1. پیش‌بینی جهت گیری هدف بر اساس مسئولیت پذیری

  1. پیش‌بینی جهت گیری هدف بر اساس کمال گرایی

سوال تحقیقاتی:

کدامیک از مؤلفه‌ های کمال گرایی و مسئولیت پذیری بهترین پیش‌بینی را از جهت گیری هدف به عمل می آورند؟

۱-۵ تعریف نظری و عملیاتی متغیرها:

تعاریف نظری:

کمال گرایی: کمال گرایان افرادی با عقاید محکم و ثابت اند و سختی عقاید و انعطاف ناپذیری یکی از اولین خصوصیاتی است که درباره ‌کمال‌گرایی مطرح شد. برنز و فدرا(۲۰۰۵) کمال گرایی به عنوان مجموعه ای از معیارهای بسیار بالا برای عملکرد است که با خودارزیابی های منفی، انتقادات و سرزنش خود همراه است(فراست، مارتن، لهارت، و روزن بلات، ۱۹۹۹).

مسئولیت پذیری: مسئولیت پذیری یک الزام و تعهد درونی از سوی فرد برای انجام مطلوب همه فعالیت هایی که بر عهده اش گذاشته شده است، می‌باشد و از درون فرد سرچشمه می‌گیرد. فردی که مسئولیت کاری را بر عهده می‌گیرد قبول می‌کند یک سری فعالیت ها ‌و کارها را انجام دهد و یا بر انجام کاهار توسط دیگران نظارت داشته باشد. به عبارت دیگر مسئولیت تعهدی است که فرد در قبال امری می پذیرد و کسی که کاری به او واگذار شده پیامد آن به عهده اوست(کرتو، ۲۰۰۴).

جهت گیری هدف: در نظریات موجود در رابطه با جهت گیری هدف و تعاریف موجود در این باره هسته مفهومی همه الگوها و نظریه ها این است که چه قصد و نیتی برای فعالیت و رفتارهای مرتبط با پیشرفت وجود دارد و مفهوم جهت گیری هدف بر قصد و نیت برای پیشرفت در تکالیف تأکید دارد(پینتریچ و شانک،۲۰۰۲؛ ایمز ،۱۹۹۲) با مروری بر پیشینه تحقیقات، در ارتباط با انواع جهت گیری هدف، دو نوع جهت گیری هدف، تبحری و عملکردی را شناسایی کرده که محور بیشترین توجه بوده است.

تعاریف عملیاتی:

کمال گرایی: منظور از کمال گرایی نمره ای است که فرد در پرسشنامه مقیاس چند بعدی کمال گرایی، ام پی اس، (فلت و هویت، ١٩٩١) کسب می‌کند.

مسئولیت پذیری: منظور از مسئولیت پذیری نمره ای است که فرد در مقیاس مسئولیت پذیری اجتماعی عبدل و ابراهیم (۲۰۰۲) کسب می‌کند.

جهت گیری هدف: منظور از جهت گیری هدف نمره ای است که از پرسشنامه جهت گزینی هدف از وندی ویل (١٩٩٧) کسب می‌کند.

فصل دوم

چارچوب نظری و پیشینه پژوهش

در این قسمت از پژوهش سعی بر آن است تا در نظریات موجود در رابطه با متغیر های پژوهش از جمله کمال گرایی، مسئولیت پذیری و جهت گیری هدف به تفصیل بحث و گفتگو شود و ارتباط نظری موجود بین این متغیر ها بیان شده و در نهایت به بررسی ادبیات پژوهشی پیشین در این باره پرداخته شود.

۲-۱چارچوب نظری:

۲-۱-۱ جهت گیری هدف:

بیش از دو دهه است که اکثر کارهای نظری و تجربی جهت گیری های انگیزشی[۱]بر انگیزش پیشرفت تمرکز یافته است. پیشینه پژوهش بر روی انگیزش پیشرفت در سال های اخیر به سمت چارچوب مفهومی گسترده تری برای سازماندهی مؤلفه‌ های شناختی و عاطفی انگیزش جهت یافته است (ایمز،۱۹۹۲). تئوری جهت گیری هدف[۲] از جمله نظریه های انگیزش پیشرفت و اهداف پیشرفت[۳] آمده است یا جهت گیری های دو بخشی[۴] هستند و یا به صورت سه بخشی[۵] مطرح شده است. خاستگاه جهت گیری های انگیزشی به میزان زیادی برخاسته از کارهای دینر و دوک[۶] (۱۹۷۸، ۱۹۸۰)، ایمز و آرچر[۷] (۱۹۸۷، ۱۹۸۸)، نیکولز[۸] (۱۹۸۴)، دودا و نیکولز[۹](۱۹۹۲)، ایمز[۱۰](۱۹۹۲)، تورکیدسن و نیکولز[۱۱](۱۹۹۸)، دوک و لگت[۱۲](۱۹۹۸) و همچنین روبرتز، تریشر و کاواسانیو[۱۳](۱۹۹۷) و مارش[۱۴](۱۹۹۴) است.

الف: مفاهیم و تنوع جهت گیری های هدف

تئوری ها و مدل های متعددی در بحث از جهت گیری هدف مطرح شده است. اما هسته مفهومی همه آن ها این است که چه قصد و نیتی برای فعالیت و رفتارهای مرتبط با پیشرفت وجود دارد. مفهوم جهت گیری هدف را باید از مفاهیمی مانند هدف گذاری[۱۵]و رویکرد هدف- محتوی[۱۶]تفکیک نمود. تئوری های هدف گذاری مانند تئوری لوکی و لاتم[۱۷](۱۹۹۰) بر دستیابی به اهداف خاص و نهایی مانند حل ده مسئله به صورت صحیح تأکید دارد. لیکن تئوری جهت گیری هدف این بحث را مطرح می‌سازد که چرا فرد می‌خواهد ده مسئله را صحیح حل نماید و چگونه به حل این مسایل مبادرت می ورزد. تفاوت این دو با رویکرد هدف- محتوی مانند تئوری فورد[۱۸](۱۹۹۲) در این است که رویکرد هدف-محتوی تأکید بر اهدافی دارد که منجر به هدایت رفتار می شود. در حالی که جهت گیری هدف بر مقصد و نیت برای پیشرفت در تکالیف تأکید دارد (پنتریچ و شانک[۱۹]، ۲۰۰۲).

جهت گیری هدف الگوی یکپارچه ای از عقاید است که به گزینش روش های مختلف روی آوری و پاسخ دهی به موقعیت های پیشرفت منجر می شود (ایمز، b1992). از نظر یوردن[۲۰](۱۹۹۷) جهت گیری هدف استدلال فرد درباره این موضوع است که چرا تکالیف پیشرفت را دنبال و پیگیری می کند. پنتریچ (a2000، b2000،c2000) معتقد است که جهت گیری هدف تنها اهداف و استدلال های فرد برای پیشرفت را پوشش نمی دهد بلکه نوعی معیار (درونی و بیرونی) را نیز نشان می‌دهد که فرد بر اساس آن موفقیت یا شکست خویش را در دستیابی به آن هدف مورد قضاوت قرار می‌دهد. الیوت[۲۱](۱۹۹۷) نیز جهت گیری هدف را روشی می‌داند که فرد بر اساس معیارهای برجسته شایستگی خویش را مورد قضاوت قرار می‌دهد. تعریفی که تأکید بر ماهیت استدلال ها و مقاصد برای انجام تکلیف دارد، وقتی با معیارهای ارزشیابی عملکرد تلفیق می شود- که این موضوع در تعریف جهت گیری هدف مورد استفاده قرار گرفته است- بیش از باور اهداف به تنهایی می‌تواند نیروزا باشد (پنتریچ و شانک،۲۰۰۲).

جهت گیری های هدف متنوع هستند، لیکن دو جهت گیری که اغلب در تئوری های جهت گیری اهداف مورد اشاره قرار می‌گیرد با عناوین اهداف یادگیری[۲۲] و اهداف عملکردی[۲۳] مشهورگشته اند (دوک و لگت[۲۴]،۱۹۸۵، الیوت و دوک[۲۵]،۱۹۸۸). این دو جهت گیری هدف با نام هایی مانند اهداف تکلیف مشغولی[۲۶] و من مشغولی[۲۷] (نیکولز،۱۹۸۴) یا اهداف تبحری و عملکردی[۲۸](ایمز،b1992، ایمز و آرچر،۱۹۸۷، ۱۹۸۸)، اهداف تکلیف محور و توانایی محور (میهر و میگلی[۲۹]،۱۹۹۱) هم آمده است. در میان محققین در این باره که آیا سازه‌های مختلف مطرح در مدل های جهت گیری اهداف مشابه هستند، توافق نظر وجود ندارد (نیکولز،۱۹۹۰). لیکن همپوشی مفهومی بین این سازه‌ها به حد کافی وجود دارد تا برخی از محققین آن ها را به گونه ای مشابه مورد توجه قرار دهند (پنتریچ و شانک،۲۰۰۲).

در مطالعات ایمز (۱۹۹۲)، بونگ[۳۰](۱۹۹۶)، دوک (۱۹۸۶)، لپر[۳۱](۱۹۸۸)، مورفی و الکساندر[۳۲](۲۰۰۰)، پنتریچ (۱۹۹۴)، اسنو، کورنو و جکسون[۳۳](۱۹۹۶) نیز کم و بیش بر سازه هایی تأکید شده است که به موازات و مشابه یکدیگر هستند. این سازه‌ها همچنین مشابه با انگیزش درونی و انگیزش بیرونی[۳۴] است که به وسیله دی سی و ریان[۳۵](۱۹۸۵) مطرح شده است. به ‌عنوان مثال جهت گیری تکلیف مشغولی مشابه با انگیزش درونی است، این جهت گیری مشابه با اهداف یادگیری است که به وسیله دوک و لگت (۱۹۸۵) مطرح شده است. همچنین جهت گیری من مشغولی مشابه انگیزش بیرونی است که به وسیله دی سی و ریان (۱۹۸۵) و ریان و دی سی (۲۰۰۰) مطرح شده است. این جهت گیری ها همچنین با اصطلاح اهداف عملکردی مشابهت دارد که به وسیله دوک (۱۹۷۵، ۱۹۸۶) عنوان شده است. ریان و دی سی (۲۰۰۰) ‌به این موضوع اشاره می‌کنند که جهت گیری من مشغولی مثالی کلاسیک از انگیزشی بیرونی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...