• توسعه پایدار
• شرایط کاری (شامل امنیت، بهداشت، ساعت کار و دستمزد)
• ارتباطات با صنعت
• سرمایه گذاری، توسعه و مشارکت اجتماع
• احترام به فرهنگ های مختلف و افراد ناتوان
• بشر دوستی سازمان و فعالیت های داوطلبانه کارکنان در این حوزه
• رضایت مشتریان و تبعیت از اصول رقابت سالم و منصفانه
• گزارش عملکرد شفاف و مسئولانه
• ارتباط با تامین کنندگان در زنجیره تامین بین المللی و محلی
۲-۳-۲) مسئولیت اجتماعی سازمان و عملکرد مالی
در مطالعات انجام شده در مورد ارتباط بین CSR و عملکرد مالی نتایج متفاوتی توسط محققان مختلف حاصل شده است. مک ویلیامز و سیگل [۶۲] هیچ ارتباط معنا داری بین CSR و عملکرد مالی سازمان نیافته اند و این در حالی است که وادوک و گریویز[۷۸] [۶۳] به ارتباط مثبت و رایت و فریس[۷۹] [۶۴] ارتباط منفی را گزارش کرده اند [۶۵].
محققان دیگری نیز در این خصوص به تحقیق و پژوهش پرداخته و نتایج متناقضی را ارائه داده اند که نمی توان گفت برخی اشتباه و برخی دیگر صحیح می باشند چرا که عوامل بسیاری در ایجاد ارتباط بین عملکرد مالی و CSR دخیل می باشند که از آن جمله می توان به نوع سازمان و صنعتی که در آن قرار دارد، دوره ی زمانی که پژوهش در آن انجام شده است، میزان سرمایه گذاری انجام شده روی CSR و عوامل دیگر اشاره کرد.
بر اساس نظر وبر[۸۰] [۶۶] مزیتی که CSR برای سازمان ها در بردارد را می توان به دو بخش مالی و غیر مالی طبقه بندی نمود که این طبقه بندی و تاثیرات آنها را می توان در شکل ۲-۵ مشاهده نمود.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

منافع حاصل از CSR برای سازمان
نوع شاخص
نوع منفعت
مالی
غیر مالی
کیفی
کمی
- بهبود دسترسی به سرمایه
- مجوز امن به عملیات
- بهبود جذب و حفظ مشتری
- بهبود اعتبار
- بهبود استخدام، انگیزه و حفظ کارکنان
- افزایش درآمد
- کاهش هزینه
- کاهش ریسک
- افزایش ارزش برند
CSR
رقابت پذیری
موفقیت اقتصادی
شکل ۲-۵: مدل تاثیر CSR
منبع: [۶۶, p. 250]
آنچه که در شکل ۲-۵ قابل توجه است آن است که تاثیرات CSR چه تاثیرات مالی باشند و یا غیر مالی در هر دو صورت شرایط رقابت پذیری را برای سازمان ایجاد کرده و به عبارت بهتر به مزیت رقابتی منجر خواهند شد که مزیت رقابتی خود منجر به کسب موفقیت های اقتصادی برای سازمان می شود.
۲-۳-۳) مسئولیت اجتماعی سازمان و تئوری مبتنی بر منابع
روسو و فوتس[۸۱] [۶۷] با بررسی CSR از زاویه ی دید تئوری مبتنی بر منابع به این بحث می پردازند که عملکرد اجتماعی سازمان[۸۲] (CSP) ( بخصوص عملکرد محیط زیستی) می تواند به عنوان منبع مزیت رقابتی مطرح شود.
مک ویلیامز و سیگل [۶۵] بیان می کنند که بر اساس دیدگاه جنسن[۸۳] [۶۸]، CSR را می توان نوعی سرمایه گذاری در نظر گرفت و معتقدند که پرداختن به آن برای سازمان هزینه بر است و در واقع منجر به ایجاد هزینه ی اضافی خواهد شد، ولی در صورتی که این هزینه جایی انجام شود که منجر به خلق درآمد برای سازمان شود می تواند سودآور باشد و این رویکرد پایه ی تعریف ارزش حاصل از تئوری مبتنی بر منابع برای سازمان به عنوان درآمد خالص (درآمد اضافی منهای هزینه ی اضافی) می باشد .[۵۵] برای رسیدن به روشی جهت دستیابی به حداکثر سود مک ویلیامز و سیگل با بکار بردن چارچوب تئوری عرضه و تقاضا سطح سرمایه گذاری روی CSR را مشخص نموده و عنوان می کنند که این روش علاوه بر حداکثر سازی سود منجر به کسب رضایت ذینفعان در تقاضا برای CSR خواهد شد [۶۵].
مک ویلیامز و سیگل [۵۵] با طرح موضوع ارزش حاصل از تئوری رویکرد به منابع به بررسی روش های تعیین و اندازه گیری ارزش های حاصل از CSR برای مشتریان، جامعه، سازمان (سهامداران) و همچنین کارکنان به عنوان یکی از منابع اساسی در تئوری مبتنی بر منابع پرداخته و با یکپارچه کردن تئوری های مختلف در حوزه های مدیریت، بازاریابی و همچنین اقتصاد سعی در رسیدن به روشی کاربردی برای پیاده سازی موفق CSR توسط مدیران می نمایند.
۲-۳-۴) مسئولیت اجتماعی سازمان و ذینفعان
در طول چند دهه ی گذشته تئوری ذینفعان به یکی از مراجع و رویکرد های اساسی در بحث و تبادل نظر در حیطه ی CSR تبدیل شده است [۶۹]. مدیران به طور پیوسته با تقاضاهایی از سوی گروه های مختلف ذینفعان جهت اختصاص دادن برخی از منابع به CSR مواجه هستند [۶۵]. فریمن و همکاران بر این باورند که هدف اصلی CSR خلق ارزش برای ذینفعان کلیدی است و “مسئولیت” بیانگر آن است که نمی توان آنچه که در سازمان انجام می شود را از مباحث اخلاقی تفکیک نمود [۲۸].
کمبل[۸۴] [۷۰, p. 950] اشاره می کند که «رفتار های مسئولانه ی سازمان نسبت به جامعه ممکن است معانی متفاوتی در مکان های متفاوت، برای افراد متفاوت و در زمان های متفاوت داشته باشد؛ بنابراین ما باید دقت کنیم که چگونه این مفهوم را بکار می بریم». ذینفعان ممکن است یک نوع فعالیت CSR را مثبت ببینند ولی در مورد یک شکل یا فعالیت دیگر CSR دید منفی داشته باشند [۱۵].
بر اساس نظر فریمن و همکاران هم اکنون زمانی است که باید “مسئولیت اجتماعی سازمان” را با ایده ی “مسئولیت ذینفعان شرکت” با اختصاص یک مفهوم متفاوت به CSR جابجا نمود [۲۸, p. 5].
با توجه به اهمیت نقش ذینفعان در مباحث CSR ضروری است نگاه دقیق تر و آگاهانه تری نسبت به تئوری ذینفعان داشته باشیم.
۲-۴) تئوری ذینفعان
در بین ادبیات مربوط به ذینفعان تعاریف و تئوری های مختلفی از ذینفعان و ارتباطات، وابستگی ها و تاثیرات آنها بر سازمان وجود دارد. می توان گفت که امروزه بسیاری از محققان ذینفعان را در حوزه ی CSR و به عنوان یک بخش ضروری و اساسی آن مورد توجه و تحلیل قرار می دهند ولی یک ادبیات خاص البته با نگرش ها و رویکردهای مختلف به طبیعت و هدف ذینفعان نیز وجود دارد. دونالدسون و پرستون [۵۶]سه نوع مختلف از تئوری های مربوط به ذینفعان را دسته بندی کرده اند که عبارتند از: هنجاری، توصیفی و ابزاری.
آنها بیان می کنند که مدیریت ذینفعان همان مدیریت در حالت گسترده ی آن است چرا که می تواند تئوری های هنجاری، توصیفی و ابزاری را یکپارچه نموده و به مدیران در تصمیم گیری کمک نماید. اعتبار نظریه ی آنان با توجه به کاربرد گسترده ی آن در مقالات و متون مختلف مربوط به تصمیم گیری مدیران در ارتباط با ذینفعان تثبیت شده است [۷۱,۷۲] . دونالدسون و پرستون معتقدند که اگر تئوری های هنجاری، توصیفی و ابزاری در کنار یکدیگر و مرتبط با یکدیگر دیده شوند می توانند درک بهتری از مدیریت ذینفعان به دست دهند [۵۶] که این رابطه در شکل (۲-۶) قابل مشاهده است.
بر اساس نظر دونالدسون و پرستون [۵۶]این مدل نشان دهنده ی ارتباط بین این سه موضوع است که الف) ذینفعان چه کسانی هستند؟ (توصیفی)، ب) ارتباطات ذینفعان چگونه مدیریت می شود؟ (ابزاری) و ج) هدف از این ارتباطات چیست و چگونه این ارتباطات از نظر اخلاقی منبع یابی می شوند؟ (هنجاری) [۷۳]. در واقع تئوری توصیفی بیان گر این موضوع است که سازمان شبکه ای از علاقمندی هایی[۸۵] است که ممکن است با یکدیگر مشارکت نموده و یا رقابت کنند. محققانی نیز[۷۴, ۷۵] بر شناسایی این ارتباطات به جای درک رفتارهای تحت تاثیر این ارتباطات تمرکز داشته اند[۷۳].
شکل (۲-۶): سه جنبه ی تئوری ذینفعان
منبع: [۵۶]
رویکرد ابزاری بیان می کند که عملکرد سازمانی با توجه به نوع مدیریت ذینفعان ممکن است بهبود یافته یا تنزل یابد [۷۶]. این رویکرد ذینفعان را به عنوان “مقصدی برای پایان” در نظر گرفته و آنان را درون یک پارادایم در علوم اجتماعی بخصوص آنچه که در حوزه ی استراتژی شکل یافته است می بیند [۷۷].
مرکز مدل (شکل ۲-۶) دونالدسون و پرستون [۵۶] رویکرد هنجاری می باشد و در واقع راهنمای فلسفی و اخلاقی در مدیریت ذینفعان سازمان است و بر اساس نظر آنان مرکز هنجاری می تواند درون تئوری اموال قرار گیرد چرا که سازمان ها باید از مشارکت در فعالیت های مضر اجتناب نمایند. تئوری های هنجاری دیگری که درون مدل ذینفعان قرار دارند شامل ایده ی اعتماد [۷۸] و اصول خیر و صلاح عمومی و همگانی [۷۹] می باشند. بخش مشترک تئوری های هنجاری آن است که تئوری ذینفعان ریشه در عدالت، انصاف و مسئولیت در قبال دیگران دارد [۷۳].
۲-۴-۱) ویژگی های ذینفعان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...