د) فرهنگ مبتنی بر تداوم رویه سازگاری : سازمانی که چنین فرهنگی بر آن حاکم است بر امور درون سازمان تأکید می‌کند و در محیط دارای ثبات نسبی فعالیت می‌کند و از نظر رفتار نوعی تداوم را در پیش می‌گیرد چنین سازمانی

دارای فرهنگی است که در آن روش یا شیوه مشخص و با ثبات انجام کارها مورد توجه قرار می‌گیرد و به مشارکت افراد به ویژه در امور سرنوشت ساز سازمان چندان توجهی نمی شود ولی به تداوم در رفتار، سازگاری افراد با سنت های مرسوم، همکاری و اشتراک مساعی اهمیت زیادی داده می شود که موفقیت سازمان در گرو یکپارچگی، انسجام و داشتن کارائی با راندمان بالا است (سعیدی،۱۳۸۹: ۱۹).

۲-۱۰-۳ الگوهای شناخت و تحلیل فرهنگ سازمانی

نظریه پردازان مختلفی در ایجاد مبانی و چارچوب های اولیه لازم برای شناخت و مدیریت فرهنگ سازمان نقش داشته اند. این گروه که می توان آن ها را نظریه پردازان پیشگام دانست، در نظریات خود بسترها و مبانی لازم را برای سایر پژوهشگران جهت مطالعه فرهنگ سازمانی و ارائه الگو های عملیاتی کاربردی در این حوزه فراهم نموده اند. تالکوت پارسونز، ویلیام اوچی، تام پیترز و رابرت واترمن، جان کاتر، جیمز هسکت، استانلی دیویس و ادگار شاین از مهمترین پژوهشگرانی هستند که نقش مهمی در نظریه پردازی در زمینه فرهنگ سازمانی داشته اند.

۲-۱۰-۴ الگوى فرهنگ سازمانی پارسونز

تالکوت پارسونز یکی از اولین کسانی است که توانست الگوى تحلیلی جامع و کلی را که برای تحلیل همه انواع فعالیت های جمعی مناسب است، ارائه نماید. الگوى او به اجایل[۲۸] مشهور است و بیانگر آن است که سیستم های اجتماعی برای بقا و ادامه حیات خود باید چهار کارکرد اساسی داشته باشند و معتقد است بسته به محیط اجتماعی حاکم بر سازمان، هر یک از انواع سازمان ها یکی از کارکردهای زیر را مورد تأکید بیشتری قرار می‌دهند. این کارکردها عبارتند از:

    • انطباق

    • دستیابی به هدف

    • انسجام و یکپارچگی

  • نهفتگی (الوانی، ۵۹:۱۳۸۰)

۲-۱۰-۵ الگوی مبتنی بر هفتS شرکت مکینزی

شرکت مکینزی، در طرح مفهوم فرهنگ سازمانی در مدیریت سهم به سزایی دارد. طی دهه ۸۰ ، حداقل پنج کتاب معتبر و پر فروش در زمینه فرهنگ سازمانی توسط این شرکت و با همکاری محققین برجسته دانشگاه های معتبر آمریکا نظیر وارد و استانفورد، ارائه گردیده است. یکی از این نوشته ها، هفت عامل مهم را به عنوان عوامل فرهنگ سازمانی اثر بخش معرفی می‌کند که هر کدام از این عوامل با حرف S شروع می‌شوند.

به عقیده این نویسندگان، راهبرد ساختار سازمانی و سیستم های رایج در سازمان سه عامل سخت به شمارمی آیند و شیوه مدیر، مهارت کارکنان و نهایتاًً هدف هایحاکم نیز به عنوان عوامل نرم فرهنگ سازمانیمحسوب می‌شوند. این عوامل با تطابق و همبستگی با هم قادرند اثربخشی سازمان را تضمین کنند. (کیانی، ۲۱:۱۳۸۷)

۲-۱۰-۶ الگوی اوچی

اوشی فرهنگ های سازمانی را در سه گروه از مؤسسات با عناوین “مؤسسات نمونه آمریکایی” ، مؤسسات نمونه ژاپنی و مؤسسات آمریکایی از نوع Z مشخص کرده و تجزیه و تحلیل نمود. اوشی بر مبنای این تحلیل، فهرستی از هفت موضوع اساسی را ارائه نمود که این سه نوع مؤسسه می توانستند بر مبنای آن مورد مقایسه قرار گیرند. این هفت موضوع عبارتند از: احساس تعهد نسبت به کارمندان، ارزیابی، مسیر شغلی، نظارت، تصمیم گیری، مسئولیت و توجه به افراد (قاسمی، ۲۵:۱۳۸۰)

۲-۱۰-۷ الگوی لیت وین و استرینگر

این دو محقق نه عامل را به عنوان مهم ترین عناصر تشکیل دهنده فرهنگ سازمانی در نظر گرفته اند که عبارتند از:

    • استانداردها

    • مسئولیت ها

    • تشویق و ترغیب

    • خطر پذیری

    • حمایت مدیریتی

    • تضاد و تعارض

    • صمیمت و گرمی افراد

    • ساختار

  • هویت( سعیدی، ۶۸:۱۳۸۹)

۲-۱۰-۸ الگوی کرت لوین

مطالعه ای که توسط کرت لوین صورت گرفت بر شیوه یا سبک مدیریت متمرکز بود. وی نتیجه گرفت که یک فضای انسان مدار، ایجاد کننده سطح بالایی از عملکرد و رضایتمندی خواهد بود و لازمه آن توجه به انسان ها، انگیزه ها و نیازهای آنان در عوامل تشکیل دهنده فرهنگ سازمانی است که شامل هفت عاملزیر می شود:

فرآیندهای رهبری، انگیزه، ارتباطات، تصمیم گیری، هدف گذاری، فرایند کنش متقابل و کنترل. الگویکرت لوین و لیت وین بیشتر به عوامل رفتاری توجه دارد. ( ابزری :۵۹:۱۳۸۸)

۲-۱۰-۹ الگوی استیفن رابینز

رابینز ده شاخص برای فرهنگ سازمانی مطرح ‌کرده‌است که شامل خلاقیت و نوآوری فردی ، هدایت، سیستم پاداش، نظارت، الگوهای ارتباطی، انسجام، حمایت مدیریت، هویت سازمانی، خطر پذیری، تضاد یا برخورد آرای.

۲-۱۱ مدل های تحقیقات انجام گرفته فرهنگ سازمانی

مدل‌های مختلف با شاخص‌های متفاوتی برای تبیین فرهنگ سازمانی، توسط اندیشمندان و، صاحب‌نظران ارائه شده است. از جمله این مدل‌ها میتوان به مدل پیترز و واترمن[۲۹] ، هافستد [۳۰] دنیسون، هلریگل و اسلوکم [۳۱] و مدل دنیسون[۳۲] . اشاره نمود.

جدول ۲-۱ مدل‌های مختلف با شاخص‌های متفاوتی برای تبیین فرهنگ سازمانی

ویژگی ها/ انواع مدل ها

بنیانگذاران

عناصر اصلی

مدل های فرهنگی

مدل گردن

گردن

سازگاری- مسئولیت- استاندارد ها- پاداش ها- شفافیت سازی- صمیمیت و حمایت- رهبری

فاقد مدل مشخص

مدل رابینز

رابینز

تشویق و تهدید- میزان کنترل مدیریت

چهار رویکرد مبتنی بر پارامتر پاداش، تهدید و میزان کنترل مدیریت به وجود می‌آیند.

مدل هاروی و براون

هارول-براون

تعداد افراد متعهد به ارزشهای سازمان- میزان تعهد به ارزشهای سازمان

فرهنگ قوی، ضعیف و میانه

مدل هاروی و براون

هارول-براون

تعداد افراد متعهد به ارزشهای سازمان- میزان تعهد به ارزشهای سازمان

فرهنگ قوی، ضعیف و میانه

مدل استانلی دیویس

استانلی- دیویس

استراتژی- میزان اهمیت هر اقدام در استراتژی با فرهنگ

چهار مدل قابل قبول، کنترل- اغماض، مدل غیر قابل قبول

مدل مکانیکی و ارگانیکی

استاکر و برنر الگوی لورش و لارنس

میزان پیچیدگی محیط- میزان تغییرات محیط

سیستم ارگانیکی و سیستم مکانیکی، ساده و پایدار و پیچیده و ناپایدار

مدل هندی

چارلز هندی

میزان توجه به داخل و خارج- میزان ثبات و پایداری محیط

فرهنگ سازمانی وظیفه، نقش، فرد و قدرت

مدل هرسی بلانچارد

هرسی و بلانچارد

میزان انسجام داخلی- میزان تطبیق پذیری

فرهنگ مشارکتی، یادگیری، رقابتی و بورکراتیک

مدل کوئین

رابرت کوئین

کانون توجه (داخل-خارج)- میزان انعطاف و کنترل

سیستم های بازار محور، سلسله مراتبی، ادهوکراسی و قبیله ای

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...