دانلود پایان نامه و مقاله | ۲-۲-۸ مدلها و ابزارهای مدیریت عملکرد – 1 |
-
- استقرار نظام هماهنگ سنجش عملکرد برای سنجش نقش هر یک از فعالیتها در جهت اهداف،
-
- استقرار نظام پاسخگویی به شکل مجموعه ای منسجم برای مشتریان و ذینفعان سازمان،
-
- استقرار نظام جمع آوری داده های عملکرد جهت پیبردن به نوع اطلاعات مؤثر در سیاستگذاری تصمیم گیریها،
-
- استقرار نظام تحلیل، بازنگری و گزارشدهی داده های عملکرد،
- استقرار نظام استفاده از اطلاعات عملکرد در جهت بهبود سازمان از طریق مهندسی مجدد و بهبود مستمر (میرزاصادقی و همکاران، ۱۳۸۱).
جدول۲- ۳-عوامل مثبت و منفی مدیریت عملکرد
عوامل مثبت در مدیریت عملکرد
عوامل منفی در مدیریت عملکرد
آگاهی از آنچه از شما انتظار میرود
آگاهی از چگونگی کار کردن
داشتن اهداف و آرمانهای مناسب
مشارکت در تعیین اهداف و شاخص های عملکرد
فراهم شدن فرصت آزمون چیزهای تازه
قدردانی به واسطه داشتن استعدادها و مهارت ها
آگاهی از نقش و سهم خود در یک تصویر وسیع در ارتباط با دیگران
آگاهی از تصمیماتی که میتوانید اتخاذ و اجرا کنید
احساس یورش به هوش شما
بررسی دائمی که به بی اعتمادی منجر می شود
داشتن اهداف و آرمانهای غیرواقعی که به احساس شکست منجر می شود
ارزیابی شدت تحت قید و فشار و ناتوانی در بیان نظرات
مورد سوال واقع شدن استعدادها
محروم شدن از چشماندازهای جامعتر و جدیدتر
حاشیهای شدن افراد کار خواستن از شما و عدم نظر خواهی
۲-۲-۸ مدلها و ابزارهای مدیریت عملکرد
امروزه مدلها و ابزارهای متنوعی در مدیریت عملکرد وجود دارد که برای طراحی و اجرای هر برنامه مدیریت عملکرد انتخاب آنها ضروری خواهد بود. مدلها نسبت به ابزارها جامعیت بیشتری دارند مدلهای مدیریت عملکرد، ساختار سازمان را در چارچوبی کلی بررسی میکنند. این مدلها بر چگونگی دستیابی به اهداف سازمان تأکید میورزند. مدلهای مختلفی وجود دارد، اما شالوده و هدف آنها با یکدیگر مشابه است و در نهایت در بهبود عملکرد سازمان مؤثرند. مدل دفتر حسابرسی کانادا، مدل سازمان بهداشت جهانی، مدل سرآمدی، مدل خطی درون داد- برون داد، مدل دلفین، مدل کارتهای امتیازی و جز این ها، از مدلهای قابل ذکر هستند.
ابزارهای مدیریت عملکرد نیز متنوعاند و هدف آنها هم بهبود کارایی سازمان است اما این ابزارهای برای وظیفه یا جنبهای از عملکرد سازمان طراحی میشوند و بدین ترتیب محدودیت زمانی خاصی را دارندبرخی از این ابزارها عبارتند از: شش سیگما، کایزن بلیتز، کیفیت ایزو ۹۰۰۱ و … .
حال به بحث درباره برخی از مدلهای مدیریت عملکرد میپردازیم:
۱٫ مدل دفتر حسابرسی عمومی کانادا[۱۵]
این مدل را دفتر حسابرسی کانادا ارائه کرده و در ۹ گام به شرح زیر است:
* تشخیص نقش برنامه در میزان دستیابی سازمان به اهداف استراتژیک خود،
* تعیین فعالیتها و برون دادهای کلیدی سازمان جهت تأمین هداف آن،
* شناسایی پاسخخواهان، مشتریان و گروه های ذینفع خدمات سازمان،
* تعیین اهداف برنامه و نتایج حاصل از آن،
* تعیین اهداف عملکرد و راههای دستیابی به اهداف سازمان،
* تعیین شاخص های بالقوه عملکرد جهت برآورد فاصله بین وضع موجود و مطلوب و اجرای اقدامات اصلاحی،
* جمع آوری اطلاعات پایه برای شاخص ها از شواهد موجود و قابل دسترس در سازمان،
* ارزیابی کفایت شاخص های عملکرد از نظر میزان دستیابی سازمان به اهداف سازمان،
* استقرار نظام پاسخگویی برای تشخیص ارتباط بین نتایج، بروندادها، فعالیتها و منابع،
دفتر حسابرسی کانادا برای بررسی عملکرد این دفتر، از این مدل استفاده می کند. اساسیترین گام در این مدل تعیین اهداف استراتژیک است؛ پس از آن برای تشخیص فاصله بین وضع موجود و مطلوب باید فعالیتها و به ویژه برون دادهای کلیدی مشخص و شاخص های عملکرد دقیقاً تعیین شود تا نظام پاسخگویی در سیستم استقرار یابد.
۲٫ مدل سازمان بهداشت جهانی[۱۶]
سازمان بهداشت جهانی معتقد است: باید عملکرد کارکنان نسبت به اهداف سیستم ارزیابی شود. بدین لحاظ برای استقرار یک مرجع معتبر باید از شاخص های ویژهای برای بررسی عملکرد منابع انسانی استفاده کرد تا کارکنان سازمان بتوانند با این شاخص ها خود را با سازمان های مشابه مقایسه کنند تا به تفاوت عملکرد سازمان خود نسبت به سازمان های مشابه پی برند. پس، مفروضه اساسی در این مدل مقایسه عملکرد سازمان با سازمان های مشابه است. اما قبلاً باید اهداف و استراتژی های سازمانی مربوط و فعالیتها و فرایندهای آن به دقت شناسایی شوند.این مدل بر ۷ مرحله استوار است:
* شناسایی اهداف و تعیین استراتژی های سازمان،
* تعیین فرآیندهای حیاتی درون سازمان به همراه درون داد و برون دادهای آن،
* مقایسه عملکرد این سازمان با سازمان های مشابه،
* تعیین شکاف (فاصله) بین عملکرد سازمان با سازمان های مشابه جهت تشخیص نیازهای اساسی کارکنان،
* تعیین معیار و شاخص عملکرد بر اساس اولویت بندی نیازها،
* جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل استخراج نتایج حاصل از آنها،
* بهبود مستمر فرآیندها، تعیین نظام سنجش عملکرد و اصلاح مداوم آن بر اساس نیازهای در حال تغییر.
سازمان بهداشت جهانی با همکاری بانک جهانی (۲۰۰۴) برای ارزیابی عملکرد سیستمهای بهداشتی و طبقه بندی منابع انسانی آنها با بهره گرفتن از مدل فوق، پس از شناسایی اهداف و درونداد، برونداد و فرآیندهای سیستم و مقایسه آنها با یکدیگر شاخص های عملکرد منابع انسانی را طراحی کردند. برخی از این شاخص ها عبارتند از: درصد پستهای خالی، نسبت تجهیزات به کارکنان، نسبت نیروی انسانی به هزار نفر جمعیت و … . (یارمحمدیان و همکاران، ۱۳۸۴).
۳٫ مدل سرآمدی (EFQM) [۱۷]
این مدل به عنوان ابزاری قوی برای سنجش میزان استقرار سیستمها در سازمان های مختلف به کار گرفته می شود. به طوری که سازمان میزان موفقیت خود را در اجرای برنامه های بهبود در مقاطع مختلف زمانی ارزیابی کند و نیز عملکرد خود را با سایر سازمانها به ویژه با بهترین آنها مقایسه نماید. اما باید دانست که مدل فوق بر اساس مفاهیم بنیادین سرآمدی بنا شده است که سازمان را مقید به به کارگیری آنها می کند:
* رهبری: تعیین چگونگی امکان توسعه و دستیابی به مأموریتها و چشمانداز توسط رهبر،
* خط مشی و استراتژی: استقرار یک استراتژی شفاف، جهت رسیدن به مأموریتها و چشماندازهای سازمان،
* منابع انسانی: مدیریت دانش و توانایی منابع انسانی و اجرای دقیق استراتژیها،
* شراکتها و منابع: مدیریت شرکا و منابع داخلی و خارجی سازمان در راستای خط مشیها و استراتژیها،
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 03:54:00 ب.ظ ]
|