روابط خانوادگی

یکی از علل اساسی ناراحتی‌های عاطفی اطفال را باید در طرز رفتار والدین جستجو کرد. در خانواده هایی که پدر و مادر بیشتر اوقات را در خارج خانه و دور از فرزندان به سر می‌برند. درباره بچه ها بیش از حد نگرانی نشان می‌دهند، پیوسته راجع به وضع مزاجی و رفتار فرزندان حرف می‌زنند، بیش از اندازه به اطفال کمک می‌کنند، مطیع اراده آن ها می‌شوند و یا اینکه آن ها را محور حیات خانوادگی قرار می‌دهند. چنین پدران و مادرانی مقدمه را برای انواع فشارهای عاطفی فرزندان خود آماده می‌سازند.

سطح آرزوها و انتظارات

گاهی فشار عاطفی کودک نتیجه آن است که پدر و مادر از او انتظاراتی دارند که بیش از توانایی او می‌باشند و کودک چون از برآوردن این انتظارات عاجز می‌ماند، خود را گناهکار و نالایق پندارد و گاهی نیز این امر نتیجه آروزها و هدف‌هایی است که خود طفل دارد. اگر نتواند به آروزها و هدف‌های خود برسد، خود را بی‌کفایت تصور کرده و دچار ترس و اندوه و دلواپسی می‌شود( ساروخانی ، ۱۳۹۲).

الگوی ارتباطی خانواده

مفهوم خانواده

گروهی از محققان علوم اجتماعی خانواده را به گروهی از افراد که روابط آنان با یکدیگر بر اساس هم خونی شکل می‌گیرد و نسبت به هم خوشایند محسوب می شود تعریف کرده‌اند.

گروهی دیگر از جامعه شناسان خانواده را ” گروهی متشکل از افراد که از طریق پیوند زناشویی، هم خونی یا پذیرش، با یکدیگر به شوهر، زن، مادر، پدر، برادر، خواهر و فرزند در ارتباط متقابل اند و فرهنگ مشترکی پدید آورده و در واحد خاصی زندگی می‌کنند” تعریف می‌کنند .

تمامی تاریخ نگاران بر این باورند که خانواده کهن ترین گروهی است که به اقتضای نیاز طبیعی، عاطفی و اجتماعی بیشتر شکل گرفته و سابقه ایی به اندازه سابقه زیست بشر بر روی زمین دارد چون انسان مدنی الطبع است و ناگزیر باید در اجتماع زندگی کند، چون خداوند انسان را آفرید و ساختمان بدنی او را به گونه ایی شکل داده که از نظر جسمی و عاطفی همواره احساس نیاز به دیگران در او زنده باشد ، این احساس درونی باعث می شود جامعه کوچکی به نام ” خانواده ” شکل بگیرد.

خانواده چیست؟

در فرهنگ‌های مختلف نظرات درباره اینکه خانواده چیست و ساختار آن چگونه باید باشد متفاوت بوده است و همواره در تغییر، در آمریکا خانواده ها از زمان ورود اولین سکنه به سواحل دنیای جدید پیوسته در حال تغییر و تحول بوده است. از نظر بعضی‌ها خانواده خویشاوندان تنی را در بر می‌گیرد. در حالی که برخی دیگر بر این باورند که خانواده شامل افرادی است که با یکدیگر ارتباط عاطفی و روانی دارند و بعضی دیگر معتقدند که خانواده مجموعه افرادی است که در یک منزل یا یک محله زندگی می‌کنند. در حقیقت خانواده فاقد تعریف مشخصی است و از نظر ‌گروه‌های فرهنگی مختلف تعاریف متعددی دارد ، حصول به یک اتفاق نظر درباره ساختار متشکله یک خانواده، دشوار است.

بعضی ها خانواده را به صورت گروهی متشکل از دو یا چند نفر که از طریق ازدواج و یا فرزند خاندگی با یکدیگر مرتبط شده اند و در یک منزل با هم زندگی می‌کنند ، در نظر می گیرند . برخی دیگر خانواده را شامل افرادی که هرگز ازدواج نکرده اند یا ازدواج کرده و صاحب فرزندی نشده اند و یا آنهایی که ازدواجشان به طلاق یا فوت انجامیده و بالاخره طیفی از خانواده را که اصطلاحاً غیر سنتی خوانده می شود در برمی گیرد(ساروخانی، ۱۳۷۵).

خانواده های آزاد گذار

خانواده های آزاد گذار که در آن ، نه بر انطباق عقلانی . این بدان معنی است که در ارتباط کودک – والدینی کمی از هر دو نوع وجود داشت و در عوض کودک بیشتر تحت تاثیر دوستان و گروهای هم سن و سال بیرون از خانه قرار داشت .

خانواده حمایتگر

خانواده های حمایتگر در آن تنها بر ارتباطات انطباق اجتماعی تأکید می شد همراه با کمی رانشگری که از جانب والدین کودک اعمال می شد تا کودک نگرش متفکرانه و وسیعی را نسبت به جهان در خود پرورش دهد .

خانواده های چندگرایانه

خانواده های چندگرایانه که در آن تنها بر انطباق عقلانی تأکید می شود یعنی کودک تشویق می شد که پویشگرانه رفتار کند و با هنجارها و ارزش‌های موجود درگیر شود هرچند در اینجا هم بر حفظ تعادل خانوادگی تأکید می شد .

خانواده از نظر روان شناسی

هر چند رویکرد روانشانسی به تجزیه و تحلیل رفتار آدمی می پردازد و سعی دارد ضمن تشخیص رفتارهای نابهنجار و علل بروز آن ها را شناسایی کند در عین حال خانواده را نیز از زوایای گوناگون مورد مطالعه قرار می‌دهد. چون که خانواده به عنوان یک نظام دایماً در حال تغییر و دگرگونی است داده هایی را از خارج می‌گیرد و چیزهایی را به بیرون می‌دهد. خانواده از منظر روانشناختی، برای حفظ تعادل خود، همیشه در دو جنبه ” دورنی سازی[۵۹]” و ” بیرونی سازی”[۶۰] فعال است یعنی در عین سازگاری با تحولات اجتماعی همه اعضای خود را از نظر جسمی و روحی به رشد مطلوب می رساند. رویکرد خانواده درمانی از گرایش‌های نسبتاً جدید در دانش روانشناسی است که به بررسی مسایل خانواده می پردازد یکی از نظریه های رایج در خانواده درمانی نظریه سیستمی است. این نظریه خانواده را موجودی می‌داند متشکل از اجزای به هم پیوسته که اولاً اعضای آن تابعی هستند از رفتار سایر اعضای خانواده و ثانیاًً خانواده مانند هر نظام دیگری متمایل به تعادل است. اگر عضوی از خانواده دچار نابهنجاری شود باید در ارتباط با سایر اعضای آن درمان گردد.

خانواده از منظر علوم تربیتی

کارشناسان امور تربیتی خانواده را یک نهاد تربیتی می دانند. فضای گرم خانواده مناسب‌ترین جای پرورش استعداد ها و توانایی‌های نسل جدید است محیطی سرشار از مهر و محبت، عواطف و احساسات پاک، کودک از همان روزهای نخست زندگی در آغوش پرمهر پدر و مادر قرار گرفته درس ایثار، محبت و مروت و وفاداری فرا می‌گیرد. روحیه تعادل و همکاری در فضای خانواده شکل می‌گیرد. به نظر کارپردازان امور تربیتی، خانواده به عنوان یک مرکز تعلیم و تربیت غیر رسمی، آداب زندگی را به فرزندان یاد می‌دهند. هر قدر پیوند خانه و مدرسه محکم تر باشد بازدهی تعلیم و تربیت بیتشر خواهد بود( شرفی، ۱۳۸۱).

الگوهای تعاملی خانواده

۱) الگوی سلطه گر

یک الگوی سنتی و قدیمی که در ایران وجود داشته و هنوز آثار خودش را دارد الگوی سلطه گر است.همین الگو که گاهی تحت عنوان الگوی پدر سالار معروف است.البته پدر سالار به تنهایی نداریم بلکه مادر سالار هم داریم. این الگو، الگوی سنتی جامعه ماست یعنی از قدیم الایام این الگو بوده و معمولا مردها وقتی خانواده تشکیل می‌دادند در پس ذهنشان این که می باید خانواده را به گونه ای اداره کنند که حرف ، فقط حرف این ها باشد.

۲) الگوی مقابله ای

الگوی مقابله ای هم اگر شکست بخورد به یک الگوی دیگر تبدیل می شود.امروزه الگوی مقابله ای به خصوص در بین خانواده های تحصیل کرده و خانواده هایی که آبرو و جایگاه اجتماعی برای خودشان دارند و نمی خواهند کسی سروصدای آن ها را بشنود و در عین حال نمی خواهند از هم جدا بشوند،به یک الگوی دیگر به نام الگوی کناره گیر تبدیل می‌شوند.

۴) الگوی پذیرا و پویا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...