منظور از ویژگی های افراد همان تفاوت های فردی است که از سبک های شناخت، سبک های انگیزش و شخصیت ناشی می شود. عواملی که به دانش مربوط می‌شوند، شامل استعدادهای پردازش، توانایی‌های فطری و تخصصی دانش قبلی.

پژوهش های صورت گرفته نشان دهنده تأثیر اطلاعات بر فرایند تصمیم‏ گیری است. شواهد، نشان دهنده تأثیر عواملی چون جنس، نوع شخصیت، سبک شناختی، محیط بر قضاوت و تصمیم‏ گیری ها است. بررسی ادبیات تصمیم‏ گیری، فرایند زیر را برای دستیابی به تصمیم یا حل مسأله پیشنهاد می ‏کند.

تصمیم یا راه حل

کسب اطلاعات

پردازش یا ارزیابی

فرایند تصمیم‏ گیری یا حل مسئله

به نظر می‌رسد که اگر همه ی افراد اطلاعات را به یک صورت به دست آورند و پردازش کنند، به تصمیمات و راه حل های یکسان می‌رسند. ولی بررسی های گوناگون در روان شناسی، حسابداری، مدیریت، بازاریابی و حسابرسی نشان دهنده ی این است که افراد در مرحله ی کسب و ارائه ی اطلاعات به نتایج یکسان نمی رسند. پژوهشگران دریافته اند که اگر تصمیم گیرندگان از استراتژی های تصمیمی استفاده کنند که متناسب با وظیفه ی مربوطه باشد، کیفیت قضاوت افزایش می‌یابد. (اسمیت و ماکسیم[۴۱]، ۱۹۹۹).

نتیجه‏ برخی دیگر از پژوهش ها (وسلی[۴۲]،۲۰۰۴) بیان می ‏کند که افراد متفکر دارای سبک «شناخت تفکری» در عملکرد قضاوت از رویکرد خطی استفاده می‏ کنند و در تصمیم های تاکتیکی عملکرد بهتری دارند. همچنین پژوهش ها نشان می‌دهند که بین تفاوت های فردی و شرایط تصمیم‏ گیری رابطه وجود دارد. افراد تحلیلی در وظایف تحلیلی و در شرایطی که مستلزم تشریح فرآیندهای منتهی به تصمیم خود هستند، بهتر عمل می‏ کنند (شرایط مستدل) و افراد مشهوری در وظایف تجربی (مشاهده ای) و در شرایطی که ملزم نیستند دلیلی برای تصمیم خود ارائه دهند (شرایط کنترل کننده) عملکرد بهتری دارند. وابستگی متقابل سبک شناختی، شرایط تصمیم و موضوع مورد تصمیم در شکل زیر نشان داده شده است.

عملکرد تصمیم گیری

مورد تصمیم گیری (وظیفه)

تفاوت های فردی

شرایط تصمیم گیری

مدل مفهومی سه جانبه در کیفیت تصمیم‏ گیری

در صورتی که موضوع مورد تصمیم، شرایط تصمیم و تفاوت های فردی متناسب با یکدیگر باشند با اثربخشی عملکرد افزایش و خطر ارائه ی اظهار نظر نادرست کاهش می‌یابد. بلکویی نیز به نقش تفاوت های فردی (تحلیل و شهود) بر تصمیم‏ گیری اشاره ‌کرده‌است.

حس کردن مستلزم دریافت اطلاعات از طریق استنباط است و در این فرایند بر جزئیات، زمان، مکان و جنبه‏ های عملی تأکید و تمرکز می شود برعکس، دانش شهودی مستلزم کسب اطلاعات از طریق تصور و خیال است و بر کل و جنبه‏ های آرمانی و رویدادهای مغروض تأکید می شود و به دوره های بلند مدت توجه می شود. اندیشیدن با استدلال سر و کار دارد که امری غیر رسمی است و با بهره گرفتن از عبارت ها و اصطلاحات نظری، فنی و علمی (تجربی) بیان می شود. از سوی دیگر، احساس منجر به تصمیم‏ گیری هایی می‌ انجامد که بر مبنای قضاوت فردی صورت می‌پذیرند و بیشتر بر ارزش های انسانی، مسائل اخلاقی و معنوی تکیه دارد. (وسلی، ۲۰۰۴)

فرآیندهای شناختی در تصمیم‏ گیری

فرآیندهای شناختی مجموعه ای از فرآیندهای ادراک، قضاوت و گزینه‏های تصمیم است که در برگیرنده ی تبدیل و تعدیل اطلاعات در ارتباط با رفتار تصمیم گیرنده در رویارویی با اطلاعات است. قضاوت های تصمیم گیرندگان، تجزیه و تحلیل و درک آن ها اثر اطلاعات را تعیین می ‏کند. گزینه‏های تصمیم تحت تأثیر فزاینده ی ادراک و قضاوت قرار می‌گیرد، اهمیت استفاده ی تصمیم گیرندگان از اطلاعات بسیار حیاتی است، زیرا ممکن است بر درک و شناسایی اطلاعات مهم مؤثر باشد و پیامد آن، چگونگی اثر اطلاعات بر گزینه‏های تصمیم آنان را تحت تأثیر قرار می‌دهد، فرآیندهای شناختی شامل موارد زیر است:

ادراک: فرآیندهای ذهنی یا روانی است که گزینش و سازماندهی اطلاعات حسی و در نهایت معنا بخشیدن به آن ها را به گونه ای فعال بر عهده دارد.

قضاوت: این فرایند با توجه به سطح یادگیری تصمیم گیرنده، مستلزم تجریه و تحلیل اطلاعات درک شده است. قضاوت یا تجزیه و تحلیل و تفسیر، نتیجه یا حاصل مجموعه‏ هایی از فرآیندهایی است که به وسیله ی آن ها شخص اطلاعات را مرتب و در آن ها تجدید نظر می ‏کند. قضاوت تصمیم گیرندگان تعیین می ‏کند که چه تصمیمی باید گرفته شود. در مرحله ی ادراک، یک تحلیل مقدماتی از اطلاعات به عمل می‌آید. پس از آن در مرحله ی قضاوت بر مبنای اطلاعات از صافی می گذرد و تحلیل عمیق تری روی آن صورت می پذیرد. (گلدبرگ ،۱۹۹۸ ،به نقل از کرمی ۱۳۸۸ )

تصمیم‏ گیری: فرایند تصمیم‏ گیری مستلزم ادراک اطلاعات و قضاوت نسبت به آن ها است، ادارک بر گزینه ی تصمیم‏ گیری اثر می‌گذارد. یعنی ممکن است تصمیم گیرندگان برای تصمیم‏ گیری به اطلاعات مشابه قبلی اتکا کنند بدون آنکه تحلیل عمیقی از اطلاعات ارائه شده داشته باشند. در این صورت تصمیم‏ گیری بر مبنای ادراک و بدون قضاوت به عمل آمده است. اما برخی تصمیم گیرندگان پس از قضاوت نسبت به اطلاعات ادراک شده تصمیم می گیرند. در واقع در این حالت، قضاوت تعیین کننده ی نوع تصمیم‏ گیری است. (مسیح آبادی و همکاران، ۱۳۸۷)

ابعاد تصمیم‏ گیری

تصمیم‏ گیری می‌تواند با تمرکز گرایی و رسمیت کم یا زیاد همراه باشد. گاهی اوقات اطلاعات نقش مهمی در اقدام به اتخاذ یک تصمیم ایفا می نمایند. گاهی اوقات نیز فرآیندهای قدرت، محتوی و مضمون تصمیم را تعیین می‏ کنند. به طور کلی نتایج تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان می‌دهد فرآیندهای تصمیم‏ گیری عمدتاًً به چهار بعد تقسیم می شود. (کوپمن و پرل[۴۳]، ۱۹۹۰)

۱ – تمرکز[۴۴]: میزان تمرکز یکی از پارامترهای مهم و اساسی در تصمیم‏ گیری است.

۲ – رسمیت[۴۵]: یکی دیگر از ابعاد مهم، حدود یا قلمرویی است که تصمیم در آن اتخاذ می شود. گاهی تصمیمات طبق فرایند سازمان یافته و رسمی اتخاذ شده، گاهی اوقات نیز انعطاف پذیرند.

۳ – اطلاعات: اینکه تصمیم‏ گیری بر چه اساسی انجام می شود و کدام اطلاعات زیر بنای اتخاذ یک تصمیم خاص هستند، اهمیت دارد.

۴ – رویارویی[۴۶]: این بعد از ابعاد تصمیم‏ گیری، زمانی که فرایند سیاسی تلقی می شود و هر کدام از طرفین ‌بر اساس موقعیت و قدرت (خود) سعی دارند منافع شخصی را حفظ نمایند، اهمیت دارد و در واقع عبارت از زمینه ای است که میان فرآیندهای تصمیم‏ گیری، رویارویی و تعارض به وجود می آورد.

انواع تصمیم

به اعتقاد هریس (۱۹۹۸) چند نوع تصمیم اساسی وجود دارد:

۱ – تصمیم انتخابی[۴۷]: تصمیمات بلی – خیر، این یا آن که باید قبل از انتخاب گزینه اتخاذ شوند، در این نوع، طبقه بندی می‌گردند. (آیا باید یک تلویزیون جدید خرید؟ آیا باید امسال به مسافرت رفت؟) تصمیم انتخابی ‌بر اساس ارزیابی دلایل، مضرات و فواید اتخاذ می‌گردد.

۲ – تصمیم میان چند جزء[۴۸]: این تصمیم‏ گیری شامل انتخاب یک یا چند گزینه از بین یک سری احتمالات است و هر انتخاب، متناسب با معیارهای از پیش تعریف شده افراد است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...