به نظر می‌رسد نکته نوین و چشمگیری در اصول ساختگرایی دیده نمی‌شود. به‌طوری‌که اشاره شد، ایده های اصلی از سوی بسیاری از نظریه‌پردازان یادگیری ارائه شده است. درعین‌حال، بر اساس پژوهش‌های نوین موج جدید قابل توجهی درباره‌ یافته های پیشین برپاشده است. از این‌رو بهتر است به تفاوت‌های کلاس‌های درس ساختگرا و کلاس‌های درس سنتی توجه کرد.

این ویژگی‌ها برای کلاس‌های درس سنتی در نظر گرفته می‌شوند:

    • سخنران بودن معلم

    • غالب بودن کتاب درسی

    • ارزش قائل نشدن برای تفکر

    • فعالیت تقلیدی

    • ارائه دانش از پیش تعیین‌شده

    • اضافه باری اطلاعات

  • توجه به اجزا به‌جای توجه به‌کل

با نگاهی ‌به این فهرست روشن می‌شود، کلاس درس سنتی شدیداًً معلم محور است. بسیاری از مربیان و متخصصان آموزش‌وپرورش، گرایش و حرکت به سوی فعالیت‌های ساختگرا ریسکی می‌پندارند که ارزش ندارد.(آقازاده،۱۳۹۳: ۲۶ تا ۲۷)

۲-۳ -فعالیت گروهی (یادگیری مشارکتی)

۲-۳-۱-استفاده از گروه‌های کوچک

انسان موجودی اجتماعی است و همین موجب لذت او از فعالیت های گروهی می شود. فعالیت و جنب و جوش ماهیت فعالیت گروهی است. در کلاس درس ، هدایت دانش آموزان به انجام کارهای گروهی نتایج پرباری در پی دارد.

در آغاز کارگروهی، بهتر است تعداد اعضا، هر گروه کم باشد و به تدریج به تعدادشان اضافه شود. مناسب ترین تعداد برای تشکیل گروه چهارنفر است. در شروع کار گروهی بهتر است موضوع ساده ای را انتخاب کرد تا پرداختن به آن ها موجب دلکرمی و ادامه ی کار دانش آموزان شود. و کم کم بر پیچیدگی موضوع ها افزود.(فرخ مهر،۱۳۸۸: ۲۷ تا ۳۲)

استفاده از گروه‌های کوچک یکی از بهترین راه‌ها برای پیشبرد استقلال، همیاری و یادگیری دانش‌آموزان در کلاس درس است. بحث‌های گروه‌های کوچک به صورت اتفاقی صورت نمی‌گیرند، بلکه آن‌ ها فعالیت‌هایی آموختنی هستند که از طریق ساخت دقیق رفتارهای دانش‌آموزان حاصل می‌شوند؛ ‌بنابرین‏ معلم باید از عوامل ‌مشارکت کننده در بحث‌های موفق گروهی آگاه باشد. باید میان بحث در گروه‌های کوچک و بحث‌های گروهی تفاوتی قائل شد. اندازه گروه عامل مهمی است که بر مشارکت یادگیرندگان اثر می‌گذارد. در ارتباط با کسب اطمینان از موفقیت بحث تعداد دقیق و قطعی از حداقل یا حداکثر شرکت‌کنندگان در گروه در دست نیست. گروه‌های کوچک می‌توانند متشکل از سه تا پانزده نفر باشند، برخی بر این باورند که چهار نفر ایدئال‌ترین اندازه است، در حالی که دیگران شش نفر را تأیید می‌کنند. (جانسون، ۱۹۹۴).

۲-۳-۲-دلیل استفاده از بحث گروه-کوچک

بحث عبارت است از یک فن تدریس که مستلزم تبادل ایده ها همراه با یادگیری فعال و مشارکت تمامی کسانی است که در. آن شرکت دارند. درروش بحث کردن معلم باید دیدگاهی پدید آورد، تبادل ایده ها را در سطحی وسیع تحمل کرده و آن‌ ها را تسهیل کند. بحث کردن فرایندی فعال از مشارکت معلم – شاگرد در کلاس درس است. بحث کردن، دانش‌آموزان را مجاز می‌سازد عقاید شخصی یا دیدگاهی را کشف کرده و آن را بیان دارد نه اینکه آنچه معلم یا کتاب قبلاً گفته است تکرار کند. علاوه بر تقویت تعاملات با معانی شخصی، بحث کردن باعث بهبود انواع یادگیری‌ها من جمله محتوا، مهارت‌ها، نگرش‌ها و فرایند‌‌ها گردید. این روش مناسبی برای بهبود مهارت‌های فکر کردن و صحبت کردن در دانش‌آموزان است. بحث کردن می‌تواند راهی برای افزایش مهارت‌های تجزیه‌ و تحلیل‌گرا نه دانش‌آموزان باشد. علاوه بر این، بحث‌های گروه-کوچک می‌تواند دانش‌آموزان طردشده را فعال سازد. ازآن‌رو که یادگیری گروه – کوچک نیاز به انواع فعالیت‌ها و تعاملات دارد، لذا فرصت‌ها و شانس‌های بیشتری در اختیار دانش‌آموزان قرار می‌گیرد. (دونالدسی، ۱۳۷۹: ۲۶۶ تا ۲۷۰)

۲-۳-۳- فضای آموزشی مورد نیاز فعالیت گروهی

احتمالاً ترتیب فیزیکی بهینه برای بحث گروه –کوچک، شامل چندین مرکز بحث می‌گردد که در داخل یک اتاق بزرگ قرار می‌گیرد. می‌توان با بهره گرفتن از قفسه‌های کتاب یا تخته‌های جداکننده اتاق این مراکز را از بقیه اتاق جدا ساخت، راه ساده‌تر دیگر عبارت از برگردان نیمکت‌های دانش‌آموزان به صورتی است که شرکت‌کنندگان چهره به چهره‌ گردیده و فعالیت‌های در جریان در بقیه کلاس نتواند باعث تفرقه حواس آن‌ ها گردد. با تبدیل کردن اتاق به مراکز متعدد، می‌توان بدون هیچ مزاحمتی چندین فعالیت همزمان را انجام داد. (دونالدسی، ۱۳۷۹: ۲۹۷)

شاید یکی از موانع اصلی بر سر راه استفاده از روش‌های فعال به‌ویژه روش مشارکتی، محدودیت فضای آموزشی و امکانات موجود در کلاس باشد. نحوه چیدمان میز و صندلی‌ها در کلاس در اجرای این روش مؤثر است. اصولاً ضرورت تحرک و تعامل یادگیرندگان با یکدیگر ایجاب می‌کند که اولاً کلاس از فضای کافی و متناسب با حجم دانش‌آموزان برخوردار باشد. دوم اینکه میز و صندلی‌ها در کلاس قابلیت انعطاف داشته و برحسب نیاز بتوان آن‌ ها را به اشکال مختلف کنار هم قرارداد؛ ‌بنابرین‏ وجود میز و نیمکت‌های به هم چسبیده و یا صندلی‌های دسته‌دار که به طور ثابت به کف کلاس متصل شده‌اند مانع تحرک کافی و ارتباط مؤثر یادگیرندگان و نیز معلم باهم می‌باشد. (عبداللهی، ۱۳۸۷: ۱۵۲)

۲-۳-۴-تعریف یادگیری مشارکتی[۵۰]

دیدگاه برخاسته از تئوری های جدید تربیتی این است که کارآموزان باید خودشان تصمیم بگیرند که چه چیز را و چگونه می خواهند یاد بگیرند؟ معلم جزئی از مرکز منابع یادگیری می شود که شامل تمام وسایل کمک آموزشی مناسبی است که می‌تواند به قدری که لازم است یا به نظر می‌رسد متناسب با فراگیران است، استفاده شود.این شیوه ی کار برای یادگیری، موجب یادگیری فراگیر مدار[۵۱] می‌شود. (میلز،۱۳۸۵،۲۹۰)

در یادگیری مشارکتی یادگیرندگان با توانایی‌های یادگیری متفاوت به صورت تیمی و یادگیری می‌پردازند. در این شیوه هر فرد نه تنها مسئولیت یادگیری خود را بر عهده دارد بلکه باید تلاش کند تا دیگران نیز موضوع موردنظر را یاد گیرند. در این شیوه از یادگیری همه اعضای گروه درصدد ایجاد موقعیتی هستند که یادگیری صورت گیرد و موفقیت گروهی حاصل شود.

صرف گروه‌بندی دانش‌آموزان و داشتن انتظار همیاری از آنان، الزاماًً یادگیری مشارکتی را به همراه نخواهد داشت. فقط هنگامی که اعضای گروه درک کنند که آنان به یکدیگر وابسته‌اند و موفقیتی حاصل نخواهد شد، مگر این‌که آنان یاد بگیرند تلاش‌هایشان را باهم هماهنگ کرده و به طور فعال با یکدیگر کار کنند.

در یادگیری مشارکتی هدف هر فعالیت و نیز وظایف یکایک اعضای گروه باید از قبل تعیین شود. همچنین اعضای گروه باید خود را در مقابل موفقیت جمعی و تحقق اهداف از پیش تعیین‌شده مسئول بدانند. یک جنبه مهم در موفقیت همیاری گروهی این است که اطمینان حاصل شود که اعضای گروه بدانند که هرکدام در انجام وظایف گروه جهت رسیدن به اهداف گروه مسئول هستند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...