وابستگی شدید به مادرم داشتم تا ۵ سالگی شیر می خوردم وابسته به مادرم بودم و شب کاریهایش اذیتم می کرد تا بح بیدار می ماندم به پدرم هم خیلی وابسته بودموابستگی شدیددلبستگی اضطرابی و اجتنابی و دوسوگرایانه

همیشه پدرم مرا طرد می کرد و از من ایراد می گرفت

هیچ وقت مورد تأیید پدرم نبودم

پدرم مرا مرتباً مرا تحقیر می کرد

مادرم مرتب می گفت تو آبروی مرا بردی

هرجا حرف می زدم والدینم هیچ وقت توجهی به من نداشته اند ، غرورم شکسته شد

پدرم فقط تهدید می کرد و تنبیه می کرد

تجاربی از طرد شدگی

در بچگی اون چیزی کهخ بایستی داشته باشیم نداشتیم ثروت پدرم متعلق به بچه های زن دوم پدرم بودند

امکانات رفاهی خوبی نداشتیم ، لباس خوبی به تن نداشتیم مجبور بودم کار کنم

در بچگی اصلاً به من رسیدگی نمی شد

مجبور شدم کار کنم و درس نخوانم

در بچگی خیلی چیزها دوست داشتم داشته باشم که نداشتم

عدم پاسخ دهی به نیازهای اولیه

پدرم همیشه به من توجه می کرد حتی در کارهای

هرچه می خواستم در خانه فراهم بود

خود تحول نیافته

بابام اصلاً مرا دوست نداشت

اصلاً رابطه خوبی با پدرم نداشتم ، بی خودی کتکم می زد

هیچ وقت نتوانستم با پدرم حرفی بزنم

رابطه با پدرم افتضاح است اصلاً نتوانستم حتی با او حرف بزنم

ر ابطه با پدرم خیلی بد بود مادرم می گفت خونه نیا که دعوا نشه

پدرم اصلاً اخلاق خوبی نداشت و با او رابطه خوبی نداشتم

محرومیت هیجانی از طرف پدرپیوند ضعیف عاطفی با والدین

همیشه در خونه ما بین افراد تبعیض بود ، بابام بچه های زن دومش رو خیلی دوست داشت

هیچ حمایتی در خونه از من نمی شد

هیچ وقت احساس نکردم که عضوی از یک خانواده هستم

عدم وجود جو عاطفی در بین کودک و والدین

هیچ وقت از طرف پدر و مادرم بخاطر کارهایم تنبیه نشدم

مادرم مادرم بعد از فوت پدرم نتوانست خوب مدیریت کنه

در خونه ما قانون وجود نداشت هرکس برای خودش تصمیم می گرفت

چند روز خونه نمی آمدم ولی کشی دنبالم نمی گشت

نظارتی نبود مادرم که مشکلات خودش بود و پدرم تقریباً همیشه در سفرهای کاری بود

وقتی والدینم متوجه اعتیاد من شدند هیچ برخوردی با من نکردند

کوتاه و نظارت والدینشیوه های مدیریت نا مناسب به وسیله والدین

هیچ وقت از طرف پدر و مادرم بخاطر کارهایم تنبیه نشدم

مادرم مادرم بعد از فوت پدرم نتوانست خوب مدیریت کنه

در خونه ما قانون وجود نداشت هرکس برای خودش تصمیم می گرفت

چند روز خونه نمی آمدم ولی کشی دنبالم نمی گشت

نظارتی نبود مادرم که مشکلات خودش بود و پدرم تقریباً همیشه در سفرهای کاری بود

وقتی والدینم متوجه اعتیاد من شدند هیچ برخوردی با من نکردند

کوتاه و نظارت والدینشیوه های مدیریت نا مناسب به وسیله والدین

در خونه ما همیشه حتی سر مسائل کوچک جرو بحث شدید بود

پدر و مادرم همدیگر را نمی خواستند و به اجبار با همدیگر را نمی خواستند و به اجبار با هم زندگی می‌گردند

در خونه ما همیشه از بچگی بین والدینم جروبحث و کتک کاری بود

الگوی ارتباطسی والدین ناسازگار

جدول شماره ۲ ، توزیع فراوانی و درصد فراوانی متغیرهای مؤثر بر گرایش به اعتیاد در نوع ارتباط با والدین

شاخص
فراوانی
درصد

دلبستگی اضطرابی و اجتنابی دوسوگرایانه

وابستگی شدید به یکی از والدین

تجاربی از طرد شدگی از طرف والدین

عدم پاسخ دهی به نیازهای اولیه به وسیله والدین

خود تحول نیافته

۸

۸

۸

۲

۳/۵۳%

۳/۵۳%

۳/۵۳%

۳/۱۳%

جمع

۲۶

۷/۳۷%

پیوند ضعیف عاطفی با والدین

تجربه محرومیت هیجانی از طرف پدر

عدم وجود جو عاطفی در بین کودک و والدین

۱۳

۹

۷/۸۶%

۶۰%

جمع

۲۲

۹/۳۱%

شیوه های مدیریت نامناسب به وسیله والدین

کوتاه نظارت والدین

الگوی ارتباطی والدین ناسازگار

۱۰

۱۱

۷/۶۶%

۳/۷۳%

جمع

۲۱

۴/۳۰%

با توجه به نتایج حاصل از جدول فوق در عوامل مربوز به نوع ارتباط با والدین وجود دلبستگی اضطرابی و اجتنابی و دوسوگرایانه با حدود ۳۸ درصد فراوانی می‌تواند بیشترین تاثیر را در گرایش به مواد مخدر داشته باشد پیوند ضعیف عاطفی با والدین با ۳۲ درصد فراوانی و شیوه های مدیریت نامناسب به وسیله والدین با ۳۰درصد فراوانی در تبه دوم و سوم قراردارند . ازبین شاخص های فرعی تجربه محرومیت هیجانی از طرف پدر با حدود ۸۷ درصد فراوانی و وجود الگونی ارتباطی والدین ناسازگار با ۷۳درصد فراوانی از بالاترین شاخص های تاثیر گذار به گرایش به سوء مصرف مواد در گروه نمونه مورد بررسی گزارش شده است.

سوال دو ، آیا دوران کودکی علایق ، آرزوها و انتظارات افراد در چرخه رشد در گرایش افراد به مواد مخدر مؤثر است ؟

جدول شماره ۳ ، کدگذاری عبارات مهم در گذشته معتادان ۴۰ – ۲۰ ساله گروه نمونه مورد بررسی در خصوص علائق ، آرزوها و انتظارات

محتوا و عبارات مهم
کد گذاری باز
کد گذاری محوری

از بچگی همیشه تنهایی را خیلی دوست داشتم

همیشه در جستجوی آرامش و استراحت بودم

هیچ آرزویی نداشتم

نیاز نا فعالی

نیاز نا فعالی

خیلی به ورزش علاقه داشتم مثل فوتبال و شنا

خیلی دوست داشتم تابستان بیاد و بریم بازی کنیم و مسافرت بریم

دوچرخه سواری را خیلی دوست داشتم

نیاز به بازی تفریحی

تمایل به آزادی و هیجان خواهی و بازی

دوست داشتم خلبان یا نظامی شوم

ماشین بازی و هیجان راننده جاده شوم

نیاز به تهییج

دوست داشتم مغازه کامپیوتر داشته باشم و مستقل باشم

آرزو داشتم بزرگ شوم برم خارج از کشور

دوست داشتم زود بزرگ شوم

دوست داشتم از خونه فرار کنم

نیاز به خود مختاری

دوست داشتم همسر خوبی گیرم بیاد

زود بزرگ شوم ، ازدواج کنم و زنم را سجده کنم

همه اعضای خانواده دور هم جمع بشوند که هیچوقت نشد

نیاز به پیوند جویی

تمایل به عشق و وابستگی

آدم تکی باشم از نظر بدنی قوی باشم

نیاز به شهرت و شناخته شدن

تمایل به کسب قدرت و تملک

زودتر بزرگ شوم چون بچگی را دوست نداشتم

نیاز به جبران با تلافی

دوست داشتم بزرگ شوم و پولدار شوم

خیاط شوم و پول در بیارم

نیاز به اکتساب

جدول شماره ۴ ، توزیع فراوانی و درصد فراوانی متغیرهای مؤثر به گرایش به اعتیاد در علایق،آرزوها و انتظارات در چرخه رشد

شاخص
فراوانی
درصد

نیاز نافعالی

۸

۳/۵۳%

جمع
۸
۵/۲۸%

تمایل به آزادی و هیجان خواهی و بازی

نیاز به بازی تفریحی

نیاز به تهییج

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...