عواملی که نگهداشت وجه نقد شرکت را تحت تأثیر قرار می‌دهد عبارتند از: اندازه شرکت، اهرم مالی، فرصت‌های سرمایه‌گذاری و ریسک، هزینه های نمایندگی و … .

۲-۲-۳ تصمیمات مالی

تصمیمات مالی دارای ابعادی به شرح زیر است:

۱- سیاست توزیع سود

جلب رضایت مشتری باید هدف اصلی شرکت‌ها باشد تا بتوانند تداوم یابند. در خصوص سیاست تقسیم سود روش‌ها و راهکارهای خاصی وجود دارد. هر کدام از این روش‌ها به سیاست مدیران و فعالیت‌های آنان و مهمتر از همه به توان مالی شرکت و قدرت سود آوری آن بستگی دارد.

به طور کلی نوع روش و سیاست تقسیم سود می‌تواند بر دیدگاه و ادراکات سهام‌داران نسبت به شرکت مورد نظر تأثیر به سزایی داشته باشد زیرا برخی از سهام‌داران عدم پرداخت سود سهمی را به مشکلات مالی شرکت تعمیم می‌دهند. همین ادراک آن ها ممکن است موجب شود تا شرکت مذکور سهام‌داران خود را در کوتاه مدت از دست بدهد. به طور کلی برای شرکتی که توان سودآوری بالا و رشد اقتصادی قابل توجهی داشته باشد بعید به نظر می‌رسد از پرداخت سود سهمی خودداری کرده یا آن را در حد بسیار نامعقولی برای سهامدارانش توزیع نماید. زیرا برای این قبیل شرکت‌ها جلب رضایت مشتری باید سرلوحه اهداف و فعالیت‌‌هایشان باشد تا بتوانند گام‌های بلندی در بازار سرمایه بردارند.

داده های مربوط به جریانات نقدی و سایر اطلاعاتی که توان پیش‌بینی سود تقسیمی را دارند برای تصمیمات سرمایه‌گذاری (در مقایسه با داده های متعلق به سود خالص و سود هر سهم) اهمیت بیشتری دارند. در این صورت باید بر شیوه ی محاسبه سود تقسیمی متعلق به هر سهم و شرایط محاسبه ی سود تقسیمی متعلق به صورت‌های مالی پیش‌بینی شده توجه بیشتری کرد (هندریکسن و براد، ۱۳۸۴، ۵۰۰).

یکی از روش‌های مهم در تقسیم سود روش پرداخت سود ثابت است. برای شرکت‌های بزرگی که توان مالی بالایی دارند معمولا سیاست پرداخت سود منظم و باثبات بهتر از پرداخت سود به صورت نامنظم است. زیرا تحمل نارضایتی سهام‌داران به خاطر عدم پرداخت سود سهمی کار بسیار دشواری است. همچنین به نظر می‌رسد پرداخت منظم سود سهام به ایجاد یک نگرش ثبات مالی در بین سهام‌داران کمک نموده و رضایت آنان را جلب می‌کند. این روش تقسیم سود همچنین نشاگر وضعیت ریسک مالی شرکت نیز هست. شرکت‌هایی که از این روش تقسیم سود استفاده می‌کنند یا تصمیم به اجرای این سیاست را دارند باید بدانند حتی در صورت وجود ضرر نیز بایستی ‌به این رویه ادامه دهند نه اینکه در دوره های مالی پر ریسک و زیان ده از پرداخت سود سهمی خودداری کنند. این امر ممکن است منجر به تغییر نگرش سهام‌داران شرکت گردیده و در نهایت به ضرر شرکت تمام شود.

پرداخت سود سهام در درجه نخست به وضعیت مالی و روند سود آوری شرکت بستگی دارد. به طور مثال شرکتی که نسبت به شرکت‌های رقیب از سود آوری بالایی برخوردار است معمولا ترجیح می‌دهد درصد بالاتری از سود خود را بین سهامدارانش توزیع نماید. برعکس شرکتی که دارای ریسک مالی سنگینی بوده و نسبت بدهی بالایی دارد کاملاً بعید به نظر می‌رسد (حتی در صورت سودآوری) نسبت به توزیع سود سهام بالاتر تصمیم بگیرد. این قبیل شرکت‌ها معمولاً درصد بالاتری از سود خود را برای رفع نیازهای آتی حفظ و نگهداری می‌کنند.

به طور کلی عوامل مختلفی می‌تواند در سیاست پرداخت سود سهام شرکت‌ها تاثیرگذار باشد. از قبیل وضعیت مالی شرکت، وضعیت سودآوری شرکت، سیاست‌های مدیریتی شرکت، شرایط حاکم در بازار، مسائل قانونی و حقوقی در کشور، اندازه شرکت و حتی تاریخچه فعالیت‌ها و پیشرفت‌های شرکت و عوامل دیگر که همگی می‌توانند مؤثر باشند. هر شرکتی بایستی یک سیاست تقسیم سود مشخص داشته باشد. داشتن سیاست مشخص برای تقسیم سود موجب افزایش ارزش سهام آن شرکت خواهد شد. البته لازم به ذکر است که این سیاست بایستی با ثبات باشد و تغییر آن بسیار بندرت اتفاق بیفتد. به طور کلی یک شرکت سودآور بایستی به منظور حفظ سهام‌داران خود و نیز ترویج فعالیت‌های خود در جهت جذب سرمایه های کلان در بازار سرمایه درصد بالاتری از سود خود را بین سهامدارانش توزیع نموده و ارتباط خود را با آنان توسعه دهد.

افزایش ثروت سهام‌داران و ارزش شرکت‌ها معمولاً هدف اساسی مدیریت مالی است. عمدتاً سهام‌داران در بازار متلاطم سرمایه نسبت به شرکت‌های مختلف دیدگاه‌های مختلفی دارند. به طور مثال هیچ سهامداری نسبت به شرکت‌هایی که دارای سیاست پرداخت سود سهام باثبات و منظم هستند در مقایسه با شرکت‌هایی که سودی پرداخت نمی‌کنند یکسان فکر نمی‌کند و قطعاً بین این دو تمایز قائل می‌شوند. شاید برای یک سهامدار داشتن اطمینان از دریافت سود سهام یک معیار مهم و ضروری به شمار رود. به گونه ای که بر مبنای آن به فعالیت در بازار سرمایه بپردازد. معمولاً میزان تقسیم سود توسط هیئت مدیره شرکت پیشنهاد شده و در مجمع عمومی شرکت این پیشنهاد به تصویب می‌رسد.

به طور خلاصه شاید پرداخت سود سهام باثبات امروزه هدف بسیاری شرکت‌ها باشد زیرا پرداخت سود سهام ثابت به سرمایه گذاران کمک می‌کند تا میزان درآمد خود را در پایان سال مالی پیش‌بینی نمایند. این قبیل سرمایه گذاران معمولاً برای راحت تر کردن کار خود اقدام به خرید سهام شرکت‌هایی می‌کنند که سود سهام باثبات دارند. البته برخی از شرکت‌ها به منظور گسترش شرکت به هیچ وجه سود سهام پرداخت نمی‌کنند زیرا می‌خواهند نقدینگی خود را حفظ نمایند، شاید از دیدگاه آنان توزیع چنین سودی ضرورت نداشته باشد. به طورکلی شرکت‌هایی که شاهد رشد سریع هستند و نیز از نظر سودآوری در وضعیت بهینه ای قرار دارند سعی می‌کنند تا تمام پول‌های نقد خود را در راه افزایش فروش و سود خرج کنند. اگر شرکتی وجوه خود را به عنوان سود به سهام‌داران بپردازد در آن صورت برای رفع کسری نقدینگی باید به بازارهای سرمایه روی بیاورد و یا اینکه سهام جدیدی را منتشر نماید. برخی از شرکت‌های سودآور معمولاً به جای پرداخت سود به سهام‌داران سهام جایزه توزیع می‌کنند. توزیع سهام جایزه موجب خوشنودی سهام‌داران می‌شود زیرا آنان بدون پرداخت هیچ پولی، سهام جدیدی به دست می‌آورند. البته ممکن است شرکتی با بحران مالی رو به رو شود در این صورت احتمالاً پرداخت سود سهام عادی را قطع سازد.

از طرف دیگر برخی از شرکت‌ها تصور می‌کنند اجرای این سیاست (سیاست پرداخت سود باثبات) به جذب سرمایه کمک می‌کند. چنین شرکت‌هایی معتقدند سهام‌داران برای سهام شرکت‌هایی که دارای سیاست پرداخت سود ثابت هستند حاضرند قیمت بالاتری بپردازند البته شاید اینطور نباشد. همچنین پرداخت سود سهام باثبات و منظم می‌تواند به ایجاد نوعی منبع درآمد برای سرمایه گذاران کمک نماید. چنین سیاستی شاید به ایجاد ذهنیت مثبت ‌در مورد شرکت در بین سهام‌داران کمک نماید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...