اگر فضل و کرم خدا نباشد شما به توفیق توبه و یا تعیین حدی که کفاره گناه است و بخشایشی که در اثر توبه یا اجرای حد حاصل می شود و تا آخر عمر از دنس و افک و سایر گناهان پاک نمی شدید و خداوند هرکه را که بخواهد پاک می‌کند.(کاشانی پیشین ، ۲۸۵ ) لذا این امر منوط به مشیت خداوند است و مشیت او تنها به تزکیه کسی تعلق می‌گیرد که استعداد آن را داشته باشد و به زبان استعداد آن را درخواست کند و با اخلاص توبه نماید . و عملاً نشان دهد که واجد اوصاف یک عضو صالح و مفید جامعه شده و برای قبول توبه و نیل به اعاده حیثیت و شئون اجتماعی شایسته و سزاوار است .[۱۴]

ب) سنت

یکی از ادله استنباط احکام اسلامی سنت است که عبارت است از قول یا فعل ویا تقریر معصوم (ع)نقل وحکایت سنت را روایت حدیث و خبر گویند.(قمی بی‌تا ، ۴۰۹ و۴۹۵)و منظور از قول وفعل گفتار ‌و کردار و منظور از تقریر سکوت و رفتار تأیید آمیز معصوم نسبت به فعل یا عقیده ای که در حضور ایشان انجام یا مطرح شده است و آن را رد نکرده باشند .با بهره گرفتن از روایات و اخبار وارده از معصومین (ع)می توان به دیدگاه ها وچگونگی و روش های تربیتی و شیوه های بر خورد با مجرمان به طوری که موجب اصلاح و نو سازی شخصیت آنان شود به گونه ای که مجددا اعمال و رفتار مجرمانه و ناپسند انجام ندهند آگاه شد وازآن در تدوین قوانین ومقررات استفاده کرد آنچه که در این مبحث مورد توجه قرار خواهد گرفت این است که چگونه پیشوایان ما با مجرمان برخورد داشته اند و و چه آموزه هایی در این رابطه به ما عرضه کرده‌اند .

۱- روایات

یکی ا ز منابع تفکر شیعی که برای ما در یافتن مبانی اعاده حیثیت کمک می‌کند روایات ائمه اطهار است که در خصوص موضوعات مختلف به دست ما رسیده است که می‌تواند در این زمینه راه گشا باشد .

*پاک شدن بعد از اقامه حد

در راستای تأیید این موضوع حدیثی در باب قذف بدین شرح است :

« … اسماعیل الهاشمی قال : سالت ابا عبدالله و ابا الحسن علیه السلام عن امره زنت فاتت بولد و اقرت عند امام المسلمین بانها زنت و ان ولدها تلک من الزنا فاقم علیها الحدو ان تلک الولد نشا حتی صارت رجلا فافتری علیه رجل هل یجلد من افتری علیه ؛ فقال : یجلد و لا یجلد فقلت کیف یجلد و لا یجلد ؛ فقال من قال له یا ولدالزنا لم یجلد و یعزر و هو دون الحد و من قال یا ابن الزانیه جلد الحد کاملا فقلت له : کیف صار جلد هکنا ؛ فقال انه اذا قال له : یا ولدالزنا کان قد صدق فیه و عزز علی تغیره له و قد اقیم علیها الحد . فان قال له یا من الزانیه : جلد تاما لفریته علیها بعد اظهار التوبه و اقامه الامام علیها الحد»(حر عاملی ۱۳۷۶، ۴۴۱ )

در این حدیث آمده است کسی سوال می‌کند راجع به زنی که زنا کرده بود و از زنا هم بچه دار شده بود و اقرار نیز نموده و حد ‌در مورد او جاری شده بود سپس کسی به فرزند آن زن افترا می بندد آیا باید شلاق بخورد ؟ امام می فرمایند : هم شلاق می‌خورد هم نمی خورد زیرا اگر کسی پسر او را ولد زنا بخواند به دلیل صدق گفتارش نمی خورد ولی به دلیل سرزنش دوباره مادر پسر تعزیر خواهد شد«کل من خالف الشرع فعلیه حد او تعزیر » اگر پسر را یا ابن الزانیه بخواند حد قذف را خواهد خورد به طور کامل زیرا که این افترا است چون زن توبه کرده و امام نیز حد را بر او جاری نموده است و زن پاک شده است و بر اساس اصل بیان شده التائب من الذنب کمن لا ذنب له این سخن مرد افترا و کذب محسوب شده و به طور کامل حد قذف بر او جاری خواهد شد . این حدیث هم خود تصدیقی بر این است که حیثیت مجرم با توبه و اجرای حد اعاده شده و اسلام در صورت حصول شرایط اعاده حیثیت عمل مجرم را بلااثر تلقی می‌کند . این حدیث بیان کننده حمایت اسلام از مجرم و بازگرداندن او به جامعه است .

*پذیرش شهادت پس از توبه

از دیگر روایاتی که در این باب موجود است می توان به احادیث ذیل اشاره نمود :

« ابن سنان قال : سالت عن ابا عبدالله عن المحدود انا تاب اتقبل شهادته ؛فقال اذا تاب توبته ان یرجع مما قال و یکذب نفسه عند الامام و عند المسلمین فانا فعل فان علی الامام ان یقبل شهاده تلک»( پیشین، ۳۸۳)

« الکنانی قال : سالت ابا عبدالله عن القاذف انا اکذب نفسه و تاب اتقبل شهاده ؛ قال : نعم »

« من سماعه قال : شهود الزور یجدون حدا لیس له وقت و تلک الهی ؛ قلت له : فان تابوا و صلحوا تقبل شهادتهم بعد ؛ قال : انا تابوا تاب له علیهم و قبلت شهادتهم »[۱۵]

درهر دو روایت ذکر شده به یکی از مهمترین آثار نیل به اعاده حیثیت یعنی قبول شهادت این افراد پس از توبه اشاره شده است .

در باب شهادت یکی از شروط شاهد عدالت اوست که عدالت با ارتکاب گناه کبیره و اصرار بر گناه صغیره زایل می‌گردد ولی توبه کردن درباره مجرمی که مجازات جرمش حد است چه حد زنا چه حد قذف چه حد شهادت دروغ باعث می شود که پیشینه سوء مجرم زایل شود و دوباره او متلبس به لباس عدالت گردد و بتواند شهادت را تحمل و ادا کند .

روایتی دیگر در باب حد سحر است :« قال علی علیه السلام : من یعلم شیئا من السحر کان آخر عهده بربه وحده القتل الا ان یتوب»( همان ، ۵۷۷ ) که حد یادگیرنده سحر و انجام دهنده آن قتل است مگر توبه کند و باز گردد . یادگیری و تعلیم و تعلم سحر هم از نوع جرایمی که امنیت مردم را به مخاطره می اندازد و در گستره اجتماع ایجاد خطر می کند.[۱۶]

احادیثی هم موجود است که حمایت و پشتیبانی اسلام از شخص بزه دیده بی گناهی که مورد تهمت و افترا قرار گرفته است را می رساند :

« … عمار الساباطی عن ابی عبدالله فی رجل قال الرجل : یا ابن الفاعله یعنی الزنا فقال ان کانت امه حیه شاهده ثم جاعت تطلب حقها ضرب ثمانین جلده و ان کانت غائبه انتظر بها حتی تقدم ثم تطلب کانت قد ماتت و لم یعلم منها الاخیر ضرب المفتری علیه الحد ثمانین جلده»( حر عاملی پیشین، ۴۴۰ )

در این حدیث بر حمایت از بزه دیده بی گناه که حیثیت و آبرویش در معرض خطر قرار گرفته تأکید شده است و اجرای حد قذف و درخواست آن را به عنوان حقی برای بزه دیده بیان کرده مثل حضور زن مورد اتهام قذف در صحنه شنیدن اتهام و رجوع برای مطالبه اجرای حد قذف بر قاذف و یا عدم حضور زن مقذوف و انتظار که برای حاضر شدن زن و مطالبه اجرای حد قذف و یا به طریق اولی اجرا کردن حد قذف در صورت مرگ زن و با آگاهی از درستکاری زن ، در تمامی صورت‌های ذکر شده امام بر این تأکید دارند که بزه دیده بی گناه بتواند به اعاده حیثیت از دست رفته خود به عنوان حق نایل شود .

شقوق ذکر شده تماماً در صورتی است که قاذف و مقذوف هر دو مسلمان باشند .

همان‌ طور که ‌در روایات های ذکر شده مشخص شد اسلام برای موضوع اعاده حیثیت چه ‌در مورد بزه دیده و چه ‌در مورد بزه کار برای بازگشت به زندگی عادی اهمیت فوق العاده قایل شده است و جایگاه این امر در اسلام بسیار مهم و شایان ذکر است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...