۶ – توانایی درک حقوق بشر و دفاع از آن چه در جامعه خویش و چه در جامعه بین الملل

۷- توانایی درک و شناسایی هنجارهای فرهنگی خود در جهت غنی تر ساختن و توسعه فرهنگ بومی و قومی

۸- توانایی در نظام پذیری جمعی و بهره گیری از نگرش های علمی از باورهای فرهنگی جامعه خود و جوامع دیگر( آقازاده، ۱۳۸۵).

هاشمیان فرد گنجی(۱۳۸۸) ا بعاد تربیت شهروندی را چنین بیان می‌کنند :

۱-مشارکت جویی ۲-رعایت قوانین ۳-مسئولیت پذیری

به طور کلی می توان چنین اظهار نمود که آماده سازی افراد برای زندگی در جامعه و آموزش راه و رسم مشارکت در مسائل اجتماعی از جمله مسائل مهم و مورد توجه نظام های آموزشی می‌باشد که تلاش های آموزشی و پژوهشی بسیاری را صرف شناسایی ابعاد شهروندی و پرورش ارزش ها در دانش آموزان نموده است(فتحی و دیبا،۱۳۸۱).

در این راستا نظام های آموزشی در تلاشند تا از طریق مدارس طراحی و تدوین برنامه های مشخص، ابعاد مختلف تربیت شهروندی را در مدارس مورد توجه قرار داده و دانش آموزان را برای بر عهده گرفتن نقش ها و مسئولیت ها یشان در زندگی آماده سازند(فتحی و واحد،۱۳۸۵).

ویژگی های شهروند مطلوب آینده هر کشور، تنها در صورتی که اهمیت و نقش زمینه و بافت ادراک شود به درستی قابل دسترس است. ماهیت پیچیده و مجادله برانگیز مفهوم شهروندی و خصوصیات شهروند فعال به طیف وسیعی از تعابیر منجر شده است و این تعابیر بدان معنا است که روش های مختلفی وجود دارد که در آن می توان شهروندان فعال یک کشور را تربیت کرد(توکلی،۱۳۸۹).

هودسن (۲۰۰۱)[۷] فلسفه اصلی تربیت شهروندی را دستیابی به اهدافی چون، وفاداری به ملت، افزایش دانش و آگاهی افراد از تاریخ و ساختار مؤسسات سیاسی، ایجاد نگرش مثبت نسبت به اقتدار سیاسی، تسلیم شدن در برابر قانون وهنجارهای اجتماعی، اعتقاد به ارزش های بنیادی جامعه نظیر تساوی، برابری، علاقه، مشارکت سیاسی و مهارت در تجزیه و تحلیل سیاسی می‌داند .

آکرمن(۱۹۸۰)[۸] نیز به ضرورت گفتگو آزاد در تربیت شهروندی اشاره می کند. این گفتگو بسیار به گفتگوهای سقراطی شبیه است. در این گفتگو ها هیج عقیده ای تحمیل نمی شود و با پرسش و پاسخ همچنان که سقراط انجام می‌دهد فرد خود را در طی بحث به نتیجه می رساند که خیر چیست. این امر دلالت بر این که تربیت شهروندی باید آن نوع از جامعه ای را که تصمیمات در آن، از طریق گفتگو اتخاذ شوند، شروع کند.

برنارد کریک (۱۹۹۹)[۹] پیش فرض تربیت شهروندی را فعال بودن درجامعه می‌داند و از نظر وی شهروندان دارای علایق و ارزش های متفاوتند و باید یاد بگیرند با توجه به چنین شرایطی، یک زندگی مطلوب را بگذرانند.

اهداف تعلیم وتربیت شهروندی از نظر استرایک عبارتند از:

۱- ترویج توانایی دستیابی به اطلاعات و فهم آن ها

۲- ترویج توانایی قضاوت و ارزشیابی اندیشه ها

۳- ترویج توانایی تفکر عقلانی و نقادانه

۴- ترویج توانایی مشارکت در فرایند های گروهی

۵- ترویج ارزش قائل شدن برای فرایند های گفتگویی(استرایک،۱۹۸۸)[۱۰].

مؤلفه های شهروندی

به طور کلی می توان مؤلفه‌ های زیر را برای تربیت شهروندی برشمرد:

الف) دانایی محوری

دانایی محوری که به عنوان مهمترین مؤلفه‌ متشکله شهروندی، گام اول مشارکت فعال، مسولیت پذیری و غیره به شمار می رود. دانایی محوری عبارت از داشتن آگاهی در زمینه موضوعات تاریخی اجتماعی، فرهنگی، در سطح محلی، ملی، بین الملی است، که به عنوان پیش نیازی اساسی برای شهروندی به شمار می رود. اصولا تصمیم گیری های مهم جامعه اغلب نیاز به شهروندانی دارد که قادر به درک اطلاعات وسیع سطح جامعه، گزارشات و بررسی ها باشند.

ب) وطن پرستی

اصولا یک شهروند، به شهر و کشورش احساس تعلق می‌کند. وطن پرستی به معنای وفاداری نسبت به کشور خود و دیدن مصالح جامعه در انجام فعالیت های روزانه است. همان گونه که فرد در هنگام تولد خود را عضو یک خانواده می بیند و تلاش می‌کند تا مرزهای پیشرفت خانواده را فراهم سازد، شهروندان نیز عضو یک جامعه کلان محلی و ملی هستند که باید در توسعه زمینه‌های مربوط به کشور خود کوشا باشند.

ج) قانون مداری

قانون عاملی است که زمینه انسجام و یگانگی میان افراد جامعه را فراهم می‌کند. شهروند تلاش می‌کند قوانین را حتی اگر مغایر با نفع شخصی او باشد، در زندگی به کار گیرد. قانون مداری به معنای گردن نهادن به روال ها و منفعل بودن نیست.

قانون مداری فرایند بسط شعور شهروندی برای وصول به اهداف کلان زندگی اجتماعی و سپس تلاش منطقی برای اصلاح هر گونه قانونی است که امکان استفاده بیشتر را از امکانات و استعدادها فراهم ساخته و زمینه پیشرفت و ترقی را میسر می‌سازد.

د) مسئولیت پذیری

شهروندی مفهومی است با مسئولیت و مسئولیت پذیری آحاد جامعه همراه است. در جامعه مدنی، شهروند در یافته است که بی مسئولیتی انسان های پیرامونی، او را در مسیر پر نوسانی قرار می‌دهد و چنانچه خود نیز نسبت به پدیده‌های پیرامونی بی مسئولیت باشد محیط زندگی خود و دیگران را دچار آسیب می‌کند. زیباترین احساس خوشایند در مقوله شهروندی، تلاش برای همکاری و تعاون و بار مسئولیت خود ودیگران را به دوش کشیدن است.

ﻫ) مشارکت

بانک جهانی مشارکت را فرایندی می‌داند که در آن ذینفعان در ایجاد و توسعه نوآوری ها و تصمیم گیری ها و منابعی که بر این نو آوری ها و تصمیم گیری ها موثرند نفوذ و کنترل دارند. براین اساس مشارکت مردم و شهروندان فعل و انفعالی است که برای شهروندان این امکان را فراهم می‌کند در قاعده سازی و فرمول بندی سیاست ها و خط مشی هایی که بر کل جامعه مؤثر است، شرکت جویند.

و) انتقاد گری و انتقاد پذیری

یک بعد بسیار مهم از توانمندی شهروندان جامعه دموکراتیک و متکثر که به مشارکت نیاز دارد، تفکر انتقادی است. تفکرانتقادی فرایندی است که به افراد کمک می‌کند تا شیوه بررسی دقیق آنچه را که به آن معتقدند دریابند و دلائل اعتقاد خود را توسعه دهند. یک تفکر اندیشمندانه، منطقی، خود گردان و منظم تفکری است که شخص در هنگام تصمیم گیری، آنچه را که به آن معتقد است، انجام دهد. جوامع به افرادی نیازمندند که صاحب تفکرات منتقدانه باشند. متفکران منتقد پیشگامان تغییر در جامعه هستند آن ها آینده خود و جامعه شان را هیچ وقت تمام شده تلقی نمی کنند ( واجارگاه،چوکده،۱۳۸۸).

در برنامه درسی پیشنهادی تربیت شهروندی پیشرفت گرا برای دانش آموزان مؤلفه های زیر برای تربیت شهروندی فعال در نظر گرفته شد:

۱- شناخت حقو ق و مسئولیت های فردی؛

۲-شناخت تفکر انتقادی و برخوردار بودن آن

۳-آشنایی با حقوق و مسئولیت های اجتماعی

۴-شناخت رفتارهای نژاد پرستانه و کلیشه ای

۵- فهم فرایند پژو هش

۶- شناخت تفاوت های فرهنگی و قومی

۷- آشنایی با قوانین و مقررارت شهروندی

۸- آشنایی با رسانه های جمعی و نقش آن ها

۹- آشنایی با هویت ملی ‌و قومی

۱۰- فهم جهانی شدن و تعاملات جهانی

۱۱- آشنایی با تکنولوژی اطلاعات و ارتبا طات

۱۲- شناخت و فهم حقوق بشر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...