مقالات و پایان نامه های دانشگاهی | هـ) – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
- قلمروگرایی Territoriality
قلمروگرایی در واقع حس مالکیت یک فرد نسبت به محیط کار و یا زندگیاش است. قلمروگرایی و یا حس مالکیت مردم زمانی تقویت میگردد که محیطهای مسکونی با تعریف فضاها هویت یافته و دارای شکل و ترکیب خوانایی برای مردم باشند. حس مالکیت و مسئولیت در قبال یک فضای خاص مانند تعدیل کننده جرم عمل خواهد نمود. طراحی و مدیریت فضا باید به گونه ای باشد که مالکان/ استفادهکنندگان را به داشتن مسئولیت در قبال فضا، نگهداری و نحوه استفاده از آن ترغیب نماید. قلمروگرایی می تواند با تعریف واضح ومشخص فضای عمومی و خصوصی، استفاده از مقیاس انسانی و محدود نمودن استفاده از فضاهای باز افزایش یابد.
- دسترسی و راههای فرار Access and Escape Routes
بسیاری از گونه های جرم و مکانهای جرمخیز تنها به دلیل دسترسی مناسب و دسترسی سریع و آسان به راههای فرار توسط مجرمین انتخاب میشوند. عرصه های پناهگاه مانند از جمله زمینهای خالی رها شده، مکانهایی که مردم می توانند به راحتی فرار کرده و یا مخفی شوند مأمنی مناسب برای مجرمان است. به عنوان نمونه خانهها و یا واحدهای همسایگی در مجاورت قطعه زمینهای باز، قربانیان همیشگی سرقت هستند. سرقت اتومبیل اغلب در صورت امکان فرار سریع صورت می گیرند و تابلوهای راهنمایی واضح برای خیابانها، ساختمانها و خروجیها کمک شایانی به قربانیان احتمالی مینمایند.
- تصور ذهنی و حس زیبایی شناسی Image and Aesthetics
تصور ذهنی که از یک ساختمان و یا فضای عمومی در شهر وجود دارد ارتباط مستقیمی با میزان جرم و بالاخص ترس از جرم دارد. زوال فضاهای شهری و فساد ناشی از آن باعث می شود که مردم در هنگام استفاده از آن احساس ناامنی نمایند. اغلب این جرایم تعداد استفادهکنندگان را کاهش میدهد که این خود موجب تشدید مسئله خواهد شد. طراحی خوب و مدیریت فعالانه و مؤثر محیطهای شهری از فاکتورهای ضروری هستند که محلات را از تبدیل شدن به نقاط جرمخیز محافظت مینمایند. زمینهای خالی که نگهداری نمیشوند و یا ساختمانهای بدون مالک هر دو می توانند موجب زوال محیط شهری باشند. تصور ذهنی مناسب از فضا می تواند با بهره گرفتن از مقیاس انسانی در طراحی تأمین گردد. از دیگر فاکتورها استفاده از رنگهای جذاب با مصالح متنوع تأمین مناسب روشنایی و طراحی برای فعالیتهای ارزشمند اجتماعی است.
- سخت نمودن آماج جرم Target Hardening
سخت نمودن دستیابی به هدف می تواند جذابیت و آسیبپذیری قربانیان بالقوه را کاهش دهد، به عنوان مثال موانع فیزیکی، نمای ساختمانها و یا دیوارهای حریم فضاها موجب سخت شدن دستیابی به هدف میباشند. دیوارهای اطراف خانهها، نردههای ضدسرقت بر روی پنجرهها رایجترین مثالهای این اصل هستند. این اصل معمولاً اولین چیزی است که به ذهن طراحان و ساکنان میرسد چرا که به طور فیزیکی مانع از ارتکاب جرم میگردد. اما نکته حائز اهمیت این است که در استفاده از معیارهای این اصل باید دقت نمود چرا که ممکن است اجرای برخی از این فاکتورها مانند دیوارهای بلند و صلب موجب از بین رفتن سایر اصول مانند نظارت طبیعی گردد. بنابرین باید فاکتورهای این اصل با دقت و در همسنجی با سایر اصول به کار گرفته شوند(۷-۱۱،۱۹۹۸،Napier & Plessis).
د) کتاب مکانهای امنتر با رویکرد دستیابی به جامعه پایدار به مسائل مربوط به پیشگیری از جرم پرداخته و هفت اصل عمده را جهت دستیابی به این هدف مطرح می نماید.
- دسترسی و حرکت Access & Movement
مکانهایی با معابر، فضاها و ورودیهای تعریف شده که امکان حرکت راحت و مناسب را در عین امنیت تأمین نماید.
- ساختار Structure
مکانهایی که دارای ساختار مناسبی هستند و مانع از ناسازگاری کاربریها و انواع استفاده از فضا میباشند.
- نظارت Surveillance
مکانهایی که کلیه فضاهای جمعی و قابل دسترسی توسط مردم قابلیت نظارت و دیدن داشته باشد.
- حس مالکیت Ownership
مکانهایی که باعث تقویت حس مالکیت، مسئولیت و قلمروگرایی در جامعه میشوند.
- حفاظت فیزیکی Physical Protection
مکانهایی که دارای سیستمهای امنیتی طراحی شده مناسب هستند.
- فعالیت Activity
مکانهایی که در آن سطح فعالیتهای اجتماعی به طور مناسبی تنظیم گردیده و موجب احتمالی ارتکاب جرم شده است به طوری که در هر زمانی احساس امنیت را القا می نماید.
- مدیریت ونگهداری Management & Maintenance
مکانهایی که از ابتدا با ایده مدیریت و نگهداری مناسب طراحی میشوند در آینده نیز به کاهش جرمخیزی محل منجر خواهند شد(۱۳-۹۰،۲۰۰۴،Davies & MC Allister).
هـ) نظریهپردازانی که نسل دوم این تئوری را مطرح نموده اند علاوه بر اصول مطروحه در دوره اول این تئوری مانند قلمروگرایی، کنترل دسترسی، نظارت طبیعی، تصور ذهنی و کاربری محیط، فاکتورهای دیگری نیز به این تئوری افزودهاند که تمرکز اصلی آن بر جنبه های اجتماعی این تئوریست. این فاکتورها شامل مواردی چون:
- اندازه محلات، تراکم و تنوع ساخت- مقیاس انسانی توسعه
در محلاتی با تعداد واحدهای مسکونی متعادل، تراکم متوسط و گونه های ساختمانی متناسب با مقیاس انسانی، امکان ایجاد حس قلروگرایی و مالکیت و به تبع آن افزایش نظارت طبیعی و کنترل دسترسی افزایش خواهد یافت.
- فضاهای ملاقات جمعی
به علت کمبود فضاهایی که بتوان فعالیتهای اجتماعی را در آن ها برگزار نمود اکثراً مراکز خرید و یا مجموعه های رستورانی به پاتوق جوانانی تبدیل شدهاند که امکان برقراری ارتباط مناسب در سطح مدارس را نداشتهاند، بنابرین لازم است چنین فضاهایی در سطح محلات در نظر گرفته شوند. نکته قابل توجه در این مورد مدیریت این فضاهاست چرا که چنانچه این فضاها مسئول و یا هماهنگ کننده ای نداشته باشند، خود به مکانهایی جرمخیز مانند محل خرید و فروش مواد مخدر و سایر جرایم تبدیل خواهند شد. ضروری است این مدیریت از میان شهروندان برگزیده گردد.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 02:14:00 ب.ظ ]
|