عوامل فرهنگی و محیط آموزشی:

الف)محل سکونت: پژوهش‌های انجام شده ‌در مورد تأثیر محل سکونت در هوش و توانایی‌های ذهنی کودکان نشان داده است که به طور متوسط، هوش کودکان مناطق روستایی پایین تر از کودکان مناطق شهری است. همچنین پژوهش‌های انجام شده ‌در مورد کودکان محله های فقیر نشین و پر جمعیت مراکز شهرهای بزرگ نشان داده است که این کودکان در مقایسه با کودکان مشابهی که در محله های اعیان نشین زندگی می‌کنند به طور متوسط هوش پایینتری دارند. ب)وضعیت خانوادگی: علاوه بر سطح تحصیلات والدین و پایگاه اجتماعی– اقتصادی آنان، برخی از دیگر عوامل خانوادگی نیز وجود دارند که در پرورش هوش و توانایی‌های ذهنی کودکان مؤثرند. از جملۀ این عوامل می توان به زبانی که در خانه به آن زبان تکلم می‌کنند، خانواده های دو زبانی، روش های تربیتی که از سوی والدین اعمال می شود، شباهت یا تفاوت‌های فرهنگی پدر و مادر، فقیر و فشارهای اقتصادی، انتظارهای والدین از کودکان، نگرش والدین نسبت به فرزندان و … اشاره کرد. از آنجا که کودک حساسترین دوره های رشد خود رادر خانواده طی می‌کند و بیشترین وقت کودک در خانواده صرف می شود، ‌بنابرین‏ تأثیر عوامل خانوادگی بر هوش و توانایی‌های ذهنی کودکان بسیار چشمگیر است. پ) مدرسه: پس از خانواده، مدرسه بیشترین تأثیر را در رشد هوش و استعدادهای مختلف دانش آموزان دارد. مدرسه جایی است که کودکان نخستین تجربه های خود در یادگیری خواندن، نوشتن و حساب

کردن را در آنجا آغاز می‌کنند. روش های تربیتی معلم و چگونگی برخورد او با دانش آموزان و همچنین روابط اجتماعی دانش آموزان با یکدیگر در رشد و پرورش مهارت‌های ذهنی و عملی آنان نقش تعیین کننده دارد. ت)وراثت: حقیقت آن است که جدا کردن سهم عامل وراثت از عامل محیطی در هوش کار بسیاردشواری است. به همین سبب روا نشناسان در حال حاضر تعامل این دو را مورد توجه قرار داده‌اند ورشد هوش را نتیجۀ تعامل این دو عامل یعنی وراثت و محیط می دانند. منظور از تعامل آن است که وراثت برای حد اکثر رشد هوشی مرزی را تعیین می‌کند، مرزی که تنها در بهترین شرایط محیطی می توان به آن رسید. بنایر این می توان گفت هر اندازه که مرز تعیین شده توسط وراثت بالاتر باشد، تأثیر محیط بر رشد هوشی بیشتر خواهد بود. به عبارت دیگر کودکی که از نظر وراثت امکاناتبسیار محدودی دارد، حتی از بهترین شرایط محیطی هم نمی توان استفاده کند. برعکس کسی که از نظر وراثت از امکانات خوبی برخوردار است، چنان که در شرایط محیطی نامناسب هم قرار گیرد تا اندازه ای می‌تواند هوش خود را پرورش دهد، هر چند ممکن است هوش خود را در فعالیت‌های نامناسب جامعه به کار اندازد( شریفی،۱۳۸۷،ص۳۰-۳۱).

ث) سایر عوامل زیستی: برخی از عوامل زیستی یا بیولوژیکی در هوش تأثیر دارند که درزیر به اختصار مورد بحث قرار می گیرند.

هورمونها: بعضی از هورمونها در فعالیت‌های ذهنی نقش مهمی دارند. هورمون تیروکسین که از غده تیروئید ترشح می‌کند در فعال کردن کارکردهای ذهنی نقش اساسی دارد.اختلال در ترشح هورمونهای تعیین کنندۀ جنس در دورۀ رشد جنین، علاوه بر اینکه نامشخص شدن جنس کودک را پس تولد موجب می شود، ممکن است نفایص هوشی را نیز به وجود آورد.

آب هوا: عوامل حغرافیایی مانند آب و هوا نیز تا اندازه ای در هوش تأثیر می‌گذارند. کسانی که در مناطق گرمسیری پرورش می‌یابند به دلیل سطح پایین فعالیت‌های ذهنی درمقایسه با افراد مناطق معتدل ممکن است از نظر هوش رشد کمتری داشته باشند. سطح پایین انگیزه برای فعالیت‌های ذهنی برای رشد هوش امری اساسی است که درمناطق گرمسیری کمتر از مناطق معتدل است. علاوه بر این تغذیه نیز با وضعیت آب وهوا ارتباط دارد. از آنجا که سو تغذیه در مناطق گرمسیری بیش از مناطق معتدل است، همین عامل نیز ممکن است رشد هوش را کند کرده آن را به تعویق بیندازد.

تغذیه: بسیاری از پژوهش‌ها نشان داده‌اند که تغذیۀ ناقص چه در دوره پیش از تولد و چه پس از آن در رشد هوش کودک تأثیر سوء برجای می‌گذارد. بر اسا س برخی پژوهش‌ها، چنانچه کودکانی را که از تغذیۀ مطلوب برخوردار نبوده اند تحت رژیم غذایی مناسب قرار دهند، پس از مدتی هوشبهر آنان تا اندازه ای افزایش نشان می‌دهد( ایکن،۱۹۸۵).

۵-۳-۲- محیط اطلاعاتی غنی‌تر توان کلامی بیشتر:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...