1. رشد آهسته و کنترل شده صنعت گردشگری؛
    1. ظرفیت یابی تعداد گردشگران ؛
    1. تعیین و اجرای نوع مناسب توسعه گردشگری ؛
    1. مشارکت مردم محلی در فعالیت های گردشگری ؛
    1. ایجاد ارتباط و همکاری با سایر بخش های اقتصادی محلی و
    1. بازاریابی دقیق و برنامه ریزی شده.

برنامه ریزی برای رسیدن به گردشگری پایدار مستلزم تعیین اهداف قابل حصول و در عین حال مطلوب می باشد. در فرایند برنامه ریزی گردشگری معمولأ اهداف زیر به عنوان اهداف مطلوب مورد توجه قرار می گیرند:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

الف) توسعه گردشگری با رشد گام به گام و آهسته به گونه ایکه تغییرات کاملأ متناسب و سازگار با جامعه گردشگر پذیر باشد ؛
ب ) توسعه گردشگری بومی؛ (Indigenous)
ج)توسعه گردشگری با اتکا بر محصولات و تولیدات محلی به منظور حفظ حداکثر منافع اقتصادی در منطقه گردشگرپذیر و
د) توسعه گردشگری بر اساس بازارهای مناسب به صورتی که اثرات سوء اجتماعی و فرهنگی بر جامعه گردشگر پذیر را به حداقل ممکن برساند.
با اتخاذ چنین اهدافی در برنامه ریزی گردشگری می توان در جهت توسعه گردشگری پایدار حرکت نمود و با بهره بردن از منابع موجود یک جامعه و حفظ فرهنگ و اصول اجتماعی آن جامعه اثرات مثبت ناشی از این بخش اقتصادی بسیار مهم را افزایش داد و اثرات منفی آن را کنترل و یا حتی کاهش داد (خاکساری،۱۳۸۲،صص۵۳و۵۵).
۲-۱۵ معرفی تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی[۵۸](AHP):
فرایند تحلیل سلسله مراتبی برای اولین بار توسط توماس ال ساعتی در سال ۱۹۸۰ مطرح شد. این تکنیک یکی از جامع ترین سیستم های طراحی شده برای تصمیم گیری با معیارهای چندگانه است. زیرا این تکنیک امکان فرموله کردن مسئله را به صورت سلسله مراتبی فراهم می کند و همچنین امکان در نظر گرفتن معیارهای مختلف کمی و کیفی را در مسئله دارد . این فرایند گزینه های مختلف را در تصمیم گیری دخالت داده و امکان تحلیل حساسیت روی معیارها و زیر معیارها را دارد، علاوه بر این بر مبنای مقایسه زوجی بنا نهاده شده که قضاوت و محاسبات را تسهیل می نماید همچنین میزان سازگاری و ناسازگاری تصمیم را نشان می دهد که از مزایای ممتاز این تکنیک در تصمیم گیری چند معیاره می باشد( قدسی پور،۱۳۸۴،ص۵).
۲-۱۶ معرفی تکنیک دلفی[۵۹]:
روش دلفی به عنوان یکی از روش های ساخت یافته برای ایجاد وفاق در دهه ۱۹۵۰ میلادی در شرکت
« راند» ابداع شد.کاربرد این روش ، ساخت دادن به فرایند ارتباطات گروهی است، به نحوی که چنین فرایندی در فراهم کردن زمینه درگیری مجموعه ای از افراد به عنوان یک کل با مساله یا موضوعی پیچیده موثر باشد. این ارتباط ساخت یافته با بازخوان اطلاعات و دانش افراد ، ارزیابی نظر گروه، فراهم کردن فرصتی جهت افراد برای بازنگری در نظرشان و با تأمین درجه ای از محرمانه بودن پاسخ های افراد فراهم می شود. روش دلفی در عمل ، یک سری از پرسشنامه ها یا دورهای متوالی به همراه بازخوران کنترل شده های است که تلاش دارد به اتفاق نظر میان یک گروه از افراد متخصص درباره ی یک موضوع خاص دست پیدا کند (مشایخی و همکاران،۱۳۸۴ ،ص۲۰۰).
۲- ۱۷ بررسی تحقیقات مربوط به موضوع تحقیق در سطح ملی و بین المللی
۲-۱۷-۱ سطح ملی
مصطفی بهزاد و روزبه زمانیان در سال ۱۳۸۶ در پژوهشی تحت عنوان “کاریرد تصمیم سازی چند معیاره فرایند تحلیل سلسله مراتبی در برنامه ریزی گردشگری در شهرستان نیشابور ” به ارزیابی جاذبه های گردشگری شهرستان از طریق مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی پرداخته اند و در نهایت اولویت مکان های گردشگری شهرستان را با کاربست این مدل شناسایی نمودند. ایشان در این پژوهش با توجه به هدف مورد نظر که تعیین اولویت برتر مکان گردشگری بود بعد از تشریح اجزای مدل ارزیابی، به تعیین معیارهای مناسب پرداخته و در ۵ گروه اصلی معیارها را از هم تفکیک نمودند. ۱- معیارهای زیرساختی و تجهیزات و خدمات (قابلیت دسترسی، دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی، ارتباطات راه دور، دسترسی به تاسیسات اقامتی، دسترسی به تاسیسات پذیرایی، دسترسی به خدمات مالی، آب آشامیدنی، دسترسی به برق، سرویس بهداشتی) ۲- معیارهای اجتماعی – فرهنگی (خطر تعرض به گردشگران ، ازدحام و شلوغی محل) ۳- معیارهای اقتصادی (اشتغال زایی، درآمد زایی، توسعه منطقه، افزایش قیمت زمین) ۴- معیارهای زیست محیطی و طبیعی (کیفیت و زیبایی محیط اطراف، شرایط آسایش، باد، پوشش گیاهی ، شیب، سازندهای زمین ساختی، آلودگی صوتی،آلودگی بصری، آلودگی هوا،گسل، سیل گیری ،ارتفاع) ۵- معیارهای جاذب گردشگر(منحصربه فرد بودن، شرایط آب و هوایی، اهمیت جاذبه، نزدیکی به جاذبه های اطراف ،امکان بهره برداری در طول سال ،کیفیت جاذبه).همانطور که در بالا ملاحظه می شود هر معیار خود در برگیرنه تعدادی زیرمعیار بوده که هر کدام نسبت به هدف وزن دهی شده و میزان اهمیت و درجه سازگاری آن محاسبه می شود.تعداد مکان های گردشگری شهرستان نیز ۷۰ مورد بوده که نسبت به هم وزن دهی و ارزش گذاری شده و در نهایت از تلفیق اهمیت هر معیار در داده های استاندارد شده مکان های برتر گردشگری بنا بر اولویت خاص خود مشخص شدند (بهزادفر و زمانیان،۱۳۸۶).
در ارزیابی توان اکوتوریسم زمین با بهره گرفتن از تصمیم گیری چندمعیاره در منطقه دوهزار شهرستان تنکابن، نتایج بررسی ها نشان می دهد که مناسب ترین مکان برای توسعه صنعت گردشگری در این منطقه به ترتیب گزینه ای اول ، سوم و دوم منطقه بوده اند. در این میان معیارهای اجتماعی اقتصادی در ارزیابی توان زیست محیطی منطقه کاملا ضروری بوده و عواملی چون نزدیکی به مراکز جمعیتی، فاصله از رودخانه ها، جاده ها و گسل ها به منظور توسعه کاربری های گردشگری بسیار حائز اهمیت می باشد (خیرخواه زرکش و همکاران،۲۰۱۱، صص ۶۹۳-۷۰۰).
در این رابطه تحقیقی دیگر توسط عبدالرسول سلمان ماهیتی و همکارانش با موضوع “ارزیابی توان طبیعت گردی شهرستان بهشهر برمبنای روش ارزیابی چند معیاره با بهره گرفتن از GIS” در سال ۸۸ انجام شده است که درآن میزان مطلوبیت ۹ زون اصلی اکوتوریسم شهرستان بهشهر را بر مبنای اولویت مشخص می کند. در این پژوهش ۱۶ معیار از قبیل: فاصله از جاذبه های طبیعی و آثار تاریخی، حداقل دما در سردترین ماه سال ، فاصله از رودخانه ها و آب راهه ها، فاصله از روستا، فاصله از سطح اب زیرزمینی، حداکثر دما در گرمترین ماه سال ، فاصله از تالاب ها ، فاصله از شهرها، متوسط سالیانه تعداد روزهای یخبندان، خطر رانش ، شیب ،توان بالقوه فرسایش پذیری، زمین شناسی، فاصله از راه ها، فاصله از منابع آبی(چاه،چشمه،قنات) و تراکم پوشش درختی با توجه به هدف، مورد بررسی قرار گرفته و وزن عوامل با روش مقایسه زوجی (AHP) به خوبی محاسبه گردید . بیشترین وزن ها به عوامل یخبندان، رانش و فرسایش (تهدیدکننده ها) و کمترین وزن ها به عوامل فاصله از شهرها و حداکثر دما (دور کننده ها) تعلق یافت. مطلوبترین زون از میان ۹ طبقه،زون ۱و ۲و ۳ بوده است (سلمان ماهینی و همکاران،۱۳۸۸).
مقاله ای دیگر در این زمینه و با کاربست مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی با موضوع، تحلیل معیارها و عوامل محیطی – اکولوژیک موثر بر توان تفرج شهرستان لردگان توسط آقایان محمودی و دانه کار در سال ۸۸ صورت پذیرفته است. در این پژوهش برای ارزیابی و تعیین میزان مطلوبیت گزینه های تفرجی ،۸ معیار اصلی از قبیل منابع آبی، دسترسی، وضعیت زمین چشم انداز، جذابیت های طبیعی، تاریخی وفرهنگی و….، ۱۵ معیار فرعی از قبیل کیفیت آب، شیب، عمق دید، وسعت، زاویه دید و …. و ۴۶ شاخص برای تعیین میزان مطلوبیت تفرج متمرکز در محدوده ی شهرستان لردگان مورد بررسی قرار گرفته اند. مطابق نتایج به دست آمده ،گزینه های سوم، چهارم، ششم و هفتم از اراضی منطقه به سبب واقع شدن در اراضی دیم، آبی و مناطق مسکونی، فاقد زمینه لازم برای اجرای برنامه ریزی تفرجی متکی به جنگل است و تنها گزینه های اول، دوم و پنجم تعارضی با کاربری های فعلی منطقه ندارد و اختصاص این مناطق با توجه به معیارها به گستره های تفرج متمرکز امکان پذیر است (محمودی و دانه کار،۱۳۸۸).
در سال ۱۳۸۶مقاله ای با عنوان"بررسی رابطه توسعه ی گردشگری و رشد اقتصادی در ایران(۱۳۳۸-۱۳۸۳)"توسط سید کمیل طیبی و همکاران نگاشته شد. این مقاله با تایید فرضیات مورد پژوهش به این نتیجه رسید که رابطه علی بین گردشگری و رشد اقتصادی ایران ،یک رابطه علی دوطرفه است و بین این دو متغیر ،یک تعادل بلندمدت وجود دارد(طیبی و همکاران،۱۳۸۶)
“برنامه ریزی راهبردی توسعه ی گردشگری با تکیه بر بخش محصول” عنوان مقاله ای است که در سال ۸۷ به چاپ رسیده است. هدف این مقاله تعیین نحوه ی به کارگیری فرایند برنامه ریزی گردشگری منطقه ای در ایران است. در این مقاله ابتدا مبانی نظری فرایند برنامه ریزی راهبردی در برنامه ریزی منطقه ای با تکیه بر توسعه گردشگری مورد بررسی قرا ر گرفته است. در ادامه با تکیه بر فرایند برنامه ریزی راهبردی و فنون پیشنهادی مرتبط با آن درباره ی فعالیت های گردشگری شهرستان نیشابور یک مطالعه موردی صورت گرفته است.تعیین راهبردهای توسعه بخش محصول گردشگری از نتایج کاربردی پایانی این تحلیل می باشد(بهزادفر و زمانیان،۱۳۸۹).
در رابطه با مقوله گردشگری شهرستان رامسر نیز پژوهش های گوناگونی صورت گرفته است. در این رابطه می توان به پژوهشی با عنوان نقش مدیریت شهری در توسعه گردشگری مطالعه موردی: شهر رامسر اشاره کرد که توسط دکتر زهره فنی و علی محمدنژاد در سال ۸۸ انجام شده است.هدف از این مطالعه بررسی نقش مدیریت شهری در شناسایی توانمندی های گردشگری، برنامه ریزی و بهره برداری از جاذبه هاست. برای آگاهی از نقش مدیریت شهری در توسعه گردشگری رامسر به توزیع پرسش نامه بین گردشگران اقدام و سپس از روش های اماری برای تجزیه و تحلیل آنها استفاده شده است. همچنین مطالعات اسنادی ، مصاحبه و تصاویر برای دستیابی به اهداف و نتایج پژوهش مورد تاکید بودند. در پایان با بهره گرفتن از مدل SWOT به تحلیل نقش عوامل درونی و بیرونی در مدیریت گردشگری شهری رامسر و ارائه راهبردهای مدیریتی مناسب برای توسعه گردشگری استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق ،مشخص شد که شهرهایی مانند رامسر دارای پتانسیل های مناسبی برای توسعه گردشگری اند، اما به علت ضعف های مدیریت شهری ،عدم یکپارچگی مدیریت در بهره برداری پایدار از جاذبه ها ،کمبود امکانات دسترسی و اطلاع رسانی ، عدم همکاری و هماهنگی نهادهای گوناگون شهری ، ناتوانی در تامین بهداشت و نظافت شهر و مشکلات مربوط به برنامه ریزی کاربری اراضی ، بخش گردشگری نه تنها از توسعه پایداری فاصله گرفته بلکه روند منفی را طی می کند (فنی و محمدنژاد،۱۳۸۸).
۲-۱۷-۲ سطح بین المللی
در سال ۲۰۰۹ میلادی تحقیقی توسط لو اگزولینگ و همکارانش در منطقه حفاظتی ایگزیانگ چین با محوریت “ارزشیابی امنیت اکولوژیکی گردشگری در مکان های میراث طبیعی"انجام شد. در این پژوهش بعد از توجه داشتن به اهمیت میراث های طبیعی و سیاست های حفاظتی آن در نواحی طبیعت گردی و گردشگری با بهره گرفتن از مدل های فرایند تحلیل سلسله مراتبی و دلفی به وزن دهی و ارزشیابی امنیت اکولوژیکی در منطقه پرداخته است. شاخص های اصلی مورد بررسی در این پژوهش شامل ۱- امنینت اکولوژیکی طبیعت (شامل : کیفیت محیط، بهداشت محیط ، تنوع زیستی) ۲- امنیت بصری چشم انداز(شامل: بناهای توریستی، احداث جاده ها ، تسهیلات لوله کشی و تراکم گردشگر) ۳- امنیت اکولوژیکی اجتماعی (شامل: امنیت مردم ، امنیت فرهنگی جامعه و مزایای اجتماعی گردشگری) بوده است. در وزن دهی متغیرها از طریق مدل AHP امنیت اکولوژیکی طبیعت در بالاترین رتبه جای گرفت سپس در رتبه دوم امنیت بصری چشم انداز و در نهایت امنیت اکولوژیکی اجتماعی قرار گرفته شد. نتایج بررسی ها نشان می دهد که وضعیت امنیت اکولوژیکی گردشگری ایگزیانگ چین در حد مطلوبی قرار داشته اما برخی از عوامل محدود کننده نیز وجود داشت که نهایتأ با انجام این اقدامات موثر از امنیت اکولوژیکی منطقه اطمینان حاصل شد(کولینگ و همکاران،۲۰۰۹).
یان زونگ و پنک هوآ در سال ۲۰۰۲ در تحقیق خود پیرامون نقش عوامل دینامیک در توسعه گردشگری در مناطق توسعه یافته با کاربست مدل دلفی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی اقدام نموده اند. نحوه ی امتیاز دهی این شاخص های کاربردی از طریق مدل دلفی و مراجعه به کارشناسان معتبر این رشته طی مراحلی صورت پذیرفته است تا اهمیت یکسان و یکدستی از شاخص ها به دست آید. اینان در ساخت مدل سلسله مراتبی خویش بر سه زیر سیستم جاذب توریست( نقاط یا پده های خوش منظر،کیفیت خدمات توریستی، تصویر منطقه و…)، زیرسیستم حمایتی(سیاست و قوانین گردشگری، محیط فرهنگی ناحیه، سطح توسعه یافتگی ناحیه و…) و زیرسیستم متوسط(زیرسیستم اطلاعات گردشگری، حمل و نقل گردشگری و مدیریت گردشگری) تاکید داشتند .از میان سه زیرسیستم کلی زیرسیستم جاذب گردشگری دارای بیشترین میزان اولویت و وزن بوده است همچنین از میان زیرسیستم حمایتی نقاط قانون مند گردشگری بیشترین وزن را به خود تخصیص داده است(ژانگ و پنک ،۲۰۰۲).
در سال ۲۰۰۷ تحقیقی با عنوان ” ترکیب AHP و GIS در ارزیابی کیفیت محیطی” در استان هونان چین به اجرا درآمد. شاخص های مورد بررسی در این تحقیق عبارت بودند از: محیط طبیعی، بلایای طبیعی، آلودگی محیطی و شاخص های اجتماعی اقتصادی.نتایج تحقیقاتشان نشان داد که ۳۵٫۲% از کل ناحیه استان هونان از درجه خوب و مناسبی از کیفیت محیطی و اکولوژیکی برخوردار است. علاوه براین ۲۲٫۸% از کل ناحیه استان از درجه مناسبی از کیفیت محیط برخوردار نبوده است. در حالت کلی میتوان نتیجه گرفت که وضعیت کیفی محیطی استان هیونان با روش های انجام شده در سطح متوسطی قرار داشته و سرعت یافتن فعالیت های انسانی به تنزل ویژگی های محیطی استان در سال های اخیر انجامیده است (کواینگ و همکاران،۲۰۰۷).
در پژوهشی تحت عنوان توسعه پایدار گردشگری در لیجیانگ چین ، که یکی از نقاط مشهور گردشگری این کشور است آمده است که در سال های اخیر صنعت گردشگری به سرعت گسترش یافته و در کیفیت زندگی ساکنان بومی تاثیرات خوبی ایجاد کرده است اما گسترش آن با عث تنزل رتبه زیست محیطی منطقه گشته است. نویسنده اشاره میکند که گردشگری این شهر هم اکنون پایدار نیست و پیشنهاد میکند که باید تغییراتی در سیاست گسترش گردشگری امروزی به سمت پایدارتر نمودن آن در دوره بلند مدت ایجاد شود .در پایان پیشنهاداتی برای مسیر توسعه گردشگری لیجیانگ مطرح می کند(ژانگ،۲۰۰۰).
بیلادی و همکاران در مقاله خود با موضوع گردشگری و محیط زیست به تاثیرات مالیات های آلودگی روی آسایش و محیط زیست در یک اقتصاد کوچک باز می پردازند. میزان مالیات آلودگی مطلوب به گردشگری بیرونی و درونی برمی گردد که می توانند از آسیب های حاشیه ای آلودگی ملاحظه شده توسط ساکنان بومی بیشتر یا کمتر باشند. شبیه سازی های عددی نشان می دهند که نرخ مالیات های مطلوب گردشگری درونی بیشتر از گردشگری بیرونی است. به منظور حفاظت از محیط و جذب گردشگرتنظیم آئین نامه های آلودگی ضروری است. مالیات های آلودگی نه تنها میزان آلودگی محیط را کاهش می دهد بلکه تاثیر تجاری خوبی برای کارشناسان خدمات و تسهیلات گردشگری دارد. نرخ های مالیاتی بهینه میتواند بیشتر یا کمتر از صدمات حاشیه ای مشاهده شده از ساکنان بومی باشد که به درجه شدت آلودگی نیز وابسته است. علاوه بر این، زمانی که درجه ی قدرت انحصاری گردشگری افزایش یابد میزان نرخ های مالیات های بهینه گردشگری درونی نیز افزایش می یابد. به عبارتی اگر کشوری تلاش به جذب گردشگران آگاه محیطی داشته باشد مالیات مطلوب محیطی زمانی که بازار گردشگری رقابتی باشد می تواند بیشتر شود(بلادی و همکاران،۲۰۰۲).
۲-۱۸ نتیجه گیری
گردشگری پدیده ای جدید با آینده ای روشن و با اهمیت به شمار می رود که از عناصر مختلف تشکیل شده است.این عناصر شامل جاذبه ها، مکان ها یا نقاط طبیعی و انسانی است و وابسته به محیط ، فرهنگ و روابط اجتماعی ، حمل و نقل، تسهیلات و خدمات است که سبب تغییر محیط یا تغییر فرهنگی می گردد، تنوع عامل فوق تعریف جامعی از توریسم را مشکل کرده است(موحد،۱۳۸۲،ص۱۴۷۹).
پدیده گردشگری در طی سال های اخیر رشد بسیار چشمگیری داشته است. همانطوری که بحث گردید،گردشگری از جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تاثیرات بسیار زیادی در جهان کنونی داشته است که با توجه به این تاثیرات می تواند مزایای زیادی را با خود به همراه داشته باشد.در کنار این جنبه های مثبت نباید از جنبه های منفی این صنعت غافل شد.چرا که بی توجهی به این عوامل ممکن است حتی مزایای مثبت این صنعت را نیز از بین ببرد.
با توجه به اصل توسعه پایدار و تلاش در توسعه صحیح صنعت گردشگری در چارچوب این اصل، جا دارد جایگاه و مقام گردشگری را همانند میراثی کهن حفظ نموده و هر چه رشد یافته تر و متکاملتر به نسل های آینده اهدا نماییم.
فصل سوم
جغرافیای شهرستان رامسر با نگرش بر قابلیت های گردشگری۳-۱ مقدمه
در این فصل وضعیت گردشگری رامسر را مورد بررسی قرار می دهیم. در ابتدا کلیاتی در مورد ویژگیهای طبیعی و انسانی شهرستان مورد بررسی قرار گرفته و سپس مهمترین جاذبه های گردشگری رامسر به صورت فهرست وار ذکر گردیده است. هر چند ذکر تمام این جاذبه ها در این فصل امکان پذیر نبوده است، ولی سعی شده است به صورت خلاصه مهمترین جاذبه های آن معرفی شود. این فصل شامل سه بخش می باشد.بخش اول مربوط به بررسی وضع موجود ناحیه از لحاظ ویژگی های طبیعی، بخش دوم شامل ویژگی های انسانی (اجتماعی و اقتصادی) و بخش سوم به بررسی ویژگی های گردشگری ناحیه اختصاص یافته که در آن به جاذبه های گوناگون طبیعی، تاریخی و… میپردازیم.
۳-۲ جغرافیای طبیعی شهرستان
۳-۲-۱ شناخت ناحیه مورد مطالعه از لحاظ موقعیت،حدود و وسعت
استان مازندران با مساحتی حدود ۶۸/۲۴۰۹۰ کیلومتر مربع که ۵۴/۱ دصد از کل مساحت کشور را شامل می شود.این استان حدودا بین ۴۵- ۵۰ تا ۹-۵۴ طول جغرافیایی و ۱۲- ۳۵ تا ۲۵- ۳۶ عرض جغرافیایی قرار گرفته و از شمال به دریاچه مازندران و کشور ترکمنستان ، از جنوب به استان های قزوین، تهران و سمنان ، از شرق به استان گلستان و از غرب به استان گیلان محدود می شود.
استان مازندران مطابق آخرین تقسیمات سیاسی کشور دارای ۱۹ شهرستان به نام های بهشهر، نکا، ساری، قائم شهر، جویبار، سوادکوه، بابل، بابلسر، آمل، محمودآباد، میاندرود، فریدونکنار ، نور، نوشهر، چالوس، تنکابن، عباس آباد، رامسر وجویبار میباشد.
شهرستان رامسر در منتهی الیه غرب استان مازندران ، در شمال ایران و در کرانه جنوبی دریای مازندران واقع شده است. این شهرستان از شرق به شهرستان تنکابن، از غرب به چابکسر(استان گیلان) از جنوب به قزوین و از شمال به دریای خزر منتهی می شود.
مساحت این شهرستان معادل ۸/۷۲۹ کیلومتمربع است که تقریبا ۳ درصد از کل مساحت استان را به خود اختصاص داده است. این شهرستان بین ۴۳-۵۰ دجه طول جغرافیایی و ۵۵-۳۶ درجه عرض جغرافیایی واقع گردیده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...