علیزاده و همکاران(۲۰۱۱) در تحقیقی رابطه بین سبک فرزندپروری و مشکلات رفتاری کودکان را بررسی کردند. آزمودنی­های این تحقیق را ۶۸۱ نفر از مادران دانش ­آموزان در مدارس ابتدایی تشکیل می­دادند که به روش خوشه­ای انتخاب شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که سبک فرزندپروری اقتداری با پاسخدهی و درخواست بالا در رفتار والدین به طور مستقیم با کاهش مشکلات رفتاری برون­نمود و درون­نمود در دانش ­آموزان مرتبط است.

کیم[۸۹] و همکاران(۲۰۱۲) رابطه میان مشکلات رفتاری و شیوه ­های فرزندپروری ادراک شده در نوجوانان کره­ای را بررسی کردند. نتایج نشان داد افزایش محدودیت و طرد از سوی والدین موجب افزایش مشکلات رفتاری درون­نمود در کودکان می­ شود. همچنین شیوه فرزندپروری عامل مهمی در ایجاد و افزایش مشکلات رفتاری نوجوانان است.

رینالدی[۹۰]و هو[۹۱] (۲۰۱۲) سبک فرزندپروری والدین و رابطه­اش با رفتارهای انطباقی و رفتارهای برون­نمود و درون­نمود را مورد بررسی قرار دادند و ‌به این نتایج رسیدند که سبک فرزندپروری سهل­گیرانه توسط مادران و سبک فرزندپروری استبدادی توسط پدران به طور قابل ملاحظه­ای مشکلات رفتاری برون­نمود کودکان راپیش­بینی می­ کند.

کاراندیش، حقیقت و فاضل(۲۰۱۲) رابطه میان سبک­های فرزندپروری و اختلال­های رفتاری کودکان پیش­دبستانی شهر شیراز را بررسی کردند و ‌به این نتیجه رسیدند که رابطه مثبت و معناداری میان سبک فرزندپروری و اختلال­های رفتاری وجود دارد، افزون بر این پسران در اختلال رفتاری نمره بیشتری از دختران داشتند.

یونگ[۹۲] و همکاران(۲۰۱۲) رفتارهای والدین و اضطراب کودکان را بررسی کردند و ‌به این نتیجه رسیدند که الگوی حمایتی زیاد یا طرد ممکن است موجب رفتارهای اجتنابی، کاهش اعتماد به نفس و بروز رفتارهای اضطرابی گردد و خانواده به عنوان عامل ایجادکننده و درمان‌کننده اختلال­های اضطرابی ‌می‌باشد.

گر، ویلابو، ترگرسن و کندال[۹۳](۲۰۱۲) نقش فرزندپروری خیلی حمایتی را در اضطراب کودکان بررسی کردند و ‌به این نتیجه رسیدند که رابطه معناداری میان فرزندپروری خیلی حمایتی و نشانه­ های اضطرابی کودکان وجود دارد.

جانسون[۹۴](۲۰۱۲) رابطه میان رفتار ضداجتماعی، فرزندپروری منفی و فشار همسالان را مورد بررسی قرار داد و ‌به این نتایج رسید که رفتار ضداجتماعی با فشار همسالان و فرزندپروری منفی همبستگی مثبتی دارد.

۲-۲-۳- پژوهش­های پیشین در زمینه مشکلات رفتاری کودکان با اختلال­های یادگیری

شهیم(۱۳۸۲) به مقایسه مهارت­ های اجتماعی و مشکلات رفتاری در دو گروه از کودکان عادی و اختلال­ یادگیری در خانه و مدرسه پرداخت. یافته ­های این تحقیق حاکی از این بود که کودکان با اختلال­های یادگیری بیشتر از کودکان عادی در خانه دارای مشکلات رفتاری هستند و این وضعیت در سه عامل مشکلات رفتاری شامل رفتارهای درون­نمود و برون­نمود و پرتحرکی دیده شده است.

یو[۹۵] و همکاران(۲۰۰۶) مشکلات رفتاری و مداخلات اولیه را در کودکان با اختلال­های یادگیری بررسی کردند و ‌به این نتیجه رسیدند که کودکان با اختلال یادگیری کلامی و اختلال یادگیری غیر­کلامی احتمال دارد مشکلات رفتاری را نشان دهند و همچنین بیشتر احتمال دارد که مشکلات رفتاری برون­نمود را نشان دهند.

یاگون[۹۶](۲۰۰۷) پژوهشی را در زمینه سازگاری اجتماعی هیجانی و رفتاری در میان کودکان با اختلال­های یادگیری انجام داد که در این پژوهش به بررسی سبک­های دلبستگی مادران، راهبردهای مقابله­ای آن ها و عواطف­شان در تعدیل مشکلات سازگاری اجتماعی، هیجانی و رفتاری پرداخت و ‌به این نتیجه رسید که منابع شخصی مادر(سبک­های دلبستگی، راهبردهای مقابله­ای و عواطف) بر بهزیستی روانی و سلامت اجتماعی، هیجانی و رفتاری کودکان با اختلال یادگیری تأثیر می­ گذارد.

۲-۲-۴- پژوهش­های پیشین در زمینه سبک­های فرزندپروری والدین کودکان با اختلال­های یادگیری

بهمنی(۱۳۸۷) به مقایسه نمرات شیوه های فرزندپروری والدین و توانایی نوشتن در دانش ­آموزان دختر دارای نارسایی نوشتن و عادی پایه چهارم ابتدایی پرداخت. نتایج پژوهش نشان داد که نمرات شیوه ­های مختلف فرزندپروری والدین در دو گروه کودکان عادی و نارسانویس متفاوت بود و والدین کودکان عادی نمره بیشتری در سبک فرزندپروری مقتدرانه به دست آوردند. یافته های فرعی نشان داد بین سطح درآمد خانواده و سطح تحصیلات مادر و توانایی نوشتن دانش ­آموزان رابطه معنادار وجود دارد.

دیسون(۲۰۰۳) به بررسی کودکان با اختلال­های یادگیری در بافت خانوادگی­شان پرداخت و ‌به این نتایج دست یافت که والدین این کودکان، آن ها را در شایستگی­های اجتماعی کمتر ارزیابی ‌می‌کنند و همچنین بیان ‌می‌کنند که فرزندانی که اختلال یادگیری دارند نسبت به خواهران و برادران عادی­شان مشکلات رفتاری بیشتری را بروز می­ دهند.

بناهو[۹۷] و همکاران(۲۰۰۹) در تحقیقی به بررسی ادراک والدین و معلمان از ویژگی­های رفتاری و اجتماعی کودکان با مشکلات خواندن پرداختند. در این تحقیق والدین و معلمان به ارزیابی رفتاری کودکان با اختلال­های یادگیری با اختلال نارسایی توجه- بیش­فعالی یا بدون آن پرداختند. والدین و معلمان بیان کردند کودکانی که هم اختلال یادگیری و هم نارسایی توجه-بیش­فعالی دارند، در مقایسه با کودکانی که فقط اختلال یادگیری دارند مشکلات بیشتری را در رفتارهای برون نمود دارند.

وینایاک[۹۸] و سخون[۹۹](۲۰۱۲) در تحقیقی فرزندپروری کودکان با اختلال یادگیری و خواهران و برادرانشان را مورد مطالعه قرار دادند و استرس والدین را در فرزندپروری کودک با اختلال یادگیری و خواهران و برادران عادی­شان بررسی کردند و ‌به این نتیجه رسیدند که پدران بیشتر استرس مثبت و مادران استرس منفی را تجربه ‌می‌کنند. افزون بر این، یافته ­های این پژوهش نشان داد که پدران بیشتر از مقابله­ی مواجه­ای و حل مسأله به عنوان سبک­های مقابله­ای و مادران بیشتر از خودکنترلی، جستجوی حمایت­های اجتماعی و راهبرد مقابله­ای
اجتناب- فرار استفاده ‌می‌کنند. همچنین یافته ­های این پژوهش نشان داد که کودکان با اختلال­های یادگیری در مقایسه با خواهران و برادران عادی­شان، محبت بیشتری را از مادرشان دریافت ‌می‌کنند.

۲-۳- نتیجه گیری از پژوهش­های پیشین

نکات مورد توجه در نتایج پژوهش­های ذکر شده در پیشینه عبارتند از اینکه سبک فرزندپروری مستبد والدین پیش ­بینی­کننده مشکلات رفتاری فرزندان ‌می‌باشد و همچنین بیشتر مطالعات دریافته­اند که دانش ­آموزان با اختلال­های یادگیری دچار مشکلات رفتاری نیز می­باشند. از این رو محقق در این پژوهش به پیش‌بینی ابعاد مشکلات رفتاری ‌بر اساس سبک­های فرزندپروری در دانش ­آموزان با اختلال یادگیری می ­پردازد.

فصل سوّم

روش پژوهش

۳-۱- طرح پژوهش

پژوهش حاضر از نوع پژوهش­های توصیفی و همبستگی است که در آن پیش ­بینی مشکلات رفتاری دانش ­آموزان با اختلال یادگیری بر اساس سبک­های فرزندپروری والدین مورد بررسی قرار ‌می‌گیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...