طرح های تحقیقاتی و پایان نامه ها – ۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش – 3 |
در جمع بندی مبانی نظری و پژوهشی میتوان گفت اکثر پژوهشگران عرصه رضایت از زندگی در این موضوع که رضایت از زندگی، در انسان تأثیر قابل ملاحظهای بر تمام جنبه های شخصیتی، چگونگی فعالیت و همچنین واکنشهای آنها به تمام حوادث زندگی دارد، اتفاق نظر دارند. در عین حال این موضوع نیز امر پذیرفته شدهای است که طرحوارهها با حوادث منفی و فشارهای روانی زندگی تعامل دارند. هنگامی که طرحوارههای ناسازگار اولیه فعال میشوند سطوحی از هیجان منتشر شده و مستقیم یا غیرمستقیم منجر به اشکال مختلفی از آشفتگیهای شناختی نظیر افسردگی، اضطراب، ناتوانایی شغلی، نداشتن پیشرفت تحصیلی، سوءمصرف مواد و تعارضات بین فردی میشوند (لطفی، ۱۳۸۵). از طرفی با افزایش طرحوارههای شناختی ناسازگار شیوع برخی از اختلالات افزایش مییابد و حضور چنین اختلالاتی به افت عملکرد[۴۰] افراد در مشاغل و تحصیل منجر می شود (سلیگمن و همکاران، ۲۰۰۷).
از چنین منظری میتوان گفت پیشرفت و موفقیت دانشجویان در دوره های تحصیلی تا حد زیادی به طرحوارههای شناختی، مکانیسمهای دفاعی مورد استفاده و رضایت آن ها از زندگی بستگی دارد. این موضوع در افزایش توجه پژوهشگران به بهداشت روانی[۴۱] و درمان بیماریهای روانی نقش مهمی ایفا می نماید. هدف اصلی پژوهش حاضر با استناد به شواهد ارائه شده در بیان مسئله، بررسی رابطه بین طرحوارههای ناسازگار اولیه و مکانیسمهای دفاعی با رضایت از زندگی در میان دانشجویان در نظر گرفته شد تا بدین ترتیب دانش مربوط به این حوزه در ایران بسط و گسترش یابد.
۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش
یانگ طرحوارههای ناسازگار اولیه را زیربنای بروز مشکلات و اختلالات روانشناختی و رفتارهای ناسازگارانه در انسان بر میشمرد و معتقد است که این طرحوارهها ناکارآمد و خود تداومبخش هستند. در طول زندگی با تحریف واقعیت فرد را وادار میکنند تا بر مبنای الگوی ناسازگارانه آنها عمل کنند. همچنین یانگ بیان می کند که این زیرساختهای عمیق در اختلالات مزمن روانشناختی بسیار قوی عمل میکنند و در نتیجه مانع از اثربخشی درمانهای کوتاه مدت شناختی-رفتاری کلاسیک در این نوع از بیماران میشوند. لذا جهت درمان این مشکلات نیاز به رویکردی است که به تغییر و اصلاح این طرحوارههای سخت بپردازد. از دیدگاه یانگ “طرحوارهها، باورهای عمیق و مستحکم فرد در مورد خودمان و جهان هستند و به ما میگویند چگونهایم و جهان چگونه است” (یانگ و همکاران، ۲۰۰۳). نتایج نشان دادند که رابطه معناداری بین شدت اختلال شخصیت و طرحوارههای ناسازگار اولیه وجود دارد (لطفی و همکاران، ۱۳۸۶؛ نوردال و همکاران، ۲۰۰۵).
همچنین طرحوارههای ناسازگار اولیه گوناگون، آسیبپذیری خاصی را برای انواع آشفتگیهای روانشناختی و آسیبشناختی شخصیتی ایجاد میکنند (لطفی و همکاران، ۱۳۸۶). راهبردهای گوناگونی برای دور نگهداشتن افکار، غرایز و احساسهای غیرقابلقبول از آگاهی هشیار وجود دارد که به آنها مکانیسمهای دفاعی گفته می شود، این واکنشهای ناخودآگاه”من” در پیوستاری قرار دارند که از یک سو شامل مکانیسمهایی می شود که در بالاترین سطح سازگاری قرار دارند( اتمر و اتمر[۴۲]، ۱۹۹۴؛ ترجمه آرزومندی و بهشتی، ۱۳۸۷). مکانیسمهای دفاعی در حقیقت تحریفکننده واقعیت هستند و میزان تحریف واقعیت در دفاعهای ناپخته و نوروتیک بیشتر از دفاعهای پخته است. هر چه میزان تحریف شناختی یک دفاع بیشتر باشد، به دنبال آن از میزان آگاهی هشیارانه کاسته شده و در نتیجه تلاش کمتری جهت مقابله با تحریف شناختی می شود (برد[۴۳]، ۲۰۰۴). نیکل و ایگل[۴۴] (۲۰۰۶)؛ هه و همکاران، (۲۰۰۸) و راکتیک[۴۵] و همکاران (۲۰۰۹)، در مورد مکانیسمهای دفاعی افراد معتاد به این نتیجه دست یافتند که افراد معتاد از سبکهای دفاعی رشدنایافته و روانرنجوری استفاده میکنند.
در یک مطالعه طولی که توسط وایلنت صورت گرفت، استفاده از دفاعهای سازگارانه با سلامت روانی، ثبات زناشویی، موفقیت کاری و رضایت از زندگی مرتبط بود (وایلنت، ۱۹۹۲). رایت و کروپانزانو (۲۰۰۰) عوامل متعددی را در افزایش رضایت افراد از زندگی مطرح کرده اند. این عوامل را میتوان در دو دسته عوامل زیستی (نظیر آمادگی ژنتیکی و سلامت جسمانی) و عوامل اجتماعی- روانی (نظیر روابط اجتماعی مطلوب و نیازهای روانی) طبقه بندی نمود. یانگ آن دسته از طرحواره ها را که منجر به شکل گیری مشکلات روانشناختی میشوند، طرحوارههای ناسازگار اولیه مینامد و معتقد است طرحوارهها، به الگوی خودتداومبخش از خاطرات، هیجانات، شناختها، حواس و ادراکات اطلاق می شود که رفتارها را هدایت میکنند. آنها موضوعات ثابت و دراز مدتی هستند که در دوران کودکی به وجود میآیند و به زندگی بزرگسالی راه مییابند و تا حد زیادی ناکارآمد هستند (یانگ، ۱۹۹۹؛ یانگ و همکاران، ۲۰۰۳). همچنین طرحوارههای ناسازگار اولیه گوناگون، آسیبپذیری خاصی را برای انواع آشفتگیهای روانشناختی و آسیبشناختی شخصیتی ایجاد میکنند (لطفی و همکاران، ۱۳۸۶).
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 03:32:00 ب.ظ ]
|