الگوی ریف (۱۹۹۵) است که از مهمترین مدلهای حوزه بهزیستی روانشناختی به شمار میرود. در این دیدگاه بهزیستی به معنای تلاش برای استقلال و ارتقاست که در تحقق استعدادها و تواناییهای فرد متجلی میشود. از این منظر، فردی که دارای بهزیستی روانشناختی است از ویژگیهایی مانند عزت نفس، ارتباطهای اجتماعی گسترده، احساس خودکارآمدی و حس استقلال برخوردار است (ریف و سینگر، ۱۹۹۸).
پژوهشگران در تحقیقات مختلف عوامل متعددی را اثرگذار بر بهزیستی روانشناختی دانستهاند که از آن جمله میتوان به نقش عوامل فردی، اجتماعی و خانوادگی اشاره کرد (دیمو و اکوک[۳۸]، ۱۹۹۶؛ فالسی[۳۹]، ۱۹۹۷؛ بل و بل[۴۰]، ۲۰۰۵؛ دسجردنیز، زلنسکی و کاپلان[۴۱]، ۲۰۰۸؛ سندهو، سینگ، تونگ و کاندرا[۴۲]، ۲۰۱۲؛ جاهودا، ۱۹۵۸؛ کاون[۴۳]، ۲۰۰۰؛ ویسینگ و وان ادن[۴۴]، ۲۰۰۲؛ کارادماس، ۲۰۰۶؛ ترینر و همکاران، ۲۰۱۲؛ کیمر، ۲۰۱۳). اما به طور خاص، برخی پژوهشها به بررسی نقش اثرگذار تابآوری (مک و وونگ[۴۵]، ۲۰۱۱؛ ولف، ۲۰۰۱؛ توماس و
همکاران، ۲۰۱۲؛ پرچ، فلانگر و اشمیت[۴۶]، ۲۰۱۲؛ کوتو، کولر و نوو[۴۷]، ۲۰۱۱) و یا امید به زندگی (پاپولاسوپلس و کپلر[۴۸]، ۲۰۱۱؛ کاریمن و وینگرهوست[۴۹]، ۲۰۱۲) بر بهزیستی روانشناختی اهتمام ورزیدند.
تابآوری قابلیت فرد در برقراری تعادل زیستی-روانی و روحی در مقابل شرایط مخاطرهآمیز میباشد (کانر و دیویدسون[۵۰]، ۲۰۰۳). بنابرین افراد تابآور در شرایط مختلف قادر به حفظ سلامت خود بوده و میتوانند بهزیستی روانشناختی را تجربه کنند (مک و وونگ، ۲۰۱۱).
توماس[۵۱] و همکاران (۲۰۱۲) در پژوهشی نشان دادند که تابآوری پیشبینیکننده مثبت و معناداری برای بهزیستی روانشناختی است. پرچ، فلانگر و اشمیت (۲۰۱۲) در پژوهشی دریافتند که تابآوری دارای اهمیت بسیاری در بهزیستی میباشد به طوری که با افزایش تابآوری، بهزیستی نیز افزایش مییابد.
امید به زندگی نیز به عنوان مجموعهای ذهنی در نظر گرفته شده است که مبتنی بر حس متقابل اراده و برنامهریزی برای رسیدن به هدف میباشد (اشنایدر و همکاران، ۲۰۰۶). بنابرین افراد امیدوارتر از بهزیستی روانشناختی بالاتری برخوردارند (پاپولاسوپلس و کپلر، ۲۰۱۱).
کاریمن و وینگرهوست (۲۰۱۲) طی پژوهشی نشان دادند که افراد با امیدواری بیشتر به آینده دارای خصوصیات ارزیابی مجدد، تابآوری و بهزیستی بالاتر و سرکوبی کمتر بودند، اما افراد ناامید به آینده، بهزیستی روانشناختی پایینتری داشتند. پاپولاسوپلس و کپلر (۲۰۱۱) طی پژوهشی نشان دادند که امید به زندگی رابطه مثبت و معناداری با بهزیستی روانشناختی دارد.
با این همه باید گفت که تحقیقات بسیار اندکی به بررسی تأثیر نقش پیشبینیکنندگی همزمان عواملی چون تابآوری و امید به زندگی بر بهزیستی روانشناختی بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم پرداختهاند. از اینرو پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سؤال است که آیا تابآوری و امید به زندگی پیشبینیکننده های معنیداری برای بهزیستی روانشناختی بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم میباشند؟ در واقع پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه همزمان دو عامل مهم فردی شامل تابآوری و امید به زندگی بر بهزیستی روانشناختی صورت میگیرد تا علاوه بر پیدا کردن رابطه همزمان این عوامل با بهزیستی روانشناختی، نقش هر یک از آن ها را در پیشبینی بهزیستی روانشناختی بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم مورد بررسی قرار دهد.
۳-۱- اهمیت و ضرورت پژوهش
موضوع سلامتی از بدو پیدایش بشر و در قرون و اعصار متمادی مطرح بوده است؛ سازمان بهداشت جهانی، سلامتی را حالت بهزیستی کامل بدنی، روانی و اجتماعی میداند (ایلاتی و ابونجمی[۵۲]، ۲۰۰۶). بنابرین یکی از جنبههای سلامتی به صورت بهزیستی بدنی است که نداشتن بیماری جسمی مشخصهی آن است. بیماریهای مختلف میتوانند تأثیرات منفی بر سلامت عمومی داشته باشند به طوری که مطالعات نشان دادهاند که یک بیماری مانند دیابت میتواند تأثیرات منفی بر سلامت عمومی و احساس خوب یودن و به عبارتی بر کیفیت زندگی بیماران داشته باشد (لاستمن[۵۳] و همکاران، ۲۰۰۰).
دیابت به عنوان یکی از مهمترین مشکلات بهداشتی جوامع پیشرفته و در حال توسعه در عصر حاضر بروز و شیوع پیدا کردهاست. نه تنها خسارات اقتصادی ناشی از وجود بیماری در افراد مبتلا از اهمیت بالایی برخوردار است، بلکه خسارات روحی و روانی ناشی از آن که بر افراد بیمار و خانواده های آن ها تحمیل میگردد، نیز غیرقابل اغماض میباشد. نتایج مطالعات گذشته نشان داده است که تقریباً تمامی جنبههای زندگی افراد بیمار میتواند تحت تأثیر بیماری دیابت قرار گرفته و موجب کاهش سطح رضایتمندی و نیز کیفیت زندگی افراد بیمار گردد (پورکاخکی و همکاران، ۲۰۰۶؛ باقری و همکاران، ۲۰۰۵).
آمارهای موجود در ارتباط با بیماری دیابت حاکی از آن است که شیوع دیابت به طور هشداردهندهای افزایش یافته است و به عنوان اپیدمی شایع قرن مطرح شده است (کوکران، ۲۰۰۰). به طوری که حدود ۱۳۵ میلیون نفر در سراسر دنیا به دیابت مبتلا هستند (فانگ و همکاران، ۲۰۰۴). در ایران نیز طبق آمارها، شیوع این بیماری بین ۳/۷ درصد تا ۵/۱۴ درصد متغیر بوده است (اردکانی و همکاران، ۱۳۷۷؛ امینی و همکاران، ۱۳۷۷؛ نوایی، کیمیاگر و عزیزی، ۱۳۷۶). بنابرین اهمیت بررسی بیماری دیابت نه تنها به عنوان یک بیماری شایع بلکه یک مشکل بهداشتی بزرگ آشکارتر میشود.
یکی از مشکلات مهم همراه با بیماریهای با ماهیت مزمن مثل دیابت بروز اختلالات روانپزشکی در مبتلایان به آن ها است. فاکتورهای روانپزشکی در بروز بیماری دیابت در افراد مستعد نقش زیادی دارند. توجه توأم به مشکلات روانپزشکی و طبی باعث میشود تا از بروز عوارض کاسته شده و کیفیت زندگی بیماران دیابتیک افزایش یابد (کاپلان و سادوک[۵۴]، ۱۹۹۸).
از سوی دیگر، یکی از موضوعاتی که در دهه های اخیر توجه بسیاری را به خود جلب کردهاست، روانشناسی مثبتگرا است (سلیگمن و سنت چک میهالی، ۲۰۰۰). این دیدگاه بر توانمندیها و داشته های فرد تأکید میکند و معتقد است هدف روانشناسی باید ارتقای سطح زندگی فرد و بالفعل کردن استعدادهای نهفتهی وی باشد. امروزه نیز دیدگاه جدیدی در علوم وابسته به سلامت به طور اعم و در روانشناسی به طور اخص در حال شکلگیری و گسترش است که هدف آن تمرکز روی سلامتی، بهزیستی و توضیح و تبیین ماهیت بهزیستی روانشناختی است.
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 02:38:00 ب.ظ ]
|