قواعد و ویژگی های خاص این رسانه پرداخته شده و یا مورد اقتباس قرار گرفته و در نهایت یک برنامه تلویزیونی را می سازد. »[۷۶] نتیجتاً می توان گفت : اثر تلویزیونی همان برنامه های دیداری و شنیداری است که با روشن شدن تلویزیون بر صفحه آن پدیدار شده و بیینده را وارد دنیای ناشناخته ها می کند. بنابراین آنچه از رسانه تلویزیونی پخش می شود ، برنامه تلویزیونی است که خود ممکن است حاوی یک یا چند اثر تلویزیونی باشد.
گفتار دوم : انواع آثار تلویزیونی
افزایش کانال های تلویزیون سراسری و استانی از یک سو و پخش آثار تلویزیونی در اغلب ساعات شبانه روز و گاهاً در تمام ۲۴ ساعت موجب شده تا آثاری که در قالب برنامه های مختلف از تلویزیون پخش می شوند ، دارای تنوع و گستردگی فراوانی باشند. بدون شک مهم ترین هدف از تولید چنین برنامه هایی جذب مخاطب و اثرگذاری بر رفتارهای اوست ؛ در یک برداشت کلی رسانه ها به خصوص تلویزیون برای رسیدن به هدف مذکور کارکردی ۴ وجهی خواهند داشت :
در بادی امر همان گونه که در مقدمه قانون اساسی آمده است ، برنامه ها و آثار تولیدی می بایست جنبه ارشادی داشته و بیش از پیش بر تحکیم آرمان های اصیل جامعه اسلامی اعم از واجبات و مستبحات بپردازند. دوم آنکه از لحاظ اطلاعاتی با انعکاس رویدادهای داخلی و خارجی و تحلیل اخبار با ارتقای آگاهی عمومی جامعه زمینه را برای برداشت صحیح از وقایع فراهم سازند. سوم آنکه با آموزش های مفید و موثر در زمینه علمی و فرهنگی و هنری در جهت برخورداری بینندگان از آموزش رایگان و سهل الوصول برای افزایش توانمندی ها و نهایتاً ارتقای فرهنگ عمومی گام بردارند. نهایتاً با طراحی برنامه های شاد و تفریحی موجبات ساعاتی خوش را برای بینندگان فراهم سازند.[۷۷] نیل به این کارکرد چهار گانه مستلزم تلاش روز افزون طراحان و برنامه سازان سازمان صدا و سیما برای تولید و پخش برنامه ها است. علی رغم حجم فزاینده برنامه ها می توان با بهره گرفتن از سه معیاری که در ادامه تشریح می گردد ، آن ها را طبقه بندی نمود.
بند اول ) از لحاظ موضوع
اولین معیار برای طبقه بندی آثار تلویزیونی براساس موضوعات و مفاهیم مطرح شده در آن می باشد. البته با توجه به « قانون خط مشی کلی و اصول برنامه سازی سازمان صدا و سیما »که در ۱۷/ ۴/۱۳۶۱ با ۶۵ ماده و۱ تبصره به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید ، اندیشه کلی حاکم بر برنامه های رادیو و تلویزیون مشخص گردید و با توجه به این که در مقدمه قانون اساسی نیز آمده برنامه ها و آثار تولیدی می بایست ، جنبه ارشادی داشته و در راستای پیشرفت جریان انقلاب اسلامی و تقویت باورهای دینی حرکت نمایند و با انعکاس و تحلیل مسائل گوناگون داخلی و خارجی از یک سو و آموزش های موثر و مفید بینندگان در زمینه های مختلف فرهنگی ، اجتماعی ، هنری و …. در جهت افزایش آگاهی های عمومی گام بردارند. بنابراین ، موضوعات قابل طرح در آثار تلویزیونی را می توان به طور نسبی شامل موارد ذیل دانست :
الف) خبری[۷۸]- برنامه هایی که در این گروه جای می گیرند ، کلیه رویدادهای داخلی و خارجی اعم از سیر تحولات سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، ورزشی … را به منظور اطلاع رسانی پوشش خواهند داد. امروزه تولید این گونه آثار به یکی از دغدغه های مهم مراکز پخش تبدیل شده ، تا جایی که کشورها برای حضور مستمر و تاثیر گذار در این عرصه علاوه بر تقویت شبکه های داخلی از لحاظ پخش به موقع و کامل خبرها اقدام به تاسیس شبکه های خبری برون مرزی می کنند. برای مثال در ایران علاوه بر شبکه خبر که ۲۴ ساعته به پخش خبر مشغول است ، می توان به شبکه های برون مرزی press tv والعالم اشاره نمود که به پخش خبر به زبان انگلیسی و عربی می پردازند.
ب) عقیدتی و تربیتی[۷۹]- برنامه هایی هستند که با بهره گرفتن از حضور علمای حوزه و دانشگاه در زمینه افزایش اطلاعات دینی با هدف معرفی کامل تر و بهتر مبانی و احکام اسلامی فعالیت می کنند. به دلیل اهمیت این موضوع علاوه برآنکه در شبکه های مختلف تلویزیون روزانه و به انحای مختلف برنامه هایی به بررسی سیره پیامبران و ائمه ، آشنایی با واجبات و مستحبات ، حتی معرفی فرقه های ضاله و منحرف ضد دین (برای مثال بهایت ، بابیت…) و پخش اذان و قرآن اختصاص یافته ، شبکه قرآن و معارف سیما نیز تمام وقت و به صورت کاملاً تخصصی به تشریح موضوعاتی از این دست می پردازد.
ج) فرهنگی[۸۰]برنامه هایی از این دست به معرفی نمادها و فرهنگ داخلی و خارجی اعم از ادبی ، هنری و تاریخی می پردازند. بدین تعبیر که با روایت زندگی نامه ادبا ، هنرمندان ، دانشمندان و در مجموع فرهیختگان و آثار آن ها در قالب های متفاوت اعم از مستند یا داستانی سیر تاریخی یک کشور را مورد بررسی قرار می دهند. شایان ذکر است که از طریق این برنامه ها می توان به شکل گیری یک فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی اقدام نمود که نه تنها پیرو هیچ یک از فرهنگ های شرق و غرب نباشد ، بلکه خود فرهنگی قابل اعتنا و در خور توجه و الگو ارائه دهد.
د) اجتماعی[۸۱]برنامه هایی که با طرح نقدهای چالشی مشکلات و بحران های اجتماعی همچون فقر ، فحشا ، اعتیاد ، جنایت ، بیکاری و معضلاتی از این دست را بررسی کرده و در راستای آگاه سازی آحاد مختلف جامعه با حقوق فردی ، اجتماعی ، قوانین اساسی ، مدنی و… از یک سو و بهداشت فردی و اجتماعی نیز گام بر می دارند. برنامه های اجتماعی بسته به اهمیت موضوع از شکل های مختلفی همچون مستند ، نمایش ، مجموعه داستانی و … برای آموزش خانواده ها به عنوان مهمترین و کوچکترین اجزای تشکیل دهنده جامعه گام بر می دارند.
ه) سیاسی[۸۲]برنامه های سیاسی به طور کاملاً تحلیلی مسائل سیاسی روز اعم از داخلی و خارجی را بررسی می کنند. بی شک زمینه اصلی چنین برنامه هایی بسته به مورد وضعیت داخلی و خارجی ایران از لحاظ سیاسی در جریان انقلاب شکوهمند اسلامی ، هشت سال دفاع مقدس و از سوی دیگر موقعیت فعلی ایران در منطقه خاورمیانه نسبت به سایر کشورها می باشد.
و) اقتصادی[۸۳]آن دسته از برنامه هایی هستند که با مبنا قرار دادن اقتصاد اسلامی به بررسی وضعیت نهادهای دولتی ، تعاونی و خصوصی پرداخته و اثرات بخش های مهم و تاثیر گذار از جمله کشاورزی ، صنعت و خدمات را بر اقتصاد داخلی مورد تحلیل قرار می دهند.
ز) سرگرمی و ورزشیاین موضوع اولویت اول ساخت برنامه در تلویزیون را شامل می شود. طراحان چنین برنامه هایی با ساخت برنامه های ترکیبی به ترویج روحیه جمعی ، تقویت سلامت فردی و اجتماعی پرداخته و از سوی دیگر با ارائه نمونه سالم و شاد از تفریح و سرگرمی به پویایی هر چه بیشتر جامعه اسلامی کمک می کنند.
بند دوم ) از لحاظ شکل (قالب)
برنامه سازان صدا و سیما با توجه به اینکه از پخش اثر تلویزیونی چه انتظاری دارند ؛ بدین تعبیر که تاثیر آن بر بیننده تا چه اندازه باشد ، شکل و قالب برنامه را انتخاب خواهند نمود. حتی گاهی بسته به نوع برنامه از چند شکل برای ساخت آن استفاده خواهند کرد. بنابراین شکل برنامه متناسب با محتوا و موضوع برنامه انتخاب خواهد شد. اما پرکاربرد ترین قالب ها برای ارائه اثر تلویزیونی عبارتند از :
الف) نمایش(درام) : رایج ترین قالب برای ارائه اثر تلویزیونی در قاب تلویزیون نمایش می باشد. کارگردانان با بهره گرفتن از این شکل ، بر اساس داستان اعم از آنکه تخیلی باشد یا واقعی ، مطلب را به شیوه ی هنری بیان می کنند. پر واضح است که طرح مسائل به شکل روایی و داستانی برای مخاطب جذابیت بیشتری داشته و از حیث اثر گذاری نیز حائز اهمیت است. قالب نمایش برای آثار تلویزیونی بسته به نحوه ساخت اثر و عوامل تهیه و تولید آن ؛ به یکی از صورت های زیر ارائه خواهد شد :

    1. فیلم سینمایی[۸۴]این نوع فیلم محصول تبدیل فیلم نامه با بهره گرفتن از عناصر مکانی ، زمانی و شخصیت ها به یک فیلم با مدت پخش مشخص ( بین ۹۰ تا ۱۲۰ دقیقه ) و پیاده کردن آن روی نوار سلولوئید است. قالب مذکور معمولاً در سالن های عمومی به نمایش در می آید . از حیث منطقی رابطه میان اثر سینمایی و اثر تلویزیونی عموم خصوص من وجه است ؛ بدین تعبیر که بعضی آثار سینمایی می توانند کاری مستقل یا چکیده یک سریال تلویزیونی باشند و یا بالعکس بعضی آثار تلویزیونی نیز می توانند کاری مستقل یا اثر سینمایی باشند.
    1. فیلم تلویزیونی[۸۵]این نوع از فیلم هم روایت تصویری فیلم نامه است که با توجه به کادر تلویزیون تهیه شده و قاعدتاً با فیلم سینمایی از جهت نحوه ساخت و تولید دارای تفاوت های است.(تله فیلم)
    1. نمایش تلویزیونی[۸۶]– این گونه از نمایش تبدیل اثر تئاتری به شکل تصویری است ، یعنی بدون آنکه بیننده در سالن تئاتر حضور داشته و مستقیماً با بازیگران ارتباط برقرار کند ، با بهره گرفتن از دوربین و سایر امکانات ؛ صحنه تئاتر ضبط شده و بینندگان فارغ از محدودیت های سالن های نمایش می توانند ، از طریق دیدن تلویزیون از تماشای تئاتر لذت برده و همان فضا را تجربه کنند. (تله تئاتر)
    1. برنامه های عروسکی[۸۷]– سازندگان برنامه های کودک ، با خلق عروسک های جذاب و طراحی آن ها به عنوان موجودی زنده و صاحب تفکر و دارای قدرت عمل ، آن ها را ملموس و پذیرفتنی می کنند. قاعدتاً این آثار لحظه های خوشی را برای بینندگان به خصوص کودکان رقم زده و از حیث انتقال پیام نیز دارای قابلیت های بالقوه ای می باشند. برای مثال می توان به برنامه کاملاً عروسکی مدرسه ی موش ها اشاره کرد.
    1. انیمیشن یا زنده نمایی[۸۸]– هنری است که در آن به مدد تکنولوژی جدید تلویزیون و سینما به اشکال ، اجسام و تصاویر ساکن ، روح ، حرکت و هویت و شخصیت داده می شود. انواع گوناگون انیمیشن کامل و نیمه انیمیشن و جاندار انیمیشن در برنامه های تلویزیونی به صور مختلف تیتراژ ، وله و برنامه مستقل داستانی و یا غیر داستانی بروز می یابد. کارتن های برنامه کودک یا اکثر تیزرهای تبلیغاتی در این شکل جای می گیرد.

ب) مستند : در این قالب برنامه ساز تمام یا بخش از واقعیت تاریخی ، جغرافیایی ، اجتماعی و غیره را به تصویر کشیده و برای ساخت چنین برنامه ای تنها به انتخاب فضا آن هم بدون کم ترین دخالتی پرداخته تا بر مبنای آن پیام خود را به بیننده منتقل کند. امروزه برنامه های مستند یکی از قالب های پرکاربرد تلویزیون بوده تا جایی که یک شبکه تلویزیونی به این گونه برنامه ها اختصاص داده شده است. این شکل ارائه برنامه نیز بسته به نحوه تولید به اقسام زیر دسته بندی می شود :

    1. مستند محض[۸۹]– در این نوع از مستند جنبه پژوهشی نسبت به جنبه های زیبایی شناختی برتری دارد و مصادیق فیزیکی و مادی در آن عیناً عرضه می شود ، از صحنه پردازی ، بازسازی و یا هنر پیشه در آن استفاده نمی شود. این گونه مستندها معمولاً کاربرد علمی- آموزشی دارند.
    1. مستند داستانی[۹۰]– در این فرم از مستند با توجه به ماهیت موضوعی که به آن پرداخته می شود ، سعی شده از برخی عناصر جانبی کمک گرفته شود. برای مثال در طرح مسائل تاریخی یا اجتماعی از یک مجری یا بازیگر برای جذب بیننده استفاده می کنند. یا اینکه موضوعی انتخاب و به شکل کاملاً تصادفی به صورت فیلم مستند تهیه می شود.
  1. ۳.مستند گزارشی[۹۱]– ساده ترین نوع کار مستند به لحاظ محدود بودن میدان و موضوع گزارش از یک سو و به کار گیری شواهد و مستندات از طرف دیگر می باشد. در این نوع برنامه گزارشگر با حضور در محل یک حادثه یا رویداد به صحبت با افراد یا متخصصین امر پرداخته و با نشان دادن آن در تلویزیون نتیجه گیری نهایی را بر عهده بیننده قرار می دهد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...