آن چه که در خصوص دورهی بازگشت ادبی باید بدان اشاره کرد این است که « مکتب بازگشتن هایی ترین شکلی است که شعر فارسی تا پیش از مشروطیت به خود پذیرفته بود. اگر چه برخی این مکتب شعری را واجد ارزش هایی می دانند اما باید پذیرفت که شاعران بازگشت، تا حد زیادی در خدمت روحیهی ایستا و ساکن عصر خود بوده و بیش ترین تلاش و استعداد خود را مصروف احیاء شیوهی متقدمان درشعر فارسی نمودند. مهم ترین مسئله ای که در شعر بازگشت بدان توجهی نمی شد، تناسب میان محتوای شعر و مقتضای روزگار شاعر بود که شعر مشروطه این ضرورت را به خوبی درک نمود وهمتی تمام درهماهنگی خود با زمآن هاش به کار بست.»۱۷۱ طبعا درون مایهی آثار مکتب بازگشت چندان که به سکون و ایستایی آن در سطور گذشته اشاره شد در خصوص زن نیز همان انگاره هایی را پیگیری کرده است که قدما بر همان مبنا شعر سروده اند.
« مهمترین جنبهی نوآوری شعر مشروطیت، جنبه محتوایی آن است. جریان و فضای انقلاب، محتوای شعر این دوره را با مفاهیمی درآمیخت که ریشه در آرمان ها و افکار تحول یافتهی مردم داشت. مشروطیت در کوتاه زمانی، درون مایهی شعر فارسی را به خدمت نیاز های مردم و انعکاس واقعیت اجتماعی درآورد. آرمان ها و موضوعاتی چون عشق وطن ( ناسیونالیسم )، آزادی خواهی، استعمار ستیزی، گذشته گرایی، حقوق زنان، طرف داری از طبقات محروم و زحمت کشان، جمهوری خواهی، عدالت طلبی، انتقاد از نابسامانی های اجتماعی و … اموری بودند که با مشروطیت در شعر راه یافتند.»۱۷۲ همان گونه که اشاره شد استیفای حقوق زنان درایران با انقلاب مشروطه آغاز شد طبیعتا « توجه به شأن و مرتبه ی زنان در شعر دوران مشروطیت در واقع فرایند حضور آنان در عرصه های فرهنگی - سیاسی است.»۱۷۳
برآیند انقلاب مشروطه که زنان یکی از مهمترین عناصر این انقلاب به شمار می رفتند تغییر در نوع نگرش به زن را ایجاد کرد؛ چندان که « بعد از مشروطه تا حدودی نگاه شاعران و نویسندگان نسبت به زن تغییر یافت و تحقیر زن، کم و بیش از میان رفت هرچند شکل آرمانی آن تحقق نیافت، اما در مقایسه با ادبیات پیشین، تغییرات محسوسی نمود. در این عصر تحولات عمیقی در شعر رخ داد، شعر از شکل سنتی خود خارج شد و در راه تازه ای قدم نهاد. این تغییرات تنها در وزن و قافیه رخ نداد بلکه از لحاظ نگرش و نگاه نیز دگرگونی هایی حاصل شد. »۱۷۴ در سطور پیش در این خصوص به نو گرایی بانو شمس کسمایی در عرصهی شعر این دوره اشاره کردیم.
در باب تغییر نگرش در عصرمشروطه باید به شاعری چون ایرج میرزا نیز اشاره کرد « در شعر ایرج میرزا جایگاه رفیعی برای بیان وضع نا مطلوب زنان در جامعهی ایرانی اختصاص یافته که با یک رشته از سخنان شاعر دربارهی مادر و مهر مادری و اشعاری در مورد کودکان و نوباوگان تکمیل می گردد. گرایش به سادگی، محوری ترین خصوصیت شعر ایرج میرزا است. او با همین زبان در “عارف نامه” به ستایش از ارزش های زنان می پردازد. »۱۷۵ رفته رفته این تغییر در نوع نگرش و دایر شدن مراکز آموزش برای زنان و ورود آنان به عرصه های فرهنگی - اجتماعی باعث شد تا « بر خلاف سده های گذشته که زنان شاعر و نویسنده به ندرت یافت می شدند از این دوره به بعد، زنان بسیاری ظهور کنند که در سرودن و نگاشتن مهارت زیادی از خود نشان دادند و کارکرد آنان از لحاظ ادبی اهمیت زیادی یافت. شاعران بزرگی چون پروین اعتصامی، فروغ فرخ زاد، سیمین بهبهانی، طاهره صفارزاده، رقیه کاویانی، مهوش مساعد، ژیلا مساعد، فریده فرجام، نازلی امیر قاسمی از شاعران برجسته [عصر حاضر] به حساب می آیند. »۱۷۶ که حاصل تغییر نگرش عصرمشروطیت در باب زنان هستند در ادامهی این رویکرد « در شعر شاعران این سده، دفاع از حقوق زن فراوان دیده می شود. شاعران سعی می کنند نگاه تازه تری به زن داشته باشند و با توجه بیش تری به زن و شخصیت او بنگرند.»۱۷۷

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

حاصل این دقت نظر و همت همگانی میان شاعران از زن و مرد خود را در شعر معاصر نیز نشان می دهد. « نگاه به زن و شعر معاصر، از واقعیت های موجود در جامعه سرچشمه می گیرد و زنان به مانند دیگر انسان ها به طور مطلق نیک صفت نیستند، بلکه در کنار زنان شایسته و سزاوار زنانی یافت می شوند که به جنبه های منفی خود بیش تر روی آوردهاند.»۱۷۸ این خصیصه را در شعر سیمین بهبهانی شاعر مورد مطالعهی این رساله بیش تر پی خواهیم گرفت.
باری « نگرش به زن در شعر معاصر بسیار گسترده تر است [ باید گفت] با تقسیم بندی هایی که انجام گرفته در حدود ۴۲ موضوع در مورد شخصیت زن به دست آمده است. »۱۷۹
این همه گفتیم تا پس از این به گفتار های زنانه در اشعار شاعری چون سیمین بهبهانی از صنف زنان و نیز محمد رضا شفیعی کدکنی از صنف مردان بپردازیم ونوع قلم هر یک را در ارتباط با زنان و تصاویری که از زن به دست داده اند مورد واکاوی و نقد قرار دهیم و نشان دهیم زنان در عرصه های مختلف خصوصاً در عرصه سرایش و نگارش گام های جدی برداشته اند اگر چه گاهی فکر مسلط بر اذهان در پاره ای آثار همچنان مبین رنگ و بوی ضعف زن است. « مراد از” دیگر” یا ” دیگری” در نوشته های فمینیست های فرانسوی اشاره به این نکته است که گفتمان مسلط همواره به مونث بودن در مقایسه با مذکر که موضوع اصلی گفتمان است مقامی فرعی می دهد. بعضی مذکر را معیار مثبتی می داند که مونث در مقایسه با آن منفی ( یا غیر مرد) معرفی می شود.» ۱۸۰ این جا باید گفت در پاره ای آثار که آفرینندگان آن زن هستند نیز می توان ردپایی از گفتمان مردانه یافت لذا در جهت همان سیر تحول که از آغاز گفتار تا بدین جا مدام به آن تکیه کردیم یکی هم همین است این که به زنان بگوییم « خودت را بنویس. تن تو باید شنیده شود. فقط در این صورت است که منابع لایزال ناخودآگاه فوران خواهد کرد. نوشتن؛ عملی که تنها رابطه رفع توقیف شده ی زن با جنسیت اش با وجود زنانه اش را متحقق و واقعی نمی سازد بلکه دسترسی این را به قدرت اصیل اش، به خوبی هایش، به لذاتش، به اندامهایش باز می گرداند و او را به خطههای عظیم تنانه اش که مهر و موم شده بودند، باز پس می گرداند. این عمل او را از ساختار فرا مَن شده ای (Superegoized) که زن در آن همواره جایگاه از پیش مقرر یک متهم به میل داشتن، متهم به هیچ نداشتن، متهم به سرد مزاجی، متهم به گرم مزاجی زیاده از حد، متهم نه این بودن و نه آن بودن، متهم به زیاده مادر بودن، متهم به بچه داشتن به بچه نداشتن، متهم به پرستاری کردن و نکردن…، نوشتن او را با تفکر و تحلیل اش، با تحلیل روشنگری اش رها می سازد، با آزاد سازی متن شگفت اش از خود، او که باید به سرعت حرف زدن را یاد بگیرد. زن، بدون تن کور است کر است، بی تن زن خدمتکار مرد ستیزه جو می شود، سایه او می شود، ما باید آن “زن کاذب” که زن زنده را از تنفس باز می دارد، بکشیم.» ۱۸۱
آن چه که تا کنون جنس مذکر پیرامون مونث نوشته چندان بیانگر وجود واقعی زن نبوده و نیست اگر زنان این سکوت را بشکنند و خود قلم به دست گرفته خویشتن خویش را به صفحات سپید کاغذ بنشانند آن گاه رفته رفته تعاریف درست از زن بودن جلوه و جایگاه خود را پیدا می کند کتاب هایی که در تدوین و تنظیم این وجیزه مورد استفاده نگارنده قرار گرفت خصوصا دو کتاب نماد های اسطوره ای و روانشناسی زنان اثر خانم شینودا بولن و نیز کتاب زن یک ارزش اثر شیرین ِخانم ماریان ویلیامسون کتبی بود از زنان پیرامون زنان و نماینده اندیشه والای زنان. که حقیقتاً باید اعتراف کنم خواندن این دو کتاب چندان نزد من جذاب بود که تعمداً خواندن آن ها را طولانی کردم تا لذت این دو نوشتار را برای همیشه در ضمیر خود جاودانه کنم برخی از این کتب خصوصاً دو کتاب یاد شده را به قوت هر چه تمام تر برای خواندن ابتدا به بانوان مخاطب این وجیزه و سپس قاطعانه تر به مردان توصیه می کنم.
خوب است که زنان بنویسند و برای زنان؛ چه اینکه قلم بر آمده از روح لطیف زنانه فضایی لطیف را به دنیای خشن تکنولوژیک امروز باز میگرداند و امید را همچون پاره های گرما بخش اخگر به کاشانهها هبه می کند با این امید که آثار زنان میهنم ایران عزیز که مهد عاشق ترین زنان دنیاست کام بشریت را شکرین کند و فراسوی مرزهای میهنم را در نوردد، قدم در بخش دوم رساله یعنی نقد زن مدارانه تصاویر شاعرانه از دو شاعر خوب کشورم سیمین بهبهانی و محمد رضا شفیعی کدکنی، می گذارم با ذکر این نکته که هر دو شاعر در زمره شعرای تصویر ساز هم عصر ما هستند « اطال الله عمرهما».
پی نوشت
زن و ادبیات ( سلسله پژوهش های نظری درباره مسائل زنان) گزینش و ترجمه: منیژه عراقی مرسده صالح پور، صفحه ۳۴۶
همان کتاب، صفحه ۳۴۶
همان کتاب، صفحه ۳۳۴
زن و شعر، زینب یزدانی، صفحه۵۴
زن در طول تاریخ، تالیف: فرشته کریمی، صفحه ۱۷
زن و شعر،تالیف: زینب یزدانی، صفحه ۵۴
همان کتاب، صفحه ۵۵
زن یک ارزش، نویسنده: ماریان ویلیامسون، ترجمه و تلخیص مینو احمد سرتیپ، صفحه ۳۱و۳۲
همان کتاب، صفحه ۵۰
همان کتاب، صفحه ۷۸و۷۹
جسم زن، جان زن، نویسنده: کریستین نورتراپ، ترجمه: پوراندخت تمدن( مالکی) صفحه ۲۹
هنر زن بودن، نویسنده: دکتر علی پریور، صفحه ۱۸۲
زنان از دید مردان، نویسنده: بنوات گری، ترجمه محمد جعفر پوینده، صفحه ۸
حقوق زن از آغاز تا امروز، نویسنده: نای. بن سعدون، ترجمه: گیتی خورسند، صفحه ۶۷
همان کتاب، صفحه ۶۷
همان کتاب، صفحه ۶۹
همان کتاب، صفحه ۷۰
جسم زن، جان زن، نویسنده: کریستین نورتراپ، ترجمه: پوراندخت تمدن( مالکی) صفحه ۲۸
حقوق زن از آغاز تا امروز، نویسنده: نای. بن سعدون، ترجمه: گیتی خورسند، صفحه ۷۳
سیمای زن در فرهنگ ایران، نویسنده: جلال ستاری، صفحه ۶
جسم زن، جان زن، نویسنده: کریستین نورتراپ، ترجمه : پوراندخت تمدن( مالکی) صفحه ۲۷و۲۸
زنان از دید مردان، نویسنده: بنوات گری، ترجمه: محمد جعفر پوینده، صفحه ۶
جنس دوم. جلد اول، نویسنده: سیمون دوبووار، ترجمه: قاسم صنعوی، صفحه ۲۹۰
زن یک ارزش، نویسنده: ماریان ویلیامسون، ترجمه: و تلخیص: مینو احمد سرتیپ، صفحه ۲۶
زنان از دید مردان، نویسنده: بنوات گری، ترجمه: محمد جعفر پوینده، صفحه ۶
حقوق زن از آغاز تا امروز، نویسنده: نای. بن سعدون، ترجمه:گیتی خورسند، صفحه ۴۸
همان کتاب، صفحه ۴۹
جنس دوم. جلد اول، نویسنده: سیمون دوبووار، ترجمه: قاسم صنعوی، صفحه ۱۷۵
همان کتاب، صفحه ۲۵۹
زنان از دید مردان، نویسنده: بنوات گری، ترجمه: محمد جعفر پوینده، صفحه ۳۸
سیمای زن در فرهنگ ایران، نویسنده: جلال ستاری، صفحه ۲۴۳و۲۴۴
جنس دوم. جلد اول، نویسنده: سیمون دوبووار، ترجمه: قاسم صنعوی، صفحه ۱۴۲
جسم زن، جان زن، نویسنده: کریستین نورتراپ، ترجمه : پوراندخت تمدن( مالکی) صفحه ۲۸
زن یک ارزش، نویسنده: ماریان ویلیامسون، ترجمه و تلخیص: مینو احمد سرتیپ، صفحه۱۲۶
همان کتاب، صفحه ۴۷
زن آرمانی . زن فتانه، نویسنده : دکتر آذین حسین زاده، صفحه ۱۳
زن یک ارزش، نویسنده: ماریان ویلیامسون، ترجمه و تلخیص: مینو احمد سرتیپ، صفحه۹۵
همان کتاب، صفحه ۸۲
همان کتاب، صفحه ۶۵
جسم زن . جان زن، نویسنده: کریستین نورتراپ، ترجمه : پوراندخت تمدن( مالکی) صفحه ۳۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...