بررسی عوامل مؤثر بر فرهنگپذیری دانشآموزان مهاجر افغانی،- ... |
۳-۱-۱ - مدل کنش پارسونز
پارسونز مدعی است که کنش اجتماعی دارای دو جنبه است، یعنی آنچه که فرد در صدد انجام آن است، بستگی به دو جنبه دارد: یکی آنچه که فرد خود علاقهمند به انجام آنست. دیگری آنچه که دیگران از او توقع دارند. پارسونز معتقد است که افراد برای اینکه به توافق برسند، باید مطابق با انتظارات یکدیگر عمل کنند. در این صورت نه تنها رضایت فردی مورد نظر به دست میآید؛ بلکه رضایت یکدیگر را نیز فراهم کردهاند (دیلنی[۳۱]،۱۳۹۲: ۳۵۶-۳۵۳).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳-۱-۲ - مدل همبستگی اجتماعی دورکیم
دورکیم در کتاب تقسیم کار اجتماعی که یکی ازمهمترین آثار اوست، دو نوع خاص از همبستگی در جامعه را تشخیص میدهد : ۱- همبستگی مکانیکی که ناشی از یکدستی و تشابه و سازگاری میان افراد است و در آن تخصص ها تنوع چندانی ندارند و همۀ افراد جامعه از نظر حرفه دارای نوعی شباهت هستند. ۲- همبستگی ارگانیکی که اساس آن بر عدم شباهت و تجانس و تضاد افراد است (دیلنی، ۱۳۹۲: ۱۴۶-۱۴۳ ).
۳-۱-۳ - مدل صلح و سازش پارک
پارک در خصوص سازگاری فرهنگی و اجتماعی گروه های قومی، معتقد است که گروه قومی پس ازاینکه میآموزد که چگونه زندگی آرامی را با گروه غالب جامعه داشته باشد، به دورۀ صلح و سازش قدم میگذارد. وی سازش گروهی قومی با فرهنگ مسلّط جامعه را شرط تحرک اجتماعی صعودی در گروه قومی میداند. مرحلۀ بعدی در سازش گروه قومی همانندسازی است. فرایند کنش متقابل اجتماعی سازوکاری است که شکلگیری رابطه اجتماعی میان کنشگران را ممکن میسازد. این فرایند با تأثیرگذاری وتاثّرپذیری متقابل میان کنشگران پدید میآید و در آن هر کنشگر با قابلیت ها و توانمندی های فردی خود شرکت میکند (راجرز، ۱۳۸۷: ۳۷۰).
بر اساس نظریه تکاملی، بهویژه مفهوم تنازع بقاء داروین، پارک چهار فراگرد عمده اجتماعی را چنین تعریف میکند:
۱- رقابت[۳۲] ؛ تنازع میان واحدهای یک نظام برای دسترسی به منابع.
۲- کشمکش[۳۳]زمانی که ذهنها با یکدیگر برخورد پیدا کنند و معنای یک ذهن با معنای ذهن دیگری اصطکاک یابد، کشمکش اجتماعی بهمعنای درست آن پیش میآید. در چنین صورتی، رقابت ناآگاهانه به کشمکش آگاهانه تبدیل میشود و رقیبان یکدیگر را بهعنوان رقیب یا دشمن باز میشناسند.
۳- توافق[۳۴] ؛ بر فرونشستن کشمکش دلالت میکند و زمانی پدید میآید که نظام تخصیص منزلت و قدرت، روابط بالادست و زیردست موقتا تثبیت شده باشد و از طریق قوانین و آداب و رسوم تحت نظارت درآمده باشد.
۴- همرنگی[۳۵] ؛ فراگردی از درهم آمیختگی و درهم فرورفتگی است که طی آن، اشخاص و گروهها خاطرات، احساسات و رویکردهای اشخاص دیگر را از آن خود میسازند با سهیم شدن در تجربه و تاریخ دیگران، با آنها در یک فرهنگ مشترک عجین میگردند.
۳-۱-۴ - نظریه همانند گردی[۳۶] گوردون[۳۷]
نظریه همانندگردی گوردون در سال ۱۹۶۴ پایهریزی شد و معتقد بود همانند گردی یعنی یک اقتصاد یکپارچه که در آن مهاجران از پایین هرم اقتصادی شروع به فعالیت میکنند و به تدریج که مورد پذیرش اجتماعی قرار میگیرند به سمت موقعیتهای شغلی بالاتر ارتقاء پیدا میکنند. این فرایند ترکیبی از مراحل مختلف همانندگردی فزاینده را در بر میگیرد که در طول سه نسل کامل میشود .
گوردون معتقد است همانندگردی طی هفت مرحله به وقوع میپیوندد :
فرهنگپذیری: مهاجران به طور تدریجی عادات فرهنگی ( ارزش ها و هنجارها) جامعه میزبان را میپذیرند که شامل زبان، نوع لباس پوشیدن و آداب و رسوم روزمره میباشد .
همانند گردی ساختاری[۳۸] : ورود گسترده گروههای اقلیت به درون دسته ها ، کلوپها و نهادهای جامعه میزبان .
همانندگردی زناشویی[۳۹]: ازدواج بین گروهی یک نمونه از این فرایند است که به تدریج باعث از بین رفتن مرزهای اجتماعی خواهد شد .
همانندگردی هویتی[۴۰]: گروه اقلیت احساس میکنند که توسط اکثریت جامعه احاطه شدهاند .
همانندگردی پذیرش نگرشها[۴۱]: در این دوره پیشداوری و تبعیض از بین میرود
همانندگردی پذیرش رفتارها[۴۲]: در این مرحله نیز پیشداوری و تبعیض از بین میرود .
همانندگردی مدنی[۴۳]: در مرحله آخر تضاد و قدرتنمایی از بین میرود.
۳-۱-۵ - مدل ادغام قومی گیدنز
گیدنز[۴۴] (۱۳۷۸) معتقد است در عصر جهانیشدن و دگرگونیهای پرشتاب ، مزایای بیشمار و چالشهای بغرنج تنوع قومی در برابر شمار روبه رشدی از دولتها قرار دارد. مهاجرت بینالمللی همراه با ادغام شدن و یکپارچگی اقتصاد جهانی شتاب بیشتری میگیرد. حرکت و اختلاط جمعیتهای انسانی ظاهراً در سالهای آتی بیشتر خواهد شد. در همین حال آتش تنشها و تعارضهای قومی نیز همچنان در جوامع سراسر جهان زبانه میکشد و بعضی از کشورهای چند قومیتی را به از هم پاشیدن تهدید میکند و برخی را در معرض رواج خشونتهای مهارناپذیر قرار میدهد .
از نظر گیدنز سه مدل اساسی برای ادغام قومی مهاجران وجود دارد که برخی از جوامع چند قومیتی در برابر این چالشها از آنها استفاده کردند . همانندگردی، کوره ذوب، کثرتگرایی )گیدنز؛ ۱۳۸۷، ۳۷۳).
اولین راه همانندشدن است. به این معنا که مهاجرانی که وارد یک جامعه میشوند دست از آداب و رسوم و کردارهای اولیه خود بردارند و رفتار خود را بر اساس ارزشها و هنجارهای اکثریت شکل دهند .
مدل دوم مدل کوره ذوب[۴۵] است . در این مدل به جای آن که سنتهای مهاجران به نفع سنتهای غالب از میان برود. این دو سنت در هم میآمیزند تا الگوهای فرهنگی جدید و تحول یافتهای ایجاد کنند. نه فقط هنجارها و ارزشهای فرهنگی مختلفی از خارج وارد جامعه میشود، بلکه وقتی گروههای قومی خود را با محیط اجتماعی بزرگتری که وارد آن میشوند منطبق میسازند، تنوع و گوناگونی بیشتری به وجود میآید.
شاید عقیدۀ خیلیها براین بود که مدل کورۀ ذوب مطلوب ترین برآیند تنوع قومی است. در عرصۀ خطابههای سیاسی عرف آمریکایی کورۀ ذوب قدرت قابل ملاحظۀ خود را حفظ کرده است. اما در عرصۀ مطالعۀ مشکلات روانتنی اقلیتهای قومی، گزارشهای همبستگی میزانهای نگرش کم بیان شده است. همانطور که برکسون[۴۶] (۱۹۶۹) گفته است کورۀ ذوب به مفهوم یکپارچه شدن نیست بلکه مکانیسمی برای خلق یک “سوپرمن” نیچهای است. از نظر برکسون، ترکیب فرهنگهای مهاجر باید بدون زیان رساندن به اخلاقیات یا احترام فردی انجام پذیرد، اما با وجود این باعث ” محو شدن خصوصیات قومی مختلف و فرهنگها در یگانگی زندگی آمریکا شود.” از دید سامرلند و بری یکپارچگی نتیجه ترکیب فرهنگپذیری جدید است که در سنت کورۀ ذوب اتفاق میافتد و بری در مقابل این کورۀ ذوب آمریکایی برای جوامع دیگر مانند استرالیا که قادر نیستند مدل آمریکایی را تکرار کنند یکپارچگی را پیشنهاد می کند (رودمین[۴۷]۲۰۰۳).
مدل سوم، کثرتگرایی فرهنگی است. از این منظر بهترین راه این است که از جامعه متکثر راستینی حمایت کنیم که در آن اعتبار و اهمیت مساوی برای خردهفرهنگهای متفاوت و متعدد به رسمیت شناخته شود. رهیافت کثرتگرا گروههای اقلیت را همچون سهامداران همپایه در جامعه میپزیرد. اما تفاوتهای قومی عمدتاً نابرابریهایی را تداعی میکند و کثرتگرایی هدفی دور از دسترس به نظر میرسد. زیرا اقلیتهای قومی هنوز از دیدگاه مردم تهدیدی برای شغل، سلامت، امنیت و فرهنگملی به شمار میآیند.
۳-۱-۶ - مدل سازگاری فرهنگی تفت[۴۸]
تفت طرح کلی یک چارچوب نظری سازگاری فرهنگی با تعریف مشترکی در یک طیف گسترده ارائه داده است. هفت مرحله از همانند گردی را تشخیص داده است. او چهار جنبه مهم این فرایند را برجسته میکند.
الف) سازگاری فرهنگی – عملکرد شخصیت
ب) هویت – تغییرات گروه مرجع فردی
ج) شایستگی و تناسب فرهنگی – کسب دانش و مهارتهای جدید
د) نقش فرهنگپذیری – پذیرفتن نقشهای هویتی فرهنگ جدید (تفت،۱۹۹۷: ۱۴۶)
همۀ این جوانب در راه بازسازی جهان فرد که شامل شناخت، پویایی و عملکرد فرایندهاست به کار بسته میشود. از نظر تفت فرایند سازگاری در یک جامعه جدید در مرحله اول، به درگیری فرد برای تبدیل شدن به عضو جامعه مربوط میشود. هرچند که اجتماعی شدن و فرهنگپذیری مجدد که شامل دگرگونی در وضعیت موجود امور است، تفاوت مهمی ایجاد میکند (تفت،۱۹۹۷: ۱۲۷).
همچنین از نظر تفت در شرایطی که سازگاری با گسست فرهنگی شدیدی همراه باشد، قبل از اجتماعیشدن ممکن است نوعی عقبنشینی اتفاق بیفتد و موجب شوک فرهنگی [۴۹] شود، در این صورت فرد تازه وارد با از دست دادن موقعیت به حالت جهل و پسرفت ابتدایی بر میگردد که در آن حالت باید تمام مسائل به ظاهر روزمره که فرد به آن وابسته است برای او توضیح داده شود (تفت،۱۹۹۷: ۱۴۲). این واکنش گاهی به عنوان یک ترس از سقوط یا جدایی و یا از دست دادن هویت اتفاق میافتد.
به نظر تفت این مفاهیم شامل نگرشها، چارچوبهای مرجع رفتاری بر نقش است، وی برآن است که اینها مفاهیم اصلی در درک و فهم سازگاری مهاجر در فرهنگ جدید است.
۳-۱-۷ - مدل استراتژی فرهنگپذیری بری
بری معتقد است، فرهنگپذیری یک فرایند یادگیری است که از آن طریق فرد در یک زمینه اجتماعیـ فرهنگی جدید زندگی را شروع میکند. این فرایند برای تعداد زیادی از گروهها مثل مهاجرین و هم چنین برای افراد طبقه مسلط که با جامعه بزرگتر تماس های روزانه دارند، اتفاق میافتد، فرهنگپذیری یک فرایند مداوم و متقابلی است وتمامی افراد که در یک جامعه متکثر فرهنگی زندگی میکنند را در بر میگیرد است (سم و بری، ۲۰۰۶). فرهنگپذیری معمولاً پیامدهای بلند مدتی را دربر دارد، مثلا سم و بری (۱۹۹۵) تأثیر دو عامل حمایت اجتماعی و نگرشهای فرهنگپذیری جوانان مهاجر را در ارتباط با اعتماد به نفس مورد برسی قرار میدهند. آنها پی بردهاند که روابط بین شخصی (ارتباط نزدیک با والدین و تعدادی از دوستان) و نگرش های فرهنگپذیری به طور مستقلی به شکلگیری انواع مختلفی از اعتماد به نفس کمک میکند. بری معتقد است افراد وگروهها در جامعه جدید بر اساس دو کیفیت متمایز به سازگاری میرسند:
۱-رفاه فردی (سازگاری روان شناختی) ۲- قابلیت اجتماعی (سازگاری اجتماعی-فرهنگی) (بری، ۲۰۱۰: ۱۹۲)
ثابت شده است که هیچ شخصی در جست و جوی راه های مشابه برای پذیرفتن فرهنگ جدید نیست، همه ی افراد و گروه ها، استراتژی هایی را برای فرهنگپذیری اتخاذ می کنند( همان، ۱۹۲) بنابراین بری مدل دو بعدی از فرهنگپذیری را ارائه می کند که نگرش های فرهنگپذیری هر دو گروه، یعنی مهاجران و شهروندان جامعه ی بزرگ تر مورد برسی قرار می گیرد. بر طبق نظریه ی بری، مهاجران با دو سوال اساسی مواجه می شوند: که یکی از این سوال ها مربوط به حفظ فرهنگ موروثی خود مهاجران می شود:که یکی از این سوال ها مربوط به حفظ فرهنگی خود مهاجران می شود: آیا ارزش دارد فرهنگ نیاکانم را حفظ کنم؟ سوال دوم مربوط می شود به روابط با دیگر گروه های قومی- فرهنگی جامعه ی بزرگ تر، آیاحفظ روابط با دیگر گروه ها ارزشمند است؟ بر اساس پاسخ هایی که به این دو پرسش داده می شود، ممکن است چهار استراتژی فرهنگپذیری نیز از هم متمایز شوند: استراتژی یکپارچگی، همانند گردی، جدایی، حاشیه ای شدن(رودمین، ۲۰۰۶ ) این استراتژی ها در شکل یک توضیح داده شده است.
کورۀ ذوب کثرت گرایی فرهنگی همانندگردی یکپارچگی
حصرگرایی جداسازی حاشیۀ شدن جدایی
استراتژی جامعه بزرگتر(میزبان) استراتژی گروههای قومی – فرهنگی(مهاجر)
شکل ۳-۱- استراتژی فرهنگپذیری بری در گروه های قومی و جوامع بزرگ
منبع : بری، ۲۰۱۰: ۱۹۸
بری از دیدگاه فرهنگی – قومی مهاجران چهار استراتژی فرهنگپذیری مطرح میکند.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-09-28] [ 11:16:00 ب.ظ ]
|