تصمیم گیری و قضاوت در مناسب ترین شیوه سرمایه گذاری با هدف بیشینه سازی ثروت سهام‌داران از جمله موضوعات بسیار مهم در حوزه مدیریت مالی است. برای دستیابی به هدف فوق، افزایش عایدات حاصل از سرمایه گذاری و کمینه نمودن سرمایه دو راهکار متاسب تلقی می‌شوند. بر همین اساس اطلاع از هزینه سرمایه همواره در تصمیمات شرکتی نقش اساسی داشته است. دستیابی به نرخ هزینه مناسب در تعیین ترکیب بهینه ساختار مالی شرکت‌ها و به ویژه در کسب بهترین نتایج حاصل از عملیات به شکل سودآوری و افزایش قیمت سهام از اهمیت خاصی برخوردار است. تحقیقات متعددی در خصوص نقش انتخاب خط مشی های مناسب با هدف کمینه نمودن هزینه سرمایه در کسب بهترین نتایج عملیات صورت گرفته است(ایسلی مائورین،۲۰۰۱). به صورتی که نتایج حاصله از آن بیانگر این موضوع است که در صورت عدم تغییر ریسک و فزونی نرخ بازده سرمایه گذاری بر هزینه سرمایه منجر به تحصیل بازده اضافی برای سهام‌داران خواهد بود که این بازدهی در صورت عدم وجود نوعی خاصی از سهام‌داران ممتاز متعلق به سهام‌داران عادی خواهد بود. لذا به بیان ساده نرخ هزینه سرمایه حداقل نرخ بازدهی است که با دستیابی به آن، ارزش شرکت تغییر نمی کند و مدیران به عنوان نمایندگان صاحبان سهام باید تلاش نمایند ساختار سرمایه را به گونه ای تنظیم نمایند که هزینه سرمایه شرکت حداقل و در نتیجه ارزش شرکت و سهام‌داران حداکثر گردد.

هر شرکت در ساختار فعالیت خود چنانچه بقصد سود تأسيس شود حسب شرایط سرمایه گذاری و رشته مورد سرمایه گذاری دارای ریسک و بازده متفاوتی خواهد بود. اما آنچه مسلم است که سرمایه گذاران در ابتدای سرمایه گذاری می بایست قادر باشند با بهره گرفتن از مدل‌های پیش گفته قابلیت و قدرت تحلیل ریسک و محاسبه بازده سرمایه گذاری مربوطه را با در نظر گرفتن تفکر سهام‌داران داشته باشد. بدین ترتیب شناخت از مدل‌های تخمین ارزشیابی و یا محاسبه هزینه سرمایه عملا این قدرت را به سهام‌داران تقدیم می‌کند که با داشتن تحلیگران مالی محاسبات اولیه ریسک و بازده هر سرمایه گذاری را به سهام‌داران مربوطه ارائه نمایند.

اگرچه جهت محاسبه این موضوع روش های متعددی در تئوری‌های دنیای مدیریت مالی تعریف و تدوین گردیده است اما آنچه در ابتدای امر بسیار مهم است وجود داده ها و اطلاعات اولیه برای تحلیلگران مالی می‌باشد.

مدیران به عنوان نمایندگان صاحبان سهام باید تلاش نمایند ساختار سرمایه شرکت را به گونه ای تنظیم کنند که هزینه سرمایه شرکت حداقل و در نتیجه ارزش شرکت و ثروت سهام‌داران حداکثر گردد. همچنین مدیران شرکت ها باید در هنگام سرمایه گذاری بر روی پروژه ای خاص، از نرخ بازدهی طرح و نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذاران آگاهی داشته باشند. یعنی باید بدانند منابع مالی مورد استفاده آن ها با چه هزینه ای تامین می شود. یک ترکیب کارا از سرمایه، هزینه سرمایه را کاهش می‌دهد. با توجه ‌به این نکته که پایین آوردن هزینه سرمایه باعث بالا رفتن خالص درآمد اقتصادی می شود نهایتاً ارزش شرکت را افزایش می‌دهد. ‌بنابرین‏ مدیر مالی می‌تواند از طریق ایجاد تغییر در مواردی مانند سود هر سهم درزمان آینده زمان بندی مدت و ریسک سود آوری، خط مشی تقسیم سود و انتخاب شیوه تامین مالی بر ثروت سهام‌داران اثر بگذارد.

تقریبا در اکثر تصمیم های مدیریتی و مالی هزینه سرمایه از عوامل مهم و مؤثر به شمار می‌آید. ارزیابی هزینه سرمایه ‌به این دلیل اهمیت دارد که مدیران می‌توانند ‌به این طریق بر ارزیابی پروژه های سرمایه گذاری و تعیین بودجه بندی سرمایه ای خود بپردازند. به همین جهت سرمایه گذاران نیز تمایل زیادی در راستای خطرات کلی و سود مورد انتظار خود دارند تا بدین وسیله به ارزیابی فعالیت‌های شرکت بپردازند(میکائیل و پاقانو، ۲۰۱۲).

تقسیم بندی هزینه سرمایه

هزینه سرمایه را می توان به دو صورت زیر دسته بندی کرد:

    1. هزینه سرمایه واقعی

  1. هزینه سرمایه ضمنی

هزینه سرمایه واقعی

هزینه سرمایه حداقل نرخ بازدهی است که کسب آن برای حفظ ارزش بازار شرکت الزامی است. هزینه سرمایه به عنوان عامل اساسی در تصمیم گیری های مرتبط با سرمایه گذاری بودجه بندی سرمایه ای مدیریت سرمایه در گردش، استقرار ساختار بهینه مالی کمک به اندازه گیری عملکرد و تعیین ارزش شرکت از طریق کمک به تنزیل جریان‌های نقدی مورد توجه قرار می‌گیرد.

مفهوم هزینه سرمایه بر این فرض مبتنی است که هدف یک شرکت عبارت است از به حداکثر رسانیدن ثروت سهام‌داران و بر همین اساس لازم است محاسبات لازم نسبت به هزینه کرد منابع مصرف شده برای سرمایه گذاری به صورت صحیح مورد محاسبه قرار گیرد. هزینه سرمایه به عنوان تعریف هزینه فرصت ناشی از همه سرمایه گذاری های انجام شده در یک بنگاه اقتصادی است.

در تعریف دیگری از هزینه سرمایه می گوئیم که هزینه سرمایه عبارت است از هزینه فرصت کلیه سرمایه گذاریهای انجام شده در یک بنگاه اقتصادی که توسط مدیریت شرکت در تخصیص منابع سهام‌داران و طلبکاران انجام داده است.

هزینه فرصت عبارت است از یک نتیجه از تصمیم صورت گرفته در استفاده از منبع در اختیار برای سرمایه گذاری با بهره گرفتن از یک روش خاص می‌باشد.

مفهوم کلیه سرمایه گذاریها عبارت است از کل مبلغ وجه نقد سرمایه گذاری شده برای یک کسب و کار را کلیه سرمایه گذاریها که ناشی از تحصیل منابع متعدد می‌باشد را دربر می‌گیرد. بدین ترتیب یک بنگاه اقتصادی در حقیقت به دنبال اندازه گیری هزینه فرصت کلیه منابع تزریق شده به واحد تجاری می‌باشد که این موضوع به خودی خود شامل بدهی ها و حقوق صاحبان سهام خواهد شد.

هزینه سرمایه ضمنی

هزینه سرمایه ضمنی یکی، از مباحث اصلی درادبیات مالی تصمیم گیری و انتخاب راهکارهای بهینه در خصوص سرمایه گذاری وجوه و ساختار سرمایه به منظور افزایش ارزش کلی واحد اقتصادی است. در این زمینه موضوع تامین مالی به طور اعم و هزینه سرمایه ضمنی به طور اخص در کانون توجه قرار می‌گیرد.

هزینه سرمایه ضمنی یکی ازمهمترین و کلیدی ترین ابزارها در بسیاری از تصمیم گیری‌های مدیریتی است. هزینه سرمایه ضمنی از عوامل متعددی متاثرمی شود. هزینه سرمایه ضمنی متاثر از عوامل متعددی از قبیل شرایط اقتصادی رکورد و تورم و شرایط سیاسی می‌باشد. هزینه سرمایه ضمنی هم برای شرکت و هم برای طرح قابل محاسبه است. ‌بنابرین‏ هزینه سرمایه ضمنی حداقل نرخ بازدهی است که جریان‌های نقدی آتی طرح با آن تنزیل می‌شوند. در صورتی که شرکت طرحهائی برای اجرا داشته باشد زمانی این طرحها قابل اجرا است که نرخ بازده مورد انتظار هر طرح از هزینه سرمایه آن بیشتر باشد.

تامین مالی در واحدهای اقتصادی به شیوه های مختلف و با بهره گیری از منابع متعدد صورت می‌گیرد. در خصوص انتخاب بهترین گزینه، تامین مالی به عوامل متعددی دخیل هستند که مهمترین آن ها هزینه یا مخارج تامین مالی است که در ادبیات مالی از آن به عنوان هزینه سرمایه ضمنی یاد می‌کنند. هزینه سرمایه ضمنی به سه دلیل می‌تواند در مدیریت مالی مهم باشد:

الف) برای تجزیه و تحلیل درستی راجع به تصمیمات مخارج سرمایه ای که مهمترین تصمیماتی هستند که توسط شرکت اتخاذ می‌کند، تخمینی از هزینه سرمایه ضمنی لازم است.

ب) چندین تصمیم دیگر مانند اجاره سرمایه ای تامین مالی بلند مدت و سیاست سرمایه در گردش نیاز به برآرودهایی از هزینه سرمایه ضمنی دارد.

ج) به منظور بیشینه کردن ارزش شرکت باید هزینه همه داده ها کمینه شده و شرکت باید در این زمینه قادر به اندازه گیری سرمایه ضمنی باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...