توانایی برقراری ارتباط با دیگران و مهار خود و دیگران بر نگرش افراد نیز مؤثراست. کریمی(۱۳۸۳) نگرش را یک حالت روانی و عصبی آمادگی می‌داند که از طریق تجربه سامان داده شده، تاثیری هدایتی یا پویا بر پاسخ های فرد به همه ی اشیا و موقعیت هایی که با آن ها مربوط است، دارد. نگرش دارای سه جزء شناختی، احساسی و آمادگی برای عمل است. از آنجا که نگرش نسبت به مدرسه بر پیشرفت تحصیلی تاثیر دارد و نگرش ها نیز مانند هوش هیجانی مستلزم ارتباط با محیط اجتماعی است، ارتباط این دو متغیر می‌تواند موفقیت بیشتر دانش آموزان را در زمینه ی تحصیل در پی داشته باشد.

نگرش نسبت به مدرسه بر پیشرفت تحصیلی اثر دارد؛ هر چه نگرش مثبت تر باشد پیشرفت تحصیلی بیشتر و هرچه به سمت منفی برود و از علاقه مندی دانش آموز کاسته شود افت تحصیلی اتفاق می ­افتد. پژوهش های زیادی در زمینه رابطه بین نگرش نسبت به دروس مختلف و پیشرفت تحصیلی در آن دروس انجام شده است. نتایج پژوهش‌های سینگ، گرانویل و دیکا (۲۰۰۲) ؛ والنزولا (۱۹۹۳) نقل از رحمانی (۱۳۸۱)؛ علوی(۱۳۸۶)؛کشاورز و همکاران(۱۳۸۴)؛ رحمانی (۱۳۸۱) نشان می‌دهد بین نگرش نسبت به دروس مختلف و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد.

پیش آمادگی و ظرفیت افراد علاوه بر عوامل بالا به وضعیت اقتصادی- اجتماعی خانواده نیز بستگی دارد. سواد والدین و امکانات آموزشی موجود در منزل از مؤلفه های وضعیت اقتصادی اجتماعی است. تحقیقات متعددی نشان داده‌اند که وضعیت اقتصادی اجتماعی خانواده بر پیشرفت تحصیلی مؤثر هستند.

وضعیت اقتصادی اجتماعی متغیر دیگری است که بنا به شواهد پژوهشی بر پیشرفت تحصیلی تاثیر گذار بوده است. این موضوع در پژوهش های علوی(۱۳۸۶)، مهدوی هزاوه؛ ۱۳۸۶؛ سنگری؛ ۱۳۸۵؛ پهلوان صادق۱۳۸۴؛ نقل از علوی؛۱۳۸۶ و نیز در گزارش زرین اختر و حمید خان نیازی[۱] (۲۰۱۱)، فن[۲] (۲۰۰۸)، مالونون، کانتلی و فریتز-کات [۳](۲۰۰۱)، دانکن، فدرمن و دانکن [۴](۱۹۹۲) بررسی شده و در همه ی این پژوهش‌ها وضعیت اقتصادی اجتماعی بر پیشرفت تحصیلی تاثیرگذار بوده است.

با توجه به عوامل بالا در مدارس دانش آموزانی با وضعیت اقتصادی اجتماعی بالا وجود دارند که پیشرفت تحصیلی خوبی ندارند؛ در نقطه ی مقابل دانش آموزانی وجود دارند که پیشرفت تحصیلی بالا و وضعیت اقتصادی اجتماعی پایین دارند؛ به علاوه دانش آموزانی وجود دارند که عنوان می‌کنند به تحصیل علاقه مند هستند اما نمرات خوبی ندارند و یا دانش آموزانی که در برقراری ارتباط مشکل ندارند اما از پیشرفت تحصیلی مطلوبی بر خوردار نیستند. محقق با علم به اینکه تاثیر متغیرها به تنهایی بر عملکرد افراد و تاثیر آن ها در یک مدل سه متغیری می‌تواند متفاوت باشد در این پژوهش بر آن است که بداند آیا بین پیشرفت تحصیلی و هوش هیجانی، وضعیت اقتصادی اجتماعی و نگرش به تحصیل دانش آموزان رابطه وجود دارد؟ میزان این رابطه چقدر است ؟ و کدام متغیر بهتر می‌تواند پیشرفت تحصیلی را پیش‌بینی کند و این سه متغیر هرکدام به تنهایی و در ارتباط با همدیگر چقدر از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین می‌کنند؟

۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش

آموزش و پرورش هر جامعه بیانگر نگرش، سطح فرهنگ، دانش و میزان توانایی آن جامعه برای رشد باورهای اعتقادی و اخلاقی به منظور نیل به آرمان های اجتماعی و همکاری با پیشرفت‌های علوم و فنون و ‌پاسخ‌گویی‌ به نیازهای ملی و تحولات جهانی است. ‌به این لحاظ وصول به اهداف تعلیم و تربیت در هر کشور مستلزم بررسی، ارزشیابی و تجدید نظر مستمر در ساختار و برنامه های آموزشی آن کشور است.

در میان دوره های آموزش عمومی، آموزش متوسطه آموزش عمومی را به آموزش عالی پیوند می‌دهد و هر نوع نارسایی و خللی در آن مستقیماً در عملکرد و کیفیت هر دو نوع آموزش تأثیر بسزایی خواهد داشت. انتقال از آموزش عمومی همگانی و غیر تخصصی به آموزش دانشگاهی تخصصی، انتقال از محیط آموزشی به محیط کار و زندگی و دوره انتقال ازکودکی (تحت نظر و وابسته به مراقبت دیگران) به جوانی و بلوغ (دوره ی استقلال و قبول مسئولیت) اهمیت این دوره ی تحصیلی را صد چندان ‌کرده‌است. به علاوه آموزش متوسطه منبع اصلی تربیت نیروی انسانی ماهر و نیمه ماهر در کشور به شمار می رود و از این راه تأثیر ویژه ای در میزان موفقیت برنامه های توسعه اقتصادی اجتماعی کشور می‌گذارد.

توسعه اقتصادی اجتماعی مستلزم نیروی انسانی ماهر، مدیر و علاقه مند به کار است. شناسایی و مطالعه هوش هیجانی و نگرش نسبت به مدرسه و بررسی آن ها کمک می‌کند مدیران و معلمان و اولیاء به دانش آموزان سال اول توجه ویژه تری داشته باشند، دانش آموزان را تشویق و ترغیب نمایند و به آن ها کمک کنند تا بهتر بتوانند تصمیم بگیرند و تصمیم خود را به اجرا بگذارند. نقش الگویی معلمان و تنوع پذیری رفتار دانش آموزان باعث می شود در صورتی که شناخت بهتری از دانش آموز وجود داشته باشد رفتار تحصیلی دانش آموزان را به سمتی هدایت کرد که بتواند نیازهای حرفه ای جامعه به نیروی انسانی ماهر و کارامد را تامین کند. مطابق گفته های گلمن (۱۹۹۵) تنها ۲۰ درصد موفقیت های زندگی به هوش شناختی و ۸۰ درصد به عوامل دیگر از جمله هوش هیجانی وابسته است. این مورد خود اهمیت رو به افزایش مطالعه هوش هیجانی و نگرش نسبت به مدرسه که خود دارای اجزای شناختی، احساسی و آمادگی برای عمل است و همچنین وضعیت اقتصادی اجتماعی که مستلزم شناخت و مدیریت وضعیت خود در مقابل دیگران و کنترل آن است را دو چندان می‌کند.

سؤال بسیار مهمی که محقق را بر آن داشت تا این تحقیق را انجام دهد مشاهده ی دانش آموزانی است که در سوم راهنمایی میانگین پیشرفت تحصیلی خوبی داشته اند اما در سال اول متوسطه دچار بی انگیزگی و افت تحصیلی می‌شوند در حالی که شناخت هوش هیجانی و حتی آموزش آن، شناخت نگرش دانش آموزان و زمینه سازی برای حفظ یا تغییر آن می‌تواند افت تحصیلی را کاهش و موجب پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شود. به توجه ‌به این موضوع که صرف روی کاغذ بردن اندیشه ها نمی توان به همه یا بیشتر اهداف رسید لازم است با درک بیشتر رفتار دانش آموزان و هدایت رفتار آنان به پیشرفت تحصیلی بیشتر آنان و رضایت دانش آموز از تحصیل کمک کرد و همه ی این ها محقق نمی شود مگر اینکه متغیرهای اساسی تاثیرگدار بر رفتار دانش آموز مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد.

بدیهی است به دلیل پیچیدگی های رفتار انسان لازم است متغیرهای تاثیرگذار بر رفتار وی را مطالعه کرد تا به درک بهتری از فرد و محیط وی به دست آورد. با توجه به تاثیر هوش هیجانی در کنترل رفتار خود و دیگران و نیز پیش آمادگی هایی که وضعیت اقتصادی اجتماعی خانواده و نگرش‌ها بر رفتار می‌گذارند انجام این مطالعه در کنار سایر بررسی های انجام شده باعث می شود به درک بهتری از شرایط و ویژگی‌های دانش آموزان سال اول نایل آمد.

۱-۴- اهدف پژوهش

هدف کلی:

بررسی رابطه هوش هیجانی، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و نگرش نسبت به مدرسه بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال اول شهرستان لامرد

اهداف ویژه:

    1. بررسی رابطه بین هوش هیجانی، وضعیت اقتصادی- اجتماعی و نگرش به تحصیل بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال اول شهرستان لامرد

    1. بررسی رابطه بین هوش هیجانی، وضعیت اقتصادی- اجتماعی و نگرش به تحصیل بر پیشرفت تحصیلی پسران سال اول شهرستان لامرد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...