پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | ۲-۲-۱۱- اهمیت مهارتهای زندگی در سلامت روان – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۲-۲-۷-۱۱- کورت لوین[۴۳] :
لوین با نظریه میدانی[۴۴] در بین روانشناسان شناخته شده است. از دیدگاه لوین نظریه میدانی تنها به حیطه خاصی
محدود نمی شود، بلکه مفاهیمی را دربر میگیرد که با آن می توان حقایق روان شناختی مختلفی را نمایش داد. اما نظر لوین درارتباط با سلامت روان در این است که سلامت و کمال روانشناختی موجب افتراق و تمایز یافتگی بیشتر شخص ومحیط روان شناختی او می شودواستحکام واستواری مرزهای سیستم روانی فرد به وجود می آورد. بنابرین فرد سالم از نقطه نظرلوین کسی است که بین خود ومحیط روان شناختی خود تمایز و افتراق قائل می شود(خدارحیمی،۱۳۷۳).
بنابر تحقیقات “انجمن ملی بهداشت روانی” افراد دارای سلامت روان دارای خصوصیات زیر هستند:
۱- افراد سالم از نظر روانی وذهنی احساس راحتی میکنند. آن ها از نظر روانی خود راآنگونه که هستند میپذیرند وازاستعدادهای خود بهرهمند می شوندودرمورد عیوب جسمانی وناتواناییهای خود شکیبا بوده وازآن ناراحت نمی شوند. افراد سالم دیدگاهی واقع گرایانه دارند و دشواریهای زندگی را سهل می انگارند، وقت کمی را درنگرانی ، ترس، اضطراب ویا حسادت سپری میکنند. اغلب آرام بوده ونسبت به عقاید تازه گشاده رو ،ودارای طیب خاطر می باشند.شوخ طبع و دارای اعتماد به نفس هستند. اگرچه از حضور درجمع لذت میبرند آن ها به تنهابودن نیز اهمیت نمی دهند و وحشتی ندارند ویک احساس شخصی مبنی بر درست یا غلط بودن امور دارند.
۲- افراد سالم از نظر روانی احساس خوبی نسبت به دیگران دارند.آن ها کوشش میکنند تا دیگران را دوست بدارند وبه آن ها اعتماد کنند. چراکه تمایل دارند دیگران نیز آن ها رادوست داشته باشندوبه آن ها اعتماد نمایند. چنین افرادی قادرند که با دیگران رفتار گرمی داشته باشند واین روابط را ادامه دهند. به علائق دیگران توجه میکنند واحترام میگذارند. آن ها به خود اجازه نمی دهند که از سود دیگران مورد حمله وفشارقرار گیرند ونیز سعی نمی کنند که به دیگران تسلط یابند.
۳- افراد دارای سلامت روان قدرت روبروشدن با نیازمندیهای زندگی را دارند. نسبت به اعمال خود احساس مسئولیت میکنند وبه مشکلات با همان شیوه که رخ میدهد برخورد میکنند. آن ها دارای پندارهای واقع گرادر مورد آن چه که میتوانند یا نمی توانند انجام دهند هستند. محیط خود را تا آنجا که ممکن است شکل میدهند وتا آنجا که ضرورت دارد با آن سازگار میشوند(پورمقدس،۱۳۸۴).
۲-۲-۸- ایجاد سلامت روان
برای ایجاد سلامت روان عوامل زیادی را باید کنترل کرد. سلامت روان را می توان به وسیله پیشگیری از ابتلاء به بیماریهای روانی، عوامل مؤثر در بروز بیماریهای روانی، تشخیص زودرس بیماریهای روانی، پیشگیری از عوارض ناشی از بیماریهای روانی وایجاد محیط سالم برای برقراری ارتباط صحیح انسانی به وجود آورد.
پس سلامت روان علمی است برای بهزیستی رفاه اجتماعی وسازش منطقی با پیشامدهای زندگی، در سلامت روان آنچه بیش از هر چیز مورد نظر است احترام به شخصیت و حیثیت انسان است. روی این اصل سلامت روان رادانش یا هنری می دانند که به افراد کمک میکند که با ایجاد روش های درست روانی وعاطفی بتوانند با محیط خود سازگاری حاصل نموده وبرای حل مشکلات از راه های مطلوب اقدام نماید(احمدوند،۱۳۸۸).
اگر بخواهیم سطح سلامت اجتماعی جامعه را به حد مطلوبی برسانیم نیاز به یک سری تدابیر وفعالیتهایی داریم که از پیدایش وافزایش بیماریهای عصبی روانی در جامعه جلوگیری کند، این چنین فعالیتهایی تحت عنوان پیشگیری شناخته میشوند(میلانی فر،۱۳۸۹).
۲-۲-۹- پیشگیری
فعالیتهایی که تحت عنوان پیشگیری شناخته میشوند به سه بخش تقسیم میشوند :
۲-۲-۹-۱- پیشگیری اولیه[۴۵] :
منظور از پیشگیری اولیه عبارت است از جلوگیری از پیدایش بیماری وبه عبارت دیگرعلاج واقعه قبل از وقوع باید کرد. این پیشگیری اشاره دارد به کاربرد روشها و ابزاری که جلوگیری از ظهور بیماری مؤثر هستند ورفتارهای مثبت را تقویت میکنند. هدف مداخله در پیشگیری اولیه جلوگیری از شیوع بیماری ویا اختلال است به نحوی که احتمال وقوع آن را در مقطع زمانی خاص کاهش میدهد. این هدف زمانی تحقق مییابد که عوامل سبب زا را از بین ببریم وسلامتی را از طریق ایجاد شرایط محیطی مناسب افزایش دهیم (احمدوند،۱۳۸۸).
۲-۲-۹-۲- پیشگیری ثانویه [۴۶] (درمان)
این پیشگیری عبارت است از مداخله زود هنگام ودرمان سریع نشانگان یک بیماری ویا اختلال با این هدف که از شیوع وگسترش آن توسط کوتاه کردن مدت آن کاسته شود.
هدف در این پیشگیری شامل ۱- کاستن از علایم اختلال (کم کردن رنج) ۲- محدود کردن ادامه اختلال و رساندن آن به کمترین میزان شیوع است.
پیشگیری ثانویه متضمن رعایت موارد زیر است :
۱- بیماری یابی به منظورتشخیص شناخت فوری وبیشترین علائم عادی ویا رفتارهای نا متعادل.
۲- درمان فوری زودرس و کامل جهت رفع علائم بیماری ، پیشگیری از بروزعلائم شدید وبرگردانیدن هر چه زودتر بیماران روانی به جامعه.
۳- درمان پیشگیرنده ونگهدارنده به منظور پیشگیری ازبازگشت عوارض بیماری تا حصول بهبودی کامل، پیشگیری مترادف با تشخیص ودرمان میباشد(احمدوند،۱۳۸۸).
۲-۲-۹-۳- پیشگیری ثالث [۴۷]
این پیشگیری عبارت است از کاستن از عوارض جنبی که در حاشیه یک بیماری ویا اختلال اصلی وجود دارد. این
بخش اشاره دارد به فعالیتهای توانبخشی برای افرادی که مبتلا به بیماریهای مزمن طولانی مدت هستند راقادر می سازدبا حد اکثر تواناییهای جسمانی و روانی و اجتماعی خود فعالیت کنند. در این راستا آموزش مهارتهای شغلی واجتماعی بسیار مفید واقع می شود(احمدوند،۱۳۸۸).
۲-۲-۱۰- مدرکهای سلامت روان
ونیتز[۴۸] ،سلامت روان را وابسته به ۷ مدرک میداند که عبارتنداز:
۱- رفتاراجتماعی مناسب
۲- رهایی از نگرانی وگناه
۳- فقدان بیماری روانی
۴- کفایت فردی وخود مهارگری
۵- خویشتن پذیری وخودشکوفایی
۶- توصیه یافتگی وسازماندهی شخصیت
۷ – گشاده نگری وانعطاف پذیری(امینی،۱۳۸۳).
۲-۲-۱۱- اهمیت مهارتهای زندگی در سلامت روان
رشد انسان در زمینههای اجتماعی ، جسمانی، شغلی، شناختی ، اخلاقی و عاطفی صورت میگیرد. هر یک از زمینههای نیازمند مهارت و توانایی هایی میباشند در واقع می توان گفت که تکامل مراحل رشدی، وابسته به مهارت های زندگی است. زمانی که افراد مهارتهای زندگی اساسی کسب نمایند، در عملکرد بهینه خود پیشرفت میکنند. آموزش مهارتهای زندگی نقش اساسی را در بهداشت روانی ایفا میکند و البته زمانی که در یک مقطع رشدی مناسبی ارئه شود، نقش برجسته تری خواهد داشت. به طور یقین می توان گفت که بسیاری از نوروزها و سایکوزها از نقص در رشد مهارت های زندگی اساسی است. در واقع آموزش مهارت های زندگی نقش در زمان دارد(طارمیان، ۱۳۷۸ )
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 04:05:00 ب.ظ ]
|