۲-۴-۲-۲ نظریه های فیزیولوژیکی استرس

نظریه های پاسخ فیزیولوژیکی استرس بر دو مکانیسم تأکید می ورزند:

    1. پاسخ مرکزی آدرنال با دخالت اپی نفرین و نوراپی نفرین

  1. پاسخ قشر آدرنال با دخالت کورتیزول

پاسخ مقابله – مقابله کانن بر تحریک قسمت مرکزی آدرنال و ترشح دلالت دارد . مکانیزم های مرکزی آدرنال به عواملی مانند تحریک پذیری شرایط ، فشار زمانی به منظور افزایش عملکرد و درجاتی از موقعیت های اجتماعی کار مثل چالش های اقتدار پاسخ می‌دهند. پاسخ قشر آدرنال دوره ای است و هنگامی فعال می شود که فرد با استرس بیش از حد و خارج ازکنترل ،مواجه می شود. هنری و استیفن۱ این رفتار را کاهش یا فقدان ارتباط اجتماعی توصیف کرده‌اند که منجر به قطع و کاهش تعاملات اجتماعی می شود. سیستم های کنترل بیولوژیکی شامل سیستم های عصبی، قلب و عروق و سایواندوکرین است و بیماری مرتبط با استرس ، فشار خون می‌باشد.

۱-Henry & Stephens

۵-۲-۲ عوامل ایجاد کننده استرس شغلی:

استرس شغلی معلول عللی است که از منابع مختلف می‌گیرد، این منابع می‌توانند در بیرون یا درون سازمان جایی داشته باشند و یا مربوط به ‌گروه‌های مؤثر بر کارکنان و یا مربوط به خود افراد باشند.

اغلب گفته می شود: هرچه مقام فرد در سازمان بالاتر باشد استرس وی نیز بیشتر خواهد شد. برخی بررسی ها نشان داده‌اند که در اغلب سازمان ها، مدیران رده میانی، استرس بیشتری را تجربه می‌کنند. آن ها با تقاضاهای زیادی از فرادستان و زیر دستان خود مواجه اند، پس بهتر است گفته شود عمدتاًً در رده وسط دیده می شود.

عوامل استرس زا در تحقیقات گوناگون به صورت مختلف طبقه بندی و بیان گردیده است که درادامه به بخشی از آن اشاره خواهد شد.

در یک طبقه بندی عوامل استرس زا به چهار گروه تقسیم شده اند (برومند، ۱۳۷۴، صص ۲۱۶-۲۱۴).

۱)عوامل سازمانی (سیاست ها، ساختارها، شرایط عینی، مراحل و فرایندها).

۲)عوامل گروهی (عدم انسجام گروهی، عدم حمایت اجتماعی).

۳)عوامل فردی (ابهام و تعارض نقش در سازمان، خصوصیات تیپA).

۴) عوامل فرا سازمانی (تغییرات اجتماعی، خانوادگی، محلی، مالی، فن آوری).

کوپر۱(۱۹۹۷) نیز در طبقه بندی خود عوامل استرس زای شغلی را به ۵ دسته تقسیم می‌کند:

۱)نوع شخصیت؛ شخصیت نوع A دارای استرس بیشتری است.

۲) فرهنگ سازمانی؛ میزان همکاری، انگیزش و روحیه بر سطوح استرس تأثیر می‌گذارد.

سازمان‌هایی که کارکنان را به سوی سطوح بالای عملکرد سوق می‌دهند وضعیتی بر استرس به وجود می آورند.

۳) رفتار مدیریت؛ سبک های مدیریت آرام و مشارکتی کمتر پر استرس اند. کارکنانی که مدیران خود رأی دارند به طور محتمل ۵ برابر بی خوابی، سردرد و ناراحتی های گوارشی را در ارتباط با استرس گزارش می‌کنند.

۴)انجام کار؛ بعضی از انواع کار پر استرس اند. در بعضی موارد جابه جا شدن در یک شغل همراه با کار لذت بخش، حرکتی بخردانه است که می‌تواند کمی از محرک های تنش زا را کمتر نماید.

۱-Cooper

۵)روابط انسانی، ارتباط های انسانی عاملی بسیار مهم در رضایت شغلی افراد است. وقتی افراد با یکدیگر همکاری نمی کنند محیط کار پر استرس می شود (کوپر، ۱۹۹۷، ص۱۲).

رزنمان۱(به نقل ازظهیری، ۱۳۷۴، صص۲۴ و ۲۵) عوامل استرس زا به صورت زیر تقسیم بندی نموده است :

۱) خط مشی ها سازمانی:

– خط مشی ها و سیاست های ناعادلانه و عدم وجود عدالت شغلی

– قوانین خشک و غیر فابل انعطاف

– جابه جایی مکرر و انتقال های نابجا

– شرح شغل های غیر واقعی

۲) ساختار سازمانی:

– تمرکز بیش از حد و عدم وجود اختیار کافی برای تصمیم گیری

– عدم امکان ارتقاء و پیشرفت

– تخصص گرایی افراطی و جزئی شدن وظایف شفلی

-تضاد بین صف و ستاد

۳) شرایط فیزیکی سازمان:

– سر و صدای زیاد در محیط کار

– گرما و سرمای بیش از حد محیط کار

– وجود گازهای سمی در محیط کار

– خطرات شغلی و امکان آسیب دیدگی در کار

– نور کم یا ناکافی برای کار

۴) فرآیندهای سازمانی:

– ارتباطات ناقص و عدم انتقال مؤثر اطلاعات

– عدم وجود بازخور

– کنترل های بی مورد

– ارزیابی های ناعادلانه

– ارائه اطلاعات نادرست

۱-Rosenman

استیفن پی رابینز عوامل به وجود آورنده استرس را تحت عنوانمنابع بالقئه تنش زا به سه دسته تقسیم می‌کند:

۱)عوامل محیطی:

– نامطمئن بودن وضعیت اقتصادی

– نامطمون بودن وضعیت سیاسی

– نامطمئن بودن تکنولوژی

۲)عوامل سازمانی:

-نوع کار

– نقشی که فرد باید ایفا کند.

– خواسته های همکاران

– ساختار سازمانی

– رهبری مرحله حیات سازمانی

۳)عوامل فردی:

-مسائل ساختاری

– مسائل خانوادگی(رابینز، ترجمه پارسائیان و اعرابی، ۱۳۷۸).

وتن و کمرون عوامل استرس زا را به موارد زیر تقسیم کرده‌اند:

۱-عوامل استرس زای زمانی:

این عوامل به مسایلی همچون کار بسیار زیاد و زمان بسیار کوتاه اشاره دارد، این ها عمده ترین و غالب ترین منابغ استرسند که مدیران شرکت ها و سازمان ها با آن ها مواجه می‌باشند.

یک دلیل برای نقش عوامل استرس زای زمانی آن است که فرهنگ ها نسبت به زمان فوق العاده حساس و هوشیار است و این حساسیت هر سال بیشتر می شود. این حساسیت و دلدادگی به زمان، آن را به منبع مهمی از استرس تبدیل می کند.

کار بیش از حد در یک نقش و فشارهای شدید زمانی از یک سو و اختلاف های روان شناختی و فیزیولوژیک از سوی دیگر موجب بروز استرس می‌گردد، در این حالت کارکنان احساس می‌کنند که مجبورند شمار زیادی از وظایف را در زمانی کوتاه انجام دهند و به هر حال تداوم فشار زمانی یعنی داشتن کار زیاد و نداشتن وقت کافی برای انجام آن، معمولاً مضر است (وتن، کمرون، ترجمه جعفری مقدم، ۱۳۸۱، ص۶۰).

۲-عوامل استرس زای رویارویی:

این ها عوملی هستند که در اثر تعاملات بین فردی حاصل می شود، عوامل استرس زای رویارویی معمولاً مشترک و مشابه هستند. و عموماً در اثر ۳ نوع تعارض به وجود
می‌آیند.

الف)تعارض های نقش که در آن اعضاء گروه نقش های ناسازگار ایفا می‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...