فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – ۲-۱-۳-۶-۵- نظریه اسناد و انگیزه پیشرفت: – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۲-۱-۳-۶-۲- نظریه دیوید مک کلند:
مک کلند (۱۹۶۵) به چگونگی پیدایش انگیزه پیشرفت و پیامدهای اجتماعی آن علاقه داشت و کوشش وی بر آن بود که در درجه اول انگیزه ای را که باعث می شود فردی نسبت به فرد دیگری تمایل بیشتری برای کارکردن داشته باشد شناسایی نماید، آن گاه مشخص نماید که آیا می توان چنین انگیزه ای را در افرادی که رغبتی به کار کردن ندارند به وجود آورد. وی پس از انجام بررسی ها و مطالعات نظری فراوان در این زمینه اصول زیر را برای تعریف این نیاز تبیین نمود:
۱- افراد از لحاظ درجه ای که پیشرفت را تجربه ای رضایت بخش تلقی کنند با هم تفاوت دارند.
۲- افرادی که نیاز شدید به پیشرفت دارند، موقعیت های زیر را توضیح داده و در آن به سختی کاری میکنند:
الف: موقعیتهای مخاطره آمیز در حد متوسط؛ زیرا در مواردی نیز که مخاطره ای وجود ندارد و یا اندک است تمایل به پیشرفت در حداقل خواهد بود و در مواردی نیز که به شدت مخاطره آمیز است احتمالاً پیشرفتی حاصل نخواهد شد.
ب: موقعیت هایی که در آن امکان آگاهی از نتایج وجود دارد؛ فردی که انگیزه زیادی برای پیشرفت دارد مایل است بداند که آیا پیشرفت قابل حصول است یا نه.
پ: موقعیت هایی که در آن ها مسئولیت فردی فراهم می شود؛ شخصی که گرایش به پیشرفت دارد میخواهد مطمئن شود که کسی جز او برای پیشرفت امتیاز نمی گیرد.
۳- افراد که انگیزه پیشرفت زیادی دارند، غالباً به حرفه های افراد کارآفرین به صورت مادام العمر، جذب میشوند (شکرکن، ۱۳۸۶).
مک کلند(۱۹۶۵) که پژوهش های گسترده ای را درباره انگیزه پیشرفت در کشورهای مختلف انجام داده است اظهار میدارد که انگیزه پیشرفت در تحول و توسعه اقتصادی کشورها نقش اساسی به عهده دارد؛ زیرا مردم کشوری که دارای انگیزه پیشرفت بالایی هستند در پی یافتن راه ها و روش های انجام بهتر کارها میباشند(سید مهدی ، ۱۳۸۵).
۲-۱-۳-۶-۳- نظریه اتکینسون:
اتکینسون(۱۹۶۴) مطالعات مک کلند در زمینه ی انگیزه پیشرفت را گسترش داد. به اعتقاد او، افراد مختلف ممکن است به دو روش بر انگیخته شوند، عده ای با اجتناب از شکست و عده ای با جستجوی موفقیت، او دریافت که در بعضی از افراد اجتناب از شکست موجب بر انگیختگی بیشتری می شود (اجتناب کنندگان از شکست) در حالی که در افراد دیگر جستجوی موفقیت موجب برانگیختگی می شود (جستجو کنندگان موفقیت) (کدیور،۱۳۹۲).
به نظر اتکینسون رفتار به سوی پیشرفت ناشی از تعارض است که بین گرایش نزدیکی و دوری به وجود میآید. در هر رفتار مؤثر احتمال موفقیت (و در نتیجه احساس غرور) و احتمال شکست (و در نتجه احساس شرمساری) وجود دارد. بنابرین نیرومندی رفتار مورد انتظار برای تصمیم گیری ارگانیسم مبنی به ادامه یا قطع رفتار تعیین کننده است. به عبارت دیگر انگیزه پیشرفت نتیجه تعارض هیجانی امید به موفقیت وترس از شکست تلقی میگردد (خدا پناهی، ۱۳۹۳).
۲-۱-۳-۶-۴- نظریه هرمنس:
هرمنس بر مبنای دانش نظری و تجربی موجود درباره نیاز به پیشرفت و با بررسی بیشتر پژوهش های مربوط به آن، ده ویژگی بارز افراد دارای انگیزه پیشرفت بالا را در مقایسه با افراد با انگیزه پیشرفت پایین تعیین نمود، که این ده ویژگی به شرح زیر است:
-
- سطح آرزوی بالا
-
- انگیزه قوی برای تحرک به سوی بالا
-
- داشتن پشتکار یا مقاومت طولانی در روبه رو شدن با تکالیف سطح دشواری متوسط
-
- میل به انجام کار متوقف شده
-
- داشتن ادراک پویا از زمان و احساس اینکه این امور به سرعت روی میدهد
-
- آینده نگری
-
- کار را به خوبی انجام دادن
-
- توجه به ملاک شایستگی در انتخاب درست، همکار و الگو
-
- بازشناسی از طریق عملکرد خوب در کار
- رفتار ریسک کردن (خدیوی و همکاران، ۱۳۸۸)
۲-۱-۳-۶-۵- نظریه اسناد و انگیزه پیشرفت:
در روند فعالیتهای معطوف به موفقیت و پیشرفت، هایدر عوامل چهارگانه توانایی، کوشش، شانس و دشواری تکلیف را مؤثر میداند.
توانایی: توانایی فرد را می توان از درصد موفقیت ها و فعالیت های قبلی استنباط کرد. چنانچه فرد با تکلیف جدید مواجه شود، موفقیت یا شکست در تکلیف جدید نمی تواند تأثیری بر روی توانایی خویش داشته باشد، بلکه موفقیت ها و شکست های پیشین برای ارزیابی شخص از توانایی تعیین کننده است.
کوشش: افراد می دانند که در رویارویی با مسائل با چه شدتی کوشش میکنند. در این زمینه اطلاعات و تجربیات گذشته و همچنین پسخوراند حاصل از برخورد با تکلیف به افراد کمک میکند تا آن ها شدت و انرژی لازم برای این فعالیت را در نظر بگیرند. نتایج آزمایش ها نشان میدهد آزمودنی های که بیشتر کوشش کردهاند از توفیق بیشتری برخوردار بوده اند.
شانس: اسناد به شانس منوط به ساخت تکلیف است. در جریان موفقیت یا شکست در بعضی موارد نقش شانس به خوبی مشهود است.
دشواری تکلیف: دشواری تکلیف به این امر بستگی دارد که در یک جامعه مورد آزمایش عده زیادی از عهده آن تکلیف برنیایند. بدیهی است کاری که اکثر افراد قادر به انجام آن باشند. یک تکلیف دشوار تلقی نمی گردد (خداپناهی، ۱۳۹۳).
۲-۱-۳-۶-۶- نظریه پارسونز:
پارسونز و همکاران پنج عامل مهم را به شرح زیر تعیین کننده سطح انگیزه پیشرفت افراد می دانند:
الف) میزان ارزشی که برای دستیابی به نیل به موفقیت در زمینه خاصی متمایل است.
ب) معیارهای مورد قبول برای مقایسه و ارزیابی عملکرد خود.
ج) توجیه نمودن در علت موفقیت یا شکست خود.
د) میزان انتظار برای موفقیت در انجام تکالف مورد نظر.
ت) ارزش ها و انتظارات در مورد موفقیت ( لیمن، ۱۳۸۸).
۲-۱-۳-۶-۷- نظریه استرداد بک:
استرداد بک (۱۹۵۳) معتقد بود که افراد دارای انگیزه پیشرفت، این ویژگی ها را نیز دارند:
۱- جهان را نظام منظمی می دانند که مسائل آن جای نگرانی ندارد.
۲- به دیگران اعتماد دارند.
۳- خود را وقف کار نمی کنند.
وی به این نتیجه رسید که نحوه ی توزیع قدرت در خانواده مهم ترین عامل مؤثر بر انگیزه پیشرفت در افراد است ( کامران و طاهری، ۱۳۸۸).
۲-۲- پیشینه پژوهش:
۲-۲-۱- تحقیقات انجام شده در جهان
جیان ویتوریا کاپارا و همکاران (۲۰۰۶) مطالعه ای تحت عنوان “باور خودکارآمدی معلمان به عنوان عامل تعیین کننده رضایت شغلی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان” بر روی بیش از ۲۰۰۰ معلم در ۷۵ دبیرستان در ایتالیا انجام دادند. آنالیز مدل مفهومی نشان داد که باورهای خودکارآمدی فردی معلمان بر رضایت شغلی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر بسزایی دارد و سطوح پیشرفت را پیشبینی میکند.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 04:03:00 ب.ظ ]
|