کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



۲-۲-۱-۳- دلیل و مبنای عقلی

مبنا عقلی خیار تأخیر قاعده معاوضه و هدف آن «حمایت از فروشنده است که مال شخصی(عین معین) یا کلی در معین را به دیگری در برابر ثمن کلی تملیک، ولی تأخیر خریدار در دادن ثمن او را متضرر می‌کند.گفته شده که این مبنا اقتضا دارد که خیار تأخیر تنها مخصوص عقد بیع و بایع نباشد(قاسم زاده، ۱۳۸۶، ص۵۸).

در پاسخ باید گفت چون در فقه و به پیروی از آن در حقوق ایران خیار تأخیر را ویژه عقد بیع و آن را مختص به بایع شناخته اند ‌بنابرین‏ نمی توان آن را به سایر موارد تسری داد(انصاری،۱۳۷۵،ص۲۲۴٫٫کاتوزیان، ۱۳۷۶،ج۵،ص۹۱۸).

۲-۲-۱-۴- قاعده لا ضرر

بسیاری از فقهاء مهمترین مدرک برخی خیارات چون خیار تأخیر ثمن را قاعده لا ضرر دانسته‌اند. «لَا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ » ; « لَا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ فی الاسلام » ، « لَا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ علی مُؤْمِنُ » .

(محقق قمی، ۱۴۱۳، ج۲، ص۱۲۱٫نجفی، ۱۳۱۴، ج۲۳، ص۵۵٫ انصاری، ۱۳۷۵، ص۲۴۵٫شهید ثانی، ۱۴۱۰، ج۳، ص۳۷۸). این قاعده قاعده ای نیست که فقط در فقه اسلامی وجود داشته باشد بلکه امری است که با عقل بشر انطباق دارد و در کشور های دیگر نیز استناد می‌گردد. ما ابتدا این قاعده را تعریف و مستند آن را بررسی می‌کنیم سپس به طور خلاصه معانی متفاوت « لا» را بیان کرده و در آخر چگونگی مبنا بودن این قاعده برای خیار تأخیر ثمن را توضیح می‌دهیم.

این قاعده از جانب حضرت رسول (ص) تشریح شده است و یکی از قواعد مهم فقهی است که در بیشتر ابواب فقه کاربرد دارد و در احکام بسیاری اعم از وضعی و تکلیفی نفیاً یا اثباتاً به آن تمسک و استدلال می شود؛ مانند حرمت غش و تدلیس و حرمت احتکار با وجود خیار مردم به کالاهای احتکار شده و همچنین ثبوت خیار تأخیر ثمن. معنای قاعده آن است که ضرر در اسلام مشروعیت ندارد و بایع رفع گردد.

مستند قاعده علاوه بر آیات قرآن، یازده خبر می‌باشد که مرحوم نراقی در کتاب عوائد الایام خود نقل ‌کرده‌است، ولی ما فقط به قضیه سمره بن جندب اشاره می‌کنیم یعنی حادثه ای که منجر به پیدایش این قاعده گردیده است : در زمان رسول خدا، فردی بنام سمره بن جندب درحیاط منزل یکی از انصار درختی خرمایی داشت. او دائماً و بدون اجازه وارد حیاط شده و به سرکشی درخت خود می پرداخت. مرد انصاری از صاحب درخت درخواست نمود که موقع ورود اجازه بگیرد ولی او قبول نکرد. نهایتاًً مرد انصاری نزد حضرت رسول شکایت کرد و حضرت به او اطلاع داد و گفت : موقع ورود اجازه بگیرد ولی مالک امتناع کرد. سپس حضرت فرمود درخت را به او بفروش، ولی مالک امتناع نمود. سپس حضرت فرمود : به عوض آن درخت خرما سایه داری در بهشت برای تو خواهد بود، باز امتناع کرد. در آخر حضرت فرمود : (به مرد انصاری ) برو و درخت خرما را بکن و بینداز زیرا «لَا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ فی الاسلام»(نوری زاده، ۱۳۱۹، ص۷۴)

‌در مورد معنای « لا» عقاید متفاوتی وجود دارد از قبیل :

۱- بعضی گفته اند « لا» در حدیث لاضرر، لای ناهیه است. مثل لارفت و لافسوق و لاجدال. یعنی حاجی محرم در ایام حج، نباید نزدیکی جنسی کند و نباید مرتکب گناهان شود و نباید مرتکب جدال و دعوی شود. پس معنا آن می شود که شارع از زیان رساندن به دیگران نهی ‌کرده‌است. کسانی‌که با این نظر مخالفت کرده‌اند، دلیل خود را چنین بیان کرده‌اند که‌ استعمال نفی به جای نهی، یعنی به کار بردن لفظ در معنای مجازی، خلاف ظاهر است‌ و عدول از معنای ظاهری کلام در صورتی جایز است که حمل آن‌برآن معنی ممکن‌ نباشد، در حالی که استعمال عبارت«لا ضرر»در معنای ظاهری آن یعنی نفی ضرر ممکن است (نجفی، ۱۳۱۴، ج۲۳، ص۵۵). ‌بنابرین‏ این معنا قابل قبول نیست، زیرا استعمال نفی به معنای نهی، خلاف ظاهر است و در صورتی صحیح است که استعمال آن مطابق با ظاهر باشد.

۲- معنای دیگری، ظاهراً توسط مرحوم آخوند خراسانی صاحب کفایه، برای قاعده‌ لا ضرر پیشنهاد شده است، و آن اینکه مقصود از«لا ضرر»نفی حکم به لسان نفی‌ موضوع باشد. ‌به این معنی که مقصود از لا ضرر، نفی حقیقت ضرر است، نفی حقیقت ضرر است، اما نفی‌ حقیقت ممکن است حقیقتا باشد یا ادّعائا مقصود از نفی حقیقی به طور ادعائی نفی آثار است، مانند آنکه گفته شود:لا صلوه لجار المسجد الاّ فی المسجد و یا لیس بین الوالد و ولده ربا که مقصود از آن ها نفی آثار صلاه و ربا است.‌به این ترتیب شارع با نفی ضرر، در واقع احکام موضوعاتی را که ضرر در آن ها راه پیدا می‌کند، نفی ‌کرده‌است.به عبارت‌ دیگر، احکام خود را از موضوعات ضرری برداشته است ( محقق خراسانی، ۱۴۳۱، ص۳۵۸).این معنا نیز مورد نظرمان نیست.

۳- عدّه‌ای معتقدند مقصود از حدیث«لا ضرر»، و به تبع آن قاعده لا ضرر، آن است که‌ حقیقت ضرر در عالم تشریع نفی شده است.‌به این معنی که از طرف شارع حکمی که‌ موجب ضرر مکلّفان گردد، جعل نشده است.به عنوان مثال، طوفی حنبلی‌ در تفسیر حدیث«لا ضرر و لا ضرار»می‌گوید:«هنگام تعارض مصلحت با حکم منصوص، لازم‌ است مصلحت، بر سبیل تخصیص یا تبیین مقدّم داشته شود.»به عبارت دیگر، منظور از حدیث مذکور آن بوده است که پس از هر حکمی این جمله افزوده شود که مگر در مواردی که مصلحت خلاف آن را ایجاب نماید، یعنی از حکم، ضرری حاصل شود.‌به این ترتیب، به عقیده طرف‌داران این نظر، دلیل ضرر مانند عسر و حرج، از احکام ثانویّه‌ است.مثلا، حکم شرع به لزوم بیع غبنی، ضرر بر مغبون است و یا وجوب وضو در حالی که آب برای وضوگیرنده مضرّ است و یا تهیّه آن مستلزم پرداخت بهای سنگین است، ضرر بر مکلّف است، ‌بنابرین‏، به موجب حدیث لا ضرر این احکام برداشته شده‌اند(انصاری، ۱۳۷۵، ص۲۷۵).

در قرون اخیر، تعدادی از فقهای بزرگ، مانند شیخ احمد نراقی‌و شیخ مرتضی‌ انصاری، از این نظریه طرفداری کرده‌اند و بس از ایشان، توسط بسیاری از فقهای‌ دیگر پسندیده شده است(شیخ احمد نراقی، ۱۴۰۵٫ نجفی خوانساری، ۱۴۱۳).

مرحوم حاج شیخ مرتضی انصاری معتقد است این نظر، معنی اول، یعنی حرمت‌ اضرار به غیر را نیز دربر دارد.زیرا مباح بودن اضرار به غیر، حکم ضرری است که در شرع نفی شده است(همان).

۴- برخی عقیده دارند که«لا ضرر»بر نفی ضرر دلالت می‌کند، با تقیید ضرربه‌ضرر غیر متدارک.یعنی ضرری که جبران نشده باشد، در اسلام تجویز نشده است(نجفی، ۱۴۱۳، ج۲، ص۲۳۳).

از آنجا که ضرر، هرگاه جبران شود، دیگر ضرر نیست، حکم به جبران ضرر از جانب شارع، به منزل آن است که ضرر، وجود ندارد. بر این نظر انتقاداتی وارد شده است، از جمله اینکه:ضرر در صورتی می‌تواند معدوم فرض شود که در واقع و در عالم خارج جبران شده باشد.بدیهی است که به‌ مجرّد حکم شارع به جبران ضرر، ضرری که در عالم خارج واقع شده است، جبران‌ نمی‌شود.علاوه بر آن، شارع حکم به جبران همه ضررها نکرده است.مثلا، شارع به‌ جبران ضرری که شخص بر خود وارد می‌سازد، یا زیانی که بر اثر ارزان فروختن کالا توسط تاجری به سایر تجّار وارد می‌گردد، حکم نکرده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 02:31:00 ب.ظ ]




روابط خانوادگی

یکی از علل اساسی ناراحتی‌های عاطفی اطفال را باید در طرز رفتار والدین جستجو کرد. در خانواده هایی که پدر و مادر بیشتر اوقات را در خارج خانه و دور از فرزندان به سر می‌برند. درباره بچه ها بیش از حد نگرانی نشان می‌دهند، پیوسته راجع به وضع مزاجی و رفتار فرزندان حرف می‌زنند، بیش از اندازه به اطفال کمک می‌کنند، مطیع اراده آن ها می‌شوند و یا اینکه آن ها را محور حیات خانوادگی قرار می‌دهند. چنین پدران و مادرانی مقدمه را برای انواع فشارهای عاطفی فرزندان خود آماده می‌سازند.

سطح آرزوها و انتظارات

گاهی فشار عاطفی کودک نتیجه آن است که پدر و مادر از او انتظاراتی دارند که بیش از توانایی او می‌باشند و کودک چون از برآوردن این انتظارات عاجز می‌ماند، خود را گناهکار و نالایق پندارد و گاهی نیز این امر نتیجه آروزها و هدف‌هایی است که خود طفل دارد. اگر نتواند به آروزها و هدف‌های خود برسد، خود را بی‌کفایت تصور کرده و دچار ترس و اندوه و دلواپسی می‌شود( ساروخانی ، ۱۳۹۲).

الگوی ارتباطی خانواده

مفهوم خانواده

گروهی از محققان علوم اجتماعی خانواده را به گروهی از افراد که روابط آنان با یکدیگر بر اساس هم خونی شکل می‌گیرد و نسبت به هم خوشایند محسوب می شود تعریف کرده‌اند.

گروهی دیگر از جامعه شناسان خانواده را ” گروهی متشکل از افراد که از طریق پیوند زناشویی، هم خونی یا پذیرش، با یکدیگر به شوهر، زن، مادر، پدر، برادر، خواهر و فرزند در ارتباط متقابل اند و فرهنگ مشترکی پدید آورده و در واحد خاصی زندگی می‌کنند” تعریف می‌کنند .

تمامی تاریخ نگاران بر این باورند که خانواده کهن ترین گروهی است که به اقتضای نیاز طبیعی، عاطفی و اجتماعی بیشتر شکل گرفته و سابقه ایی به اندازه سابقه زیست بشر بر روی زمین دارد چون انسان مدنی الطبع است و ناگزیر باید در اجتماع زندگی کند، چون خداوند انسان را آفرید و ساختمان بدنی او را به گونه ایی شکل داده که از نظر جسمی و عاطفی همواره احساس نیاز به دیگران در او زنده باشد ، این احساس درونی باعث می شود جامعه کوچکی به نام ” خانواده ” شکل بگیرد.

خانواده چیست؟

در فرهنگ‌های مختلف نظرات درباره اینکه خانواده چیست و ساختار آن چگونه باید باشد متفاوت بوده است و همواره در تغییر، در آمریکا خانواده ها از زمان ورود اولین سکنه به سواحل دنیای جدید پیوسته در حال تغییر و تحول بوده است. از نظر بعضی‌ها خانواده خویشاوندان تنی را در بر می‌گیرد. در حالی که برخی دیگر بر این باورند که خانواده شامل افرادی است که با یکدیگر ارتباط عاطفی و روانی دارند و بعضی دیگر معتقدند که خانواده مجموعه افرادی است که در یک منزل یا یک محله زندگی می‌کنند. در حقیقت خانواده فاقد تعریف مشخصی است و از نظر ‌گروه‌های فرهنگی مختلف تعاریف متعددی دارد ، حصول به یک اتفاق نظر درباره ساختار متشکله یک خانواده، دشوار است.

بعضی ها خانواده را به صورت گروهی متشکل از دو یا چند نفر که از طریق ازدواج و یا فرزند خاندگی با یکدیگر مرتبط شده اند و در یک منزل با هم زندگی می‌کنند ، در نظر می گیرند . برخی دیگر خانواده را شامل افرادی که هرگز ازدواج نکرده اند یا ازدواج کرده و صاحب فرزندی نشده اند و یا آنهایی که ازدواجشان به طلاق یا فوت انجامیده و بالاخره طیفی از خانواده را که اصطلاحاً غیر سنتی خوانده می شود در برمی گیرد(ساروخانی، ۱۳۷۵).

خانواده های آزاد گذار

خانواده های آزاد گذار که در آن ، نه بر انطباق عقلانی . این بدان معنی است که در ارتباط کودک – والدینی کمی از هر دو نوع وجود داشت و در عوض کودک بیشتر تحت تاثیر دوستان و گروهای هم سن و سال بیرون از خانه قرار داشت .

خانواده حمایتگر

خانواده های حمایتگر در آن تنها بر ارتباطات انطباق اجتماعی تأکید می شد همراه با کمی رانشگری که از جانب والدین کودک اعمال می شد تا کودک نگرش متفکرانه و وسیعی را نسبت به جهان در خود پرورش دهد .

خانواده های چندگرایانه

خانواده های چندگرایانه که در آن تنها بر انطباق عقلانی تأکید می شود یعنی کودک تشویق می شد که پویشگرانه رفتار کند و با هنجارها و ارزش‌های موجود درگیر شود هرچند در اینجا هم بر حفظ تعادل خانوادگی تأکید می شد .

خانواده از نظر روان شناسی

هر چند رویکرد روانشانسی به تجزیه و تحلیل رفتار آدمی می پردازد و سعی دارد ضمن تشخیص رفتارهای نابهنجار و علل بروز آن ها را شناسایی کند در عین حال خانواده را نیز از زوایای گوناگون مورد مطالعه قرار می‌دهد. چون که خانواده به عنوان یک نظام دایماً در حال تغییر و دگرگونی است داده هایی را از خارج می‌گیرد و چیزهایی را به بیرون می‌دهد. خانواده از منظر روانشناختی، برای حفظ تعادل خود، همیشه در دو جنبه ” دورنی سازی[۵۹]” و ” بیرونی سازی”[۶۰] فعال است یعنی در عین سازگاری با تحولات اجتماعی همه اعضای خود را از نظر جسمی و روحی به رشد مطلوب می رساند. رویکرد خانواده درمانی از گرایش‌های نسبتاً جدید در دانش روانشناسی است که به بررسی مسایل خانواده می پردازد یکی از نظریه های رایج در خانواده درمانی نظریه سیستمی است. این نظریه خانواده را موجودی می‌داند متشکل از اجزای به هم پیوسته که اولاً اعضای آن تابعی هستند از رفتار سایر اعضای خانواده و ثانیاًً خانواده مانند هر نظام دیگری متمایل به تعادل است. اگر عضوی از خانواده دچار نابهنجاری شود باید در ارتباط با سایر اعضای آن درمان گردد.

خانواده از منظر علوم تربیتی

کارشناسان امور تربیتی خانواده را یک نهاد تربیتی می دانند. فضای گرم خانواده مناسب‌ترین جای پرورش استعداد ها و توانایی‌های نسل جدید است محیطی سرشار از مهر و محبت، عواطف و احساسات پاک، کودک از همان روزهای نخست زندگی در آغوش پرمهر پدر و مادر قرار گرفته درس ایثار، محبت و مروت و وفاداری فرا می‌گیرد. روحیه تعادل و همکاری در فضای خانواده شکل می‌گیرد. به نظر کارپردازان امور تربیتی، خانواده به عنوان یک مرکز تعلیم و تربیت غیر رسمی، آداب زندگی را به فرزندان یاد می‌دهند. هر قدر پیوند خانه و مدرسه محکم تر باشد بازدهی تعلیم و تربیت بیتشر خواهد بود( شرفی، ۱۳۸۱).

الگوهای تعاملی خانواده

۱) الگوی سلطه گر

یک الگوی سنتی و قدیمی که در ایران وجود داشته و هنوز آثار خودش را دارد الگوی سلطه گر است.همین الگو که گاهی تحت عنوان الگوی پدر سالار معروف است.البته پدر سالار به تنهایی نداریم بلکه مادر سالار هم داریم. این الگو، الگوی سنتی جامعه ماست یعنی از قدیم الایام این الگو بوده و معمولا مردها وقتی خانواده تشکیل می‌دادند در پس ذهنشان این که می باید خانواده را به گونه ای اداره کنند که حرف ، فقط حرف این ها باشد.

۲) الگوی مقابله ای

الگوی مقابله ای هم اگر شکست بخورد به یک الگوی دیگر تبدیل می شود.امروزه الگوی مقابله ای به خصوص در بین خانواده های تحصیل کرده و خانواده هایی که آبرو و جایگاه اجتماعی برای خودشان دارند و نمی خواهند کسی سروصدای آن ها را بشنود و در عین حال نمی خواهند از هم جدا بشوند،به یک الگوی دیگر به نام الگوی کناره گیر تبدیل می‌شوند.

۴) الگوی پذیرا و پویا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:31:00 ب.ظ ]




از دیرباز، هوش به عنوان یکى از عواملى که باعث موفّقیت فرد در زندگى مى‏شود، مطرح بوده است؛ ولى مسئله مهم این است که بهره هوشى، تعیین کننده موفّقیت فرد در دراز مدّت نیست. به عبارت دیگر، همیشه این‏طور نیست که هر کس که هوش منطقى بالاترى داشته باشد، موفّق‏تر است. در بعضى از موارد، افراد بسیار باهوشى را مى‏بینیم که در زندگى موفّق نیستند و بالعکس، افرادى با بهره هوشى کم‏ترى را مى‏بینیم که موفّقیت‏هاى فراوانى را کسب مى‏کنند. براى مثال، همگى داوطلبان کنکورى را دیده‏ایم که در دوران مدرسه همیشه نمرات عالى داشته‏اند و جزو شاگردان باهوش به حساب مى‏آمده ‏اند، ولى در کنکور، شکست خورده‏اند. حتى در مدرسه نیز هنگامى که تست هوش از افراد به عمل مى‏آید، ارتباط مستقیم با وضعیت تحصیلى ندارد و این‏گونه نیست که هرکس بهره هوشى بالاترى داشته باشند لزوماًً در تحصیل موفّق است. به علاوه، موفّقیت، ابعاد متفاوتى دارد و لزوماًً موفقیت فرد در یک زمینه و یک بعد زندگى، پیشگویى کننده موفّقیت در دیگر ابعاد زندگى نیست (د‌هشیری ۱۳۸۲، ۱۱۶).

برای اثبات این قضیه تحقیقاتی که از دانشجویان فارغ التحصیل دانشگاه هاروارد به عمل آمده ذکر می شود هنگامی که نود و پنج نفر از کسانی را که در دهه ی ۱۹۴۰ دانشجوی دانشگاه هاروارد بوده و اکنون به میان سالی رسیده بودند مورد بررسی قرار دادند، معلوم شد که تیزهوش ترین دانشجویان آن سال ها، در مقایسه با دانشجویان متوسط موفق نبودند و به ویژه از لحاظ درآمد، پرکاری و ثمربخشی در وضعیت پایین تری قرار داشتند. آن ها هم چنین از لحاظ رضایت داشتن از زندگی بهترین افراد نبودند و در ارتباط با دوستان، خانواده و روابط عاطفی و زناشویی شادترین افراد محسوب نمی شدند.

افراد بى شمارى را مى‏بینیم که موفّقیت شغلى دارند، ولى در زندگى خانوادگى موفّق نیستند؛ موفقیت تحصیلى دارند، ولى در روابط اجتماعى بسیار ضعیف عمل مى‏کنند؛ ورزشکار موفّقى هستند، ولى در برنامه‏ریزى روزانه خود، دچار مشکل مى‏شوند؛ افراد تحصیلکرده‏اى هستند، ولى مواد مخدّر مصرف مى‏کنند… اگر هوش یک فرد، تضمین کننده موفّقیت او در زندگى است چرا همیشه بدین‏گونه نیست؟ چگونه مى‏شود که هوش باعث موفّقیت در یک بعد زندگى مى‏شود، ولى در ابعاد دیگر، موجب شکست و یا حتى فاجعه مى‏شود؟ چگونه ممکن است که فردى باهوش، شکست خورده این زندگى باشد و چرا افراد موفّق، همیشه با هوش‏ترین افراد جامعه نیستند؟ اگر مصرف مواد مخدّر کارى هوشمندانه نیست، چرا بسیارى از افراد با بهره هوشى بالا، مواد مخدّر مصرف مى‏کنند؟

سؤالات فوق، براى مدت‏ها ذهن روان‏شناسان را به خود مشغول نموده بود و موجب پدید آمدن فریضه‏هاى مختلفى شده بود. اکنون پاسخ ‌به این سؤالات را تفاوت در «هوش هیجانى» مى‏دانند. ارسطو، هوش هیجانى را «عصبانیت به شخص صحیح، به درجه صحیح، در زمان صحیح، به منظور صحیح و به شیوه صحیح» مى‏دانست (حد‌اد‌ی کوهسار ۱۳۸۳، ۲۲).

توصیه های داده شده از هوش هیجانی به همان قدمت رفتار انسانی است از انجیل عهد قدیم و عهد جدید و فلاسفه یونانی گرفته تا شکسپیر توماس مطرح شده است کسانی که هوش هیجانی خود را تقویت می‌کنند و آن را به حد کمال می رسانند یک توانایی منحصر به فرد به دست می آورند تا در شرایط و موقعیت هایی که دیگران در آن ها گیر می‌کنند و رنج می کشند به خوبی شکوفا شوند. هوش هیجانی چیزی در درون ماست که تا حدی نامحسوس است. هوش هیجانی است که تعیین می‌کند چگونه رفتار خود را اداره کنیم چگونه با مشکلات اجتماعی کنار بیایم و چگونه تصمیماتی بگیریم که نتایج مثبت ختم شوند(منصوری ۱۳۸۰، ۶۶).

در سال‌های ۱۹۰۰ تا ۱۹۲۰ جنبش جدیدی پدید آمد که می خواست برای اندازه گیری هوش شناختی را پیدا کند. دانشمندان آن زمان آی کیو(هوش بهره )را که روش سریع برای جدا کردن افراد متوسط از افراد باهوش بوده مورد مطالعه قرار داده‌اند. آن ها خیلی زود متوجه محدودیت های این روش شدند. بسیاری از مردم خیلی باهوش بودند اما توانایی آن ها در اداره کردن رفتارشان و کنار آمدن با دیگران آن ها را محدود کرده بود. همچنین آن ها متوجه شدند افرادی وجود دارند که هوش متوسط دارند ولی در زندگی بسیار موفق هستند.

ثرندایک استاد دانشگاه کلمبیا اولین کسی بود که مهارت‌های هوش هیجانی را نام گذاری کرد. اصطلاحی که او اختراع کرد، هوش هیجانی، نشانگر توانایی افرادی است که در خوب کنار آمدن با مردم مهارت­ های کافی دارند.

در سال‌های دهه ۱۹۸۰بود که هوش هیجانی (هوش بهره) نام فعلی خودرا به دست آورد. بلافاصله بعد از آن پژوهش ها و مطالعات بسیار قدرتمندی انجام شد. از جمله سری پژوهش ها در دانشگاه ییل که هوش هیجانی را به موفقیت های شخصی ‌و شادی وموفقیت های حرفه ای ربط داد. مفهوم هوش هیجانی نشان می‌دهد که چرا دو نفر با(هوش بهره) یکسان ممکن است به درجات بسیار متفاوتی از موفقیت ها در زندگی دست یابند (حسینی ۱۳۸۳، ۳۳).

هوش هیجانی یک عنصر بنیادین از رفتار انسان است که جدا ومتفاوت از هوش شناختی و عقل عمل می‌کند. بین هوش بهره و هوش شناختی هیچ رابطه شناخته شده­ای وجود ندارد. شما اصلا نمی توانید از روی هوش شناختی یک نفر هوش هیجانی او را حدس بزنید. این یک خبر خوب است زیرا هوش شناختی یا انعطاف پذیر نیست یا دست کم ثبات نسبی دارد. ولی هوش بهره از همان لحظه تولد ثابت است مگر اینکه یک تصادف مثلا آسیب مغزی آن را تغییر دهد. هیچ کس با یادگیری واقعیت های جدید یا فرا گرفتن اطلاعات عمومی بیشتر با هوش تر نمی شود. هوش شناختی یعنی توانایی یادگیری که در ۱۵ سالگی همان است که در ۵۰ سالگی است. اما بر عکس، هوش هیجانی مهارت های انعطاف پذیری است که به آسانی آموخته می شود. با اینکه بعضی از مردم نسبت به دیگران به طور طبیعی هوش هیجانی بالاتری دارند، کسی که حتی بدون هوش هیجانی به دنیا آمده است باز هم می ­تواند در خود هوش بهره بالا به وجود آورد.

شخصیت آخرین تکه این پازل است شخصیت همان سبک روش یا شیوه­ای است که ما را معرفی می­ کند وموجب تمایز ما از دیگران می شود شخصیت شما نتیجه تمایلات و ارجحیت­های شما است. مثلا تمایل به درون گرایی اما مانند هوش بهره از روی شخصیت نمی توان هوش هیجانی را حدس زد. باز هم مثل شخصیت در طول زندگی ثابت است. خصوصیات شخصی در اوایل زندگی ظاهر می شود و از بین نمی رود. مردم اغلب فکر می‌کنند که بعضی خصوصیات هوش (مثل برون گرایی) با هوش هیجانی بالا ارتباط دارند. اما کسانی که ترجیح می‌دهند در کنار دیگران باشند از کسانی که تمایل دارند تنها باشند، هوش هیجانی بالا ندارند. شما می توانید از شخصیت خود برای رشد دادن به هوش هیجانی خود کمک بگیرید اما هوش هیجانی وابسته و محتاج به شخصیت نیست. هوش هیجانی یک مهارت انعطاف پذیر است در حالی که شخصیت تغییر نمی کند وقتی شخصیت را در نظر بگیریم می‌توانیم از کل فرد تصویر خوبی به دست آوریم اما وقتی هر سه آن ها را اندازه می گیریم می بینیم که زیاد هم پوشی ندارند بلکه هر کدام جای مخصوص خود را دارند که از روی آن ها می توان فهمید چه چیزی باعث عملکرد فرد می شود(چه چیزی اعمال فرد را کنترل می‌کند) (رمضان زاده ۱۳۸۱، ۷۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:31:00 ب.ظ ]




مصوبات شورای بازنگری، پس از تأیید و امضای مقام رهبری باید از طریق مراجعه به آرای عمومی به تصویب اکثریت مطلق شرکت کنندگان در همه پرسی برسد. ‌بنابرین‏ قانون اساسی جمهوری اسلامی با قائل شدن اهمیت استثنایی برای موضوع تجدید نظر در واقع نقش دست اول را برای مقام رهبری قائل شده است. اولاً مقام رهبری ضمن تشخیص ضرورت بازنگری حق ابتکار در این موضوع را بر عهده دارد، ‌به این معنی که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام طی فرمانی که خطاب به رئیس جمهور است، اجازه شروع عملیات برای تشکیل شورای بازنگری را صادر و هم اینکه موارد تجدید نظر را به شورای مذکور پیشنهاد می کند. به نظر می‌رسد شورای بازنگری در واقع کمیسیونی فنی است که هم نحوه و حدود دامنه بازنگری را مشخص می‌کند و آخر دست متن اصل یا اصول مورد تصویب را تهیه و تنظیم می کند.

به طوری که ملاحظه می‏ شود، اعضای شورای بازنگری، مسئولیت و نمایندگی اکثریت نهادهای کلیدی کشور را بر عهده دارند و بدین ترتیب، ترکیب شورا به لحاظ فنی و تخصصی مناسب به نظر می‏رسد. شورایی که‏ مسئول بازنگری و تدوین اصول قانون اساسی است، در واقع، ابتکار تعیین‏ محتوای قانون را بر عهده دارد. به عبارت بهتر«قوه مؤسس»همین‏ شوراست. در ‌رژیم‌هایی که مبتنی بر دموکراسی و حاکمیت ملی است قوه مؤسس معمولا منتخب مردم است و مردم به وسیله نمایندگان اعمال قدرت‏ می‏ کنند، همان‏گونه که از طریق مجلس اعمال قوهء مقننه می‏ نمایند. نمایندگان در واقع منعکس کننده افکار نیروهای مختلف سیاسی و اجتماعی هستند.

در ترکیب شورای بازنگری مذکور بیشترین اعضا از بین مقامات و مسؤولان‏اند. اما از سوی دیگر، ده‏نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و پنج نفر از اعضای مجلس خبرگان رهبری که از طریق انتخابات عمومی‏ تعیین می ‏شوند به نمایندگی از سوی مجلس شورا و خبرگان در شورای یاد شده حضور دارند، و بدین ترتیب ،می‏توان گفت که نمایندگی مردم در امر تدوین اصول بازنگری نسبتا محسوس است.

از اعضای این شورا که به نوبه خود حائز اهمیت می‌باشد رئیس مجلس شورای اسلامی است. ‌در مورد نقش رئیس مجلس شورای اسلامی در شورای بازنگری باید گفت، هرچند که در قانون اساسی، عنوان ریاست قوه بر رئیس مجلس اطلاق شده، لکن در حد حضور روسای دو قوه ی دیگر قابل ارزیابی نیست. حضور رئیس قوه ی مجریه در شورای بازنگری، به چند لحاظ می‌تواند ضروری باشد؛ اولا با رأی‌ مستقیم مردم انتخاب شده و حضور او به معنی حضور متشکل مردم تلقی می شود، ثانیاً: به لحاظ مقام اجرایی که دارد و بالاترین سمت اجرایی محسوب می شود، می‌تواند به معنی حضور تجربیات اجرایی کشور در شورا باشد؛ ثالثا: رئیس جمهور به عنوان مخاطب حکم و مسئول اجرایی بازنگری است و بدون حضور وی اجرای حکم بازنگری موجه نیست ‌بنابرین‏ نقش وی از رئیس مجلس مهم تر است.

همچنین حضور رئیس قوه قضائیه در شورای بازنگری، به معنی برخورداری شورا از علم و تجربه ی قوه قضائیه است. این حضور پیش از آنکه صنفی و نهادی باشد، جنبه ی تخصصی و محتوایی دارد.[۱۷۱] با این وجود رئیس مجلس مناسب ترین نماینده ی مجلس برای انتقال دانش و تجربه ی قوه مقننه به شورای بازنگری محسوب می شود. و از طرفی رئیس مجلس منتخب نمایندگان ملت می‌باشد. نمایندگان مجلس تجسم اعمال حاکمیت ملی و اراده عمومی هستند نمایندگان مجلس از میان مردم برخاسته اند و به یقین با مردم در ارتباط هستند و به افکار و آرای عمومی آشنا هستند، لذا هنگام بحث و بررسی در خصوص طرح یا لایحه بازنگری از افکار عمومی مطلع و به خواسته مردم به شکل بهتری جواب خواهند داد. از سوی دیگر نمایندگان مجلس به واسطه کار قانون گذاری با بسیاری از مسائل مملکتی و معضلات قانون اساسی، در ارتباط بوده و در نتیجه مباحث بازنگری در طول جلسات مجلس مفید و اصولی خواهد بود. لذا حضور رئیس مجلس و تعدادی از نمایندگان در شورای بازنگری هم از لحاظ علمی و هم از لحاظ سیاسی حائز اهمیت است و عضویت وی و تعدادی از نمایندگان در شورا کاملا منطقی و ضروری می‌باشد

کاهش نقش مجلس در همه پرسی و بازنگری قابل تأمل است. مجلس، تنها نهاد رسمی قانون گذاری است و بازنگری نیز نوعی قانون گذاری است؛ این بدان معنی نیست که بازنگری در قانون اساسی به شیوه ای که در بیشتر کشورهای فاقد قانون اساسی مدون رایج است به دست پارلمان و قوه مقننه سپرده شود تا در جواب گفته شود که قوه مقننه برای تقنین در چارچوب قانون اساسی است و نه در سطح قانون اساسی؛ بلکه به آن معنی است که در میان نهادهای مختلف به ویژه نهادهای اساسی، نمی توان نقش مجلس را به لحاظ ماهیت و صلاحیت آن نادیده گرفت و آن را از صحنه خارج کرد. [۱۷۲]

گفتار دوم: اتحادیه بین المجالس

اتحادیه بین المجالس در سال ۱۸۸۹ تأسيس شد و مقر دایمی آن در ژنوسوئیس است. این اتحادیه یک سازمان چندجانبه غیردولتی، متشکل از پارلمانهای سراسر جهان است. این اتحادیه مرکب از نمایندگان بین المجالس که در قالب هیات های تعیین شده از سوی اعضای اتحادیه انتخاب می‌شوند و این مجمع در سال دوبار (بهار و پاییز) تشکیل جلسه می‌دهد که زمان و محل تشکیل جلسات مجمع شورای بین المجالس تعیین می‌کند. رسالت این اتحادیه پیشبرد صلح و امنیت از طریق گفتگوهای سیاسی، ارتقای دموکراسی، احترام و رعایت حقوق بشر و همچنین مشارکت در گسترش نهادهای مؤثر نمایندگی و قانونگذاری. رئیس مجلس شورای اسلامی رئیس هیئت پارلمانی کشور در این اتحادیه است و این تنها مسئولیت رئیس مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده کشور در سطح بین‌المللی است.

مبحث دوم: شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام

گفتار اول: شورای عالی انقلاب فرهنگی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:31:00 ب.ظ ]




در ماده ۲۲ قانون حمایت حقوق مولفان ، مصنفان و هنرمندان در باب مکان ساخت یا انتشار آثار آمده است : « حقوق مادی و معنوی پدیدآورنده موقعی از حمایت این قانون برخوردار خواهد شد که اثر برای نخستین بار در ایران چاپ یا پخش یا نشر یا اجرا شده باشد و قبلاً در هیچ کشوری چاپ یا پخش یا اجرا نشده باشد.» با بررسی اجمالی این ماده می توان به چند نکته اساسی پی برد : اول آنکه نحوه بیان ماده به گونه است که تنها حقوق مادی صراحتاً منوط به رعایت اصل سرزمینی شده اند و حقوق معنوی در تمامی آثار اعم از داخلی و خارجی مورد حمایت است. دوم آنکه آثاری که اولین بار در خارج از ایران تهیه و تولید شوند ، اعم از آنکه پدیدآورندگان آثار مذبور ایرانی یا خارجی باشند ، از حمایت این قانون خارج می‌باشند. نکته آخر آنکه قسمت انتهایی ماده مذکور انتشار همزمان را نیز نپذیرفته است.[۱۷۹] با وجود این ماده ۶ قانون ترجمه ‌و تکثیر کتب و نشریات صوتی ، علاوه بر پذیرش اصل سرزمینی ، شرط معامله متقابل را در حمایت از آثار خارجی پذیرفته است و از این حیث مترقی می‌باشد. پیش نویس لایحه جدید[۱۸۰] با هدف حل این مسئله و با توجه به کنوانسیون برن در سه بند جداگانه از حیث قلمرو اجرا در بیان آثار قابل حمایت مقرر می‌دارد : بند اول – آثار پدیدآورندگانی که تبعه ایران بوده یا اقامتگاه یا مرکز عملیات اداری یا محل سکونت آن ها در ایران است. بند دوم – آثاری که نخستین بار در ایران منتشر می‌شوند یا حداکثر ظرف ۳۰ روز در ایران منتشر می‌شوند. بند سوم – آثار سمعی و بصری که دفتر مرکزی یا اقامتگاه یا محل سکونت تهیه کنندگان آن ها در ایران واقع شده است. نکته قابل ملاحظه در این ماده اشاره به مرکز عملیات یا دفتر مرکزی می‌باشد که با توجه به ماده ۱۰۰۲ قانون مدنی و ماده ۵۹۰ قانون تجارت و در مقام بیان اقامتگاه هر گاه پدیدآورنده شخص حقوقی باشد ، قابل توجیه می‌باشد. برای مثال مؤسسه‌ تصویر دنیای هنر یک تهیه کننده آثار سمعی و بصری و دارای شخصیت حقوقی است که مرکز عملیات یا دفتر مرکزی آن در ایران است. بدین ترتیب ‌بر اساس قانون فعلی ایران آثار تلویزیونی ایرانی یا خارجی اگر برای اولین بار در ایران پخش یا منتشر یا اجرا نشده باشند ، هر چند از لحاظ معنوی حمایت خواهند شد ، لیکن از لحاظ مادی حمایت نخواهند شد. از طرف دیگر آثار تلویزیونی خارجی به شرط وجود معاهده متقابل قابل حمایت می‌باشند. ‌بنابرین‏ در نبود معامله متقابل و هم به دلیل عدم عضویت ایران در کنوانسیون های بین‌المللی علاوه بر اینکه آثار تلویزیونی داخلی همواره در معرض سوء استفاده قرار می گیرند ، آثار تلویزیونی خارجی نیز بدون در نظر گرفتن حقوق مادی و معنوی به سرعت و توسط فضاهای مجازی و غیر مجازی در داخل کشور منتشر می‌شوند. برای مثال سریال های تلویزیونی که توسط شبکه های تلویزیونی خصوصی کشور کره ساخته می‌شوند و به راحتی و با ترجمه ای سطحی از طریق سایت های اینترنتی در کشور منتشر می‌شوند ، بدون آنکه از حمایت مادی یا معنوی برخوردار باشند ، این در حالی است که کشور کره عضویت در کنوانسیون برن را برخلاف ایران پذیرفته است.

ب) اعلان مشخصات و ثبت اثر- علاوه بر اصل رفتار ملی ، اصل دیگری تحت عنوان « اصل حمایت بدون تشریفات » نیز به موجب بند ۲ ماده ۵ کنوانسیون برن حاکم است. بدین تعبیر که بهره مندی آثار ادبی و هنری از حمایت نیازمند روش و شکل خاصی نبوده و آثار ادبی و هنری به محض ارائه در قالب شکلی اصیل باید مورد حمایت مادی و معنوی قرار بگیرند. کنوانسیون برن ثبت اثر و رعایت دیگر تشریفات را شرط حمایت از آثار ندانسته ، هر چند به موجب بند ۱ ماده ۵ کنوانسیون مذکور مقرر شده « مولفان در کشورهای عضـو اتحادیه ، از مزایایی که بیانیه برای آن ها در نظر گرفته برخوردار خواهـند بود. این مزایا جدا از حقوقی است که کشور خاستگاه در حال حاضر و یا پس از آن برای اتباع خود در نظر گرفته و یا خواهد گرفـت.»[۱۸۱] کشورهای عضو می‌توانند ثبت اثر یا انجام دیگر تشریفات را ملاک حمایت قرار بدهند. برخلاف کنوانسیون برن ، کنوانسیون ژنو رعایت تشریفات را پذیرفته و شرط برخورداری اثر از حمایت را درج علامت © ، نام صاحب اثر و نخستین سال انتشار بر روی اثر قرار داده است.

به طور کلی کشورها نسبت به اصل عدم رعایت تشریفات موضع واحدی اتخاذ ننموده اند : در پاره ای از کشورها رعایت تشریفات نسبت به تمامی یا تعدادی از آثار ادبی و هنری الزامی است. برای مثال در کشور آرژانتین ثبت در دفتر ثبت الزامی است و یا در کشور بلژیک انتشارات دولتی در صورتی که ثبت شوند ، مورد حمایت خواهند بود. در پاره ای دیگر از کشورها رعایت تشریفات اختیاری بوده ، اگر چه ثبت در چنین کشورهای اماره مالکیت اثر تلقی خواهد شد. این رویه در قانون مالکیت فکری فرانسه حاکم بوده و به موجب آن به محض ارائه اثر ادبی و هنری در شکلی اصیل ، بدون نیاز به تشریفاتی از قبیل درج مشخصات یا ثبت اثر حمایت صورت می‌گیرد. در قوانین مالکیت فکری انگلستان نیز رعایت تشریفات الزامی نبوده و این به دلیل عدم مغایرت قوانین این کشورها با کنوانسیون برن می‌باشد.[۱۸۲] اما در قوانین مالکیت فکری آمریکا رعایت برخی تشریفات الزامی بوده که خود زمینه ساز رعایت تشریفات در کنوانسیون ژنو و النهایه وجه تمایز آن از کنوانسیون برن گردیده است. ‌بنابرین‏ لزوم رعایت تشریفاتی مانند درج علامت © ، نام صاحب اثر و نخستین سال انتشار بر روی اثر از مقررات این کنوانسیون ناشی شده است ، لیکن با پیوستن آمریکا به کنوانسیون برن در مارس سال ۱۹۸۹ میلادی ، درج مشخصات اختیاری شده است. هرچند این قاعده با استثنائاتی مواجه شده که ‌بر اساس آن از یک طرف نسبت به آثار تهیه شده قبل از این تاریخ همچنان اعلان مشخصات اجباری می‌باشد. از طرف دیگر آثاری که نخستین بار از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۹ میلادی بدون اعلان مشخصات منتشر شده اند ، باید ۵ سال پس از انتشار بدون درج مشخصات ثبت شوند ، تا بتوانند مورد حمایت قرار بگیرند.[۱۸۳]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:30:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم