سرمایه اجتماعی در گذشته درباره افراد و گروه ها کاربرد داشته است و اخیراً در تجزیه و تحلیل سازمانی وارد شده است. بهترین این یافته ها در بررسی رابطه سرمایه اجتماعی در محیط کار تئوری برت [۶۶](۱۹۹۲) است که سرمایه اجتماعی را با تعداد شکاف های ساختاری[۶۷] ‌در شبکه های ساختاری پایین فردی مرتبط می‌داند. تئوری شکاف ساختاری، بینشی در خصوص رابطه بین سرمایه اجتماعی و پیشرفت شغلی در محیط کار فراهم می آورد. با بررسی و مطالعه مدل های اقتصادی، برت (۱۹۹۲) ابتدا متوجه شد که شکاف در ساختار بازار به خاطر کمبود جریان اطلاعات یکنواخت صورت می‌گیرد.(تیمبرلک،۲۰۰۵ ، ص۳۶)

موضوع قابل توجهی در خصوص تفاوت های جنسی برای پیشرفت در یک سازمان وجود دارد اول مبتنی بر سرمایه انسانی است. مردان و زنان ممکن است با سطوح یکسانی از سرمایه انسانی مثل هوش، تحصیلات، مهارت ها و تجربه وارد سازمان شوند هر دو موقعیت و پیشرفت آن ها فقط با سرمایه انسانی شان تعیین نخواهد شد. مرور بر ادبیات در این زمینه نشان می‌دهد که بازده توانایی ها، دانش و منابع دیگری که افراد دارند در محیط کار به وسیله شبکه های اجتماعی و شرایط محیطی و زمینه ای کم یا زیاد می شود. در حقیقت بین سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی ارتباط وجود دارد. برخی از نویسندگان بیان می‌کنند که سرمایه اجتماعی از طریق تسهیم اطلاعات و دانش به ایجاد سرمایه انسانی کمک می‌کند و برخی اشاره کرده‌اند که سرمایه انسانی نتیجه تحصیلات و تجربیات کاری بیشتر است که به ایجاد سرمایه اجتماعی کمک می‌کند، اما بیشتر افراد اظهار نموده اند که سرمایه اجتماعی فرصت هایی را که برای موقعیت در محیط کار ضروری است، فراهم می آورد.

برر[۶۸] ( ۱۹۹۸) دو روش برای به دست آوردن سرمایه اجتماعی در درون سازمان شناسایی کرد: اولین روش، به دست آوردن سرمایه اجتماعی به طور غیر مستقیم از دیگران است. (کانتر[۶۹]۱۹۹۷) ‌به این پدیده قدرت انعکاسی[۷۰]می‌گوید که از طریق همکاری با افراد قدرتمند به دست می‌آید. وقتی یک حامی و پشتیبان برای مردان مهم است حتما برای زنان نیز لازم است. دومین روش، ایجاد سرمایه اجتماعی از طریق شکل دادن به روابط با گروه هایی که در درون یا بیرون سازمان قطع ارتباط شده اند، است.

این روش برای زنان مشکل است چون به عنوان افراد خارجی هستند و مشروعیت لازم را برای ایجاد سرمایه اجتماعی ندارند. روش برر، زنان را محدود به گرفتن سرمایه اجتماعی از همتایان مردشان یا شبکه ارتباطی شان در سازمان می‌کند، بعید به نظر می‌رسد که این دو روش منحصر به تغییر لازم برای برابری کامل زنان با مردان در محیط کار ایجاد شود . برت (۱۹۹۲)برای بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و جنسیت مطالعه عمیقی بر روی نزدیک به ۳۰۰ مدیر در شرکت های بزرگ انجام داد.(تیمبرلک ، ۲۰۰۵ ، ص ۴۰) او دریافت که زنان و مردان با روش های مختلفی به سطوح عالی مدیریت وارد می‌شوند، مردان سرمایه اجتماعی را با حرکت در محیط های پر از شکاف های ساختاری و فرصت هایی برای مبادله اطلاعات و قدرت ایجاد می‌کنند. در حالی که زنان در شبکه های کوچک و محدودیت زیاد به موفقیت دست می‌یابند. شبکه ها و سرمایه اجتماعی هم برای زنان و هم برای مردان اهمیت دارد، ولی روش هایی که مردان و زنان به سرمایه اجتماعی دست

می‌یابند متفاوت است .(تیمبرلک ، ۲۰۰۵ ، صص۴۲-۴۱)

۲-۲-۱۱- ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی :

مدل های مختلفی در برخورد با مفهوم سرمایه اجتماعی مطرح شده اند و به کار می‌روند، لذا این امر در روش های مطالعه آن نیز تاثیر می‌گذارد و از بین این مدل ها، مدلی که نتایج ملموس و واقعی را بیان نماید، مدل مفهومی تحقیق انتخاب شده است .

  • ابعاد سرمایه اجتماعی از دیدگاه بوردیو

ابعاد سرمایه اجتماعی از دیدگاه بوردیو به صورت زیر می‌باشد:

۱- اندازه گروه یا شبکه

۲- حجم سرمایه ای که هر کدام از اعضای شبکه دارای آن هستند. ( معمارزاده ، ۱۳۸۸ ، ص۱۱)

  • ابعاد سرمایه اجتماعی از نظر کلمن

کلمن سه بعد زیر را برای سرمایه اجتماعی در نظر می‌گیرد:

۱- تعهدات، انتظارات و اعتماد متقابل

۲- کانال های ارتباطی

  1. هنجارها و ضمانت های اجرایی مؤثر (بولینو ، ۲۰۰۲ ، ص۵۰۶)

  • ابعاد سرمایه اجتماعی از نظر گروه کندی

گروه «کندی »در دانشگاه هاروارد ابعاد زیر را برای سرمایه اجتماعی مورد شناسایی قرار دادند:

۱- اعتماد(اعتماد اجتماعی، اعتماد میان نژادهای مختلف)

۲- مشارکت سیاسی(مشارکت سیاسی عادی،مشارکت سیاسی نقادانه)

۳- مشارکت و رهبری مدنی(رهبری مدنی: رهبری مدنی به میزان مشارکت افراد در گروه ها، باشگاه ها، انجمن ها و امور شهر یا مدرسه و نظایر آن ها می پردازند. مشارکت مدنی: منظور آن است که افراد تا چه اندازه در انواع ‌گروه‌های گوناگون، از قبیل ‌گروه‌های مذهبی، ‌گروه‌های حرفه ای، مؤسسات خیریه و مانند آن، فعالیت

می‌کنند).

۴- پیوندهای اجتماعی غیر رسمی: برخی از جوامع واجتماعات، سعی در توسعه توسط روابط غیر رسمی دارند، و عضویت ها و مشارکت های غیر رسمی را بیشتر ترجیح می‌دهند.

۵- بخشش و روحیه داوطلبی: این بعد به بررسی میزان عضویت و همکاری اعضاء با نهادهای داوطلبانه و خیریه می پردازد.

۶- مشارکت مذهبی

۷- عدالت در مشارکت مدنی: میتوان این بعد را با عواملی از قبیل طبقات نژاد، درآمد، تحصیلات مورد بررسی قرار داد.

۸- تنوع معاشرت ها و دوستی ها : به عبارتی هرچه فرد با افراد طبقات و ‌گروه‌های متعلق به نژادها و مذاهب گوناگون در ارتباط بوده و با آن ها حالت دوستی ایجاد کرده باشد، موجب فزونی سرمایه اجتماعی شده است.(الوانی و سید نقوی ، ۱۳۸۱، صص ۲۶-۳ )

  • ابعاد سرمایه اجتماعی از نظر لیناوون بورن

۱- وابستگی: اولین جزءسرمایه اجتماعی سازمانی وابستگی است که به منزله تمایل و توانایی افراد در سازمان، برای اینکه هدف های فردی را تابع هدف ها و کنش های جمعی نمایند، تعریف می شود تعامل افراد برای مشارکت در کنش های جمعی بستگی به اعتقاد آن ها دارد یعنی اعتقاد به اینکه کوشش های فردی که به طور مستقیم به کل سود می رساند باعث بهره مندی افراد به طور غیر مستقیم نیز می‌گردد.

۲- اعتماد: دومین بعد سرمایه اجتماعی سازمانی اعتماد است که از نظر محققان سازمانی هم به عنوان مقدمه ای برای کنش جمعی موفقیت آمیز است و هم می‌تواند به منزله نتیجه کنش های جمعی موفق قلمداد گردد. این بعد برای اینکه افراد بتوانند در کنار یکدیگر، بر روی پروژه های مشترک کار کنند لازم است. (لینا و ون بورن ، ۱۹۹۹ ، ص۵۴۲)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...