۱-تَعاظَمَنی ذَنْبی فَلَمَّا قَرَنْتَهُ

 
 

بِعَفْوکَ ربَّی، کانَ عَفْوُکَ أعْظَما
(زبیدی؛ ۱۹۵۹: ۷۰)

 

ترجمه
۱-ای پروردگار من، گناهانم مرا به حد فخر فروشی و تکبر رسانده است زمانی که آن را با عفو تو مقایسه‌ می‌کنم‌ می‌فهمم که عفو تو بسیار بزرگتر از گناهانم است.
چون انسان خواهان گرایش به سمت پروردگار عادل و خدای قادر متعال است و به دنبال جلب و کسب رحمت و شفقت اوست و هیچ راهی برای او به این سمت جز اعتراف به نا توانی و ضعف و بندگیش نیست، لذا شاعر اعتراف‌ می‌کند به اینکه مرتکب گناهانی شده بالاتر از سایر گناهان.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

از طرفی خود را در نهایت ضعف و خداوند متعال را در کمال قدرت و عظمت‌ می‌بیند و لذا یکی از مشتق‌ها(تعاظمنی) را در ابتدای بیت قرار‌ می‌دهد و مشتق دیگری از آن را در آخر بیت (اعظما) و اجزای کلام را به همدیگر پیوند‌ می‌دهد و یک هماهنگی ایجاد‌ می‌کند که شنونده جذب آن‌ می‌شود.
او در دعایی دیگر خطاب به خویش چنین‌ می‌گوید:

 

۱-یا کَبیَر الذَّنْبِ، عَفْوُ الا
۲-اَکْبَرُ الاشیاءِ عَنْ اَصْـ

 
 

لهِ مِنْ ذَنْبِکَ اکْبَرُ
غَرِ عَفْوُ اللهُ اَصْغَرُ
(همان: ۴۶۵)

 

ترجمه
۱-ای کسی که مرتکب گناه بزرگ شده‌ای، عفو و بخشش الهی از گناه تو بالاتر و بزرگتر است.
۲-بزرگ‌ترین اشیاء از کمترین عفو الهی کوچکتر است.
شاعر از خود‌ می‌خواهد آنچه را که گذشته است فراموش کند و بر عفو الهی تکیه کند، به راستی که ساختار عفو الهی بخش بزرگی از شعر زهدی او را تشکیل‌ می‌دهد او به گناهش اعتراف‌ می‌کند اما طالب عفو الهی است و اطمینانش به برآورده شدن این عفو و گذشت از جانب خداوند آشکار‌ می‌سازد. (الهداره؛ ۱۹۶۹:۳۴۶)
پس هر آن چه که در حق ابونواس و انحراف و انجام گناهانش گفته شده است این است که او یک مخلوق ضعیف است که شهوات او را دگرگون کرده است. یک بار هوای نفس بر او حکمرانی‌ می‌کند، و زمانی ضعفش او را زمین گیر‌ می کند، و احیانا خود جهلش با او همراه‌ می‌شود. (شلق؛ ۱۹۶۴: ۳۵۷)
بنابراین دعایش برخاسته از‌ترس و بیم و هراس است، و تعبیری است از یک خشم درونی که او را رنج‌ می‌دهد، و آن نتیجه‌ی بی بندوباری و شهوترانی است که مردم او را با آن‌ می‌شناسند.
او درابیاتی دیگر این چنین به بی‌ادبی و پشیمانی خود اعتراف‌ می‌کند و خواهان بخشش و عفو الهی است و لذا اظهار‌ می‌دارد:

 

۱-فَقَد نَدِمْتُ عَلی ما کانَ مِنْ خَطلٍ
۲-أدْعُوکَ سُبْحانَک اللَّهُمَ فَاْعفُ کَما

 
 

وَ مِنْ اَضاعَهِ مَکْتوبٍ الْمَواقیتِ
عَفُوتَ یاذَا الْعُلی عَنْ صاحبِ الْحُوتِ
(ابونواس؛ ۱۴۰۷: ۵۱)

 

ترجمه
۱- از یاوه گویی‌ها و به هدر دادن اوقات خود پشیمانم.
۲-خداوندا‌ ای خالق پاک و منزه تو را‌ می‌خوانم ‌ای خداوند بلند مرتبه از گناهان من درگذر همان طور که از خطای حضرت یونس(ع) در گذشتی.
همانا احساس انسان نسبت به پشیمانی از گناه دلیل بر توبه و بازگشت به سوی خداوند متعال است، و این اقرار به نافرمانی و توسل به “پروردگارا” به این معناست که او در قبال کارهای گذشته پشیمان است.لذا دعا یک پل ارتباطی میان بنده و پروردگارش است، و انسان هیچگاه از آن بی نیاز نیست.
اما ابو العتاهیه(وفات ۲۱۱ هـ ) که با زهدیاتش مشهور است، بیشتر از همه در قصایدش از خداوند طلب عفو و بخشش‌ می‌کند او‌ می‌گوید:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...