۴-۸-۳- نتیجه ­گیری ۲۲۱
۴-۸-۴- برنامه جبران کارگزار ۲۲۲
۴-۹- استنباط بیزین ۲۲۳
۴-۱۰- مدل­سازی داده ­ها ۲۲۸
فصل پنجم: نتیجه ­گیری و پیشنهاد‌ها
۵-۱- مقدمه ۲۳۷
۵-۲- مروری بر خطوط کلی پژوهش ۲۳۸
۵-۳- سوالات اساسی تحقیق ۲۴۳
۵-۴- بحث و نتیجه ­گیری کلی ۲۴۳
۵-۵- پیشنهادها ۲۴۳
فهرست جداول
جدول ۱٫۳٫ مقادیر مختلفی که متغیرهای نهفته در مدل­های متغیر نهفته مختلف… ۱۵۹
جدول ۱٫۴٫ پارامترهای توزیع بتا برای ۲۰۳

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

جدول ۲٫۴٫ ماکزیمم کران پایین برای ۵ نقطه شروع تصادفی ۲۰۳
جدول۳٫۴٫ ماتریس باینری مشخصه نهفته ۲۰۴
جدول۴٫۴٫ ماتریس میانگین پسین وزن­ها… ۲۰۵
فهرست اشکال
شکل ۱٫۲٫ بازیگران اصلی در فرایند اوراق بهادارسازی وام­های رهنی ۵۷
شکل ۲٫۳٫ زمان­بندی فرایند تنظیم قرارداد تحت مخاطره اخلاقی ۱۱۲
شکل ۳٫۳٫ غالب تصادفی مرتبه اول ۱۳۸
شکل ۴٫۳٫ ماتریس مشخصه . ۱۵۹
شکل ۵٫۳٫ یک مدل گرافیکی که وابستگی میان متغیرها را نشان می­دهد ۱۶۲
شکل ۶٫۳٫ ماتریس­های باینری و فرم مرتب شده از چپ ۱۶۴
شکل ۷٫۳٫ بسیاری از رستوران­ها در لندن کافه­های عصرانه عرضه می­ کنند ۱۶۹
شکل ۸٫۳٫ یک ماتریس باینری که توسط فرایند IBP با تولید شده است ۱۷۲
شکل ۱٫۴٫ مدل گرافیکی برای مسئله میانگین جامعه. ۱۸۹
شکل ۲٫۴٫ خطای بین کران پایین و لگاریتم راستنمایی ۱۹۱
فصل اول
کلیات تحقیق
۱-۱- مقدمه
برای مدت­هاست که اقتصاددانان مالی درباره مشکل عدم تقارن اطلاعات در بازارهای مالی، از جمله مخاطره اخلاقی، اظهار نگرانی نموده ­اند. حوادث اخیر، مانند بحران نکول رهن درجه دوم[۱]، مشخص
می­ کنند که متأسفانه بازارهای رهن مستعد این دسته مسائل هستند. در واقع بازارهای رهن از ساختاری برخوردار هستند که چالش­های جدیدی را برای تجزیه و تحلیل­ها پیرامون مشکل مخاطره اخلاقی، چه درزمینه تئوری و چه درزمینه تجربی، مطرح می­ کنند. به علاوه اینکه، بازارهای رهن به عنوان یکی از بزرگ­ترین بازارهای مالی دنیا فعالیت می­ کنند و برای کارایی اقتصاد حقیقی، عنصری حیاتی محسوب می­شوند. از این رو، فهم و مطالعه عمیق­تر پیرامون ظهور و دلالت­های مخاطره اخلاقی برای بازارهای رهن از اهمیت بالایی برخوردار می­باشد. در این رساله، مشکل مخاطره اخلاقی در فرایند اوراق بهادارسازی دارایی­ ها[۲] (ABS)، باﻟﺄخص برای اوراق بهادار با پشتوانه رهن[۳] (MBS) مطرح و مورد بررسی قرار گرفته است.
اوراق بهادارسازی دارایی­ ها، یکی از مهم­ترین نوآوری­ها در بازارهای مالی می­باشد. در یک اوراق بهادارسازی نمونه، تعداد زیادی از دارایی­ های مالی (عمدتاً غیر نقدینه) که قابلیت تولید جریان نقدی دارند، با یکدیگر تجمیع[۴] و دسته­بندی[۵] می­شوند. با پشتوانه مطالبات[۶] به شکل جریان­های نقدی وصول شده از تجمیع دارایی­ ها، اوراق بهادار نقدینه­ای (قابل خرید و فروش) مستقیماً به سرمایه ­گذاران در بازار ثانویه[۷]، فروخته می­شوند.
بجز سرمایه ­گذاران، اوراق بهادارسازی در ساده­ترین فرم، دو بازیگر اصلی دیگر نیز دارد. بانی[۸] نخستین بار دارایی­ ها (مثل وام) را ایجاد می­ کند[۹] که در جریان فرایند اوراق بهادارسازی در نهایت به اوراق بهادار تبدیل (منظور تبدیل کیفی) می­شوند. بازیگر دوم در فرایند اوراق بهادارسازی، نهاد واسط[۱۰] (SPV) است که همان منتشرکننده[۱۱] اوراق بهادار با پشتوانه تجمیع دارایی­
ها می­باشد و به دور از ورشکستگی[۱۲] قرار دارد. در واقع بانی یک پورتفولیوی بزرگ از دارایی­ ها را تجمیع کرده و به یک منتشرکننده (SPV) واگذار می­ کند.
مهم است توجه به این نکته که در فرایند اوراق بهادارسازی، واگذاری دارایی­ های تجمیع شده به منتشرکننده به صورت فروش قانونی[۱۳] است. بر اساس استانداردهای حسابداری، فروش قانونی با انتقال مالکیت دارایی­ ها از بانی به خریدار (منتشر­کننده)، همراه است. در اینصورت بانی می ­تواند این
دارایی­ های غیرنقدینه را از ترازنامه خود جدا و حذف کند و نقدینگی ترازنامه خود را افزایش دهد. در نتیجه منتشرکننده و بانی به طور قانونی از یکدیگر جدا می­شوند. بنابراین اگر بانی ورشکسته شود، این دارایی­ ها که اکنون در مالکیت منتشرکننده قرار دارند، بین طلبکاران[۱۴] بانی توزیع نمی­شوند. همه این موارد ویژگی برون­ترازنامه­ای بودن[۱۵] فرایند اوراق بهادارسازی را نشان می­ دهند.
یکی از انواع دارایی­ های پایه[۱۶] (وثیقه) برای این اوراق، وام­های رهنی[۱۷] است که موضوع مورد نظر در این رساله می­باشد. به اوراق بهادار منتشر شده با پشتوانه وصول­ها از وام­های رهنی، اوراق بهادار با پشتوانه وام­های رهنی (MBS) می­گویند. این وام­های رهنی توسط بانی (موسسه وام دهنده)، در بازار رهن اولیه پذیره­نویسی شده[۱۸] و به متقاضیان، جهت خرید املاک و مستغلات، اعطا می­گردند و با پشتوانه وصول­های نقدی از قرض گیرندگان (اقساط رهن)، اوراق بهادار MBS توسط SPV در بازارهای رهن ثانویه به سرمایه ­گذاران فروخته می­شوند.
جریان­های نقدی حاصل از تجمیع دارایی­ های پایه این اوراق بهادار - منهای حق­الزحمه خدمات انجام شده برای بسته­بندی[۱۹] آن­ها - بر طبق ضوابط خاص مربوط به آن اوراق بهادار، از طریق منتشرکننده به سرمایه ­گذاران، پرداخت می­ شود. در فرایند اوراق بهادارسازی، تمامی این مراحل همزمان اتفاق می­افتند.

۱-۲- بیان ﻣﺴﺄله
اوراق بهادارسازی، به کامل کردن بازارهای اوراق بهادار[۲۰]، بهبود بخشیدن به نقدینگی بازار[۲۱]، شفافیت[۲۲] بخشیدن به بازار و تخصصی کردن فعالیت­ها[۲۳]، به طور متأثری کمک می­ کند. با این حال، اوراق بهادارسازی هزینه­ های سازمانی[۲۴] مهمی را ایجاد می­ کند که به تفکیک مالکیت و کنترل دارایی­ ها، مربوط می­ شود و در این رساله بر این مهم تمرکز شده است.
در گذشته، یک بانی (بانک) می­بایست تمامی وام­هایی را که ایجاد می­کرد در مالکیت خود نگه داشته و مدیریت و پذیره­نویسی نماید. در مقابل، اوراق بهادارسازی برای بانی یک منبع کلیدی تأمین مالی بلندمدت فراهم می­ کند که به موجب آن مدیریت ترازنامه بهبود بخشیده می­ شود. در فرایند اوراق بهادارسازی با تفکیک دارایی­ ها (وام­های رهنی) از ترازنامه و استفاده از آن­ها به عنوان پشتوانه اوراق بهادار منتشر شده برای سرمایه ­گذاران، کیفیت این اوراق بهادار از وضعیت ریسک اعتباری بانی مستقل می­ شود. همچنین بانی با پیش­آمدهای اعتباری وام­هایی که ایجاد و پذیره­نویسی کرده، نیز دیگر زندگی نمی­کند. بنابراین عملکرد اوراق بهادار ایجاد شده مستقیماً به عملکرد قرض­گیرندگان وام­ها در تولید جریان­های نقدی مرتبط می­ شود؛ اما نکته اینجاست که عملکرد دارایی پایه و بنابراین عملکرد اوراق بهادار تولید و منتشر شده با پشتوانه آن­ها را میزان تلاش صورت گرفته توسط بانی هنگام اعطای وام­ها تعیین می­ کند. روشن است که تلاش برای اعمال استانداردهای پذیره­نویسی[۲۵] در فرایند اعطای وام، هزینه­بر است. چنانچه بانی استانداردهای پذیره­نویسی را اعمال نماید و اطلاعات هر چه بیشتر و
دقیق­تری درباره هر متقاضی رهن ریسکی[۲۶] جمع­آوری نماید، تنها قرض گیرندگان با کیفیت اعتباری بالا را در بازار رهن اولیه تأمین مالی خواهد نمود؛ اما اگر استانداردهای پذیره­نویسی را کاهش دهد و
هیچ­گونه اطلاعاتی جمع­آوری ننماید و به هر متقاضی رهنی وام اعطا نماید، از یک طرف هزینه­ های مربوط به پذیره­نویسی را کاهش می­دهد که به نفع خویش است، اما از طرف دیگر به ریسک­های نکول بالاتری برای رهن­های پذیره­نویسی شده دست خواهد یافت که به ضرر طرف دیگر یعنی سرمایه­گذار خواهد بود. در واقع ریسک­ها اکنون به سرمایه ­گذاران (دارندگان نهایی[۲۷] وام­های تجمیع شده) بر
می­گردند نه به وام­دهندگا
ن (مالک اولیه وام­ها).
از طرف دیگر، بدتر آنکه برای سرمایه­گذار در بازار ثانویه، مشاهده کامل تلاش اعمال شده توسط بانی در اعمال استانداردهای پذیره­نویسی نسبت به متقاضیان وام­ها، در عمل غیرممکن یا حتی در صورت امکان می ­تواند بسیار پرهزینه باشد. در واقع بانی که نخستین بار وام­ها را ایجاد کرده، اطلاعات بیشتر و بهتری راجع به وام­های پذیره­نویسی شده، نسبت به سرمایه ­گذاران، دارد.

۱-۳- اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
اعتقاد بر آن است که عامل اصلی بحران مالی سال­های ۲۰۱۰-۲۰۰۷، اوراق بهادارسازی دارایی­ ها بالأخص اوراق بهادارسازی وام­های رهنی MBS، می­باشد. در ادبیات اوراق بهادار MBS، وجود مشکل مخاطره اخلاقی به علت ویژگی­های خاص فرایند اوراق بهادارسازی مطرح و مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. به عبارت دیگر، بحران مالی اخیر لزوم کاهش مشکل اطلاعاتی مخاطره اخلاقی در معاملات اوراق بهادارسازی را برای مشارکت کنندگان در این بازارها گوشزد می­نماید.
به طور کلی، منافع حاصل از اوراق بهادارسازی می ­تواند در صورت داشتن یک طراحی بهینه از آن، هزینه­هایش را به خوبی پوشش دهد. آنچه در فرایند اوراق بهادارسازی اهمیت دارد میزان توانایی دارایی­ ها (وثیقه این اوراق) در ایجاد جریان نقدی است اما وجود مشکلات اطلاعاتی بین بازیگران که در ذات این فرایند قرار دارد می ­تواند منافع مالکان نهایی تجمیع وام­ها یعنی سرمایه ­گذاران را بشدت متأثر سازد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...