‌به این ترتیب آن دسته از سازمان های غیردولتی که فاقد ویژگی های فوق باشند، فاقد توانایی تولید سرمایه محسوب می‌شوند .این عناصر در گروهی پدیدار شده و قوام می‌یابند که روابط میان اعضاء به شکلی افقی باشد. سازمانی مبتنی بر تعاملات رسمی که نیاز به کنترل و نظارت بر رفتار اعضاء دارد و هزینه های قابل توجهی صرف این کار می‌کند یا سازمانی که در آن اعضاء نقشی در تعیین اهداف و شرکت در فرآیندهای تصمیم گیری نداشته و روابط عمودی میان اعضاءبرقرار باشد، هر دو نشانگر گروهی هستند که موجودی سرمایه اجتماعی پایینی دارند، سرمایه اجتماعی عاملی است که موجب کاهش هزینه های تعاملات جمعی و تسهیل همکاری می‌گردد. این موضوعی است که باید مورد توجه تمامی سازمان‌هایی باشد که برای پیشبرد امر توسعه فعالیت می‌کنند. ایجاد سرمایه اجتماعی و کاهش هزینه های عمل جمعی و جلب مشارکت مردم صرفاً از طریق متشکل کردن مردم صورت نمی پذیرد .به عبارت دیگر ویژگی ممیز و مثبت سازمان‌های غیردولتی که می تواننددر تحقق توسعه نقش داشته باشند عضویت داوطلبانه مشارکت جویانه مبتنی بر اصل شهروندی است. مهمترین ویژگی های سازمان‌های غیردولتی عواملی چون؛داوطلبانه بودن و تعامل اعضاء برای تعیین اهداف است و از مهمترین عناصر مولد سرمایه اجتماعی در سازمان های مدنی هستند.

۲-۲-۶- ارتباط نظری بین سرمایه ‌اجتماعی و رفاه

اهمیت به سرمایه ‌اجتماعی در برنامه‌ریزی برای رفاه، اهمیت به یک سیاست مردم ‌باور است که خود یک تحول در جهت توسعه رفاه اجتماعات محل به شمار می‌رود و قادر است از نظر اجتماعی با ایجاد همبستگی اجتماعی، از نظر فرهنگی با ایجاد تعهد اخلاقی، از نظر اقتصادی با کاهش هزینه ها و از نظر سیاسی با ترویج شکلی جدید از سیاست‌گذاری با مشارکت مردم در جهت ارتقای رفاه اجتماعی مؤثر باشد.

برخی از پیش فرض‌هایی که ‌سرمایه‌اجتماعی را به عنوان یکی از عوامل مهم در برنامه‌ریزی برای بالا بردن رفاه اجتماعی تلقی می‌کند، عبارتند از:

۱- اجتماع خود یکی از منابع ‌تامین کننده خدمات رفاه اجتماعی است؛

۲- نیروهای محلی منبعی جدید برای مدیریت رفاه اجتماعی هستند؛

۳- رفاه هر فرد در گرو حس مسئولیت اجتماعی سایر افراد در اجتماعی محلی است؛

۴- رفتار مردم را می‌توان به منظور بالا بردن رفاه اجتماعات محلی جهت داد؛

۵- مردم می‌توانند با همکاری هم تصمیماتی بگیرند که شرایط مادی و اجتماعی محیط زندگی آن ها را به نحو مطلوبی تغییر دهد(شریفیان ثانی، ۱۳۸۲).

دو دیدگاه متفاوت رابطه بین سرمایه‌اجتماعی و رفاه را توضیح می‌دهد:

الف) برخی صاحب‌نظران معتقدند تأمین ‌اجتماعی دولتی از طریق بازار کار یا حمایت از خانواده ها، انگیزه جامعه مدنی، گروه‌ها، خانواده ها و افراد را برای حمایت از خود کاهش می‌دهد و بدین ترتیب تاثیر نامطلوبی بر سرمایه‌اجتماعی دارد.

ب) رفع نابرابری و حل مشکلات گروه‌هایی که در معرض خطراتی قرار دارند که جوامع سرمایه‌داری مبتنی بر بازار ایجاد کرده‌اند، تنها از طریق دولتی با برد جهانی امکان پذیر است.

بر مبنای این فرضیات نظام رفاهی کالایی همگانی و نظامی‌دموکراتیک است که در آن افراد حق دارند به نظام رفاه اجتماعی کمک نکنند، موفقیت نظام رفاه در واقع از لحاظ ساختاری تا حد زیادی به روابط اجتماعی افقی (هنجارها و شبکه ها) موجود در جامعه وابسته است(تاجبخش، ۱۳۸۴).

‌بنابرین‏، ‌در مورد رابطه بین ‌سرمایه‌اجتماعی و رفاه تحقیقات متعدد بیانگر این موضوع بوده است که ‌سرمایه‌اجتماعی بر روی شاخص‌های مختلف رفاه مانند آموزش، سلامت، کاهش جنایت، عدالت، فرهنگ، تفریحات و مسکن می‌تواند تأثیرگذار باشد.

۲-۲-۷- تأثیر دین بر سرمایه اجتماعی

ادیان مختلف تاثیرات متفاوتی بر سرمایه اجتماعی پیروان خود داشته ا ند؛ چنان که برخی تحقیقات نشان داده که مسیحیت در کره جنوبی بر مشارکت مدنی پیروان تاثیر گذاشته درحالی که بودیسم چنین تاثیری نداشته است. در ارتباط با اعتماد، هیچ یک از مذاهب مورد بررسی(مسیحیت،کاتولیسیم وبودیسم) تاثیری بر اعتماد بین شخصی نداشته اند. اجتماعات مذهبی یکی از مهمترین منابع سرمایه اجتماعی بوده اند(Putnam, 2000.). ادیان فراهم کننده مهارت های مدنی، هنجارهای مدنی، علایق اجتماعی، حل اختلافات، مشارکت مدنی از طریق کمک به مردم برای یادگیری مصاحبت با دیگران، برگذاری جلسات، واحساس مسئولیت می‌باشند. پیروان ادیان معمولا با مردمی که به اجتماعات می پیوندند وبه فعالیت های محلی می پردازند، رفتار دوستانه دارند(Putnam, 2000). اجتماعات مذهبی از طریق وادار کردن مردم به پرداخت صدقات و فعالیت‌های داوطلبانه سرمایه اجتماعی می آفرینند؛ مذاهب به پیروان خود چنین باوری را می‌دهند که به وسیله نیروی الهی هدایت می‌شوند لذا انگیزه فداکاری های مهم را در آنان ایجاد می‌کنند(فیلد،۱۳۸۶). لذا سرمایه اجتماعی افراد مذهبی زیاد است. برخی مذاهب با تأکید بر همنوایی و همبستگی بجای فردگرایی و نفع شخصی باعث رشد سرمایه اجتماعی می‌شوند.

۲-۲- ۸- رابطه سرمایه اجتماعی با اخلاق

برخی محققان مفهوم سرمایه اجتماعی را یک مفهوم اخلاقی دانسته اند؛ زیرا اولا، سرمایه اجتماعی مبتنی بر دیگر خواهی است. سرمایه اجتماعی بجای تأکید بر فرد، بر الگوی روابط بین افراد تأکید می‌کند و از درون این روابط سرچشمه می‌گیرد لذا به آسانی می‌تواند مفهوم اخلاقی بحساب آید. اعتماد تعمیم یافته بیان کننده این قاعده طلایی است که” نسبت به دیگران طوری رفتارکن که مایلی با تو رفتار شود”(آگ برن،۱۳۸۰). ثانیاً، قضاوتها و تصمیات اخلاقی جهانی است. اگر یک قضاوت، اخلاقی است پس برای همه درست است. سرمایه اجتماعی مانند آزادی برای همه مفید است. نکته دیگر جهانی بودن سرمایه اجتماعی این است که باید بی طرف باشیم. سرمایه اجتماعی تابع این قاعده طلایی است که به دیگران بده حتی اگر جبران آن، قابل پیش‌بینی نیست، یا حتی بده بدون انتظار جبران. دادن شامل همه چیز است: پول، وقت، توجه، یا هر نوع کمکی(فیلد،۱۳۸۰). لذا در اخلاق اسلامی آن چه فدا می شود علاوه بر همه این ها جان خود فرد است. لذا اوج سرمایه اجتماعی ایثار و شهادت است. سوم، امور اخلاقی تجویزی است یعنی خوب است، انجام بده. سرمایه اجتماعی اگرچه می‌تواند مثبت یا منفی باشد، زیرا سرمایه اجتماعی شبکه اجتماعی منحرفان نیز مطرح است، ولی در مجموع برای اعضای شبکه خوب است یا خوب تلقی می شود. چهارم، امور اخلاقی هنجاری است نه توصیفی و بایدها را نشان می‌دهند. تا جایی که سرمایه اجتماعی مثبت تلقی شود، تابع این قاعده اخلاقی است. لذا سرمایه اجتماعی حاوی مفهوم اخلاقی است، زیرا فی نفسه اجتماعی است، ارتباطی است، از مردم و برای مردم است. سرمایه اجتماعی توسط یک فرد به وجود نمی آید. وقتی مردم به سرمایه اجتماعی ارزش بنهند و ایجاد آن را از نظر اخلاقی مهم بشمارند، سرمایه اجتماعی رونق خواهد یافت(امین بیدختی،۱۳۸۸).

۲-۳- بهسازی سازمانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...