فایل پایان نامه با فرمت word : بررسی و تحلیل سجایای اخلاقی پهلوانان در شاهنامه ... |
این ابیات توصیه فردوسی به پهلوانان است که هنگام نبرد وجنگاوری هم، نباید نیکی را فراموش کرد. «ابیاتی که با خواندن آن آدمی گمان میکند، فردوسی آن ها را پس از مشاهده وضع کنونی جهان سروده است ومردم را به صلح وآسایش، و نریختن خون مردم بی گناه، دراز کردن دست یاری به همدیگر، خراب نساختن ملک آباد، دست کشیدن از تجاوز و غارت مال مردم و خلاصه به نیکی و نکوکاری دعوت
مینماید.»(همان:۶۹)
اندیشه های بشر دوستانهی فردوسی در مورد نیکوکاری بسیار با ارزش و نیاز جامعه امروز بشری
میباشد، آنجا که فردوسی از میان برداشتن بدی و کاشتن تخم نیکی را آرزو میکند و آن را امکان پذیر
میداند. اگر امروز پهلوانان عرصه بین الملل مروری بر اندیشه های بشر دوستانهی فردوسی در باب نیکی و نکوکاری داشته باشند، مردم جهان در صلح وسازش به سر خواهند برد و با خیال آسوده زندگی خواهند کرد.
۴-۲-۱۲- تواضع و فروتنی پهلوانان در شاهنامهی فردوسی
تواضع وفروتنی، از سجایا و ارزشهای اخلاقی است، که همواره مورد تأکید بزرگان بوده است؛ به
گونهای که هرچه انسان قوی تر وبالاتر باشد، باید بر تواضع وفروتنی خود بیافزاید و در این راه سرمشقی برای دیگران باشد.در مقابل،کبر وغرور وخود پسندی یکی از خصلتهای بد اهریمنی است، که در شاهنامه بسیارمورد سرزنش قرار گرفته است و در ضمن داستانهای گوناگون، قهرمانان را از آن برحذر داشته وکوشیده است، با پند واندرز پهلوانان را از این صفت مذموم دور کند. فردوسی متعقد است که کبر وغرور دشمنی را افزایش میدهد ومانع صلح وآرامش در جامعه میشود زیرا انسان مغرور، فقط زور، قدرت، هنر و زیبایی خودرا میبیند و هرگز به دیگران کمک و نیکی نمیکند.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ملااحمد در این خصوص مینویسد:«یکی از عوامل کبر وغرور در پهلوانان کامیابی و ظفر است و باعث میشود، پهلوانان از کامیابیهای اولین زود غره شوند ودچار کبر وخودبینی گردند. قهرمانان شاهنامه هرگاه در جنگی بزرگ پیروز میگردند، آنرا نعمتی از جانب خدا میدانند و بلافاصله به درگاه ایزد متعال سپاس گزاری میکنند و بدین وسیله تواضع وفروتنی خود را نشان میدهند. شاعر تأکید میکند انسان نباید از هنر و کامیابی به دست آورده بالیده، کبروغرور به خودراه دهد»: (ملااحمد،۱۳۸۸: ۱۲۸ و۱۲۷)
یکـــی گـــوش بگشــای بــر پنــد گـــو بـــه گفتــار بـــد گــــوی غـــرّه مشـــو
(فردوسی،۱۳۸۷:.۱۵۴۹)
۴-۲-۱۳- نگاه داشتن خشم و غضب توسط پهلوانان در شاهنامه
یکی دیگر از بارزترین سجایای اخلاقی پهلوانان شاهنامه، نگاه داشتن خشم وغضب وپرهیز از تندی است.فردوسی همواره تندی وعصبانیت را از خصلتهای زشت شمرده است و تأکیدمیکند، ابتدا باید اندیشه و تأمّل و تفکر نمود، سپس دست به کاری زد تا مبادا پشیمانی به بار آید گودرز طوس وگیو را نصیحت می کند:
چنیـن گفـت گـــودرز بــا طـوس وگیــو همــان نــــامـــداران و گـــردان نیـــو
نــدانستــه در کــــار، تنــــدی مکـــن بینـدیــش وبنگــر ز ســـر تــا بــه بــن
کـــه تنـــدی پشیمـــانـــی آردت بــــاز تـــودربــوستــان تخــم تنــدی مکـــار
(فردوسی،۱۳۸۷:.۴۵۸)
تندخویی طوس در شاهنامه نکوهش شده است او درمقابل فرود سیاوش خشمگین است و می گوید:
چنیــن داد پــاســخ ستــم کـاره طـوس کــه مــن دارم ایــن لشگـر بـوق وکــوس
تــرا گفتــم او را بـــه نـــزد مــن آر سـخــن هیــچ گــونــه مـکـن خـواستـار
گـــر او شهــریــار است،پــس مـن کیــم بـــر ایــن کـــوه گـــوییـد ز بـهــر چـیم
یـکـــی تــرک زاده چـــو زاغ سیـــاه بـــر ایـــن گــونــه بـگـرفـت راه سپـــاه
(همان :۴۴۸-۴۴۷)
فردوسی درنبرد بزرگ کیخسرو با افراسیاب در کنترل خشم، چنین آورده است:
سپهبـــد کـــه بـــا فـــرّ یـــزدان بـــود همــه خشــم او بنـــد و زنــــدان بـــود
(همان: ۸۲۷)
۴-۳- گذری بر سجایای اخلاقی پهلوانان نامدارایرانی شاهنامه
۴-۳-۱- سجایای اخلاقی رستم، بزرگ مرد شاهنامه
با آنکه در قسمت های گذشته این تحقیق بر سجایای اخلاقی رستم به صورت پراکنده تأکید گردیده امّا از آنجا که رستم وشاهنامه قرابت و همراهی عجیبی با هم دارند در این قسمت به صورت اختصاصی به ذکر سجایای اخلاقی این پهلوان بزرگ پرداخته میشود.
رستم، بی تردید بزرگ ترین پهلوان ایرانی در شاهنامه است، نام این پهلوان در هر کتابی که در زمینهی حماسه نوشته شود ذکر میگردد. شاهنامه بدون رستم، روح حماسی خود را ازدست میدهد. فردوسی به رستم عشق میورزید، به این خاطر در سراسر اثر عظیم خود سخنی نگفته است که کمال رستم را خدشه دار کند. مرحوم مینوی دراین مورد نوشته است: «زمانی که فردوسی شاهنامه را بر سلطان محمود عرضه
میکند، محمود گفت: همه شاهنامه خود هیچ نیست مگر حدّیث رستم و اندر سپاه من هزار مرد چون رستم هست. ابوالقاسم گفت: زندگانی خداوند دراز باد، ندانم اندر سپاه او چند مرد چون رستم باشد، امّا این دانم که خدای تعالی خویشتن را هیچ بنده چون رستم دیگرنیافرید.» (مینوی، ۱۳۸۶: ۴۳)
رستم برای هر ایرانی یادآور: پهلوانی، غیرت، شجاعت، میهن پرستی، دفاع از تمامیت ارضی وهر خصلت خوب و پسندیده ای است.از دیرباز هر پدر ومادری آرزو داشتند، پسری چون رستم داشته باشند. رستم نماد غیوری وقدرتمندی و میهن دوستی است.
محمد جعفر تقوی در مورد رستم میگوید :«آدمی،از آغاز تا به امروز،همیشه در این آرزو بوده است، که بتواند به بالاترین درجات انسانی دست بیابد و انسان کامل نام بگیرد.رستم همان انسان کامل و تمام عیاری است که هرایرانی در ذهن میپروراند و چنانکه در تاریخ آمده است، رستم الگویی ایده آل برای تمامی نسلهاست. وی ویژگیهایی دارد که سایر بزرگان و پهلوان با داشتن تنها یکی از آن ها پهلوان نام گرفته اند. در بیان بزرگی وی همان بسکه کیخسرو،آرمانیترین پادشاه شاهنامه،از او چنین یاد میکند». (تقوی،۱۳۸۴: ۴۱)
کـــه ای پهلـــوان زادهی پــــر هنــــر ز گــــردان کیـــوان بـــرآورده ســــر
تـــویــی از نیــاکــان مــــرا یــادگــار همیشـــه کمــــــر بستــــهی کــــارزار
دل شهــــریــــاران و پشـــت کیـــــان بــه فـــرمــان هـــرکــس کمر بـر میـان
بــــدان داد تـــا دسـت فـــریــاد خـواه بگیــری بــر آری ز تــاریــک چـــاه
(فردوسی. ۱۳۸۷: ۶۲۵)
به قول اسلامیندوشن :«رستم جهان پهلوان،تاج بخش،پیلتن،که به تحقیر اورا سگزی میگفتند، پهلوان اوّل شاهنامه است. حماسه هر قومی مردی آرمانی وایده آل دارد که تمام آرمان های آن قوم وملت در وجود او تجسم یافته وعینیت دارد،قهرمانی که مظهر ارادهی استوار ملّتی بزرگ است،مانند آخیلوس در ایلیاد و ادیسه هومر در کشور یونان و راما در رامایانای هندی، و رستم نیز نماد شجاعت وقهرمانی ملّت غیور ایران است که تمام حوادث و دوران پهلوانی شاهنامه را برمحوروجودی خود میچرخاند. »(اسلامیندوشن، ۱۳۸۹: ۲۵۰)
محمود عبادیان در خصوص رستم میگوید:«رستم چهره ای ترسیم شده به خطوط آرمانی دارد،او نماد جهان پهلوانی و جنگاوری است.رخسارهی وی ترکیبی از واقع و ممکن است ؛ او تا حدّی یک انسان آرمانی است. در پشت این خصوصیت های حماسی، او مظهر یک فرماندهی توانا، مسئول، میهن پرست، فرزانه و دلسوز است، سیمای انسانی دارد، رستم شکست ناپذیر نیست، خطا نیز از او سرمیزند؛ یزدان پرست است ولی بری از زهد است.» (عبادیان،۱۳۸۷: ۱۹۹)
رستم دردوبیت زیر به خوبی معرفی شده است :مردی باهنر ودارای فر وشکوه ونژادی اصیل، که بسیار جوانمرد ودادگر است وخودش هم اقرار میکند که دانش وزور وفرش را از جانب خدا گرفته است:
هنــــر بــایـد از مــرد و فـــرّ و نـــژاد کفـــــی راد دارد دلـــــی پـــــر ز داد
بـــه یــزدان چنیـــن گفـت: کـای دادگـر تـــو دادی مـــرا دانـــش و زور و فـــر
(فردوسی،۱۳۸۷: ۱۹۹و۱۰۰۳)
سجایای اخلاقی رستم و ارزشهای اخلاقی وی بسیار زیاداست شاید هر نبرد رستم مملو از سجایای اخلاقی باشند که خود کتابی عظیم را تشکیل میدهند.آنچه درذیل آمده برگزیده ترین سجایای اخلاقی رستم است و برای هرکدام به ذکر چند مطلب و بیت کفایت شده است. با آنکه نام رستم یادآور زور وپهلوانی وقدرت است امّا ویژگیهای شخصیّتی – رفتاری رستم به مراتب برقوای بدنی ونیرو و توان خارق العادهی او برتری دارد.در زیر به بعضی از این خصلتها اشاره میشود:
۴-۳-۱-۱- اعتقاد رستم به خدا
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1400-09-29] [ 12:15:00 ق.ظ ]
|