فصل دوم

مروری بر ادبیات تحقیق

۲-۱ مقدمه

پیرامون مفهوم هموارسازی سود، عقیده بر آن است که سرمایه‌گذاران درصدد پرداخت بیشتر در زمینه‌ خرید سهام از شرکت‌هایی هستند که دارای الگوی رشد سود هستند. شواهد حاکی از آن است وقتی که شرکت‌ها رشد سود را نقض می‌کنند، ارزش سهام تا میزان قابل توجهی افت می‌کند. مدیران‌ شرکت‌هایی که طی چندین سال دارای الگوی رشد سود هستند، راه‌هایی را برای ادامه گزارش افزایش سود در هر دوره اتخاذ می‌کنند که یکی از راه‌ها پایین آوردن سود به هنگام افزایش و هم چنین بالا بردن سود به هنگام کاهش آن است. شدت و میزان این اعمال نظرهای مدیریت ممکن است به دلایل مختلف، تغییر کند. یکی از مهم‌ترین دلایل، تأثیر و نظارت هیئت مدیره شرکت بر مدیر برای گزارشگری مالی دلخواه هیئت حاکم می‌باشد.

شاید بهترین راه برای اندیشیدن ‌در مورد هموارسازی سود این باشد که هدف اولیه گزارش‌های مالی حل نمودن مشکل عدم تقارن اطلاعات است. به خاطر داشته باشید که عدم تقارن اطلاعات ‌به این حقیقت باز می‌گردد که مدیران واحد‌های انتفاعی نسبت به افراد خارج از شرکت به اطلاعات واقعی شرکت بیشتر دسترسی دارند. در واقع گزارش‌های مالی وسیله‌ای را برای مدیران فراهم می‌کند تا اطلاعات حاصل از عملکرد شرکت را به استفاده کنندگان صورت‌های مالی انتقال دهند. اگر گزارش‌های مالی به مدیران اجازه‌ میزانی از انعطاف پذیری را ندهد، برای مدیران انتقال اطلاعات پیرامون شرکت به استفاده کنندگان صورت‌های مالی مشکل خواهد بود. به دلیل آن که رویه‌های مشابه حسابداری امکان فراهم نمودن مفیدترین اطلاعات را در همه موارد ندارد.

۲-۲ هموارسازی سود و مفاهیم آن

۲-۲-۱ هموار سازی سود

هموار سازی سود به عنوان کاهش آگاهانه نوسانات سطح سود تعریف می‌شود به گونه ای که سود شرکت عادی به نظر برسد. مدیران به دلایل مختلفی سود را هموار می‌کنند، یکی از اهداف اصلی در هموار سازی سود ایجاد یک جریان با ثبات‌تر به منظور پشتیبانی از سطح سود پرداختی بالاتر می‌باشد. جریان سود با ثبات‌تر می‌تواند به عنوان ریسک پایین‌تر درک شود که منجر به قیمت سهام بالاتر و هزینه های استقراض پایین‌تر می‌گردد. هدف دیگر هموار سازی سود تمایل مدیریت واحد تجاری برای افزایش قدرت پیش‌بینی سرمایه گذاران و کاهش ریسک شرکت می‌باشد. به دلیل افزایش ثبات سود و کاهش نوسانات آن سرمایه گذاران می‌توانند پیش‌بینی دقیق‌تری از سودهای آتی داشته باشند. از اهداف دیگر هموار سازی سود می‌توان به ملاحظات هزینه های سیاسی، مالیات و قرار دادهای بدهی اشاره نمود (ابراهیمیان، ۱۳۸۹، ۱۳).

۲-۲-۲ علل هموار سازی سود توسط مدیران

پور حیدری و افلاطون در بررسی عوامل مؤثر بر هموار سازی سود، ۵ عامل را به عنوان عوامل اصلی هموار سازی سود معرفی کردند:

۲-۲-۲-۱ اندازه شرکت

شرکت‌های بزرگ نسبت به شرکت‌های کوچک از نظر سیاسی حساس‌تر هستند. نوسانات مثبت با اهمیت در سود در شرکت‌های بزرگ ممکن است سبب افزایش تردید ‌در مورد سود انحصاری گردد. به عبارت دیگر، افزایش قابل توجه در سود شرکت‌های بزرگ ممکن است این شبه را پدید آورد که این شرکت‌ها با بهره گرفتن از قدرت انحصاری خود سود را افزایش داده‌اند. از سوی دیگر، نوسانات منفی با اهمیت سود در شرکت‌های بزرگ ممکن است سبب نگرانی ‌در مورد ورشکستگی احتمالی گردیده و تصویر شرکت را در محیط تجاری که واحد تجاری در آن فعالیت منماید را خراب نماید. هم چنین نوسانات قابل توجه در سود شرکت‌های بزرگ، احتمال ایجاد هزینه های سیاسی ناخواسته نظیر تقاضای افزایش دستمزد توسط کارکنان شرکت، محدودیت‌های مهار کننده توسط دولت را افزایش دهد. ‌بنابرین‏، شرکت‌های بزرگ انگیزه بیشتری برای هموار کردن سود دارند

۲-۲-۲-۲ مالیات بر در آمد

در ایران سیستم مالیاتی نقش قابل توجهی در گزارشگری مالی شرکت‌ها دارد و قوانین مالیاتی عامل مهمی در انتخاب روش‌ها و رویه های حسابداری می‌باشد. از آنجا که سود بیشتر شرکت‌های ایرانی وجود دارد که در راستای حداقل نمودن خروج نقدینگی، خصوصاًً در مواقعی که شرکت‌ها دارای بدهی‌های مالیاتی قابل توجهی می‌باشد، دست به هموار سازی سود بزند.

۲-۲-۲-۳ قراردادهای بدهی

موسز و ندوبیز و تسته تسکو استدلال نمودند که شرکت‌ها به منظور کاهش ریسک اقدام به هموار سازی سود می‌نمایند. شرکت‌هایی که از نسبت بدهی به کل دارایی‌های بالایی برخوردار می‌باشند به منظور اطمینان بخشی به اعتبار دهندگان مبنی بر توانایی پرداخت اصل و بهره وام‌ها و اعتبارات دریافتی اقدام به هموار سازی سود می‌نمایند. عدم وجود نوسانات قابل توجه در سود این اطمینان را برای اعتبار دهندگان پدید می‌آورد که واحد تجاری در آینده قادر به پرداخت مطالبات آنان خواهد بود.

۲-۲-۲-۴ فاصله گرفتن فعالیت‌های عملیاتی واقعی از فعالیت‌های عملیاتی مورد انتظار

زمانی که فعالیت‌های عملیاتی واقعی از فعالیت‌های عملیاتی مورد انتظار فاصله می‌گیرد، انگیزه هموار سازی سود افزایش می‌یابد. هر چه فعالیت‌های عملیاتی واقعی از انتظارات استفاده کنندگان انحراف بیشتری وجود خواهد داشت. شاخص‌های ایده آل فعالیت عملیاتی دادهای غیر مالی می‌باشند که می‌توان به ساعات تولید، واحدهای تولید شده و فروش رفته اشاره نمود. مطالعات انجام شده راجع به رفتار هموار سازی سود، فروش را به عنوان معیاری برای فعالیت‌های عملیاتی شرکت در نظر گرفته و تغییرات فروش را مورد محاسبه قرار دادند.

۲-۲-۲-۵ تغییر پذیری سود

تغییر پذیری سود با شاخص‌های ریسک بازار مانند بتا (ریسک نظاممند شرکت) و انحراف معیار بازده مرتبط است. نوسانات زیاد در سود می‌تواند منجر به ارزیابی ریسک بالا گردیده و سبب افت قیمت سهام و افزایش نرخ استقراض توسط شرکت گردد. از طرف دیگر، نوسانات کم در سود می‌تواند منجر به ارزیابی ریسک پایین و در نتیجه افزایش قیمت سهام و کاهش نرخ استقراض توسط شرکت گردد. در سال ۱۹۸۷، موسز در یافت که اگر نوسانات سود به طور معکوس روی نرخ استقراض و یا قیمت سهام تأثیر گذارد، یک رابطه مثبت بین تغییر پذیری سود و رفتار هموار سازی سود به وجود می‌آید (افلاطون و پور حیدری، ۱۳۸۵، ۵۷).

۲-۲-۳ انگیزه های هموار سازی سود

دلیل اصلی انگیزه مدیران برای هموار سازی سود را می‌توان در غالب تئوری نمایندگی مورد بررسی قرار داد، آنجایی که امنیت شغلی مدیران حاصل از عملکرد شرکت در دوره جاری و دورهای آتی می‌باشد، بسیاری از مدیران در صورت عدم موفقیت در عملکرد مطلوب در دوره جاری و با پیش‌بینی عدم موفقیت در دوره آتی با مخاطره بر کناری از کار مواجه بوده و به همین دلیل دست به هموار سازی سود می‌زنند. در چنین شرکت‌هایی امنیت شغلی مدیران افزایش خواهد یافت چون:

    1. مدیران نگران منافع پولی و غیر پولیشان هستند و بر کناری از کار به معنی از دست دادن منافع حاصل از شرکت می‌باشد.

    1. سهام‌داران شرکت منتظر مشوق‌های بلند مدت نخواهند ماند، ‌بنابرین‏ نتیجه عملکرد ضعیف دوره جاری ممکن است با بر کناری مدیر همراه باشد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...