جوانان با عضویت در باند های بزهکار برخی از نیاز های سنی و روحی آنان نظیر آزادی ، بی بندباری ، حادثه آفرینی و نوجویی و شلوغ کاری بر ایشان فراهم می‌گردد . دلیل دیگر عضویت در باند های مذبور قدرت طلبی و زورگویی است .

برخی از جرم شناسان عقیده دارند که تشکیل ‌گروه‌های ضد اجتماعی توسط جوانان و نوجوانان نوعی عکس العمل در قبال شرایط سخت زندگی مادی امروزی است .جوانان با ورود به باند های مذکور احساس آرامش و امنیت می‌کنند . بدین ترتیب رفقای ناباب از طریق تلقینات و وسوسه های خود می‌توانند موجبات انحرافات اخلاقی و ارتکاب اعمال ضد اجتماعیرا در نوجوانان و جوانان هم سن و سال خود فراهم آورند .

تحقیقات متخصصین امر نشان داده است که جرایم ارتکابی اعضای باندهای نوجوانان ۱۴ و ۱۶ ساله عبارت از: تولید اغتشاش ، خط کشیدن به اتومبیل ها و تخریب آثار هنری ولی از ۱۶ سالگل به بالا غالبا سرقت یا جیب بری و از سنین ۱۷ و ۱۸ سالگی حمله به اشخاص و ضرب و جرح ،کف زنی و کیف قاپی و نظایرآنان. [۴۳]

    1. قابلیت بیشتر برای درمان و اصلاح رفتار

به موجب استانداردهای بین‌المللی، رویکرد کاهش توسل به مداخلات قانونی، قضازدایی و اتخاذ تدابیر عینی که شامل بسیج همگانی تمام منابع از جمله خانواده، گروه‌های جامعه، مدرسه‌ها و سایرموسسات اجتماعی است، از جمله اصول مهم در اجرای عدالت نوجوانان است.
همچنین سپردن کودک به والدین و سرپرستان قانونی که در ماده ۸۹ از آن نام ببرده شده اقدام مناسبی است و تکلیف والدین برای تادیب، تربیت مشخص و نظارت بر اقدامات آنان نیز در نظر گرفته شده است.

اگر چه مطابق قوانین کیفری اطفال فاقد مسئولیت کیفری بوده و از مجازات معاف هستند با وجود این برای جلوگیری از بزهکاری مجدد آن ها و حمایت از جامعه در برابر گزند جرایم این افراد ، لازم است اقدامات مؤثری در جهت اصلاح و تربیت اطفال جامعه ستیز به عمل آید .

پاسخ های اصلاحی و تربیتی را می توان پاسخ هایی دانست که هدف اصلاح اخلاقی را از طریق آموزش در مراکز ویژه اصلاح و تربیت دنبال کرد . این رویکرد را می توان از جمله سنتی ترین رویکرد هایی دانست که در زمینه پاسخ به بزهکاری اطفال وجود داشته است .

‌در مورد پاسخ های اصلاحی و تربیتی قابل اعمال نسبت به اطفال بزهکار می توان به مواردی چون : مراجعه به مددکار اجتماعی یا روانشناس و همکاری با آنان ، فرستادن طفل به یک مؤسسه‌ آموزشی و فرهنگی به منظور تحصیل یا حرفه آموزی ، اقدام لازم جهت درمان یا ترک اعتیاد طفل یا نوجوان تحت نظر پزشک ، جلوگیری از معاشرت طفل یا نوجوان با اشخاصی که دادگاه ارتباط با آن ها را منع ‌کرده‌است . جلوگیری از رفت و آمد طفل یا نوجوان به محل های معین و …تدابیر مذکور باید به وسیله والدین یا اولیاء و یا سرپرست قانونی انجام شود [۴۴].

با عنایت به دستاوردهای علوم جنایی و جرم شناسی که در اسناد بین‌المللی حقوق کودک متجلی گردیده است صرفا دو نوع واکنش تنبیه علیه رفتار بزهکارانه کودکان و نوجوانان معارض با قانون تحت شرایط و ویژگی های مخصوص پیش‌بینی شده است . این دو واکنش عبارتند از محرومیت از آزادی با نگهداری در مؤسسات و یا کانون های اصلاح و تربیت و پرداخت جزای نقدی معین . غالب نظام های حقوقی کشور ها فقط واکنش های تنبیه مذبور را پیش‌بینی کرده‌اند .

در حقوق موضوعه ایران در دوره های مختلف قانونگذاری واکنش های تنبیه گوناگونی مقرر شده است .

فصل دهم قانون مجازات اخیر التصویب مصوب ۱/۲/۹۲ از مواد ۸۸ تا ۹۵ تحت عنوان مجازات‌ها و اقدامات تامینی تربیتی اطفال و نوجوانان که با رویکرد واکنشی ، حمایتی ، تربیتی ، هدایتی ، درمانی و آموزشی می‌باشد که درنگاهی گذرا جزء مهمترین تغییرات قانون جدید محسوب می‌گردد .

گفتار دوم: اهمیت و چگونگی شکل‌گیری قدرت تمییز در اطفال

در این گفتار برای تبیین این مسئله به بررسی چگونگی پیدایش قدرت تمییز در اطفال و متفاوت بودن آنان از حیث سن از منظر علمی و همچنین به بیان تعریف جایگاه طفل ممیز و طفل غیرممیز در قانون آن را مورد بررسی قرار می‌دهیم .

الف) تدریجی بودن پیدایش قدرت تمییز

از دیدگاه زیست شناختی و روانشناختی چگونگی شکل‌گیری و پیدایش قوه عقلی در نوزاد انسان محل تأمل است . چرا که بر اساس نظریه رشدی پیاژه ، رشد شناختی به صورت مرحله ای شکل می‌گیرد . بر همین اساس رشد زمانی روی می‌دهد که مغز انسان رشد کند . ‌به این ترتیب ازمنظر علوم روانشناختی چگونگی رشد ذهنی و قوه عقلی را مورد بررسی قرار می‌دهیم .

نظریه پیاژه چشم انداز گسترده ای از رشد شناختی عرضه می‌کند و جامع ترین نظریه ای است که تا کنون در این زمینه ارائه شده است . ژان پیاژه[۴۵] ( ۱۹۸۰ – ۱۸۹۶ ) ، روان شناس سویئسی ، دقیق ترین مطالعات را در زمینه رشد شناختی[۴۶] کودکان انجام داده است . وی پس از سالها مشاهدات دقیق ، نظریه ای پرورش داد بیانگر آنکه چگونه قدرت تفکر و استدلال کودکان در باره دنیای اطراف خود در جریان رسش آن ها ، از مراحل مشخصی می گذرد . پیاژه می افزاید : سنین داده شده در این تقسیم بندی مراحل رشد کودک سنین متوسط هستند و بسته به میزان هوش ، زمینه فرهنگی و عوامل اجتماعی و اقتصادی متغیرند . ‌بنابرین‏ از نظر او مراحل رشد ذهنی کودک عبارتند از : اولین مرحله ی رشد کودک حسی – حرکتی بوده است و از تولد تا ۲ سالی را شامل می شود که یکی از ویژگی های این مرحله دستیابی کودک به مفهوم پایداری شیء یکی از کشف های مهم کودک در این مرحله است .

دومین مرحله پیش عملیاتی که دوره سنی ۲ تا ۷ سالگی را شامل می شود زیرا از نظر پیاژه کودک در این مرحله هنوز قادر به درک برخی قواعد یا عملیات نیست . پیاژه از قواعد و عملیات به عنوان « نگهداری ذهنی » یاد می‌کند که کودک قدرت درک چنین قواعدی را ندارد و یا درک او از آن ها ضعیف است .

پیاژه می افزاید : یکی از دلایلی که کودکان کوچکتر از ۷ سال مفاهیم نگهداری را مشگل در می‌یابند این است که در این سنین هنوز تفکر آن ها زیر سلطه تاثرات بصری است .

مرحله سوم از رشد کودک از نظر پیاژه مرحله عملیاتی است که بین سنین ۷ تا ۱۲ سالگی را شامل می شود . وی این مرحله را عملیات عینی می نامد ، زیرا با اینکه کودک در این مرحله می‌تواند واژه های انتزاعی را به کار برد . مثلا : مفهوم نگهداری عدد یا مفهوم جرم و وزن ، اما کابرد این واژه ها محدود به اشیاء عینی است . تا زمانی که کودکان به مرحله نهایی رشد شناختی ، یعنی به مرحله عملیات صوری که از حدود ۱۱ یا ۱۲ سالگی شروع می شود نرسیده باشد ، نمی توانند به شیوه کاملا نمادی استدلال کنند .

مرحله چهارم رشد شناختی کودک از نظر پیاژه « مرحله عملیات صوری » است . از ویژگی های این مرحله کودک می‌تواند در باه گزاره های انتزاعی به شیوه منطقی فکر کند و فرضیه‌ها را به شیوه نظام دار آزمایش کند . همچنین با مسائل فرضی ، با آینده ، و با مسائل مربوط به جهان بینی در گیر می شود .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...