• عوامل سازمانی

    • عوامل محیطی

    • ماهیت کار

  • عوامل فردی

باید گفت که عوامل فوق به تنهایی موجب رضایت شغلی نمی شوند، بلکه ترکیب معینی از مجموعه عوامل گوناگون سبب می‌گردند تا فرد در لحظه معینی از زمان، از شغل خود احساس رضایت نماید و به خود بگوید که از شغلش راضی است و از آن لذت می‌برد. فرد با تأکیدی که بر عوامل مختلف در زمان‌های متفاوت دارد، به روش های گوناگون از شغلش احساس رضایت می‌کند.

۲ – ۱– ۹-۱) عوامل سازمانی

بعضی از عوامل سازمانی که منبع رضایت شغلی هستند، عبارتند از:

الف – حقوق و دستمزد: مطالعات لاک نشان می‌دهد که حقوق و دستمزد عامل تعیین کننده ای در رضایت شغلی است. این عامل تقریبا برای همه ‌گروه‌های شغلی از مهمترین عوامل تأثیرگذار به شمار می رود. با در نظر داشتن تفاوت فردی و پیرو آن، تفاوت در دیدگاه ها نسبت به پول، حالت های متنوعی را می توان برای آن متصور شد. «هرزبرگ» معتقد است که برای بسیاری از افراد پول مهمترین عامل انگیزشی نیست، بلکه فقط جلوی نارضایتی را می‌گیرد(علوی ، ۱۳۸۶). اما به نظر می‌رسد این عامل برای کسانی که نمی توانند از راه های دیگری در کار خود رضایت به دست آورند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. در مواردی دیده شده که بسیاری از افراد به دلیل کم بودن حقوق، نسبت به تغییر شغل و انتخاب شغل جدید حتی با منزلتی پایین تر اقدام می‌کنند.

بسیاری از مدیران «حقوق و دستمزد» را مهمترین عامل انگیزش رفتار فرد در سازمان می دانند، در حالی که روانشناسان معتقدند وقتی نیازهای اولیه کارکنان یک سازمان در حد معقول تامین شده باشد، میزان حقوق، در ردیف سوم تا ششم اهمیت قرار می‌گیرد و ثابت بودن شغل و توانایی انجام کار و وظایف شغلی بیش از میزان حقوق باعث انگیزش فرد به کار می شود.

ب- ترفیعات(ارتقای شغلی): ترفیعات شامل تغییر مثبت در حقوق(حقوق بالاتر)، در سرپرستی قرار گرفتن، چالش کاری بیشتر، مسئولیت بیشتر و آزادی در تصمیم گیری است. یکی از پایدارترین یافته ها حاکی از این است که هر چه سطح شغل بالاتر باشد، رضایت شغلی بیشتر است. از سویی به دلیل آنکه افراد اغلب علاقه مند و خواستار ارتقای مقام و پیشرفت در کار خود هستند، ‌بنابرین‏ برای افزایش رضایت در سازمان ها باید در این باره چاره اندیشی شده و برنامه ریزی های دقیقی صورت پذیرد تا زمینه‌های ارتقای کارکنان سطوح مختلف در قالب فرآیندی منطقی فراهم شود.

ج- مزایای شغلی: مزایای شغلی از دیگر عواملی است که بخشی از دریافتی یا خدمات خاص مانند بیمه و بازنشستگی را شامل می شود. مزایای مقرری مستمر و غیر مستمر، به جز حقوق ماهیانه، برای پست های مختلف در سازمان بر اساس درجه و طبقه شغلی در سازمان متفاوت است. سرویس ایاب و ذهاب، غذاخوری، تسهیلات مربوط به تهیه مسکن، شرکت تعاونی، باشگاه ورزشی و تفریحات سالم همگی جزو این خدمات محسوب می‌شوند(میرسپاسی ، ۱۳۸۳).

د- خط مشی های سازمانی: ساختار دیوان سالارانه برای کارمندهای دارای سبک رهبری دموکراسی، مناسب نیست. علاوه بر آن، خط مشی های سازمانی نیز در رضایت شغلی تأثیر می‌گذارد. خط مشی های غیرمنعطف باعث برانگیختن احساسات منفی شغلی و خط مشی های منعطف باعث افزایش رضایت شغلی می شود.

ه- جو سازمانی: منظور از جو سازمانی محیطی است که کارکنان سازمان در آن کار می‌کنند. فضا یا جو سازمانی می‌تواند انگیزش، کارایی و رضایت شغلی را تحت تأثیر قرار دهد.

و- اندازه سازمان: اندازه (کوچکی یا بزرگی) سازمان، اغلب ارتباط معکوس با خشنودی شغلی دارد. شواهدی وجود دارد که به همان نسبتی که سازمان ها بزرگتر می‌شوند، خشنودی به تدریج کاهش می‌یابد.

۲ – ۱ – ۹-۲) عوامل محیطی

عوامل محیطی کار شامل موارد زیر است:

الف- سبک سرپرستی: هر جا که سرپرستان با کارکنان رفتاری حمایت گرانه و دوستانه داشته اند، رضایت شغلی نیز افزایش یافته است. از طرفی چنانچه سرپرست دارای مهارت های فنی و مدیریتی باشد و این مهارت ها را با اشتیاق به کارکنان خود انتقال دهد، رضایت زیردستان افزایش می یاید. کیفیت بد سرپرستی می‌تواند ریشه پیدایش فشار عصبی باشد. نمونه آن را می توان در سرپرستی خودکامگی یا واگذاری اختیار نابرابر با مسئولیت دید. به طور کلی رفتار با ملاحظه سرپرست ظاهراًً با خشنودی شغلی همبستگی مثبت دارد (آزادی خواه سلیمی ، ۱۳۹۰ ، ۱۱۸).

ب- گروه کاری: اندازه گروه و کیفیت ارتباطات متقابل شخصی در گروه، نقش مهمی در خشنودی کارکنان دارد. هر چه گروه کاری بزر گتر باشد، رضایت شغلی بیشتر کاهش می‌یابد. زیرا ارتباطات متقابل شخصی ضعیف تر شده و احساس همبستگی کم رنگ تر و در نهایت شناخت تمامی افراد مشکل تر می شود. همچنین گروه کاری به عنوان یک اجتماع، سیستم حمایتی- احساسی و روحی های برای کارکنان محسوب می شود. در واقع افراد با هم مجتمع می‌شوند تا در فعالیت ها شرکت کنند و در این حالت در میان آن ها نوعی رابطه روحی و روانی و به عبارت دیگر رابطه احساسی و عاطفی ایجاد می شود. اگر افراد در گروه دارای ویژگی های اجتماعی مشابهی (نگرش ها و باورهای مشابه) باشند، جوی را به وجود می آورند که در سایه آن رضایت شغلی فراهم می‌گردد.

ج- شرایط کاری: هر چه شرایط کاری مطلوب تر باشد، رضایت شغلی افزایش می‌یابد، چراکه در شرایط کاری مطلوب، آرامش فیزیکی و روانی بهتری برای کارکنان فراهم می شود. از جمله موارد شرایط کاری می توان به ایمنی شغلی اشاره کرد. در بیانی کلی، مفهوم ایمنی در مشاغل به معنای فارغ از خطر بودن تعبیر می شود و هر عاملی که بتواند خطرات محیط کار (اعم از جسمی، روحی و روانی) را از بین برده یا به حداقل برساند، رضایت شغلی را افزایش می‌دهد. از این رو مواردی مانند نظم، انصاف و امنیت عاطفی، تضمین کننده ایمنی شغلی به شمار می‌روند و از سویی مواردی چون تبعیض و پارتی بازی و…، با خدشه دار نمودن شرایط مطمئن سازمانی، می‌تواند احساس ناامنی و در نهایت نارضایتی شغلی ایجاد کند.

۲ – ۱ – ۹-۳) ماهیت کار

ماهیت کار به خودی خود نقش مهمی در تعیین سطح رضایت شغلی دارد. محتوای شغل دارای دو

جنبه است که عبارتند از:

الف- محدوده شغل: محدوده شغل شامل میزان مسئولیت، اقدامات کاری و بازخور است. هر چه این عوامل وسیع تر باشد، حیطه شغلی افزایش یافته و به نوبه خود رضایت شغلی ایجاد می‌کند.

ب- تنوع کاری: تحقیقات نشان می‌دهد که تنوع کاری متوسط مؤثرتر است. تنوع وسیع تر باعث ابهام و استرس می شود و از طرف دیگر تنوع کم نیز باعث یکنواختی و خستگی می‌گردد که نهایتاً عدم رضایت شغلی را به دنبال دارد. ابهام در نقش و نیز تضاد در نقش همواره از سوی کارکنان مورد اجتناب قرار گرفته است. زیرا اگر کارکنان کاری که انجام می‌دهند و انتظاری که از آن ها می رود را نشناسند، ناخشنود می‌شوند.

۲ – ۱ – ۹-۴) عوامل فردی

در حالی که محیط بیرونی سازمان و ماهیت شغل، عوامل تعیین کننده در رضایت شغلی هستند، صفات و ویژگی های فرد نیز نقش مهمی را در این زمینه ایفا می‌کند که این ویژگی ها عبارتند از:

الف – جنسیت(مذکر، مونث): اگرچه میان جنسیت کارکنان با رضایت آنان از شغل، رابطه آماری معنی داری دیده نشده است، ولی می توان گفت که مشکلات زنان در محیط کار با مردان متفاوت است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...