طی دو دهه اخیر بخش قابل ملاحظه ای ‌از مطالعات سیستم های اطلاعات مدیریت به شناسایی عوامل مختلفی که بررفتارپذیرش ‌و کاربرد یک فناوری اثرمی گذارند، متمرکزشده است. این موضوع به شکل گیری مدل های نظری متعددی در این زمینه منجرشده استکه در ادامه به بررسی شناخته شده ترین و پرکاربردترین آن ها پرداخته شده است.

۲-۲- مبانی نظری و پیشینه کلی پژوهش:

تحقیقات IS مدت هاست که چگونگی و علت پذیرش فردی فناوری اطلاعات جدید را مورد مطالعه قرار داده است. در درون این عرصه ی وسیع از تحقیق و تفحص رشته‌های تحقیقاتی متعددی یافت شده است. یکی از رشته‌های تحقیقاتی بر پذیرش فردی فناوری با بهره گرفتن از هدف یا کاربرد به عنوان متغیر وابسته تأکید دارد. دیگر رشته‌های تحقیقاتی بر موفقیت اجرا در سطح سازمانی و تناسب فناوری با کار در بین دیگران اشاره دارند. از آن جایی که هر یک از این رشته ها کمک منحصر به فردی به پذیرش کاربر فناوری اطلاعات می‌کنند، مدل نظری باید در بررسی موجود گنجانده شوند، هدف باید درک کاربرد به عنوان یک متغیر وابسته باشد. نقش هدف به عنوان پیش‌بینی کننده ی رفتار حائز اهمیت است و در IS و قوانین مرجع به خوبی تثبیت شده است. شکل ۱-۲ چهار چوب مفهومی اساسی زیر بنایی گروهی از مدل ها را نشان می‌دهد که پذیرش فردی فناوری اطلاعات را توضیح می‌دهند که اساس این پژوهش را شکل می‌دهند. این پژوهش شناسایی هشت مدل نظری رقابتی کلیدی را بررسی می‌کند. (پیوست ۱) هشت مدل را توضیح می‌دهد و عوامل تعیین کننده ی فرضی هدف و کاربرد را تعریف می‌کند. مدل ها به صورت فرضی بین دو و هفت عامل تعیین کننده ی پذیرش برای یک مجموعه ی ۳۲ ساختاری در نظر گرفته شده اند. (پیوست۲) چهار متغیر تعدیل کننده (میانجی) مهم {تجربه، اختیاری بودن، جنسیت و سن} را شناسایی می‌کند که در ارتباط با این مدل ها حائز اهمیت هستند.

شکل۱-۲: مفهوم اساسی زیربنای، مدل های پذیرش کاربر(ونکاتش و همکاران۲۰۰۳)

فناوری مورد مطالعه، فناوری هایی که در بسیاری از تحقیقات مقایسه ای و بسط مدل، مطالعه شده اند، در مقایسه با فناوری های سازمانی پیچیده که عامل نگرانی مدیریتی و این پژوهش هستند، فناوری های اطلاعاتی ساده و فرد گرایی هستند (ونکاتش[۲۲] وهمکاران۲۰۰۳).

۳-۲-بررسی مدل های موجود پذیرش کاربر

برای استقرار تکنولوژی اطلاعات، مدل های متفاوتی مورد استفاده قرار گرفته است. برخی از این مدل ها مبنای تئوریک دارند و برخی دیگر به صورت مستقیم از بررسی ادبیات، مشاهدات و تجارب حاصل شده اند . مدل هایی با مبنای تئوریک غالبًا بر پایه نظریه های تغییر یا به طور کلی نظریه های رفتاری بنا شده، پذیرش و استقرار یک تکنولوژی جدید اطلاعاتی را ناشی از یک نگرش، یا یک قصد رفتاری، و یا نهایتًا یک رفتار که منجر به پذیرش تغییر می شود می دانند . به منظور تعیین عوامل مؤثر بر کاربرد فناوری در یک سازمان مدل های مختلفی وجود داردکه عبارتند از:

۱-۳-۲- مدل تئوری عمل مستدل (TRA):

تئوری عمل مستدل (کنش عقلایی) توسط فیش پاین و آجزن در کتاب “باور، نگرش، قصد ورفتار: مقدمه ای برتئوری و تحقیق” مطرح شده و مبتنی براین فرضیه است که افراد به طورمنطقی عمل می‌کنند. آنان تمام اطلاعات در دسترس درباره رفتار هدف را جمع‌ آوری و به طور منظم ارزیابی می‌کنند، همچنین اثر و نتیجه اعمال را در نظرمی گیرند، سپس ‌بر اساس استدلال خود تصمیم می گیرند که عملی را انجام دهند یا انجام ندهند. درمدل عمل مستدل و هنجارهای ذهنی فرد، عوامل تعیین کننده قصدرفتاری می‌باشند و رفتاراستفاده از فناوری تنها متاثر از قصدرفتاری استفاده از آن فناوری محسوب می‌شوند. توسعه و آزمون تئوری عمل مستدل مبنی بر این فرض است که رفتارهای مورد مطالعه تحت کنترل بوده و کاملا ارادی هستند. ‌بنابرین‏ در این تئوری، رفتار، منحصراً تحت کنترل قصدرفتاری (نیت و اراده فردی)است. در صورتی که انجام رفتار به مهارت ها، منابع و فرصت هایی که به سهولت و رایگان دست یافتنی نیستند، نیز نیازدارد که این مورد در حوزه قابلیت های کاربردی تئوری عمل مستدل مورد ملاحظه قرار نگرفته است یا احتمالا به صورت ناقص به وسیله این تئوری پیش‌بینی شده است (ونکاتش و همکاران ۲۰۰۳، دیویس و همکاران ۱۹۸۹).

۲-۳-۲- مدل تئوری رفتار برنامه ریزی شده (TPB)

آجزن (۱۹۸۵) با وارد کردن سازه کنترل رفتاری درک شده به عنوان عامل تعیین کننده قصد رفتاری و رفتار، تئوری عمل مستدل را با عنوان تئوری رفتار برنامه ریزی شده توسعه داده شده است. این تئوری با واردکردن سازه کنترل رفتاری درک شده تلاش می‌کند، رفتارهای غیرارادی را نیز پیش‌بینی کند. ‌بر اساس مدل TPB، رفتار انسان به وسیله سه مقوله هدایت می شود: اول، اعتقاد در زمینه پی آمد رفتار (باورهای رفتاری) و ارزیابی این پیامد. دوم، اعتقاد ‌در مورد انتظارات هنجاری دیگران و انگیزه تحقق این انتظارات (باورهای هنجاری) و در نهایت اعتقاد در زمینه وجود عواملی که ممکن است عملکرد را تسهیل یا آن را مختل کنند. باورهای هنجاری در هنجار ذهنی نمود پیدا می‌کند و باورهای کنترل رفتار درک شده منجر به شکل گیری قصد انجام رفتار می‌شوند؛ به عنوان یک قانون کلی، نگرش و هنجار ذهنی مطلوب تر و ادراک بیشتر از کنترل رفتاری، قصد فرد را برای انجام رفتار به صورت عملی، قوی تر خواهدکرد و در نهایت قصد و نیت به مرحله عمل می‌رسد و رفتار واقعی انجام می شود (ونکاتش و همکاران ۲۰۰۳، دیویس و همکاران ۱۹۸۹).

۳-۳-۲- مدل تئوری تجزیه شده رفتار برنامه ریزی شده(DTPB)

تئوری تجزیه شده رفتار برنامه ریزی شده ‌در سال‌ ۱۹۹۵ توسط تیلور و تاد ارائه شد که درآن سازه هایی از تئوری رفتار برنامه ریزی شده آجزن با تئوری اشاعه و نوآوری راجرز ترکیب شده است. آن ها با تجزیه سازه‌های نگرش، هنجارذهنی و کنترل رفتاری درک شده، تئوری رفتار برنامه ریزی شده را توسعه داده‌اند. این کار منجر به افزایش قدرت تبیین قصد رفتاری و درک دقیق تری از پیش آیندهای رفتار شد(تیلور و تاد ۱۹۹۵).

۴-۳-۲-مدل پذیرش فناوری(TAM)

مدل TAM، جرح و تعدیل شده تئوری عمل مستدل است که دیویس آن را در رساله دکتری خود مطرح ‌کرده‌است. هدف اصلی مدل پذیرش فناوری، ارائه مبنایی برای پیگیری اثر عوامل بیرونی بر باورهای درونی، نگرش و قصد استفاده است (ونکاتش و همکاران ۲۰۰۳). (شکل۲-۲)

شکل ۲-۲- مدل پذیرش فناوری دیویس ۱۹۹۵

۵-۳-۲- مدل ثانویه پذیرش فناوری(۲ TAM)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...