منابع کارشناسی ارشد در مورد تاثیر کارآفرینی بر عملکرد ... |
علوی و لیندر[۵۹] (۲۰۰۱) نظام های مدیریت دانش را نظام هایی می دانند که با بهره گیری از فن آوری اطلاعات، توسعه یابند و فرآیندهای ایجاد، ذخیره/ بازیابی، انتقال و به کارگیری دانش را به کارگیرند (گزنی، ۱۳۸۵، ص ۳۲).
مدیریت دانش به هر نوع فعالیتی که به تجربه و دانش ذهنی افراد توجه کرده به گونه ای که بتواند با آشکارسازی و به اشتراک گذاری آن به هم افزایی دانش کمک کند، گفته می شود (پریرخ، ۱۳۹۲، ص ۲).
مدیریت دانش را به زبان ساده می توان چنین تعریف کرد: مدیریت دانش، فرایند مداوم شناخت/ کسب، سازماندهی/ ممیزی، اشاعه، توسعه و کاربست/ خلق دانش مرتبط با فعالیت های یک مجموعه با هدف بهره برداری در راستای دستیابی به اهداف آن است (حسن زاده، ۱۳۹۲، ص ۲).
گروه کارتنر[۶۰]، در حکم موسسه ای بین المللی، که در بسیاری از زمینه های فن آوری اطلاعات به پژوهش، تحلیل و مشاوره می پردازد، یکی از دقیق ترین تعاریف مدیریت دانش را به شرح زیر ارائه داده است:
مدیریت دانش رشته ای علمی است که شیوه برخورداری از حمایت دوجانبه را برای ایجاد، تصرف، سازماندهی و استفاده از اطلاعات، تشویق می کند (هادیزاده مقدم و دیگران، ۱۳۸۹، ص ۸۵).
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۳-۳- راهبردهای چهارگانه مدیریت دانش
راهبرد به کارگیری: تلاش مدیریت دانش در این راهبرد بر توزیع و تسهیم دانش سازمانی متمرکز می شود. نگاه مدیریت در این راهبرد، نگاهی درون سازمانی است. این راهبرد، زمانی برای مدیریت دانش مناسب است که دانش کافی و مورد نیاز در درون ایجاد شده است و نیازی به ارائه دانش جدید نباشد.
راهبرد گسترش یا توسعه: مدیریت دانش با اتخاذ این راهبرد بر افزایش دانش در حوزه های دانش موجود سازمان اقدام می کنند. نگاه مدیریت دانش در این راهبرد نیز، درون سازمانی است.
راهبرد جذب: در این استراتژی بر جذب دانش های جدید از منابع بیرونی تاکید می شود، لذا مدیریت دانش، نگاهی برون سازمانی پیدا می کند.
راهبرد کاوش: در این راهبرد بر دورنی کردن دانش های نوین در حوزه های جدید (درونی یا بیرونی) تاکید می شود، لذا مدیریت دانش می تواند نگاهی برون سازمانی یا درون سازمانی پیدا کند (ناظم و دیگران، ۱۳۸۹، ص ۱۹).
۲-۳-۴- ارکان مدیریت دانش
خلق دانش: برخی از محققان بیان داشته اند که توانایی خلق و استفاده از دانش یکی از منابع مهم تاب آوری در مزایای رقابتی برای بنگاه ها است. خلق دانش براساس تعامل میان افراد، گروه ها و سازمان ها شکل می گیرد. سازمان خود نمی تواند مبادرت به خلق دانش نماید، امّا قادر است محیطی برای تعامل و ارتباط سازنده میان این سه مولفه برقرار سازد.
انتشار دانش: انتشار دانش، تبدیل دانش فردی به دانش سازمانی است که از طریق آن، دانش می تواند در تمام سازمان به کار گرفته شود. البته رساندن دانش به کاربران به معنای استفاده حتمی از دانش نیست.
مشارکت دانش: لازم است که دانش قبل از بهره برداری در سطوح سازمانی در دورن سازمان به اشتراک گذارده شود. مشارکت دانش عامل کلیدی در پاسخ گویی سریع به تغییرات، نوآوری و دستیابی به موفقیت در رقابت با سایر سازمان ها است.
کاربرد دانش: کاربرد دانش در حقیقت یادگیری دانش با اجرای آن است که نشان از پذیرش دانش در سازمان دارد.
ارزیابی دانش: ارزیابی دانش عبارت است از فراهم شدن امکان اندازه گیری سطح دانایی که زمینه ارتقا و توسعه دانایی را فراهم سازد و امکان بازخورد مناسب برای تصحیح در دیگر مولفه های مدیریت دانایی را ممکن می کند (طبیبی و دیگران، ۱۳۸۹، ص ۴۷۰).
۲-۳-۵- فرایندهای اصلی مدیریت دانش
شناسایی دانش: شناسایی دانش متخصصان یکی از ضروریات اصلی در زمینه تحقق مدیریت دانش در سازمان های دانشی می باشد، چرا که با شناسایی دانش های ذخیره شده در اذهان کارکنان می توان ضمن بررسی نقاط قوت آن ها به رفع نقایص و تعدیل دانش تخصصی افراد با دانش مورد نیاز سازمان همت گمارد. یک راه برای شناسایی دانشی که باید در اختیار گرفته شده و کسب گردد، انجام ممیزی دانش است.
اکتساب و جمع آوری دانش: در طول تاریخ بشر، انسان ها همواره در جستجوی دانش بوده اند چرا که دانش اندوزی را باعث موفقیت می دانستند. دانش هم می تواند از داخل و هم از خارج از سازمان کسب شود.
توسعه دانش: توسعه به طور کلی به مجموعه ای از فعالیت های سریع و خلاق، نظام یافته و برنامه ریزی شده گفته می شود که در جهت گسترش مرزهای شناخت علمی و گنجینه دانش انسان و جامعه باشد. درخصوص تأثیر پیشنهادهای کارکنان، سازمان ها برای ترغیب کارکنان شیوه های متعددی دارند، اکنون بیشتر سازمان ها در حال معرفی ساختارهای جدیدی هستند تا بر پایه پیشنهادها تصمیم گیری کنند، عمل کنند و به آنها پاداش دهند.
شکل۲-۶: فرایندهای اصلی مدیریت دانش (شیروانی و دیگران، ۱۳۸۸، ص ۷۶)
اشتراک و توزیع دانش: وقتی می گوییم فردی دانش خود را توزیع می کند، به این معنی است که فرد، فرد دیگری را با بهره گرفتن از دانش، بینش و افکار خود راهنمایی می کند تا او را کمک کند که که موقعیت خود را بهتر ببیند.
بهره گیری از دانش: در این مرحله، تمام توجه مدیریت دانش به این نکته متمرکز است که دانش موجود در سازمان ها، کاربردی شود تا به سوددهی سازمان بینجامد.
ذخیره و نگهداری دانش: ذخیره دانش بخش مهمی از مدیریت دانش است؛ با این وجود زمانی که شرکت ها دوباره سازماندهی می شوند، ارزش حافظه سازمانی اغلب دست کم گرفته می شود. اما در مورد دور انداختن بخش های کهنه شده تجارب گذشته شرکت نباید به سادگی تصمیم گرفت (شیروانی و دیگران، ۱۳۸۸، ص ۷۶).
۲-۳-۶- مزایای مدیریت دانش
توروچ[۶۱] (۲۰۰۴) چهار دلیل عمده را برای محوریت دانش در اقتصاد جدید که بر مبنای دانش بنا شده است ارائه می کند:
حجم زیاد و رو به افزایش کالاهایی که منبع اصلی برای تولید آن ها دانش است و سوددهی آن ها بستگی زیادی به دانش به کار رفته در آن و نه نحوه توزیع و پخش آن ها دارد.
دانش ذاتاً در هنگام رشد، تمایل به شکستن به شاخه های گوناگون دارد و باز تولید سریع تر و اثربخش تر دانش مساوی است با منبع اصلی مزیت رقابتی.
تخمین ارزش سرمایه گذاری در دانش، کار بسیار مشکلی است چرا که نتیجه آن می تواند هم ناامیدی و هم رشد و سود عالی باشد.
حتی هنگامی که سرمایه گذاری در دانش منجر به تولید سود اقتصادی قابل توجه شود، نمی توان سهم تاثیر سرمایه گذاری در دانش را بر آن مشخص کرد. در اقتصادهای مبتنی بر دانش، مزیت رقابتی قابلیت سازمان در برتری یافتن نسبی بر همترازان خود در آن حوزه تعریف می شود، که تنها با قابلیت تولید، نگهداری و مدیریت دانش امکان پذیر است (هادیزاده مقدم، ۱۳۸۹، ص ۸۶).
همچنین داونپورت و گروِر[۶۲] (۲۰۰۱) به نقل از «دنهام گری»[۶۳] هشت مزیت مدیریت دانش را به قرار زیر معرفی نموده اند:
جلوگیری از افت دانش
بهبود تصمیم گیری
انعطاف پذیری و انطباق پذیری
مزیت رقابتی
توسعه دارایی
افزایش محصول
مدیریت مشتری
به کارگیری سرمایه گذاری ها در بخش سرمایه انسانی (هادیزاده مقدم، ۱۳۸۹، ص ۸۷-۸۶).
۲-۳-۷- عوامل موفقیت مدیریت دانش
محققان، مدل های مختلفی از عوامل موفقیت مدیریت دانش را ارائه کرده اند. جدول زیر تعدادی از این پیشنهادات را که به اصطلاح، “عوامل موفقیت آمیز” نامیده می شوند فهرست کرده است.
جدول ۲-۴: عوامل موفقیت مدیریت دانش
محقق | عوامل | |||
Devenport et al. |
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-09-28] [ 10:09:00 ب.ظ ]
|